وقتی"گپارس" روی بزرگترین شرکتهای معدنی دنیا را کم میکند!
به گزارش بورسنیوز، باور کنید اتفاقات و عملکرد برخی از شرکتهای بازار پایه فرابورس از وضعیت تأملبرانگیز و نگرانکننده به وضعیت مضحک و سرگرمکننده تبدیل شده است.
ما که متوجه نشدیم تکلیف وعدههای مدیران ادوار فرابورس و سازمان بورس در خصوص انتقال بسیاری از شرکتهای بازار پایه به بازار توافقی در ماههای ابتدایی سال، به کجا رسید، اما به نظر میرسد که شرایط معاملات برخی شرکتهای فعال در این بازار به نقطهای بحرانی رسیده است.
شرکتهایی بدون داراییهای قابلتوجه، بدون درآمدها و سودهایی عملیاتی، با تعداد ۵ تا ۱۰ پرسنل و با سرمایههایی ناچیز، که معاملاتشان در بازار پایه فرابورس بیشتر شبیه به شوخی است.
اینکه علمای شاغل در نهادهای بازار سرمایه کشور، چگونه اجازه میدهند سهام شرکتهایی با تنها ۱.۵ میلیارد تومان سرمایه (معادل قیمت یک دستگاه خودروی مونتاژ چینی)، قابلیت معامله در بازار سرمایه را داشته باشند، سوالیست که در سالها و ماههای گذشته پاسخی برای آن نداشته اند.
به نظر شما سوال در خصوص شرکتهایی با سرمایه کم که تحت تاثیر ورود مقدار کمی نقدینگی، قیمتهای بیش از ۲۰ هزار تومان را هم به ازای هر سهم به ثبت میرسانند را از چه کسانی باید پرسید؟
باور کنید علیرغم آنکه بررسی صورتهای مالی برخی از این شرکتها، منجر به تقویت روحیه و شاداب شدنمان میگردد، بااینوجود، از خدشهای که معاملات این شرکتها به اعتبار بازار سرمایه کشور میزنند، نمیتوان بهسادگی گذشت.
در گزارش چهارشنبههای داغ این هفته تصمیم داریم تا به بررسی یکی از شرکتهای بازار پایه زرد فرابورس با نام "مجتمعهای گردشگری و امور رفاهی کارگزاران پارس " با نماد "گپارس" بپردازیم.
اشتغالزایی از اصلیترین دستاوردهای شرکت:
شاید برایتان جالب باشد، شرکتی که در روزهای گذشته، قیمت هر سهمش به بیشتر از ۱۷.۰۰۰ تومان هم رسیده بود، با تعداد تنها ۴ نفر به عنوان کارمند، گامی بلند در رفع مشکلات اشتغال کشور برداشته است.
جالب نیست؟ شرکتی باارزش بیش از ۲۵۴ میلیارد تومان با ۴ پرسنل مشغول به کار. حدس زدن اینکه به جز حسابدار، مدیر عامل، منشی مدیر عامل، چه شخصی و با چه سمتی در شرکت مشغول به کار است کمی دشوار میباشد. تحصیلدار، مدیر منابع انسانی، قائم مقام مدیرعامل، مدیر سرمایه گذاری، امور سهام، مسئول آبدارخانه و. نظر شما در خصوص سمت نفر چهارم چیست؟
البته ممکن است برخی دوستان تصور کنند برای شرکتی با ماهیت سرمایهگذاری تعداد پرسنل چندان اهمیتی ندارد. دراینخصوص باید اشاره نمود که بر اساس صورتهای مالی حسابرسی شده، متأسفانه شرکتهای فرعی زیر مجموعه این شرکت نهتنها فعالیتی ندارند؛ بلکه پرسنلی هم ندارند.
و، اما داراییهای بیشمار شرکت ۲۵۲ میلیارد تومانی " گردشگری و امور رفاهی کارگزاران پارس "
زمین و ساختمان:
بر اساس فایل منتشر شده در کدال تنها داراییهای شرکت، یک واحد ۱۱۰ متری اداری میباشد که بنا بر بندهای حسابرسی و افشای شرکت، این واحد ۱۱۰ متری هم فاقد سند است.
شرکتهای فرعی:
شرکتهای وزین توسعه گردشگری، گروه معدنی، گروه مالی و گروه اقتصادی کارگزاران پارس، شرکتهای فرعی و از زیرمجموعههای بزرگ این شرکت محسوب میگردد.
