استاد صحرایی، چیزی از صندوق فرهنگیان باقی گذاشتهاید که در بورس بفروشید؟
به گزارش بورسنیوز، باور کنید آنقدر سخنان گرانمایه و فوقتخصصی از وزرا و کابینه دولت جناب رئیسی میشنویم که میمانیم کدام یک را بهعنوان سوژه هفته انتخاب کنیم. دیگر نمیدانیم باید بخش عمدهای از اظهارنظرها و نطقهای این دوستان را جدی بگیریم و یا از کنار آنها بهعنوان یک شوخی تلخ بگذریم.
خوشبختانه اعتمادبهنفس مدیران و مسئولین دولتی و حکومتی آنقدر بالا رفته است که در خصوص همه چیز اظهارنظر میکنند. اصلاً هم اهمیتی ندارد که آیا تخصص و سررشتهای در موضوعات موردبحث دارند یا ندارند.
از شما میپرسم، اگر شما هم بهسادگی و در اوج ناباوری، میتوانستید بر اصلیترین و والاترین جایگاه هر کشوری یعنی وزارت آموزشوپرورش تکیه بزنید، آیا این شجاعت را نداشتید که در خصوص هر موضوعی، از علوم پیچیده سرمایهگذاری گرفته تا نحوه دستیابی به علوم و فناوری ایستگاههای فضایی و... اظهارنظر کنید؟
احتمالاً بسیاری از شما جناب "رضامراد صحرائی" را از مصاحبه ایشان در خصوص نتیجه بازی دربی استقلال و پرسپولیس میشناسید. جایی که ایشان بیدرنگ و بدون لحظهای تأمل قرار بود تا به وضعیت نتیجه بازی دربی هم رسیدگی کند!
اما دومین مرتبهای که ایشان مجدداً توانستند بخشی از ذهن ما را به خود مشغول کنند، اظهارنظر ایشان در خصوص لزوم عرضه ۸۰ درصدی سهام صندوق فرهنگیان در بازار بورس، آنهم در راستای شفاف سازی عملکرد این صندوق میباشد.
باور بفرمائید هنوز خاطره خوش و لبخندی که ایشان از مصاحبه قبلی خود، برایمان به جا گذاشته بود را فراموش نکردهایم که ظاهراً قرار است خاطره خوش دیگری برایمان به ارمغان بیاورند.
اصلاً با نحوه انتخاب ایشان بهعنوان وزیر آموزشوپرورش بهعنوان پنجمین کاندید جناب رئیسی برای معرفی به مجلس کاری نداریم. حتی کاری هم نداریم که بسیاری، انتخاب ایشان بهعنوان وزیر آموزشوپرورش را مرتبط با دوستی ایشان با جناب حداد عادل و استفاده از نفوذ حکومتی ایشان میدانند.
حتی برایمان مهم نیست که سخنرانیهای جذاب و توأم با افتخار ایشان را بابت پیادهسازی طرح تفکیک جنسیتی دانشگاه علامه طباطبایی در زمان ایشان و جناب احمدینژاد را یادآور کنیم.
هرگز نمیخواهیم که بدانیم چگونه ممکن است سمتی با این سطح از اهمیت را که میتواند چند سال طلایی از نسل جوان کشور را به ورطه نابودی بکشاند، به ایشان واگذار میشود. به ما چه ربطی دارد که معدل امتحانات نهایی در زمان وزارت ایشان و هم کیشانشانش به زیر نمره ۱۰ رسیده است.
اما حداقل، به دلیل فعالیت در بازار سرمایه، حق خودمان میدانیم که در خصوص اظهارنظر ایشان در خصوص عرضه سهام صندوق فرهنگیان، چندخطی بنویسیم.
منظورتان از شفافیت چیست؟
باور کنید دیگر حالمان از واژه شفافیت به هم میخورد. انگار دیگر عادت کردهایم که در پس از انتشار هر اخباری از اختلاسهای بزرگ، فسادهای مالی هنگفت و ضررهای باورنکردنی ناشی از ناکارآمدی مدیران، مصاحبهای در خصوص شفافیت و شفافسازی بشنویم.
