مصاحبه با تام ریگلی معاملهگر بازارهای مالی
به گزارش بورس نیوز، نام او تام ریگلی است یکی از پذیرفته شدگان موسسه خیریهای که در زمینه بورسیه و فعالیتهای خیریهای فعالیت میکند بود که از این طریق توانست یکی از دانشجویان دانشگاه ایلینویز شمالی (Northern Illinois) شود. ولی مدرک MBA خود را از دپارتمان مدیریت کالج Lake Forest Graduate School دریافت کرده است.
تام رزومه مهم و قابل توجهی در حوزه مالی و سرمایه گذاری دارد او با ۳ موسسه بزرگ مالی و یک شرکت فعال در حوزه مد همکاری داشته است. بیشتر از ۱۵ سال است که تجربه معاملهگری دارد در حالی که از سال ۲۰۰۸ به بعد به صورت تمام وقت به عنوان معاملهگر مشغول به کار است. سبک معاملاتی او حدود ۷۰ درصد موارد از طریق معامله کردن روی نقاط بازگشتی قوی و حدود ۳۰ موارد نوسان گیری کوتاه مدتی میباشد.
زمانهایی که غرق در معاملات و اعداد و ارقام بازار نیست، اوقات آزادش را با گلف، پیک نیک خانوادگی و کباب درست کردن، تماشای فیلم، گوش دادن به موسیقی زنده، شیکاگو گردی و مسافرت میگذراند. او در شیکاگو به دنیا آمده و همان جا نیز بزرگ شده است. در حال حاضر نیز هنوز در شیکاگو زندگی میکند.
چه چیزی باعث علاقه شما به بازار بورس شد؟
من معمولا عاشق این بودم که تفاوتهای ظریف شرکتهایی را که با آنها آشنا بودم بفهمم و آنها را تحلیل و بررسی کنم. در حالی که داشتم هنر و علم معاملهگری را یاد میگرفتم مجذوب ذات رقابتی معاملهگری شدم. در نهایت با سختکوشیهای مداوم، من در مسیر فعلی قرار گرفتم.
چه روشهای و استراتژیهای معاملاتی بر تو تاثیر گذاشت و چرا؟
ویلیام اونیل، استراتژی کانسلیم او به من آموخت که چگونه پیشروها و برندهها را قبل از اینکه در قیمت سهام نمود پیدا کند، تشخیص دهم.
جس لیورمور، به من آموخت معامله کردن پویاست، اما بیشتر قوانین ثابت هستند. همچنین مهارتهای معاملاتی من را در پیش فروش سهام گسترش داد.
پاول تئودور جونز، تلفیق بسیار منسجمی از نگرش او هماکنون در سبک معاملاتی من وجود دارد: ذهنیت متواضعانه، طرز فکر رو به جلو، کم کردن ریسک معاملات و تحلیل تکنیکال.
چه چیزی و چه زمانی باعث شد به لحظه “یافتم” برسی؟ اکتشافت چه بود؟
زمانی که فهمیدم احتمال کمی وجود دارد که بتوان به طور کامل یک معاملهگر همیشه کامل و بینقص بود. سپس از تلاش برای پیدا کردن کف و سقف سهامهای منحصر بفرد و همچنین کف و سقف بازار به طور کلی دست کشیدم. درک این موضوع باعث شد که به یک معاملهگر روندی تبدیل شوم، سود هایم را گسترش دادم در حالی که زیان هایم را به حداقل رسانده بودم و توانستم یاد بگیرم که حرکات ریز موجهای قیمت چگونه هستند.
بهترین توصیفت از سبک معاملاتی ات چیست؟
دو سوم معاملهگری روی برگشتهای بازار، یک سوم نوسان گیری کوتاه مدت.
نهایتا، سعی میکنم یک محدوده معاملاتی در سهام برای خودم بسازم و در آن تا زمانی که سود ساخته میشود معامله کنم. اگر اسکالپ کنم، که البته برنامه همیشگی ام نیست، بیشتر شبیه یک تجارت پرمشغله است که متاثر از میزان سرمایهام در دیگر معاملات میباشد. این ترکیب معمولا به قلمروی ناشناختهای تبدیل میشود که من در آن آسیبپذیر، و مستعد شکستن قوانین معاملاتی ام میشوم. بیشتر مواقع، وقتی این اتفاق میافتد، در نهایت با «درس جدیدی که یاد میگیرم» و از دست دادن مقداری از سرمایه ام به پایان میرسد.
مزیت من= نظم + لجاجت است و و معتقدم که من همیشه در دورهای نخست منحنی دائمی یادگیری هستم.
چه قانونهای کلیدی درمعاملاتتان دارید؟
اندیکاتورهای تکنیکالی نقش به سزایی در سبک معاملاتی من ایفا میکنند. اگر برای معامله دیر شد، صبر میکنم تا موقعیت بهتری پیدا شود. اگرهم زود وارد شوم و بعد از مدتی تازه زمان معامله برسد، معمولاً میانگین کم میکنم. وقتی که معامله در سود رفت، اجازه میدهم قیمت مرا در اضافه کردن به معاملهام راهنمایی کند. اگر در معامله اشتباه کرده باشم، به صورت سیستماتیک از معامله خارج میشوم و اشتباهم را پیدا میکنم تا نکتهای از آن یاد بگیرم.
در بازار سهام دنبال چه سهمهایی برای معامله هستید؟
«من تمایل دارم با رویکرد تحلیل بنیادی، روی شرکتهای دارای بنیان خوب، معامله کنم. البته از تحلیل تکنیکال استفاده میکنم تا متوجه شوم چه زمانی به معامله اضافه کنم، آن را نگه دارم و یا ازآن خارج شوم. دوباره تاکید میکنم قیمت یک متغیر اصلی است. من به نوسانات قیمتی سهمی که میخواهم معامله کنم توجه میکنم، و همچنین در ذهنم شیوه امتیازدهیای دارم که به سهم از نظر همبستگی با کل بازار نیز رتبه میدهم.
این جمله از من به شما یادگار:
معاملهگران بزرگ…
• عادتهای بد را به سرعت از بین میبرند
• از اشتباهات درس میگیرند و رشد میکنند
• به شخصیت، نقاط قوت و نقاط ضعف خودشان احترام میگذارند
• یک تقویم کاری و همچنین یک ژورنال همراه خود دارند
• احساسات، غرایض و نفس خود را مدیریت میکنند
• همیشه به یاد دارند که بازار هیچ چیزی به آنان بدهکار نیست.