مثل روز، آشکار است که غرض آنها مقابله با مذاکره به هر قیمتی است. هر چیزی که خط مذاکره را محو و مات کند پسند مخالفان لجوج دولت است. به چهره کارگزاران دیپلماسی کشور اسیدپاشی میکنند تا مذاکره کننده و مذاکره را - با هم- از چشمها بیندازند.
ظریف را «غربزده» و روحانی را «سازشکار» میخوانند تا از همین حالا که قریب به دو ماه به مذاکرات مانده، آب چاه را مسموم کنند تا امیدی در فضای عطشناک سیاسی کشور شکل نگیرد. آنچه این روزها برخروجی خبرگزاریهای تلخ مینشیند، یا در صفحات روزنامههایشان درج میشود یا بر تصاویر رسانههای دیداریشان نقش میبندد نوعی مینگذاری در صحنه عمل دولت است.
منتقدان، البته که دستشان در کنکاش و چشمشان در نظارت و زبانشان در نقد دولت آزاد است اما آنچه در برنامه اقدام سفرنامه نویسان نیویورک است نه نقد یا کنکاش یا نظارت، بلکه تخریب، تخطئه و جعل است. این، شاید برای خیالپردازی و سفرنامهنویسی خوب باشد، اما بیشک برای عبور سالم و سرافرازانه از گردنه باریک و بیبازگشت مذاکرات در حکم انتحار است.
مخالفان دولت، امروز به رسانههای کمشمار و کماثر رانده شدهاند. دفاع از سربازان دیپلماتیک کشور را این روزها بیش از هر جای دیگری از تریبونهای نماز جمعه میتوان شنید. روزگار ما روزگار فرخندهای است، روزگاری که افراطیون به انزوای محض تبعید شدهاند، بیآنکه کسی بر غربت و انزوایشان بگرید یا حسرت بخورد.
آموزش اخلاق در جامعه میدین؟