اکنون نوبت به جناب رضامراد رسیده است که شفافیت صندوق ذخیره فرهنگیان را بهانهای برای فروش لاشه بهجامانده از این صندوق ورشکسته به سهامداران بیچاره قرار دهند.
جناب آقای صحرایی از نظر ما شفافیت و شفافسازی به معنای معرفی جامع و کامل مقصرین زیان انباشته ۵۲.۰۰۰ میلیارد تومانی بانک سرمایه، بزرگترین زیر مجموعه صندوق ذخیره فرهنگیان است؟
میشود یکی به نمایندگی از این صندوق، خیلی شفاف به مردم بگوید چه اشخاصی مسبب اصلی زیان ۵۲.۰۰۰ میلیارد تومانی بانک سرمایه و از بین رفتن سرمایه سالها تلاش معلمان کشور بوده اند؟ احکامشان چه شد؟ شما برای احقاق و بازپس گیری حقوق معلمان در ۲ سال گذشته چه کرده اید؟
از نظر ما با ورود این صندوق به بورس، تخلفات، فسادها و اشخاصی که تمام حق بیمههای چند ساله معلمان را خوردند و بردند، شفاف نمیشود. اتفاقاً شاید با فروش سهام این صندوق به مردم و سرمایهگذاران بی نوا، قرار است جلوی شفافسازی در خصوص نحوه ورشکستشدن بخش بزرگی از زیرمجموعههای این صندوق شوید.
میشود کمی دقیقتر توضیح دهید که چگونه قرار است عرضه ۸۰ درصدی سهام صندوقی که سرمایه صدها هزار معلم را به باد داده، منجر به شفافیت شود؟
شفافیت در اولویت است یا برگرداندن سرمایههایی که بربادرفته؟
علیرغم تمام کجخلقیهایمان، ما هم بهاندازه جناب استاد صحرایی، دغدغه شفافیت و شفافسازی را داریم. اما به نظر شما برای معلمان بی نوایی که سرمایه و پساندازشان در سالهای اخیر، با مدیریت داهیانه امثال استاد صحرایی بربادرفته، شفافیت در اولویت است یا برگرداندن سرمایهها و معادلسازی ارزششان با تورم کمرشکن سالهای اخیر کشور؟
بهتر نبود همانگونه که در سخنرانی تأثیرگذارتان بیان کردید، امانتداری، احیاء و ارتقای سرمایه معلمان را در اولویت کارهایتان قرار میدادید؟ اگر چنین است میتوانید یک یا دو مورد از تلاشهایتان را بازگو کنید تا ما و معلمان نیز خیالمان راحتتر شود؟
چیزی از شرکتهای بنجل صندوق فرهنگیان باقیمانده است که به مردم قالب نکرده باشید؟
برخی از وبسایتهای خبری با چنان آب و تابی، عرضه سهام صندوق ذخیره فرهنگیان را بازنشر کردهاند، انگار خبر ندارند که از داراییهای صندوق ذخیره فرهنگیان چیزی باقی نمانده است. (البته احتمالاً خبر هم ندارند چرا که اکثر سایتهای فعال در ایران تنها اخبار را منتشر میکنند و وقتی برای تحلیل اخبارشان ندارند)
احتمالاً اشخاصی که سابقه فعالیت بیشتری در بازار سرمایه دارند، میدانند که هر جا نامی از فرهنگ و فرهنگیان باشد میبایست در انتظار افت سود و یا کاهش ارزشی در شرکتهای زیرمجموعهشان باشیم. شاید برایتان جالب باشد که یکی از بزرگترین بازوهای اقتصادی صندوق ذخیره فرهنگیان، شرکت سرمایهگذاری فرهنگیان است.
بر اساس صورتهای مالی منتشر شده سال ۱۴۰۲ شرکت سرمایه گذاری فرهنگیان، کل سود خالص این شرکت در حدود ۴.۷۵۰ میلیارد تومان میباشد که بیش از ۲.۸۰۰ میلیارد تومان (معادل ۶۰ درصد کل سود خالص) از این سود، مربوط به فروش سهام و داراییهای این سرمایه گذاری است.
