بورس‌نیوز(بورس‌خبر)، قدیمی ترین پایگاه خبری بازار سرمایه ایران

      
چهارشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۳ - ۱۸:۱۷
سود سیگنال بازان بیشتر از تحلیلگران واقعی و خبره/ در بازاری که ۴ سال است نزولی است، یا باید سفته باز بود یا سیگنال باز
مشکلات شدید اقتصادی، عدم تطابق درآمد‌ها و هزینه‌ها و از همه مهم‌تر اختلاف طبقاتی باعث شده است که افراد به سمت حرکات پرریسک حرکت کنند و یکی از مظاهر ریسک هم بازار‌های مالی است. به بیان دیگر وقتی افراد مشاهده می‌کنند اختلاف طبقاتی بسیار زیاد است و درآمد آنها کفاف یک زندگی ساده را نمیدهد و در مقابل هم افرادی وجود دارند که بسیار ثروتمندتر هستند، برای جبران این اختلاف به سمت ریسک‌های نامعقول حرکت می‌کنند و می‌خواهند راه چند ساله را یک شبه طی کنند. این اتفاق فضا را برای بروز افراد سوءاستفاده‌چی و ماهیگیران از آب گل‌آلود مهیا می‌کند.
کد خبر : ۲۸۸۱۲۳

به گزارش بورس‌نیوز، اگر چرخی در فضای مجازی بزنید کانال‌ها و صفحات بیشماری را در مورد تحلیل و سیگنال دهی در بازار‌های مالی مشاهده می‌کنید. یک نفر در حال سیگنال دهی در بازار رمزارزهاست و بعدی در حال تحلیل بورس، صفحه دیگر در حال تحلیل نرخ بهره آمریکا و اثر آن بر جفت ارز‌ها در فارکس و دیگری در حال تحلیل بازار طلای آب شده. در حال حاضر هم سوژه جدید صفحات با موضوع آپشن و اختیار معاملات هستند. تقریبا تعداد این صفحات به حدی شده که به ازای هر ایرانی یک تحلیلگر وجود دارد. دوستی میگفت: "چند نفرتون تریدر نشید، کشور به دکتر و مهندس هم نیاز داره"

جدا از اینکه آیا این تعداد تحلیلگر واقعا نیاز است، سوال اصلی این است که آیا برخی از این صفحات که دنبال کننده‌های بسیاری هم دارند واقعا از توان علمی لازم برخوردارند؟ چطور ممکن است که فردی که باعث نابودی سرمایه تعداد زیادی از افراد در بازار‌های مالی شده همچنان دنبال کننده داشته باشد؟ اصولا چرا چنین فردی در بین جامعه تحلیلگران صاحب تریبون است؟ به طور کلی ریشه‌های این حجم از صفحات تحلیلی در فضای مجازی چیست؟ 

 

ریشه این حجم از صفحات تحلیلی و سیگنال باز چیست؟

 

اگر بخواهیم در یک کلمه جواب دهیم: مشکلات اقتصادی و اختلاف طبقاتی

مشکلات شدید اقتصادی، عدم تطابق درآمد‌ها و هزینه‌ها و از همه مهم‌تر اختلاف طبقاتی باعث شده است که افراد به سمت حرکات پرریسک حرکت کنند و یکی از مظاهر ریسک هم بازار‌های مالی است. به بیان دیگر وقتی افراد مشاهده می‌کنند اختلاف طبقاتی بسیار زیاد است و درآمد آنها کفاف یک زندگی ساده را نمیدهد و در مقابل هم افرادی وجود دارند که بسیار ثروتمندتر هستند، برای جبران این اختلاف به سمت ریسک‌های نامعقول حرکت می‌کنند و می‌خواهند راه چند ساله را یک شبه طی کنند.

این اتفاق فضا را برای بروز افراد سواستفاده‌چی و ماهیگیران از آب گل‌آلود مهیا می‌کند. یعنی افرادی که از تله‌های فکری جمعیت زیادی از جامعه سو استفاده می‌کنند و با دادن وعده‌های پوچ و نمایش ثروت غیرواقعی خود باعث جذب این افراد می‌شوند. یک نفر که نه سواد کافی دارد، نه آموزش خاصی دیده، نه حتی سابقه خوبی در معاملات دارد و در اوج بورس ۹۹ دستور خرید می‌داد، با وعده‌های پوچ و توخالی تعداد زیادی فرد را جذب خود میکند.

