اعلام ورشکستگی و تعطیلی پتروشیمی آبادان فرا رسیده است؟
بیش از یک سال و اندی از انتشار سلسله گزارشهای چهارشنبههای داغ در وبسایت بورسنیوز میگذرد. به لطف حمایتهای دلگرم کننده شما عزیزان، در این مدت سعی کردیم با پرداختن به زاوایای مختلف سوء مدیریت و فسادهای شکل گرفته در برخی شرکتهای فعال در بازار سرمایه، سهم کوچکی در آگاهی و شاید ارتقاء دانش مالی سرمایه گذاران و سهامداران داشته باشیم.
در این گزارشات، بسیاری از شرکتها و مدیرانشان را به چالش کشیدیم تا بتوانیم تاثیر ناچیزی بر روند افشای واقعیتهای مالی شرکتها و احقاق حقوق سهامداران خرد داشته باشیم. بازخورد و تاثیرات گزارشهای چهارشنبههای داغ به قدری دلگرم کننده بود که در تمام این مدت، فارغ از هر گونه ملاحظات محتاطانه، به بررسی علمی، کارشناسی و البته منتقدانه شرکتهای متعددی پرداختیم.
هر چند در این مدت شکایات متعددی هم از سوی واحدهای حقوقی شرکتهای موضوع گزارشهای چهارشنبههای داغ در محاکم رسانهای و ...، مطرح گردید، با این حال و خوشبختانه با توجه بر ماهیت و اسناد مالی افشاء شده موجود، این رسانه تاکنون از هر نوع اتهامی مبنی بر نشر اکاذیب و استفاده از مطالب غیر واقعی مبرا گردیده است.
بنا بر درخواست تعداد بالایی از شما خوانندگان محترم این رسانه قصد داریم تا از این هفته، برخی از گزارشات چهارشنبههای داغ را به بررسی شرکتهایی که در خصوص وضعیت نامناسب آنها نوشته بودیم، اختصاص دهیم و ببنیم آیا پیشبینیهای بورسنیوز در خصوص تبعات ادامه روند کنونی این شرکتها تا چه حد به واقعیت نزدیک بوده است و آیا تغییری در ساختارهای مدیریتی و بهبود اوضاع حادث شده است یا خیر؟
برای شروع، از شرکت پتروشیمی آبادان شروع میکنیم. شرکتی که در گزارشی با عنوان " پتروشیمی آبادان را یا بسازید یا هر چه سریعتر تعطیلش کنید! " در تاریخ یکم شهریور سال ۱۴۰۲ در حدود ۱ سال قبل، به شرایط اسفناک آن و بحرانهای ریشهای موجود در این شرکت پرداختیم.
پتروشیمی آبادان و صندوقهای بازنشستگی، بحرانهایی که هر روز به فاجعه نزدیک میشوند:
احتمالا کمتر کسی در این کشور از شرایط وخیم و نگران کننده صندوقهای بازنشستگی بی خبر باشد. صندوقهایی که به لطف سالها سوء مدیریت، قوانین نادرست و بعضا چپاول منابع و حق بیمههای کارگران و کارمندان، از مرزهای بحران عبور کرده و به فاجعه نزدیک شده اند.
نمیدانیم تا چه حد در خصوص ردیف بودجه سالانه صندوقهای بازنشستگی در بودجه سالانه دولت اطلاع دارید، ولی همین کافیست که بدانید اگر کمکهای چند صد هزار میلیارد تومانی سالانه دولت به این صندوقها نباشد، بسیاری از بازنشستههای عزیز کشور نمیتوانند امیدی به دریافت حقوق بازنشستگی و مخارج مختصر زندگی خود داشته باشند.
باورش دشوار است، اما ثمره بیش از ۳۰ سال زندگی کارمندی و پرداخت حق بیمه در صندوق بازنشستگی کشوری، حقوق میانگین ۱۱ میلیون تومانی در سال ۱۴۰۲ بوده است که حتی کفاف مخارج اولیه زندگی بسیاری از بازنشستگان هم نمیدهد.
تصمیم داریم در هفتههای آینده گزارش مفصلی از صندوقهای بازنشستگی و شرایط صندوقهای فعال در بازار بورس منتشر نمائیم، اما تا آن زمان مشاهده شرایط وخیم پتروشیمی آبادان به عنوان یکی از سرمایه گذاریهای صندوق تامین اجتماعی، میتواند چشم انداز روشنی از اوضاع برای شما ترسیم نماید.
حق بیمههای دریافتی که قرار بود صرف سرمایه گذاری در شرکتهای تولیدی و پوشش حقوق بازنشستگی کارمندان سابق شود، اکنون تبدیل به سهام شرکتهایی نظیر پتروشیمی آبادان با زیان انباشتهای چند هزار میلیارد تومانی گردیده است.