در خصوص این شرکتها همین بس که بدانید، این شرکتها عملاً هیچگونه فعالیتی ندارند و تمام سرمایهگذاری انجام شده گپارس در این شرکتها حدود ۴ میلیارد تومان است.
این شرکتها نهتنها پرسنلی ندارند بلکه درآمد و فعالیتی هم ندارند و عملاً چند شرکت کاغذی محسوب میگردند و در بهترین حالت ارزشی برابر با سرمایه پرداخت شده دارند.
سرمایهگذاریها در سهام شرکتها:
مهمترین سرمایهگذاری شرکت در سهام سایر شرکتهای غیر بورسی را میتوان سهم ۰.۸ درصدی از سهام شرکت سیمان تیس چابهار دانست که با نگاهی خوشبینانه و با توجه به سود سال ۱۴۰۱ این شرکت، ارزش سهام تحت اختیار "گپارس " در حدود ۱۰ تا ۱۵ میلیارد تومان برآورد میگردد.
همچنین مجموع ارزش کل پرتفوی سرمایهگذاری بورسی شرکت در انتهای شهریور سال ۱۴۰۲ در حدود ۹ میلیارد تومان است.
در حقیقت اصلیترین شغل و کار پرسنل فعال در این شرکت، نه تأسیس و احداث شهرکهای گردشگری بلکه خریدوفروش سهام و فعالیت در کانالهای تلگرامی سیگنال رسان است.
درآمدهای عملیاتی: صفر
خوشبختانه و یا متأسفانه شرکت مجتمعهای گردشگری و امور رفاهی کارگزاران پارس، تنها کاری که نمیکند فعالیتهای مرتبط با موضوع فعالیت مندرج در اساسنامه شرکت است.
بر اساس صورتهای مالی و اساسنامه شرکت، موضوع اصلی فعالیتهای شرکت ساخت مجتمعها و شهرکهای گردشگری است که با توجه مشغولیتهای کادر کامل و ۴ نفره مجموع شرکتهای وزین کارگزاران پارس، هیچ اقدامی در این خصوص انجام نشده است.
این شرکت بهغیراز خریدوفروش سهام ( یا به قول عوام سفتهبازی) چه میکند؟
خیلی بدبین نباشید، اعضای هیئتمدیره و مدیران خلاق این شرکت پس از سالها بیکاری در حوزه گردشگری به این نتیجه رسیدهاند که پول در کشف معادن است.
ازاینرو، این عزیزان سرمایهگذاریهای کلانی در تجهیز تیمهای کامل کشف معدن در سالهای اخیر کردهاند که احتمالاً دستاوردهای آن را در ۱۰۰ یا ۲۰۰ سال آینده خواهید دید.
به عبارتی وقتی مدیران این شرکت از جذب گردشگران و درآمدهای کلان آن ناامید شدند، در اقدامی دورهمی تصمیم گرفتند بیخیال فعالیتهای ساخت اماکن گردشگری و موضوع اصلی شرکت شوند و با بسیجکردن تیمهای تخصصی معدنیاب در سه سال گذشته، پیشرفتی شگفتانگیز در یافتن املاح ارزشمند در بیابانهای شرق کشور را به ثبت برسانند.
بهرهمندی از مجهزترین و بزرگترین تیمهای کشف معدن:
شاید دیدن تلاشهای شبانهروزی اعضای هیئتمدیره این شرکت و انتشار خدمات ارزنده این عزیزان در گزارشهای فعالیت هیئتمدیره در سه سال گذشته، یکی از جذابترین، شگفتانگیزترین و بیریاترین تلاشهای ثبت شده در بین شرکتهای فعال در بازار سرمایه کشور باشد.
دیدن گزارش فعالیت هیئتمدیره این شرکت و تشکیل گروههای استثنایی این شرکت در یافتن معادن ارزنده برای هر خوانندهای خالیازلطف نمیباشد.
بیایید چند مورد از فعالیتهای شبانهروزی و امیدوارکننده این شرکت در سال مالی ۱۴۰۱ را ببنیم.
