تحلیل دلار بازار آزاد ایران در سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱
در حال حاضر (دی ماه ۱۴۰۰) دلار صرافی ملی ۲۶.۸۸۰ تومان است. دلار نقدی حدود ۲۸.۲۰۰ تومان و دلار نیمایی هم حدود ۲۴.۹۰۰ تومان است.
در این تحلیل:
_ دلار را از مسیر برابری قدرت خرید ارزشگذاری میکنم و سال پایه را به دلایل زیادی سال ۸۱ در نظر میگیرم.
_ تورم دیده شده در این تحلیل تورم اعلام شده از بانک مرکزی و مرکز آمار ایران نیست. تورم برابر است با تفاوت رشد نقدینگی با رشد اقتصادی و در این تحلیل خود تورم واقعی را محاسبه کردم.
_ کف نقدینگی بر حسب دلار بهصورت میانگین بعد از هر جهش ارزی (سال ۹۱، ۹۷ و ۹۹) حدود ۱۷۰ میلیارد دلار بوده است.
در حال حاضر نقدینگی حدود ۴۳۰۰ همت (هزار میلیارد تومان) است و با رشد اقتصادی حدود ۴ درصد و تورم جهانی ۳ درصد، کف و سقف ارزش دلار روی کاغذ تا حالا ۲۵۰۰۰ تومان و ۳۱۶۰۰ تومان است. پیشبینی میکنم تا پایان سال نقدینگی حدود ۴۸۰۰ همت شود که سقف و کف ارزش دلار را روی کاغذ ۲۸۵۰۰ تومان و ۳۶۰۰۰ تومان میشود.
در نظر داشته باشید که ارزش دلار با قیمت دلار متفاوت است. ارزش دلار روی کاغذ است (قیمت ذاتی) و قیمت دلار، قیمت روز دلار در بازار است.
اما آیا دولت مانند دهه ۸۰ میتواند نرخ ارز را سرکوب کند (قیمت دلار را دستکاری کند)؟
در بهترین حالت، سال ۱۴۰۰ صادرات نفتی، صادرات غیرنفتی و صادرات خدمات حدود ۷۰ میلیارد دلار است؛ یعنی ۷۰ میلیارد دلار ورودی ارز به کشور داریم (اگر به این منابع دسترسی داشته باشیم). حدود ۷۰ میلیارد دلار هم برای واردات رسمی، قاچاق و واردات خدمات هزینه داریم. (پس ورودی و خروجی ارز در کشور هم دیگر را خنثی میکنند و ارزی نمیماند که دولت بخواهد از این محل قیمت ارز را سرکوب کند)
طبق گزارش بانک مرکزی در سهماهه اول ۱۴۰۰ حدود ۳ میلیارد دلار خروج سرمایه داشتیم که اگر بهصورت خطی ببینیم تا پایان سال ۱۴۰۰ حدود ۱۲ میلیارد دلار خروج سرمایه خواهیم داشت که احتمال سرکوب نرخ ارز توسط دولت بسیار کمرنگ میشود.
آیا بعد از آزاد شدن منابع بلوکه شده دولت همچنان توان سرکوب وجود ندارد؟
_ به نظر شما امکان پیشبینی قابلاتکای خروجی مذاکرات وین وجود دارد و این خروجی منتهی به آزاد شدن تمام منابع بلوکه شده ایران میشود؟
_ خروج سرمایه در سال ۱۴۰۰ سنگین است. اگر هم در وین تفاهمی حاصل شود، به اندازهای منابع آزاد میشود که خروج سرمایه پوشش داده شود؟
_ درصورت آزاد شدن منابع آیا منطقی است دولت به عرضه سنگین ارز بپردازد و اشتباه سریالی قبل را مجدداً تکرار کند؟
به نظر من فضایی که در این مذاکرات ایجاد میشود سیاه و سفید نیست و تحلیلم را بر اساس فضای خاکستری ادامه میدهم. (فضای خاکستری یعنی مذاکرات فرسایشی و آزادی قطره چکانی منابع بلوکه شده)
همانطور که گفتم در حال حاضر نقدینگی حدود ۴۳۰۰ همت است و با مفروضات دیگر کف و سقف ارزش دلار روی کاغذ تا حالا ۲۵۰۰۰ تومان و ۳۱۶۰۰ تومان است و پیشبینی میکنم تا پایان سال نقدینگی حدود ۴۸۰۰ همت شود که سقف و کف ارزش دلار را روی کاغذ ۲۸۵۰۰ تومان و ۳۶۰۰۰ تومان میشود. این گفته به این معنی نیست که قیمت دلار نمیتواند بهصورت هیجانی تا حدود ۲۲۰۰۰ تومان افت کند (شاید بیاید)، ولی ماندگار نخواهد بود. حتماً به یاد دارید دلار هیجانی ۳۳۵۰۰ تومان شد و بعد تا ۲۰۷۰۰ تومان افت کرد و در کانال ۲۵۰۰۰ تومان زمان زیادی تثبیت شد یا در سال ۹۷ دلار هیجانی ۱۹۳۰۰ تومان شد و بعد هیجانی حدود ۱۰۰۰۰ تومان شد ودرکانال ۱۱۰۰۰ تومان مدتی تثبیت شد. قیمت دلار میتواند هیجانی از ارزش خود فاصله بگیرد و این اتفاق فرصت سودآوری برای فعال اقتصادی ایجاد میکند.
