الف:ایران و ۶ قدرت جهانی پس از حدود ۲۰ روز مذاکره تصمیم گرفتند اجرای تدابیر برنامه اقدام مشترک را مطابق با زمانبندی پیشبینی شده تا ۳ آذر ۱۳۹۳ ادامه دهند.
در ۶ ماه گذشته، ایران و قدرتهای بزرگ به تمامی تعهدات شان در برنامه اقدام مشترک به صورت مؤثر و بموقع عمل کرده و در پایان این دور از مذاکرات تصمیم گرفتند که روند توافقات ۶ ماه گذشته را ادامه دهند تا حرکتی رو به جلو با هدف رسیدن به توافق پیرامونی برنامه جامع اقدام مشترک را طی کنند.
دو طرف تأیید کردهاند پیشرفتهای ملموسی در برخی از موضوعات داشته، اما هنوز فاصله قابل توجهی درباره برخی موضوعات اساسی باقی مانده که نیاز به زمان و تلاش بیشتری دارد. از مواضع رسمی اعلام شده و گزارشهای رسانههای معتبر این گونه استنباط میشود که پیشرفتها در سه مورد ۱) آب سنگین اراک ۲) سایت فردو و ۳) بازرسیهای مورد نظر آژانس بوده و اختلافات باقیمانده در دو مورد ۱) ظرفیت غنیسازی و ۲) زمانبندی رفع تحریمهاست.
این گونه به نظر میرسد که امریکا و غرب با ظرفیت غنیسازی داخلی ایران برای تأمین سوخت رآکتورهای تحقیقاتی همچون رآکتور تهران و اراک موافق هستند اما اصرار دارند که سوخت مورد نیاز نیروگاهها همچون نیروگاه بوشهر از بازار جهانی تأمین شود و برای دوره اجرای قرارداد نیز یک زمان مثلاً ۱۵ تا ۲۰ سال در نظر گرفته شود. این در حالی است که رفع کامل و تمام عیار تحریمها در پروسهای طولانی صورت خواهد گرفت. متقابلاً ایران، بحق، اصرار دارد که در مورد سوخت نیروگاه برق بوشهر خودکفا و تحریمها هم فوری و یکجا برداشته شود. این چکیده هر آن چیزی است که در مورد این دور از مذاکرات گفته شده است.
اما ناگفته های هسته ای بیشتر از گفته های این دوره است. در دو دهه اول انقلاب، چالش اصلی ایران با جهان غرب به رهبری امریکا در موضوع هستهای بر سر پنج موضوع بود:
۱) مخالفت غرب با نیروگاه هسته ای بوشهر
۲) ممانعت غرب از تکمیل تأسیسات تبدیل اورانیوم در اصفهان
۳) مخالفت غرب با رآکتور تحقیقاتی تهران
۴) ممانعت غرب از دسترسی ایران به بازارهای جهانی سوخت هستهای
۵) مقاومت غرب در مقابل صدور هر نوع تکنولوژی صلح آمیز هسته ای به ایران.
در یک دهه اخیر دو چالش جدید نیز بر چالشهای هسته ای ایران اضافه شد:
۱) مخالفت غرب با غنی سازی در خاک ایران
۲) مقاومت در مورد وجود تأسیسات آب سنگین در ایران.
ناگفته های مهمی که متأسفانه هیچ کس از آن حرفی نمیزند آن است که با پایان این دور از مذاکرات و پس از یک دهه مذاکرات هسته ای ایران و قدرتهای جهانی، اکنون در شرایطی هستیم که غرب در مورد هر پنج چالش اول به طور کامل کوتاه آمده است. امریکا و غرب دیگر نه تنها با وجود نیروگاه هسته ای بوشهر، بلکه با ایجاد نیروگاههای هستهای بیشتر هم مخالفتی ندارند. آنها آمادهاند که درهای بازارهای جهانی سوخت هستهای را برای ایران باز کرده و نه تنها پروژه های هسته ای اصفهان و تهران را به رسمیت شناخته، بلکه رآکتورهای تحقیقاتی مدرن در اختیار ایران قرار دهند و درهای تکنولوژی های صلح آمیز هسته ای در زمینه های مختلف پزشکی، کشاورزی و غیره را روی ایران بگشایند. اینها دستاورد اصلی و کلانی است که مسئولان و مردم ایران نباید از آن غافل بوده و حل و فصل اصلیترین چالشهای هسته ای دو دهه اول انقلاب را دست کم بگیرند یا خدای ناکرده فراموش کنند.
اما در مورد دو چالش اصلی هستهای یک دهه گذشته نیز سه دستاورد قابل توجه داشته ایم:
۱) امریکا و غرب اصل وجود غنی سازی در خاک ایران را پذیرفته اند و اکنون چانه زنی بر سر حد و حدود آن است.
۲) غرب اعلام آمادگی نموده رآکتور تحقیقاتی آب سبک را به جای آب سنگین در اختیار ایران قرار دهد، مسأله ای که در گذشته کاملاً مخالف آن بود.
۳) اینکه اصل رآکتور آب سنگین را نیز پذیرفته و در مورد تغییرات فنی به منظور حصول اطمینان از نبود امکان تولید بمب هسته ای در یک زمان کوتاه چانه زنی میکند.
تیم هسته ای ما قادر است در مذاکرات دو الی سه ماه آینده درباره نکات باقی مانده هم راه حلی که هم آبرومندانه و هم در راستای منافع ملی ایران باشد، توافق کند. اما این نکات کلیدی در ارزیابی کلان مسئولان ما از چالش هسته ای ۳۵ ساله ایران و غرب بسیار مهم است و لازم است در جمع بندی نهایی مذاکرات با قدرتهای جهانی در نظر گرفته شود. ضمن آنکه نباید فراموش کرد که ایران چه هزینه های سنگینی را تا رسیدن به این نقطه پرداخت کرده است. زمان توافق کلان ایران با قدرتهای جهانی در مورد چالش هسته ای، بستن این پرونده در شورای امنیت و رفع کامل تحریمها فرا رسیده است.
نظرات کاربران
ارسال نظر
نظرات بینندگان
اخبار روز
خبرنامه
بیشتر مردم خسته هستن، امید به خدا و بعد از اون دیپلمات های خوبمون.