بورس‌نیوز(بورس‌خبر)، قدیمی ترین پایگاه خبری بازار سرمایه ایران

      
يکشنبه ۰۷ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۲:۳۵
سوژه هفته: کم گوی و گزیده گوی، نه چون همتی؛

صیدی و هفته‌های داغش هم، به پویش "۱۰ درجه دمای کمتر" پیوستند

صیدی و هفته‌های داغش هم، به پویش
قبول بفرمایید که اگر شخصی با سابقه، عقبه‌ای مرتبط و اندوخته بالای علمی در جایگاه‌های حساسی همچون وزارت اقتصاد قرار بگیرد و همواره از کمک مشاورانی برجسته و اقتصاددانانی حاذق بهره‌مند باشد، می‌داند که در چه زمان، با استفاده از چه لغات و الفاظی در خصوص چه مواردی صحبت نماید تا بازار‌های مالی دچار تلاطم و نوساناتی مخرب قرار نگیرد. باور بفرمایید اظهار نظر وزیر اقتصاد در خصوص قیمت دلار بسیار متفاوت از اظهار نظر‌های ضرغامی (وزیر سابق گردشگری) در خصوص دستشویی‌های بین راهی است؛ بنابراین امیدواریم که مسئولین اقتصادی کشور، یکبار برای همیشه درک کنند که در بسیاری مواقع، سخن نگفتن بهتر از سخنرانی‌های ناآگاهانه و با تاثیرات مخرب است. اگر قرار است، هر دیدار و ارتباط رسانه‌ای مسئولین اقتصادی و سیاسی کشور با مردم، به کاهش ۱۰ تا ۱۵ درصدی ارزش پول مملکت و فقیرتر شدن بیشتر مردم منجر شود، هرگز راضی به دیدن مسئولین و آگاهی از عملکرد فاخر این عزیزان نیستیم.
کد خبر : ۲۸۹۹۱۴

به گزارش بورس نیوز، میلیون‌ها نفر در دنیا منتظر می‌مانند تا ببینند نظر " جروم پاول " رئیس کل بانک مرکزی آمریکا در خصوص نرخ بهره این کشور چیست. روز‌ها قبل از اعلام و مصاحبه ایشان در خصوص نرخ بهره و سیاست‌های بانک مرکزی آمریکا، قیمت بسیاری از کالاها، نرخ سود اوراق، طلا و ...، بر اساس گمانه زنی‌های کارشناسان دچار نوسان می‌شود تا از اثرات مصاحبه رئیس کل بانک مرکزی در خصوص اعلام افزایش یا کاهش نیم یا ۲۵ صدم درصدی نرخ بهره در امان بمانند.

 

صیدی و هفته‌های داغش هم، به پویش

 

ده‌ها میلیون نفر در جهان بار‌ها و بار‌ها زندگینامه و سوابق گری گنسلر رئیس کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده (SEC) را مرور می‌کنند تا بتوانند تحلیل منطقی‌تری را در خصوص بخشی از برنامه‌های سرمایه‌گذاری و به ویژه سرمایه‌گذاری‌های بورسی و ارز دیجیتال خود داشته باشند.

 

"صرفا جهت اطلاع: تعیین گنسلر به عنوان رئیس SEC در سال‌های گذشته به نوعی نشان‌دهنده تمرکز دولت بایدن بر روی مقوله ارز‌های دیجیتال و اهمیت آن در بازار‌های مالی جهانی است. بی‌تردید، دیدگاه‌ها و سیاست‌های گنسلر در زمینه تنظیم مقررات، نه تنها بر بازار ارز‌های دیجیتال بلکه بر کل بازار‌های مالی تأثیر گذاشته است".

 

اما در ایران موضوع بسیار متفاوت است. مسئولین اقتصادی کشور که بسیاری از آن‌ها حتی فرض رسیدن به جایگاه‌هایی نظیر ریاست بانک مرکزی، وزیر اقتصاد و رئیس سازمان بورس یک کشور را فرضی محال می‌دانستند، آنقدر اظهارات و ادعا‌های عجیب و بی‌پایه‌ای در سال‌های گذشته داشته‌اند که کمتر کسی اعتنایی به صحبت‌های این علما و متخصصین فن می‌کنند.