افراد عادی از همه جا بی خبر هم برای جبران عقب ماندگی خود تحت تاثیر این صفحات سریعا این اشخاص را دنبال کرده و الگوریتم‌های فضای مجازی هم باعث دیده شدن بیشتر این افراد شده و اینگونه یک تحلیلگر جدید بدون هیچ سنجه واقعی در بازار ظاهر می‌شود.

 

 

شگرد‌های این افراد برای جذب دنبال کننده‌ها چیست؟

 

به طور کلی روش‌های این افراد بر فعال کردن تله‌های ذهنی و جذب افراد ناآشنا و تازه وارد استوار است. ۲ روش اصلی این افراد را اگر بخواهیم بیان کنیم به شرح زیر است:

۱- نمایش ثروت، فرد با پوشیدن لباس‌های گران قیمت و لپتاپ و میز کار لوکس و خودروی گران قیمت و ... به گونه‌ای نمایش می‌دهد که این دارایی‌ها را از بازار‌های مالی کسب کرده است.

۲- استفاده از اصطلاحات سخت و پیچیده برای تحلیل بازار، به گونه‌ای که به بیننده این حس را منتقل کند که او نمی‌تواند بازار را تحلیل کند و این کار از توان او خارج است.

 

پس درآمد این افراد از چه راهی است؟

 

درآمد این افراد در واقع از گرفتن پول از جمعیت فریب خورده است، نه فعالیت در بازار مالی. این افراد با جذب دنبال کندده‌ها در کلاس‌هایی با نهایت بی محتوایی، یا کانال‌های به اصطلاح VIP درامد‌های هنگفتی کسب می‌کنند. در حال حاضر هزینه ماهانه یک کانال VIP در کمترین حالت ممکن ۱ میلیون تومان در ماه است. یعنی یک کانال با ۵۰ عضو به تنهایی ۵۰ میلیون درآمد برای فرد ایجاد می‌کند. برخی کانال‌ها و مخصوصا کانال‌های رمزارزی هزینه را به دلار و تتر دریافت میکنند که درامدشان بسیار بیشتر است.


 

ایجاد فضای مسموم و ایجاد سوگیری در افراد

 

به عنوان فردی که بیش از ۱۰۰۰ ساعت در زمینه تحلیل مالی و اقتصادی مطالعه داشتم، واقعا از این حجم مطلب منتشر شده توسط این کانال‌ها تعجب می‌کنم و از آن بدتر، غلط‌های بسیاری را در تحلیل‌ها میبینم که این سوال را برایم ایجاد می‌کند: چه کسی زیان دنبال کننده‌ها را جبران خواهد کرد؟

 

فردی در فضای مجازی که از قضا دنبال کننده‌های بسیاری هم داشت معتقد بود شاخص باید تا یک میلیون و ۶۰۰ هزار واحد ریزش کند و وقتی این امر محقق نشد اعلام کرد که شاخص تحلیل پذیر نیست. دیگری در تمام این سال‌ها حتی یک اظهار نظر دقیق هم در مورد بورس نداشته و بیش از ۲ سال هر هفته اعلام می‌کند بازار خنثی و نزولی است! آن یکی به دلیل اینکه نتوانسته به موقع سهام خرید کند، شب انتخابات آمریکا اعلام میکند عملیات وعده صادق ۳ امشب محقق می‌شود. کانال طلا هرروز سیگنال جنگ مخابره می‌کند و کانال بورس هرروز سیگنال صلح. آن هم به فراخور شرایط. کانال بورسی اگر فول سهم باشد خبر صلح را از یک رسانه سیرالئونی مخابره می‌کند و اگر نقد باشد سیگنال جنگ را از رسانه تانزانیا.

 

نکته دیگر تعداد تحلیل‌های منتشر شده توسط این صفحات است. مگر یک تحلیلگر توان چه میزان تحلیل را در روز دارد؟ مگر می‌شود در روز ۱۵ تحلیل سهم و ۱۸ تحلیل رمزارز منتشر کرد؟ این تعداد از تحلیل فقط یک دلیل دارد: تحلیل سطحی و کم عمق و صرفا برای پر کردن فضای مجازی، تحلیل یک سهم یعنی بررسی بنیادی و تکنیکال و اقتصادی آن نماد، تمام این کار‌ها برای یک سهم در کمترین زمان برای یک تحلیلگر خبره حداقل ۲ روز زمان می‌برد. این که صرفا با یک خط شخصی بخواهد نماد را تحلیل کند یا عوام فریبی است یا رمالی.