بنابراین، کل سود خالص و باکیفیت این شرکت که نشانه عملکرد فاجعهبار مدیران سرمایهگذاری فرهنگیان در سالهای گذشته است، تنها ۱.۹۴۰ میلیارد تومان میباشد که حتی کفاف ۴ درصد از زیان انباشته بانک سرمایه را هم نمیدهد.
همانگونه که مشاهده میگردد، نهتنها در این سالها خبری از بهبود عملکرد و به قول وزیر جوان و کمتجربه این روزهای کشور، احیاء و ارتقاء سرمایه معلمان بی نوای کشور نیست؛ بلکه هر سال شاهد کاهش سود زیرمجموعهها و سرعت غیرقابلانکار آنها به سمت ورشکستگی نیز هستیم.
البته ممکن است این دوستان ادعا کنند که داراییهای گرانبهای این هلدینگ تنها منحصر به شرکت سرمایهگذاری فرهنگیان نمیباشد و این صندوق بازوهای اقتصادی دیگری هم دارد که میتوان روی آن حساب کرد.
شاید حق با این دوستان باشد. "هلدینگ پترو فرهنگ" و "هلدینگ انرژی سپهر" از بزرگترین زیرمجموعهها و بازوهای فعال در صنایع پتروشیمی و شیمیایی این صندوق به شمار میروند که با نگاهی به صورتهای مالی این دو شرکت میتوان دید که بخش عمدهای از شرکتهای زیر مجموعه این دو هلدینگ، یا طرحهایی است که به دلیل نبود نقدینگی، تحریم و... زمینگیر شدهاند (پتروشیمی کیان و...) و یا شرکتهایی هستند که تازه به بهرهبرداری رسیدهاند و به دلیل شناسایی هزینههای بالای استهلاک، تا سالهای سال به سود نمیرسند. (شیمیایی کیمیای پارس خاورمیانه با ۲.۵۰۰ میلیارد تومان زیان در سال ۱۴۰۱)
به صورتهای مالی هلدینگ تخصصی انرژی سپهر فعال در صنعت پتروشیمی نگاهی بیندازید تا بیشتر متوجه شرایط اسفناک فرهنگیان گردید:
همانگونه که مشاهده میگردد؛ نه خبری از درآمدهای حاصل از سرمایهگذاری است و نه خبری از سود خالص. بسیار بعید است تا سالهای آینده هم خبری از سود در این بازوهای اقتصادی و صنعتی مجموعه فرهنگیان باشد.
سخن آخر:
میتوانستیم زیرمجموعههای صندوق ذخیره فرهنگیان را بیشتر معرفی کنیم تا خودتان چشمانداز روشنتری از بحران مشهود و غیرقابلحل این مجموعه داشته باشید؛ ولی به احترام خندههایی که جناب صحرایی بر لبهایمان آوردهاند، به همینجا قناعت میکنیم.
روی سخنمان به مسئولین و مدیران حکومتی و دولتی است، به نظر شما در چند سال اخیر سهامداران فعال در بازار سرمایه کشور کم متضرر شدهاند که نقشه کشیدهاید تا مابقی شرکتهای زیانده و ورشکستهتان را نیز به آنها قالب کنید؟
شما چیزی از صندوق ذخیره فرهنگیان باقی گذاشتهاید که میخواهید آن را با حداکثر قیمت در بازار بورس عرضه نمایید؟
یادتان باشد اگر داراییهای ارزشمندی در صندوق ذخیره فرهنگیان باقیمانده بود، تا بربادرفتن و سوءاستفاده کامل از آن، خبری از بورس و بازی شفافسازی نبود.
سهامداران همیشه در صحنه و خریداران مشتاق به عرضههای اولیه، احتمالاً باید فهمیده باشید که هر جا سخن از عرضه سهام شرکتهای دولتی در بورس به میان میآید، به معنای آن است که چیزی از آن باقی نمانده و یا قرار نیست باقی بماند.
پایان مطلب