بورس‌نیوز(بورس‌خبر)، قدیمی ترین پایگاه خبری بازار سرمایه ایران

      
يکشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۰۹:۵۲
کد خبر : ۲۱۷۳۳۹
نویسنده :
حسین راغفر

بورس ونزوئلایی در سعادت آباد

حسین راغفر درخصوص چشم‌انداز اقتصادی سال ۹۹ رفته و در این‌باره اظهارنظرهایی داشته البته این گفتگو قبل از بحران کرونا در کشور انجام شده و وقتی آن را می‌خوانید آسیب‌هایی که این پدیده به وجود آورده است را هم باید در نظر بگیریم.

همواره چیزی به اسم کوچک کردن دولت مطرح بوده، اما ما امروز از کوچک‌ترین دولت‌ها در دنیا بر حسب سهم مخارج دولت از تولید ناخالص داخلی هستیم.

برخی بر این باورند که سال ۹۹ سال ترسناکی برای کشور است و این ادعا را مطرح می‌کنند که این سال، مقدمه ونزوئلا شدن ایران است. شاید در سال آینده باز شاهد گران شدن حامل‌های انرژی یا چاپ کردن پول باشیم. با توجه به بودجه سال ۹۹ تحلیل شما از وضعیت اقتصادی سال آینده چیست؟
ما گزارشی تهیه کردیم راجع به بودجه ۹۹ و در آنجا نشان دادیم که چقدر درآمد‌هایی که دیده شده غیر واقعی است و چقدر در خدمت گروه‌های قدرت است. یعنی به این‌ها معافیت‌های مالیاتی داده، ولی مالیات افراد را بیشتر کرده است. این آمار‌ها وحشتناک است، چقدر واردات در آن تشویق شده، تشویق واردات به معنای اینکه تولید داخلی چقدر باید آسیب ببیند.

همواره چیزی به اسم کوچک کردن دولت مطرح بوده، اما ما امروز از کوچک‌ترین دولت‌ها در دنیا بر حسب سهم مخارج دولت از تولید ناخالص داخلی هستیم. زیر ۱۲ درصد آمده است. در طول اشغال ایران این سهم بالای ۱۳ درصد بوده، چه برسد در دنیای امروز که دولت نه به عنوان تصدی‌گری بلکه به عنوان حمایت کننده فرایند‌های رشد و توسعه در کشور باید نقش جدی ایفا کند. به همین دلیل همه کشور‌های حتی صنعتی دنیا که صنایع و فعالیت‌های این‌ها در بخش خصوصی است، دولت‌ها مسئولیت خیلی خطیری نسبت به آموزش و پرورش برای خودشان قائل هستند. البته مطالبه عمومی هم هست. مطالبه نهاد‌های مدنی هم هست. نقش رسانه‌ها، سازمان‌های مردم نهاد، احزاب سیاسی و ... مهم است. منتهی احزاب سیاسی در ایران چیزی که ندارند بینش اقتصادی است و اینکه به انسان به عنوان یک ظرفیت اقتصادی نگاه نمی‌کنند. به همین دلیل به شدت نگران بودجه سال ۹۹ هستیم.

البته ظرفیت‌های بزرگ مالیاتی را شناسایی کردیم که دولت می‌تواند از آن‌ها مالیات بگیرد. فقط در سال آینده بانک‌ها ۴۰۰ هزار میلیارد تومان سود سپرده بانکی می‌پردازند و مالیاتی که در غرب در این حوزه می‌گیرند ۲۵ درصد است. با سود سپرده کسی در آنجا زندگی نمی‌کند و اگر فقط ما ۲۵ درصد آن را اینجا دریافت کنیم مبلغ ۱۰۰ هزار میلیارد تومان رقم بسیار بزرگی است. ۲۵ درصد کل بودجه سال آینده است. ما موارد متعددی از معافیت‌های مالیاتی داریم که این بنگاه‌های رانتی را فربه‌تر می‌کند. علتش هم این است که آن‌ها خودشان پشت نماینده مجلس و پشت دولتی‌ها قرار دارند. طبیعتاً اهداف آن‌ها بوده که در سیاستگذاری‌ها و در بودجه به این شکل خودش را نشان می‌دهد نه اهداف عموم مردم. روی مسکن، مستقلات، بورس بازی و ... باید مالیات اخذ شود. اتفاقاً اخذ مالیات روی بورس بسیار سهل است. منتهی وقتی که این نکته را می‌گوییم بهانه‌ای که یک عده می‌آورند این است که می‌گویند اگر ما روی درآمد حاصل از سپرده‌های مردم مالیات بگذاریم این می‌رود در فضا‌های دیگر. بحث این است که ما می‌گوییم نظام مالیاتی ما باید یک نظام فراگیر و کارا باشد. یعنی باید بیاید توی بورس و این کسی که مالیات نمی‌دهد و سود‌های بی جهتی می‌گیرد باید مالیات بدهد.