آیا شرایط بحرانی نیروی انسانی در شرکت پتروشیمی آبادان تغییری کرد؟
در گزارش سال گذشته عنوان کردیم تعداد بالای نیروی انسانی که به لطف استخدامهای روابطی و غیر کارشناسی در این شرکت صورت گرفته، بخش عمدهای از مبالغ فروش و بهای تمام شده شرکت را به خود اختصاص داده است. جالبتر آنکه در شرکتی که هر روز شاهد کاهش میزان تولید و فروش محصول هستیم، نه تنها خبری از کاهش نیروهای انسانی و هزینههای حقوق و دستمزد نیست بلکه شاهد تغییر قرارداد کاری حدود ۶۰ نفر از کارکنان از پیمانکاری به قراردادی در سال گذشته نیز بوده ایم و این یعنی تعهدات جدید دیگر برای شرکت ورشکسته پتروشیمی آبادان.
رکوردی منحصر به فرد که تنها شایسته مدیران انتسابی دولتی است:
باورش دشوار است، ولی به لطف مدیریت داهیانه این شرکت در سال ۱۴۰۲، شاهد فزونی مبالغ حقوق دستمزد در مقایسه با مواد اولیه مصرفی میباشیم که این موضوع احتمالا رکوردی خیره کننده و منحصر به فرد در بین شرکتهای فعال تولیدی کشور محسوب میگردد.
به عبارتی همانگونه که در جدول ذیل قابل مشاهده است، مجموع کل هزینههای حقوق و دستمزد مستقیم و غیر مستقیم، مزایای پایان خدمت و بازنشستگی و همینطور حقوق و دستمزد عوامل فروش در حدود ۲۸ میلیارد تومان بیش از جمع کل مواد مصرفی شرکت در سال ۱۴۰۲ میباشد.
بنابراین هیچ خبری از مدیریت هزینههای حقوق و دستمزد و کاهش تعداد نیروی انسانی در سال ۱۴۰۲ نبوده است که البته انتظار دیگری هم از یک شرکت خصولتی با سبک مدیریتی فشل نداریم.
چیزی به تعطیلی شرکت نمانده است: " نه تولیدی و نه فروش"
به نمودار روند تولید محصول اصلی شرکت (pvc) نگاه کنید. چنان روند پر قدرتی در کاهش میزان تولید این شرکت شکل گرفته که احتمالا تا سالهای آینده نه خبری از تولید است و نه فروش. البته حتما هزینههای حقوق و دستمزد به قوت خود پابرجاست.
این تنها وجه منفی تولید به شمار نمیرود چرا که شوربختانه با توجه به زنجیره تولید ناقص این شرکت، هر چه تناژ تولید افزایش یابد زیان ناخالص و خالص شرکت نیز افزایش مییابد.
۸۱ درصد حاشیه زیان ناخالص پی وی سی (اصلیترین محصول تولیدی شرکت)، از نکات قابل توجه صورتهای مالی سال ۱۴۰۲ این شرکت میباشد.
هر سال بدتر از پارسال
در زمان تهیه گزارش پتروشیمی آبادان در سال گذشته، زیان انباشته شرکت در پایان سه ماهه نخست سال ۱۴۰۲، معادل ۱.۴۱۵ میلیارد تومان بوده است که این زیان تا انتهای نخست سال ۱۴۰۳ به بیش از ۲.۷۴۵ میلیارد تومان افزایش یافته است.
به عبارتی فعالیتها و تلاشهای شبانه روزی مدیران پتروشیمی آبادان در حد فاصل انتشار ۲ گزارش چهارشنبههای داغ در مدت ۱ سال، بیش از ۱.۳۳۰ میلیارد تومان زیان به همراه داشته است که جا دارد از طرف رسانه بورسنیوز و کلیه سهامداران خرد این شرکت، کمال تشکر را از این دوستان داشته باشیم.
لازم به ذکر است که ثبت زیان بیش از ۲۸۶ میلیارد تومانی این مجتمع پتروشیمی در سه ماهه نخست سال مالی ۱۴۰۳، حاکی از احتمال شناسایی بیش از ۱۰۰ تا ۱۲۰۰ میلیارد تومانی زیان خالص در انتهای سال مالی ۱۴۰۳ میباشد.
پولها را دور نریزید حتی افزایش سرمایهها هم فایدهای ندارد
احتمالا سهامداران عمده این شرکت (تامین اجتماعی) هم به این نتیجه رسیده اند که مشکلات عدیده این واحد پتروشیمی با ۱۰۰، ۲۰۰ یا ۵۰۰ میلیارد تومان مرتفع نمیگردد. افزایش سرمایه این شرکت در انتهای سال ۱۴۰۱ را به یاد دارید؟ ۴۴۸ میلیارد تومان افزایش سرمایه از محل مطالبات حال شده و آورده نقدی که قرار بود هم ساختارهای مالی شرکت را بهبود دهد و هم منجر به بهسازی تجهیزات تولیدی شرکت گردد.