 


سخن نگفتن بهتر از غلط گفتن است


قبول بفرمایید که اگر شخصی با سابقه، عقبه‌ای مرتبط و اندوخته بالای علمی در جایگاهی حساس همچون وزارت اقتصاد قرار بگیرد و همواره از مشاورانی برجسته و اقتصاددانانی حاذق بهره‌مند باشد، می‌داند چه زمانی با استفاده از چه لغات و الفاظی در خصوص چه مواردی صحبت نماید تا بازار‌های مالی دچار تلاطم و نوساناتی مخرب قرار نگیرد.

متاسفانه صحبت‌های غیرضروری، غیرعلمی و عمدتا شعارگونه مسئولین و حکمرانان کشور در سال‌های اخیر، آنقدر تکرار شده که نه تنها بسیاری از اثرگذاری‌های خود را از دست داده بلکه به گواه بسیاری از کارشناسان و مردم، بخش عمده‌ای از اظهارات و ادعا‌های مسئولین را می‌توان به شکلی وارونه در نظر گرفت.

علیرغم آنکه با ماهیت یا فلسفه سخن گفتن بی‌مورد و بی‌پایه افراد دارای مسئولیت مشکل داریم، با این وجود باور بفرمایید نمی‌توان سطح اثر صحبت‌های وزیر میراث فرهنگی، وزیر آموزش و پرورش را با تاثیر اظهارات و ادعا‌های وزیر اقتصاد، صنعت و رئیس کل بانک مرکزی یکسان دانست.

 

صیدی و هفته‌های داغش هم، به پویش

 

 

اگر خاطرتان باشد جناب ضرغامی به عنوان وزیر میراث فرهنگی و گردشگری بار‌ها و به دفعات در خصوص شرایط سرویس‌های بهداشتی بین راهی اظهاراتی داشتند که از اهمیت بالایی هم برخوردار نبود و احتمالا به جز تاثیر بر دقایقی از زندگی مسافران بین راهی تاثیر خاصی نه بر مسئولیت‌های ایشان و نه بر زندگی مردم نداشت.

اما شوربختانه آنچه این هفته‌ها شاهد آن هستیم اظهارنظر‌های غیرمسئولانه و بیجای مدیران و تصمیم‌گیرندگان اقتصادی کشور است.

 


افت ۱۰ درصدی ارزش پول کشور پس از اظهارات همتی در مجلس


فیلم منتشر شده از اظهارات همتی در کمیسون اقتصادی مجلس در خصوص قیمت منطقی دلار ۷۳.۰۰۰ تومانی را به یاد می‌آورید؟

درست پس از این اظهارات بود که قیمت دلار رشدی ۱۰ درصدی و ارزش پول کشور افتی ۱۰ درصدی را تجربه کرد.

 

 


اظهارات همتی در خصوص کف ۷۳.۰۰۰ تومانی قیمت دلار، سه سوال را به ذهن متواتر می‌سازد:


۱-    آیا این اظهارات تعمدا و با آگاهی کامل از سوی ایشان مطرح شده و مقصود از بیان این اعداد سیگنال جدید به بازار دلار و افزایش فشار اقتصادی بر مردم فقرزده ایران بود؟
اگر این چنین است که باید فاتحه اقتصادی را که وزیرش به بازار‌های مخرب سیگنال می‌دهد و منجر به بی‌ارزش‌تر شدن پول و کاهش سطح رفاه زندگی مردمش می‌شود را باید خواند.


۲-    اگر محاسبات ارزش دلار به همین سادگی و تاثیرپذیر از عوامل بیرونی اقتصاد است، پس چگونه ایشان ۳ سال از عمر خودش را به تمسخر و مچ‌گیری‌های عامدانه از تیم اقتصادی دولت رئیسی هدر داد؟ (البته در عملکرد ضعیف تیم اقتصادی دولت رئیسی شکی نیست، اما اگر همتی هم نقشی در این افزایش نرخ دلار ندارد، آنها هم نداشتند).