اقتصاد که رو به افول است، همه چیز تعطیل است. مدت‌هاست که اصلا واردات وجود ندارد، چگونه بخشی از آن اینگونه سود می‌دهد؟ یکی از خطرات اصلی ماه‌های آینده این است که ما به شدت وارداتمان کاهش پیدا کرده است به خاطر همین ملاحظاتی که وجود داشته، آسیب آن دو سه ماه دیگر خودش را در قیمت‌ها و کمبود‌ها نشان می‌دهد؛ بنابراین ظرفیت‌های مالیاتی خیلی بزرگی داریم. در سوداگری روی زمین و مسکن و مستغلات، سوداگری در بازار ارز و سکه و. روی سوداگری در بازار بورس، اگر ما فقط بر این‌ها مالیات وضع کنیم، افراد کجا دیگر می‌توانند بروند؟ در همین اقتصاد دارند زندگی می‌کنند. بخش‌های دیگر مثل مسکن با رکود کامل روبرو هستند یعنی این حباب وحشتناکی که در حوزه مسکن وجود دارد باعث شده کسی اصلا نمی‌تواند مسکن خریداری کند. 

به همین دلیل امکان جابجایی‌هایی که یه عده مدعی هستند کاملاً منتفی خواهد بود. اگر یک نگاه سیستمی به اقتصاد داشته باشیم این مالیات‌هایی که جذب می‌شود نباید برود در فعالیت‌هایی که امروزه دولت ناکارآمد کنونی را لَخت‌تر و بی خاصیت‌تر کند. ما در پژوهش‌های خود نشان دادیم که ۷۵۰ هزار میلیارد تومان درآمد‌های مالیاتی، دولت می‌تواند کسب کند. بسیاری از این معافیت‌ها برای صادرات مواد خام است. به اسم صادرات از معافیت‌های مالیاتی برخوردار هستند. پاداش هم به آن‌ها می‌دهند، چرا؟ این مواد برای مردم است چرا یک معدن باید به اسم آقای فلانی یا یک گروهی باشد. نکته مهم آنجاست که مواد خامی را که صادر می‌کنند برای تولید در داخل نیاز است. الان بخش قابل توجهی از صنایع فولاد کشور به خاطر اینکه سنگ آهن ندارند کار نمی‌کنند و بعد این‌ها سنگ آهن را خام صادر می‌کند.

یک گزارشی که خود تلویزیون ارائه می‌کرد مبنی بر این بود که اگر ما آن را به تولید داخل بدهیم صد هزار شغل ایجاد می‌شود ضمن اینکه بسیاری از کارخانه‌های فولاد با ظرفیت کامل می‌توانند کار کنند. این‌ها اتفاق نمی‌افتد چرا؟ به این خاطر که گروهی که بر منافع عمومی دست دارند در قدرت حضور دارند. آن‌ها در دولت حضور دارند، در مجلس نمایندگان‌شان حضور دارند. تیرماه ۹۳ دولت یازدهم یک لایحه به مجلس برد تحت عنوان مالیات بر عواید حاصل از سرمایه. مجلس این را رد کرد که یکی از مصادیق آن مالیات بر مسکن بود. چند وقت پیش وزیر سابق مسکن اظهار کرد که ما ۲۰۰ میلیارد دلار فقط در مسکن خالی سرمایه‌گذاری کردیم. منابع مملکت را ببینید چگونه اتلاف شده است. خب اگه روی این مالیات می‌بستند انگیزه‌ای دیگر روی سوددهی و سوداگری نبود. این مسکن هم مسکن لوکس هست نه خانه ۵۰ متری و ۶۰ متری که ممکن است یک جوان بتواند خریداری کند. بعد منابع بانکی هدایت شد به این سمت در حالی که منابع بانکی باید هدایت می‌شد به سمت تولید.