نتیجه چه شد؟ آیا ساختارهای مالی شرکت بهبود یافت؟ آیا ۲۱۰ میلیارد تومان هزینه بهسازی تجهیزات شرکت منجر به کاهش زیان و افزایش تولید محصولات شرکت گردید؟ تکلیف این میزان اتلاف منابع بر عهده کیست؟
به نظر شما در شرکتی با بیش از ۸۰۰ میلیارد تومان هزینه حقوق و دستمزد سالانه (حداقل هزینه احتمالی در سال ۱۴۰۳)، آورده نقدی ۲۰۰ میلیارد تومانی، مشکلات شرکت را حل میکند؟ ۳۰۰ میلیارد تومان چه؟ ۱۰۰۰ میلیارد تومان آورده نقدی چه؟ حتی ۱.۰۰۰ میلیارد تومان آورده نقدی سهامداران شرکت هم تنها کفاف حقوق و دستمزد یکسال پرسنل این شرکت را میدهد.
بیش از ۴.۰۰۰ میلیارد تومان بدهی تا پایان ۳ ماهه نخست سال ۱۴۰۳
بنا بر گزارش ۳ ماهه حسابرسی نشده در سال ۱۴۰۳، مجموع پرداختنیهای تجاری و غیر تجاری به همراه تسهیلات دریافتی این شرکت به بیش از ۴.۰۰۰ میلیارد تومان افزایش یافته است. بیش از ۵۵۰ میلیارد تومان وام از بانکهایی که بعید است دیگر به پولشان برسند (عمدتا بانک صادرات)، بیش از ۷۵۰ میلیارد تومان بدهی به صندوق بازنشستگی کارکنان نفت، بیش از ۱۰۶ میلیارد تومان بدهی به اداره مالیات آبادان، بیش از ۱۲۰۰ میلیارد تومان بدهی به تامین کنندگان مواد اولیه (عمدتا پالایشگاه آبادان) و ...، تنها بخشی از چالشهای جدی مدیران و سهامداران این شرکت محسوب میگردند.
نامهای که خود گویای همه چیز است
در روزهای گذشته نامهای در فضای مجازی منتشر شد که وبسایت بورسنیوز صحت آن را نه تائید و نه تکذیب میکند. نامهای از سوی نماینده مجلس به سازمان تامین اجتماعی در خصوص انتقال مالکیت این شرکت به پالایشگاه آبادان که خود نشان از وضعیت بحرانی و اسفناک این شرکت دارد.
اما نکته اینجاست که آیا شرایط پالایشگاه آبادان، اجازه مالکیت چنین شرکتی با بیش از ۳.۰۰۰ میلیارد تومان زیان انباشته تا انتهای ۶ ماهه نخست سال ۱۴۰۳ را میدهد یا خیر؟
متاسفانه نتوانستیم به صورتهای مالی این پالایشگاه و شرایط سودآوری آن دسترسی پیدا کنیم، اما بعید است هیچ شرکت و یا سازمانی حاضر به ایفای چنین تعهدات کلانی از جمله پرداخت حقوق ۱۲۰۰ تا ۱۳۰۰ پرسنل و بدهیهای سرسام آور پتروشیمی آبادان باشد.
البته با توجه به ارزش بازار پائین در حدود ۱۳۰۰ میلیارد تومانی این مجتمع در مقطع کنونی، بیش از ۳.۰۰۰ میلیارد تومان زیان انباشته، بیش از ۴۰۰۰ تا ۴.۵۰۰ میلیارد تومان بدهی (که بخشی از آن مربوط به بدهیهای شرکت به پالایشگاه آبادان میباشد) و کاهش شدید تولیدات پتروشیمی آبادان، احتمالا انتقال این شرکت به پالایشگاه آبادان کاملا مجانی و بدون هزینه خواهد بود.
سخن آخر:
۱۳ ماه پس از گزارش چهارشنبههای داغ بورس نیوز با موضوع بحران پتروشیمی آبادان، ارزش این شرکت در بازار سرمایه بیش از ۳۵ درصد کاهش داشته و با توجه به روند کنونی سودآوری شرکت اصلا بعید نیست که شاهد افت بیشتر قیمت سهام این شرکت نیز باشیم.
امیدوارم سهامداران کنونی و سرمایه گذاران آتی این شرکت، تصمیمات خود را پس از بررسی صورتهای مالی و شرایط وخیم این شرکت و بر مبنای منطق اتخاذ کنند و نه بر اساس شایعات و امیدهای واهی منتشره در کانالها و گروههای فضای مجازی.
پایان مطلب
بورسنیوز، رسانه تخصصی بازارسرمایه در راستای شفافیت هرچه بیشتر و روشنشدن مسیر سرمایهگذاری سهامداران، آمادگی درج پاسخ افراد و نهادهای ذکر شده در مطلب را دارد.