برای شفافتر کردن موضوع و جلوگیری از سوءاستفاده عدهای بدبین و کج ذهن همچون نگارنده بد نیست کمی بیشتر در خصوص دستاوردهای بیشمار تصاویر بالا توضیح دهیم:
۱- شفافیتی مثالزدنی از هیئتمدیره:
بهراستی تاکنون هیئتمدیرهای دیدهاید که حتی عکس سنگهای جمعآوریشده در اکتشافات خود را برای سهامداران به نمایش بگذارند. درود بر شفافیت و ذهن سفید و پاکتان
۲- تجهیزاتی فراتر از قاره آسیا:
همانگونه که در تصاویر مشاهده میشود، اعضای تیم اکتشافی شرکت در هیچ محدودهای از لباسی مشابه استفاده نکردهاند. به عبارتی لباس و تجهیزات هر شخص باتوجهبه محدوده و موقعیت جغرافیایی انتخاب گردیده است. در یک محدوده اعضای تیم کلاه دارند و در یکی ندارند، در یکی کیف کمری دارند؛ ولی در یکی از کولهپشتی استفاده کردهاند.
لازم به ذکر است دوستان میتوانند به تجهیزاتی نظیر ماشین و وسایلی که این دوستان را تا آنجا حمل کرده نیز تأملی جدی داشته باشند تا بیشتر به سطح بالای تجهیزات استفاده شده پی برند.
۳- تعداد افراد حاضر در تصاویر:
به تعداد افراد حاضر در تصاویر دقت کردهاید؟ میدانید حمل این تعداد افراد متخصص در بیابانهای شرق کشور چه دشواریهایی را به همراه دارد؟
خدایی ناکرده فکر نکنید تنها ۲ نفر به بررسی عمیق این مناطق اعزام شده اند که یکی بالای چالهها میایستد و دیگری عکس گرفته.
بسیاری از متخصصان علوم اکتشاف علاقهای به ثبت عکسهای شخصی نمیباشند و احتمالاً به این دلیل اکثر اعضای تیم در پشت دوربین قرار میگرفتند به جز تصویر زیر که هیچ یک از دوستان مایل به حضور در عکس اکتشاف نبودند.
سؤالاتی که ذهنمان را مشغول کرده است:
۱- پول و سرمایه انجام این پروژهها از کجا تأمین میشود:
شرکتی که حتی پول متعهد پذیرهنویسی برای افزایش سرمایه نقدی را ندارد و ۴ میلیون تومان وجه نقد در سال ۱۴۰۰ و ۲۶ میلیون تومان سال ۱۴۰۱ موجود در حساب هایش بوده است، سرمایه مورد نیاز برای اکتشاف در ۴.۰۰۰ هکتار بیابان را از کجا تامین میکند؟
باور کنید تندیس تک، تک شما عزیزان را بهعنوان اسوههای اعتمادبهنفس، میبایست در سردر شرکت فرابورس نصب کنند.
البته همه چیز که پول نقد نیست چرا که این شرکت میتواند هزینههای اکتشاف خود را از سرمایه ۱.۵ میلیارد تومانی شرکت و یا ۴ میلیارد تومانی شرکتهای فرعی جبران نماید
۲- با چه سرعتی این پروژهها را به سود میرسانید؟
با نگاهی گذرا به گزارش فعالیت هیئتمدیره در سه سال ۱۳۹۹، ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱، میتوان به سرعت شگفت آور مدیران این شرکت در انجام تصمیمات و پروژههای برنامه ریزی شده پی برد.
• اقدام در سال ۱۳۹۹: ثبت اولیه
• اقدام در سال ۱۴۰۰: برنامه ریزی برای بازدید میدانی
• اقدام سال ۱۴۰۱: بازدید میدانی
• اقدام احتمالی سال ۱۴۰۲: بازدید میدانی مجدد، حرکت از مشهد به تهران جهت مراجعه به وزارت صنعت برای دریافت مجوزات
• اقدام احتمالی سال ۱۴۰۳: بازگشت از تهران به مشهد
سخن آخر:
در خواندن صورتهای مالی طنزگونه این شرکت چند سؤال به ذهن خطور میکند که بد نیست با شما در میان بگذاریم:
۱- چرا اکثر شرکتهای مستقر در شهر مشهد دچار مشکلاتی جدی هستند؟
پدیده شاندیز، سرمایهگذاری کوه نور کم بود؛ که شرکت امور رفاهی کارگزاران پارس هم به آنها اضافه شد.
۲- تا کی باید شاهد معاملات چنین شرکتهای بی کیفیتی در بازار پایه فرابورس باشیم؟
۳- سهامداران و سرمایهگذاران با چه امیدی پولها و سرمایههای خود را صرف خرید سهام چنین شرکتهایی میکنند؟
بورسنیوز، رسانه تخصصی بازارسرمایه در راستای شفافیت هرچه بیشتر و روشنشدن مسیر سرمایهگذاری سهامداران، آمادگی درج پاسخ افراد و نهادهای ذکر شده در مطلب را دارد.