انتخابات آمریکا و چشم انداز بازار سرمایه ایران؛ چه بر سر بورس تهران می آید؟
انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بهعنوان رویدادی مهم و اثرگذار بر اقتصاد جهانی، توجه بسیاری از سرمایهگذاران، تحلیلگران و فعالان اقتصادی را به خود جلب میکند. ایالات متحده، با سهم ۲۵ درصدی از تولید ناخالص جهانی و جایگاه استراتژیک در سیاست بینالمللی، نقشی کلیدی در تعیین مسیرهای اقتصادی و سیاسی جهان ایفا میکند. این اهمیت، برای ایران نیز بهویژه در شرایطی که تحت تأثیر تحریمهای اقتصادی آمریکا قرار دارد، دوچندان است. در سال های اخیر، رابطهی بین سیاستهای ایالات متحده و وضعیت بازارهای مالی ایران، از جمله بورس تهران، بیش از پیش مشخص شده و از همین رو پیگیری این انتخابات برای فعالان اقتصادی ایران اهمیت ویژه ای دارد.
تأثیر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بر اقتصاد ایران و بازار سرمایه
ایالات متحده با سهمی حدود ۲۵ درصد از اقتصاد جهانی، بهعنوان بزرگترین اقتصاد دنیا و یکی از اثرگذارترین کشورها در صحنهی بینالمللی شناخته میشود. به دلیل اهمیت این کشور در اقتصاد و سیاست جهانی، انتخابات ریاست جمهوری آمریکا برای بسیاری از فعالان اقتصادی و سیاسی در سراسر جهان اهمیت بالایی دارد. بهخصوص معاملهگران داخلی و خارجی، با درک تأثیر مستقیم مواضع رئیسجمهور جدید آمریکا بر روند بازارها، معمولاً به سناریوهای احتمالی انتخاب هر یک از نامزدها توجه ویژهای دارند. بر اساس گزارشهای اخیر، ۲۸ درصد از نهادهای مالی بزرگ جهان، انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ۲۰۲۴ را یکی از مهمترین ریسکهای اقتصادی عنوان کردهاند و در کنار جنگهای خاورمیانه و اروپای شرقی، آن را یک چالش اجتناب ناپذیر تلقی میکنند.
کشور ایران نیز به دلیل جایگاه ژئوپلیتیکی پر اهمیت و روابط استراتژیک با قدرت هایی، چون چین، مستقیماً از تغییرات بینالمللی و تحولات سیاسی قدرتهای بزرگ نظیر آمریکا تأثیر میپذیرد. چین که در سالهای اخیر به یکی از مهمترین شرکای تجاری ایران تبدیل شده، در این میان نقشی کلیدی ایفا میکند. در دو دههی گذشته، ایالات متحده با تحریمهای شدید خود، اقتصاد ایران را به چالش کشیده و این تحریمها بهطور مستقیم بر وضعیت بازارهای مالی ایران مانند بورس و اوراق بهادار اثرگذار بوده اند.
سیاستهای ترامپ و هریس و اثر آنها بر اقتصاد ایران
تحریمهای اقتصادی آمریکا از سال ۲۰۰۶ به بعد، بار سنگینی بر اقتصاد ایران تحمیل کرده است. با این حال، توافق برجام در سال ۲۰۱۵ فرصتی برای اقتصاد ایران فراهم آورد تا به ثبات نسبی دست یابد و رشد اقتصادی دو رقمی را تجربه کند. اما این وضعیت با خروج دونالد ترامپ از برجام در سال ۲۰۱۸ به پایان رسید و اقتصاد ایران با چالشی جدید مواجه شد. در دوران برجام، صادرات نفت ایران به اوج خود و بیش از ۲ میلیون بشکه در روز رسیده بود، اما با خروج آمریکا از توافق، این رقم به ۴۴۵ هزار بشکه کاهش یافت. در نتیجه، وابستگی اقتصاد ایران به درآمدهای نفتی موجب شد که نرخ رشد اقتصادی منفی ۱۱.۴ درصدی در پایان سال ۲۰۱۸ به ثبت برسد.
با توجه به تجربیات قبلی، سیاستهای هر یک از نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا میتواند پیامدهای متفاوتی برای اقتصاد ایران به همراه داشته باشد.
دونالد ترامپ در گذشته با اجرای سیاست هایی، چون تعرفههای بالا بر واردات از چین و سیاست وی در رابطه انرژی با نام «الویت اول آمریکاست!»، هزینهها را در سطح جهانی افزایش داده و به تبع آن قیمت نفت را تحت تأثیر قرار داده است. در صورت پیروزی ترامپ و ادامه این سیاستها، احتمالاً شاهد افزایش قیمت نفت تا ۱۰۰ دلار در هر بشکه خواهیم بود. این افزایش قیمت، در صورت رفع تحریمها میتواند به نفع اقتصاد ایران نیز باشد و شرط رفع تحریمهای نیز در این وضع دخیل است.