۳-    اگر این اظهارات به ساده‌‎لوحی، عدم درک جایگاه کاری ایشان و همچنین عدم عاقبت‌اندیشی جناب همتی بر می‌گردد که وای بر حالمان. چرا که احتمالا آخرین چیزی که اقتصاد ورشکسته و مردم کشور می‌خواهند، وزیر اقتصادی است که با سخنان نسنجیده و غیرضروری خود، موجب کاهش ۱۰ درصدی ارزش پول ملی کشور شود.


اما بدتر از همه، اظهار به اشتباه و انکار سخنان ایشان پس از گاف‌های تاثیرگذار و مخرب ایشان است. باور کنید اگر این فیلم‌ها با حضور تعداد بالایی از حضار و یا در برنامه‌های زنده تلویزیونی پخش نشده بود، احتمالا پای هوش مصنوعی و دسیسه‌های خارجی هم وسط می‌آمد.

 


صیدی و هفته‌های داغش هم، به پویش

 

 

سیگنال به بازار طلا:


هنوز چند روزی از گاف بزرگ و انکار صحبت‌های همتی توسط خودش در خصوص کف قیمت دلار نگذشته بود که اظهارنظر ایشان در خصوص قیمت طلا در برنامه میز اقتصادی، سیگنالی مخرب و قدرتمند به بازار طلا و ارز کشور صادر کرد.

 

 

صیدی و هفته‌های داغش هم، به پویش

 

 

باور کنید تا مدت‌ها و بر اساس کتب مربوط به علوم مالی تصور می‌کردیم که یکی از وظایف اصلی وزیر اقتصاد و رئیس بانک مرکزی، حفظ و افزایش ارزش پولی ملی و ارتقای سطح رفاه مردم کشور‌هاست. با این وجود در چند هفته گذشته متوجه شدیم که آنچه وظیفه اصلی این عزیزان در ایران قلمداد می‌شود، کاهش ارزش پول ملی و کاهش سطح رفاه مردم کشور است.

البته ایشان مجددا و به فاصله تنها ۲۴ ساعت از اظهارات خود نسبت به عدم کاهش قیمت طلا، عقب نشینی کرد و این موضوع را به یک شوخی با مجری و اشتباه در درک سایرین نسبت دادند.

 

 

 

صیدی و هفته‌های داغش هم، به پویش

 

در حقیقت در این روز‌ها هر چه از مسئولین می‌شنوید یا می‌بینید، جدی نگیرید. بگذارید چند روزی سپری شود تا ببینید منظورشان دقیقا چه بوده و آیا این اظهارات در قالب ادعایی جدی بیان شده یا شوخی با رسانه‌ها و مردم بوده است.

 

 

ما که در گرمای بورس ذوب شدیم، شما چطور؟


خوشبختانه اظهارات علمی و پیشگویانه تنها منحصر به بازار ارز و طلای کشور نیست و فعالان بازار سرمایه هم از این موضوع بی‌نصیب نمانده‌اند.

جناب صیدی ریاست سازمان بورس که بسیاری ایشان را با اظهار نظر علمی و جالب‌شان در خصوص ارزش بیش از یک دلاری قیمت هر سهم بانک صادرات به یاد می‌آورند (یعنی قیمت ۲۲۰ تومانی این روز‌های بانک باید چیزی در حدود ۵۰ تا ۶۰ هزار تومان می‌بود)، چند هفته قبل، با رگباری از خبر‌های خوش همه را غافلگیر کرده و قول بازاری گرم و داغ را تا انتهای سال به فعالان بازار سرمایه داد.

متاسفانه درست در روز‌هایی که همه آماده بودند در گرمای بازار سرمایه ذوب شوند، به دلیل کمبود گاز و پیوستن جناب صیدی و بازار سرمایه کشور به پویش "۱۰ درجه کمتر"، شاهد کاهش شدید حرارت در این بازار بودیم. 

البته بسیاری از همکاران ایشان و جناب همتی معتقدند که منظورشان حرارت و گرمای بالای ۱۵ درجه سانتیگراد نبوده و احتمالا سخنانشان تقطیع یا با بدسلیقگی خبرگزاری‌ها منتشر شده است.