آیا در این وضعیت طوفانی مردم گریزی دارند؟ می‌شود گفت فعلا مصرف‌تان را پایین بیاورید یا مثلا سرمایه‌تان را در بازار بورس ببرید یا یک سری کار‌ها بکنید که با این طوفان‌ها از بین نروید؟
بازار بورس در کشور که عمدتاً حکومتی‌ها این را دامن می‌زنند به زودی دچار یک طوفان وحشتناک خواهد شد. اقتصادی که همه چیزش در حال افول است و ۱۴ سال است که ما نه تنها رکود، بلکه رکود تورمی داریم، چطور می‌شود بازار بورس این گونه رشد کند؟ این دستکاری است. شعبده بازی است. البته اگر نگوییم اسمش حقه بازی است. این ماجرا به زودی یک جا خودش را نشان می‌دهد. بازار بورس باید انعکاس بازار حقیقی باشد. یعنی وقتی تولیدی نیست چگونه رشد‌های اینطوری وجود دارد؟ این نشان می‌دهد که یک مشکلات جدی در آن بخش‌ها وجود دارد. فساد خیلی بزرگی وجود دارد. به نظرم می‌رسد که ما نمی‌توانیم به مردم دروغ بگوییم و آن‌ها را تخدیر بکنیم که به زودی خوب می‌شود و این‌ها. به نظرم این نارضایتی‌ها باید تبدیل بشود به مطالبات منطقی کسانی که این مسایل را می‌فهمند و درک می‌کنند. افرادی که مسئولیت اجتماعی و مسئولیت اخلاقی دارند. آنکه می‌فهمد باید حرف بزند اعتراض کند باید این را منعکس کند. باید راه حل بدهد. ما هر دفعه هم گفته‌ایم که ۷۵۰ هزار میلیارد تومان ظرفیت‌های مالیاتی وجود دارد آقای دولت، آقای مجلس بیا سراغ اینها. به دنبال آن نمی‌رود چرا، چون خود در آن سهیم است.


احتمالا در ۹۹ ونزوئلا می‌شویم! / بورس به زودی دچار یک طوفان وحشتناک خواهد شد

شما ونزوئلا شدن در سال ۹۹ را چقدر جدی می‌بینید؟
من خیلی وقت است این را گفته‌ام. اولین مقاله را بنده زمانی که ارز را چهار برابر کردند گفتم و نوشتم. سرمقاله یکی از روزنامه‌ها بود که به سمت ونزوئلایی شدن پیش می‌رویم و در سال ۹۹ احتمالش خیلی بیشتر می‌شود.

نگاه شما ساختاری است، اما توصیه شما به مردم در این وضعیت چیست؟ مردم در وضعیت فعلی از نخبگان این توقع را دارند که به آن‌ها بگویند در این طوفان چه باید بکنند؟ در چه بازاری ورود کنند؟ از سرمایه خود چگونه محافظت کنند؟
این طوفانی که می‌آید افراد در طبقه متوسط و پایین اصلا ظرفیت مقاومت در برابر آن را ندارند. اتفاقاً این طوفان مواهبی برای صاحبان سرمایه‌های بزرگ دارد. اگر منافعی داشته باشد در جیب آنهاست، ولی برای طبقه متوسط رو به پایین، همه زیان است. چون این‌ها اصلا ظرفیت مصون کردن خودشان در برابر ریسک‌هایی که به سمت آن‌ها هجوم می‌آورد را ندارند و این کار عملا وظیفه دولت و حکومت است. به همین دلیل ما نگران سال آینده هستیم و فکر می‌کنم ناگزیر هستیم یک سری اقدامات اساسی انجام شود. یکی از آن‌ها تغییر نگاه است. یکی از دوستان ما که در سیل سیستان و بلوچستان در چهارچوب یکی از سمن‌ها فعالیت می‌کرد می‌گفت آنجا بیش از هر چیزی به «گریدر» نیاز دارد.