در سال ۹۶ که آرامش نسبتاً خوبی در بازار حاکم بود، قیمت دلار بهصورت میانگین ۴۰۰۰ تومان بوده است و از سال ۹۶ تا حالا قیمت مسکن در تهران بهصورت میانگین به گفته بانک مرکزی ۶ برابر شده است (از سال ۹۶ تا حالا قیمت مسکن از بازارهای سهام، خودرو، بیت کوین و ... کمتر رشد کرده است) پس دلار ۲۴۰۰۰ تومانی خودش را با مسکن هماهنگ کرده است و در شرایط فعلی به دلایل زیادی مسکن نمیتواند افت یا رشد خاصی داشته باشد پس اگر دلار افت شدیدی کند و مسکن افت نکند، در میانمدت سرمایهگذاران در حوزه مسکن، دارایی خود را نقد کرده و دلار ارزان را میخرند و همین مهم خروج سرمایه را تشدید میکند و دلار به قیمت تعادلی خود بر میگردد (این اتفاق در بازارهای دیگر هم رخ خواهد داد و خروج سرمایه را بیشتر میکند)
یادمان باشد بانک مرکزی به پشتوانه دلارهای نفتی که در دسترس نبوده پایه پولی را افزایش داده است و اگر منابع بلوکه شده بهصورت قطره چکانی آزاد شود باید به سمت ترازنامه بانک مرکزی برود.
بررسی لایحه بودجه پیشنهادی سال ۱۴۰۱ نشان میدهد که:
_ درآمد دولت نسبت به سال ۱۴۰۰ حدود ۴۶ درصد رشد داشته است.
_ هزینه دولت نسبت به سال ۱۴۰۰ حدود ۵ درصد رشد داشته است.
_ مالیات نسبت به سال ۱۴۰۰ حدود ۶۲ درصد رشد داشته است.
_ حقوق و دستمزد نسبت به سال ۱۴۰۰ حدود ۱۰ درصد رشد داشته است.
_ دولت حدود ۳۰۰ همت کسری عملیاتی دارد که ۵۰ درصد آن از محل واگذاری دارایی سرمایهای و ۵۰ درصد آن از محل واگذاری داراییهای مالی جبران میشود.
_ دولت در قسمت واگذاری داراییهای سرمایهای حدود ۳۸۱ همت فروش نفت دیده و در قسمت واگذاری داراییهای مالی حدود ۱۳۷ همت قرض از صندوق توسعه ملی را دیده است.
_ واگذاری داراییهای مالی نسبت به سال قبل ۳۰ درصد کاهش پیدا کرده است.
نتیجه
_ این بودجه نسبت به بودجههای گذشته واقعیت اقتصاد ایران را بهتر نشان میدهد.
_ این بودجه بهظاهر انقباضی است، ولی سؤال مهم اینجا است که دولت با این بودجه میتواند سال ۱۴۰۱ را به پایان برساند.
_ در این بودجه پیشبینی شده است که بهصورت میانگین روزانه ۱.۲۰۰.۰۰۰ بشکه نفت صادر کنیم؛ یعنی شرایط نسبت به سال ۱۴۰۰ بهتر دیده نمیشود و احتمال تورم ۵۰ درصدی مشابه سال ۱۴۰۰ بالا است حالا در این شرایط حقوق و دستمزد ۱۰ درصد رشد کند؟
_ در بودجه دیده شده که دولت ۳۸۱ همت از محل فروش نفت و ۱۳۷ همت از صندوق توسعه ملی تأمین کند که با هم ۵۱۸ همت میشود و اگر روزانه ۱.۲ میلیون بشکه نفت ۶۰ دلاری با دلار ۲۳۰۰۰ تومان بفروشد و سهم شرکت نفت را بدهد عدد ۵۱۸ همت پوشش داده میشود، ولی دولت در سال ۱۴۰۰ تا همین حالا حدود ۱۴ میلیارد دلار ارز ۴۲۰۰ تومانی داده است و اگر این مقدار را بخواهد دوباره بدهد، این بودجه کسری بسیار بالایی خواهد داشت و اگر هم ارز ۴۲۰۰ تومانی را حذف کند تورم بسیار سنگینی در کالا و خدمات به وجود میآید.
حالا سؤال اینجاست: با این تورم چگونه هزینههای جاری دولت فقط افزایش ۵ درصدی نسبت به سال قبل داشته است؟
_ به نظر میرسد در نیمه دوم سال ۱۴۰۰ لایحه متمم بودجه ارائه میشود و حداقل ۳۰ درصد هزینههای جاری دولت افزایش پیدا میکند (این رقم را بسیار خوشبینانه دیدم) که حدود ۲۹۰ همت است.
_ به نظر من دولت میتواند ۹۰ همت از کسری ۲۹۰ همتی خود را از محل فروش اوراق پوشش دهد و به احتمال بسیار بالا ۲۰۰ همت آن را از محل پایه پولی پوشش خواهد داد.
با ضریب تکاثری ۷.۸ و رشد پایه پولی ۲۰۰ همتی، نقدینگی حدود ۳۳ درصد رشد خواهد کرد و در یک فضای خاکستری ارزش دلار را در سال ۱۴۰۱ بالای ۴۰ هزار تومان میبرد.
حال اگر دولت با گفتار درمانی یا هر حرکت هیجانی قیمت دلار را پایین نگهدارد فاصله قیمت دلار با ارزش دلار بهشدت افزایش پیدا میکند که در کوتاه مدت امکان پذیر است و بهصورت تاریخی در ۲۰ سال گذشته هر وقت چنین اتفاقی افتاده خروج سرمایه سنگینی رخ میدهد و بعد از مدتی دلار حرکت بزرگی میکند.
متغییرهای کلان اقتصادی تأخیر دارند، ولی دروغ نمیگویند.
نویسنده: سجاد بوربور کارشناس بازارهای مالی