کامالا هریس، اما به سیاستهای تجدیدپذیر و توسعه انرژیهای پایدار تمایل بیشتری دارد که میتواند منجر به کاهش وابستگی به نفت و در نتیجه کاهش قیمتهای جهانی شود. به همین دلیل، در صورت پیروزی هریس، تأثیر سیاستهای تجدیدپذیر او ممکن است تأثیراتی متفاوت بر اقتصاد ایران داشته باشد.
رابطه اقتصاد ایران با بازار جهانی انرژی و تاثیر آن بر بورس تهران
اقتصاد ایران به دلیل وابستگی به درآمدهای نفتی، تحتتأثیر نوسانات قیمت جهانی انرژی قرار دارد. بر اساس آمارها، افزایش ۱۰ درصدی قیمت جهانی نفت معمولاً منجر به رشد ۱ درصدی در تولید ناخالص داخلی ایران میشود. این امر با افزایش درآمدهای دولت و تزریق سرمایه به بخشهای مختلف نفتی و انرژی، موجب بهبود عملکرد بازار سرمایه ایران و بهویژه بورس تهران میشود. به این ترتیب، تغییرات قیمت نفت بینالمللی نهتنها بر هزینههای دولت بلکه بر رفتار بازار و تصمیمگیریهای سرمایهگذاران نیز تأثیر مستقیمی میگذارد.
چشم انداز صنایع برتر بورسی در سال ۱۴۰۴
با فرض کاهش تحریم ها، صنایع وارداتی که در اقتصاد ایران فعالیت دارند، از مزایای کاهش نرخ ارز بهرهمند خواهند شد و این امر میتواند منجر به رشد این صنایع شود. اما در صورت افزایش تحریمها، نرخ ارز به سمت افزایش میل کرده و به نفع صنایع صادراتمحور خواهد بود که قادر به صادرات محصولات خود به بازارهای جهانی هستند. البته باید در نظر داشت که سیاستهای ارزی بانک مرکزی، نظیر سرکوب قیمت ارز و چندنرخی بودن، میتواند بر سودآوری این صنایع تأثیر منفی بگذارد.
بر این اساس، سرمایهگذاران باید علاوه بر توجه به نوسانات جهانی و نرخ ارز، ریسکهای سیستمی و غیرسیستمی داخلی را نیز در نظر بگیرند و در تحلیلهای خود برای معاملات آتی از همه جوانب ممکن استفاده کنند. از این رو، تصمیمگیریهای اقتصادی و مالی در بازار ایران تا حد زیادی وابسته به نتایج انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و سیاستهای آن کشور در قبال ایران است.
تولیدات نفت خام ایران از سال(۱۹۹۰ – ۲۰۲۴)
ریزش معنادار تولید نفت خام ایران از دوره خروج ایالات متحده از برجام از رقم ۳.۸۱۸ میلیون بشکه در روز که در سال ۲۰۲۰ به ۱.۹۳۲ میلیون بشکه رسیده بود.
نرخ تورم در بعد سالانه ایران (۱۹۹۵ – ۲۰۲۴)
شروع رند کاهشی تورم در سال ۲۰۱۳ (شروع مذاکرات برجام) از رقم ۳۱.۲۸ و رشد تورم از ماه می ۲۰۱۸ مصادف با خروج ایالات متحده از برجام
نرخ رشد اقتصاد ایران (۲۰۱۴ – ۲۰۲۴)
به ثبت رسیدن رشد اقتصادی منفی ۱۱.۴ درصدی در فصل آخر سال ۲۰۱۸
سخن آخر:
در نهایت، انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، بهعنوان رویدادی مهم در عرصه جهانی، نهتنها بر اقتصاد آمریکا بلکه بر تمام بازارهای مالی و بهویژه بر اقتصاد ایران تأثیرات چشمگیری دارد. انتخاب هر یک از نامزدها، چه ترامپ و چه هریس، میتواند پیامدهای متفاوتی را در رابطه با سیاستهای تحریمی، قیمت نفت، و نوع روابط دیپلماتیک رقم بزند. این انتخابات برای ایران نیز بهدلیل وابستگی به درآمدهای نفتی و جایگاه ژئوپلیتیک، از اهمیت زیادی برخوردار است. سرمایهگذاران در بازارهای مالی ایران باید با دقت تغییرات بینالمللی را دنبال کنند و اثرات احتمالی هر یک از سیاستها را بر بازارهای داخلی و صنایع مختلف بررسی نمایند.
در چنین شرایطی، تصمیمگیریهای اقتصادی، نیازمند ارزیابی جامع و دقیق از روندهای جهانی و درک واقعبینانهای از تأثیرات احتمالی سیاستهاست. انتخابات آمریکا و تحولات آتی آن، چالشی است که میتواند فرصتها و تهدیدهای جدیدی را بهدنبال داشته باشد و همین موضوع، بر اهمیت بررسی هوشمندانه شرایط برای سرمایه گذاران و فعالان اقتصادی در ایران تأکید میکند.
نویسنده مهمان: علیرضا مبصر