تسنیم ، از آن به عنوان "نبض اقتصاد" هر کشور یاد می شود. می گویند وقتی حالش خوب باشد نشان از وضعیت خوب اقتصادی دارد و وقتی تبدار می شود یعنی اقتصاد هم تب دارد. در همه کشورها و البته کشور ما کمی بیشتر متاثر از جریانات، خبرها و اتفاقات مختلف است، به ویژه این که بحث انتخابات از نوع ریاست جمهوری مطرح باشد.
مرور حال و احوال "بورس" در سال گذشته و امسال نشان می دهد در نیمه دوم سال گذشته و با روی کار آمدن دولت یازدهم، بورس اوراق بهادار واکنش مثبتی از خود نشان داد و با استقرار دولت جدید فضای خوش بینی میان اهالی بازار سرمایه شکل گرفت که وعده و وعیدها و نیز حمایتهای زبانی رئیس و تیم اقتصادی دولت جدید هم، حلقه خوشبینی در بازار سرمایه را کامل کرد.
رشد قیمت سهام شرکتها در بورس به دلیل مختلف دیگر از جمله همتراز شدن با تورم و رشد دلار و ارز در جامعه موجب شد تا شاخص بورس تا نزدیکی ارتفاع ۹۰ هزار واحد پیش برود؛ تا این که دولت یازدهم درصدد آن برآمد تا لایحه بودجه سال ۹۳ را برخلاف سالهای گذشته در موعد مقرر به صحن علنی مجلس ببرد و همزمان با این اتفاق بحث و بررسی ها در مورد موضوعات مختلف بودجه ای به ویژه موارد مربوط به شرکتهای بورسی موجب شد تا رشد دماسنج بازار سهام آهسته و در ادامه روندش منفی شود.
مواردی چون نرخ خوراک پتروشیمی ها و سنگ آهنی ها دلمشغولی جدید بازار سهام شد و پافشاری دولت بر نرخ خوراک ۱۳ سنتی و افزایش چند برابری آن بعلاوه موضوعات دیگر رفته رفته روند حرکتی شاخص بورس را منفی کرد تا این که پایان سال ۹۲ فرا رسید و بورس در ارتفاع ۷۹ هزار و ۱۵ واحدی به سال جدید سلام گفت.
اما روزهای ناخوب بورس در سال ۹۳ هم ادامه پیدا کرد تا جایی که شاخص بورس از ابتدای امسال تاکنون بیش از ۸۶۰۰ واحد افت را به خود دیده است و در صورت ادامه این روند، کاهش دماسنج بورس از زمستان سال گذشته تاکنون می رود تا افت ۲۰۰۰۰ واحدی را تجربه کند.
بر این اساس، مرور دلایل افت شاخص بورس از ماههای پایانی سال گذشته تاکنون نشان می دهد عواملی چون سیاست های اتخاذ شده توسط دولت مانند کاهش نرخ سود سپردههای بانکی، جلوگیری از عرضههای خرد خصوصیسازی و افزایش قیمت سیمان و خودرو نیز در کنار راه اندازی صندوق توسعه و اوراق اختیار فروش تبعی نیز نتوانست بورس تهران را از رکود خارج کند و در حال حاضر از کمبود شدید نقدینگی در بورس، تحولات عراق و ابهام در نتایج مذاکرات ایرن و ۱+۵ به عنوان دلایل حال و روز ناخوش این روزهای بورس نام برده می شود.
گروهی نیز علت اصلی نزول شاخص بورس را رکود اقتصادی و نیز اجرای سیاست مهار قیمتها برای کنترل تورم می دانند.
اما وقتی پا از حیطه این بهانه ها و ابهامات فراتر می رود، حمایت عملی دولت به عنوان یکی از دلایل اصلی بی رمق بودن بازار سرمایه کشور مطرح می شود؛ دولتی که رئیس و تیم اقتصادی آن دیگر حتی این روزها حمایت زبانی خود را هم از بورس و معاملات آن دریغ می کنند.
از سوی دیگر باید گفت هر چند که بورس اوراق بهادار در کشورمان عمری نزدیک به ۵۰ سال را در شناسنامه دارد و همگان بر این باورند که بازار سرمایه کشور از عمق کمی برخوردار است، اما دولتی که با شعار تدبیر و امید پای به عرصه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و ... کشور گذاشته است باید به بازار سرمایه به عنوان نبض اقتصاد توجه ویژه داشته باشد.
و مگر نه این که یکی از دغدغه های بازار سرمایه نبود فرهنگ سهامداری و کمی تعداد سهامداران در کشور است و از سویی دیگر آزادسازی سهام عدالت یکی از مشکلات پیش روی دولت به شمار می آید؛ پس چگونه است که با بی تدبیری و عدم حمایت های لازم از بورس این روزها شاهد ریزش اعتماد مردم در تالار شیشه ای هستیم و انتظار داریم با آزادسازی سهام عدالت ۵۰ میلیون سهامدار بدور از رفتارهای هیجانی سرمایه خود را روانه بورس و نیز کسب و کار و تولید کنند.
در مجموع باید گفت افت و خیر و صعود و نزول بورس در کارنامه دولتها به ثبت رسیده و خواهد رسید؛ هر چند که این روزها تصویر دستِ شکسته ای از بورس بر گردن دولت یازدهم نقش بسته است.
اخبار مرتبط
ارسال نظر
اخبار روز
خبرنامه