 

در مجموع این کانال‌ها باعث ایجاد فضای بسیار مسموم در بازار‌های مالی شده است. تعداد زیادی فرد فریب خورده که اعتماد خود را به تحلیلگران واقعی از دست می‌دهند و آنها را مورد تمسخر قرار می‌دهند. تعداد زیادی فرد شکست خورده در بازار مالی و تعداد زیادی تحلیلگر واقعی و خبره که در بین پوپولیست‌ها گم شده اند. اگر افراد معتقدند که دولت‌ها باعث ایجاد بی اعتمادی در بورس شده اند، این صفحات و این تحلیلگران هم دست کمی از دولت‌ها ندارند.

 

پس راهکار چیست؟

 

افراد برای اینکه تحت تاثیر این حجم از مطالب زرد و بی پایه و سطخحی قرار گیرند چه کنند؟ چند راهکار ساده به شما برای پی بردن به سطح این صفحات ارائه می‌دهم:

۱- به تعداد تحلیل‌های منتشر شده در روز دقت کنید. اگر تعداد تحلیل بیش از ۲-۳ تحلیل بود، اصل را بر این بگذارید که آن پیج اصالت ندارد.

۲- استفاده از قطعیت در تحلیل، اگر صفحه‌ای از کلمات (باید، حتما، بلاشک و ...) استفاده کرد قطعا مطمئن باشید ان شخص تحلیلگر نیست. تحلیلگر واقعی از کلمات (احتمالا، شاید، به احتمال کم یا زیاد و ...) استفاده می‌کند.

۳- دادن اعداد و ارقام قطعی و فیکس نشانه این است که شخص تحلیلگر نیست. به عنوان مثال کسی که می‌گوید کف بیتکوین برابر با ۷۸۴۵۳ دلار است یا کسی که می‌گوید سقف شاخص ۲.۹۸۷.۷۶۴ واحد است! تحلیلگر واقعی از محدوده‌ها و رنج‌ها برای هدف دادن استفاده می‌کند.

۴- اصرار بر اینکه چیزی که من می‌گویم را کسی بلد نیست و این مطلبی که من ارائه می‌دهم یک راز است! اگر رازی برای ثروتمند شدن وجود داشت قطعا کسی به شما آن را ارائه نمی‌داد.

۵- اصرار بر یک سبک تحلیلی خاص و یک بازار خاص. اینکه یک فرد اصرار کند فقط بازار فارکس تحلیل پذیر است و بازار‌های دیگر قابل تحلیل نیستند. یا فقط تحلیل به فلان روش خوب است و بقیه روش‌ها کارایی ندارند. این امر به این معنی است که شخص صرفا قصد دارد یک دوره آموزشی را به شما ارائه دهد.

۶- آسمان و ریسمان بافتن. تحلیل سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و ورزشی را در هم ترکیب می‌کنند برای ارائه یک نتیجه گیری خاص. به عنوان مثال می‌گوید: (با توجه به اینکه دولت سوریه سقوط کرده و یک پهپاد امریکایی در کره سقوط کرده، پس احتمالا باید منتظر جنگ در افریقا باشیم که نتیجه آن بر بورس تاثیر گذار است و به این دلیل شاخص دچار ریزش خواهد شد!)

۷- ستاره شناسی و آسترولوژی جدیدترین اسم رمز کلاهبرداران است. هرجا صفحه‌ای دیدید که ادعا کرد با توجه به موقعیت ستارگان بازار‌ها را پیش بینی می‌کند به سرعت فرار کنید.
احتمالا با این روش‌ها شما می‌توانید تعداد زیادی از صفحات بی اصالت و تحلیلگران جعلی را شناسایی کنید.

 

نویسنده: فرید عباسی، کارشناس بازار سرمایه

اشتراک گذاری :
اخبار مرتبط
چالش‌های استفاده از ارزش جایگزینی در ارزیابی سهام و دارایی‌ها
مقایسه جنبه‌های اساسی بازار سرمایه ۱۴۰۳ نسبت به سال ۹۹؛

چالش‌های استفاده از ارزش جایگزینی در ارزیابی سهام و دارایی‌ها

طرح جدید وزارت اقتصاد برای سرمایه‌گذاری سود سهام عدالت
پیشنهاد همتی برای افزایش سرمایه شرکت‌ها از محل سود سهام عدالت؛

طرح جدید وزارت اقتصاد برای سرمایه‌گذاری سود سهام عدالت

پایداری ۹۳ درصدی شرکت‌های فعال بورس در سودسازی
بر اساس رتبه بندی ناشران سازمان بورس؛

پایداری ۹۳ درصدی شرکت‌های فعال بورس در سودسازی

ارسال نظر