تخریب خلاق، لازمه نوآوری و رشد اقتصادی
نوید سالک، کارشناس بازار سرمایه در گفتگو با بورس نیوز؛ به جوانب حمایت از دو خودروساز کشور یعنی "خساپا" و "خودرو" توسط صندوق تثبیت و توسعه بازار پرداخته است و در این باره بیان میکند: سال هاست که در ادبیات اقتصادی، مفهومی تحت عنوان "تخریب خلاق" وجود دارد. این مفهوم بیان میکند تا زمانی که رقابت سالم در بنگاه های اقتصادی، بازار و به طور کلی در ارکان اقتصادی جامعه منجر به خروج بنگاهها با تکنولوژیها و ایدههای ناکارآمد و از طرفی ورود فعالان جدید با ابداع روشهای نوین و تکنولوژیهای به روز نشود و یا به بیان دیگر، تا زمانی که در چارچوب و مکانیسم بازار آزاد، مابین فعالان و تولیدکنندگان کالا و خدمات رقابت سالم صورت نگیرد، رشد تکنولوژی و توسعه صنایع اتفاق نخواهد افتاد.
وی در ادامه افزود: در همین مورد مثال معروفی وجود دارد که بیان میکند اختراع و همه گیری ماشین حساب در جهان منجر به از بین رفتن کارگاههای تولید چرتکه شده است. اما این تخریب، قطعا مفید بوده و در نهایت به نفع رشد تکنولوژی و رفاه جامعه صورت میگیرد. تخریب خلاق بیانگر این است که هر پیشرفت، خلاقیت و ابداعی منجر به خارج شدن عدهای از گردونه رقابت در فضای سالم اقتصادی خواهد شد و علیرغم اینکه اشخاصی در کوتاه مدت ضرر میکنند، اما کلیت اقتصاد سود میکند و برای رفاه عمومی فعالان اقتصادی مفید خواهد بود. به نظر میرسد جامعه زمانی از لحاظ اقتصادی در تمام بازارهای خود از جمله بازار سرمایه، توسعه و رونق باثبات را خواهد دید که به قوانین اقتصادی و بازار منصفانه و عادلانه رقابتی و از جمله مفهوم تخریب خلاق به صورت عملی پایبند باشد.
نوید سالک در مورد تاثیر حمایتهای بیمحابا از برخی شرکتها و صنایع افزود: متاسفانه جایگاه برخی از تولیدکنندگان در کشور مدت هاست که به درستی تعریف نشده و حمایتهای دولتی اشتباه که بعضا شائبه ایجاد رانت هم در خود دارد منجر به از بین رفتن مکانسیم طبیعی رقابت در بازار شده و درنهایت باعث گردیده که مفهوم تخریب خلاق در اقتصاد ایران صورت عملی به خود نگیرد. از جمله این تولید کنندهها میتوان به دو خودروسازی معروف اشاره کرد از یک طرف منابع ارزشمندی که چه در بازار سرمایه و چه در بازار پول باید صرف تامین مالی فعالیتهای صنایعی با ارزش افزوده بالاتر و شرکتهای کاراتر شود، به دلیل تاکید بر این حمایت اشتباه به چنین خودروسازیهایی تخصیص داده میشود. در صورتی که بازدهی آنها کاملا غیرمتناسب با منابع تخصیص داده شده است و به واقع مصداق هدررفت سرمایه محسوب میگردد. از طرف دیگر این حمایتهای بی دریغ و کاملا جانبدارانه شرایطی را در کلیت بازار سرمایه کشور ایجاد میکند که وضعیت روزانه اغلب نمادهای بورسی به نوعی وابسته به نماد این دو خودروساز نظرکرده دولت میشود و اوضاع بورس را اینچنین که همه شاهد هستیم رقم میزند.
وی در ادامه خاطر نشان کرد: این حمایتهای دولتی، نظام بانکی کشور که قلب تپنده اقتصاد به شمار میرود را به مثابه قلک این دو شرکت در نظر گرفته و برخلاف کلیه رویههای بین المللی بانکداری دنیا، تسهیلات بانکی را به سمت آنها بدون هیچگونه توجیه مالی و اقتصادی سوق میدهد و فشار قابل توجهی را به شبکه بانکی وارد میآورد به گونهای که این اقدامات حمایتی نادرست، ناترازی بانکها را پیش از پیش تشدید کرده و در نهایت رشد نقدینگی و تورم را به اقتصاد جامعه تحمیل خواهد کرد. این حمایتهای بی دریغ و پیوسته در طی سالها به اشکال مختلف باعث شده اولا امکان رقابت برای خودروسازیها چه در داخل کشور و چه در فضای بین المللی بسته شود، ثانیا با ایجاد یک حاشیه امن، انگیزه برای ارایه خدمات مطلوبتر و در نهایت کسب سود بالاتر از بین رود. در صورتی که اگر این حمایتهای مکرر و نادرست صورت نمیگرفت و این دو خودروساز امیدی به اینچنین حمایتهای دولتی نداشتند، تاکنون راه درست اقتصادی خود را پیدا کرده و این میزان از مشکلات برای کل شبکه به هم پیوسته اقتصادی ایجاد نمیکردند.
وی در انتها افزود: به نظر میرسد تصمیم گیران اقتصادی یکبار برای همیشه باید به این پرسش پاسخ دهند که تا کجا و به بهای فشار بر کدام بخشهای اقتصادی همچنان حاضرند به حمایتهای نادرست خود از دو خودروساز معروف ادامه دهند؟
پایان مطلب