 

 

 

صیدی و هفته‌های داغش هم، به پویش

 

باور کنید ما حاضر بودیم در این ۱۳ هفته انتهایی سال، عرضه اولیه‌های ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار تومانی را نداشته باشیم و البته شاهد افت ۲۰ درصدی سهام موجود در پرتفویمان و سایر سهام بازار هم نباشیم.

البته ادعای ایشان در خصوص افزایش تعداد سهامداران فعال در بازار سرمایه به بیش از ۸۰ میلیون نفر هم حاکی از نکات علمی و کاملا منطبق بر منطقی است که با توجه به جمعیت ۸۰ میلیون نفری و پیچیدگی‌های این نظریه از پرداختن به آن پرهیز می‌کنیم. "برداشت آزاد"

 


سخن آخر:


در هر کشوری، هر شخص، با هر سطح دانش و زمینه‌ تخصصی می‌توانند به عنوان رئیس جمهور انتخاب شوند (بازیگر، پزشک، شهردار و ...)، اما تنها تعداد معدود و محدودی در هر کشور توانایی ریاست وزارت اقتصاد، بانک مرکزی، وزارت صنعت و ...، را دارد؛ بنابراین اگر اقتصاد و افزایش سطح رفاه مردم را هدف اصلی حکمرانان هر کشوری بدانیم (حداقل در کشور‌های توسعه یافته اینگونه است)، بی‌تردید رفتار و گفتار افراد شاغل در پست‌های مهم اقتصادی، از آداب ویژه و با اهمیتی برخوردار است. 

اصولا شخصی که بر علوم مالی و اقتصاد مسلط باشد، می‌داند که هر خبر یا اظهارنظری از سوی افراد تاثیرگذار، می‌تواند سیگنال‌های مخربی را در بازار‌های مختلف داشته و بی‌شک منجر به تاثیرات نامطلوبی در زندگی افراد جامعه خواهد شد.

ما هم امیدواریم که مسئولین اقتصادی کشور، یکبار برای همیشه درک کنند که در بسیاری مواقع، سخن نگفتن بهتر از سخنرانی‌های ناآگاهانه با تاثیرات مخرب است.

باور بفرمایید اگر قرار است، هر دیدار و ارتباط رسانه‌ای مسئولین اقتصادی کشور با مردم، به کاهش ۱۰ تا ۱۵ درصدی ارزش پول مملکت و فقیرتر شدن بیشتر مردم منجر شود، هرگز راضی به دیدن مسئولین و آگاهی از عملکرد این عزیزان نیستیم.

 

اشتراک گذاری :
اخبار مرتبط
کار اقتصاد از سخن درمانی و فروش دارایی‌ها گذشته، زمان تصمیم‌گیری فرا رسیده است
سوژه هفته: یا تصمیمات سخت می‌گیریم یا برایمان تصمیمات سختی می‌گیرند
کار اقتصاد از سخن درمانی و فروش دارایی‌ها گذشته، زمان تصمیم‌گیری فرا رسیده است
حراج دارایی‌های دولتی/ خصوصی سازی یا ورشکستگی دولت؟
سوژه هفته: باز هم مردم باید جور فساد، ولنگاری های مالی دولت، بانک ها و صندوق های بازنشستگی را بکشند؟
حراج دارایی‌های دولتی/ خصوصی سازی یا ورشکستگی دولت؟
فروپاشی اقتصاد، همینی هست که می‌بینید، شاید امروز شاید فردا
سوژه هفته: فروپاشی اقتصادی حاصل سال‌ها نفهمیدن و ندانستن است، پس به دنبال آدرس غلط نروید؛
فروپاشی اقتصاد، همینی هست که می‌بینید، شاید امروز شاید فردا
آیا ترس از رسوایی‌های بزرگتر، مانع شفاف سازی و اعلام اسامی کلاهبرداران بورسی می‌شود؟
سوژه هفته: دراین کشور حفظ آبروی کلاهبرداران و دزدان مهمتر از صیانت از اموال مالباختگان است؟
آیا ترس از رسوایی‌های بزرگتر، مانع شفاف سازی و اعلام اسامی کلاهبرداران بورسی می‌شود؟
ارسال نظر