بعد از رایزنی با نهاد‌های حکومتی که گریدر داشتند به آن‌ها گفته شد که به خاطر کوچک کردن دولت ما این‌ها را به بخش خصوصی واگذار کرده‌ایم. واگذار کرده‌اند و گفته شده از آن‌ها خدمات بخرید. به اسم خصوصی سازی این امکانات واگذار شده به دوستان و آشنایان و چه دلیلی دارد که بخش خصوصی گریدرش را ببرد سیستان و بلوچستان که آنجا مسیل‌ها را لایروبی کنند و موانع ایجاد کنند برای اینکه روستا‌ها را حمایت کنند. برای او سودی ندارد و یک زیان بسیار بزرگ متوجه حکومت است، چون مردم انتظار دارند که کسی به سراغشان بیاید. مردم نمی‌توانند گریدر کرایه کنند. آن وقت این گریدر کجا کار می‌کند؟ در شهر تهران فردی می‌خواهد برج بسازد، ۱۵ متر باید خاکبرداری کند. در حال انجام کار لوکس است یعنی برای ساختمان‌های لوکس. برای فعالیت‌های نامولد. این‌ها منابع ملی بوده که خصوصی شده است.

این یکی از پیامد‌های اقدامات سه دهه گذشته است. این نگاه، امنیت ملی را تهدید می‌کند. به نظر من این اولین چیزی است که باید تغییر بکند. برگردیم به یک اقتصاد مردمی. همانطور که قانون اساسی مطرح می‌کند. کار یک حق همگانی است و ارائه آن و فراهم کردن تمهیداتش به عهده دولت و حکومت است. این اصل صریح قانون اساسی است؛ بنابراین وظیفه و مسئولیت دولت باید تغییر کند. دولت نباید خادم صاحبان سرمایه‌داری تجاری باشد. باید که خادم عموم مردم باشد. همینطور که این فلسفه اقتصادی چین و کره و ژاپن است یعنی حداکثر کردن شغل، بنابراین اشتغال کامل باید هدف دولت و حکومت قرار بگیرد. برای آدم‌های مختلف باید فکر کند که من چه شغلی ایجاد کنم. برای یک متخصص دانشگاهی نخبه، چه شغلی درست کنم. ما چه کار می‌کنیم؟ هر چه نخبه هست تربیت می‌کنیم بسته بندی می‌کنیم می‌فرستیم آمریکا. می‌دهیم به غربی که از ظرفیت‌های آن‌ها علیه خود ما استفاده کند. برای اینکه این اقتصاد تجاری سفته بازی و سوداگری، تولید نمی‌خواهد، لذا مهندس نمی‌خواهد اصلاً. ما هرچه تولید می‌کنیم نخبه‌هایش می‌روند در کشور‌های دیگر و اینجا اصلاً کسی متقاضی آن‌ها نیست.

 پس ما به مخاطبان خود بگوییم شما در سال آینده تقریباً هیچ کاری از دستتان برنمی‌آید؟
این مثال را من بار‌ها زدم. مثل این می‌ماند که به کسی می‌گویند آقا شما با این سبک زندگی که داری شیرینی زیاد نخور، مشروب هم نخور، سیگار هم نکش، این شخص رفته همه این عیاشی‌ها را به وفور کرده است، حالا هم قند دارد هم قلبش مشکل دارد هم اینکه سرطان گرفته است. نمی‌شود که با یک قرص همه چیز را حل کرد. ما راه حلی برای این آدم نداریم. زمانی که می‌گفتیم این کار را نکنید می‌گفتند این‌ها چپ‌اند، این‌ها دنیا را نمی‌فهمند و با علم مخالفند و ضد بازارند. در صورتی‌که اینطوری نبوده است. این روز‌ها را می‌شد پیش‌بینی کرد. خیلی هم مشکل نبود. منتهی کسی به این‌ها توجه نمی‌کرد. برای اینکه منافع آن‌هایی که روزنامه‌ها را در می‌آورند در خطر می‌افتاد. بخش قابل توجهی از این رسانه‌ها و مجلاتی که در کشور در می‌آید مال آن‌ها است؛ لذا آن‌ها مبلغ و مروج همین تفکر هستند. اما پیامدهایش به عهده مردم کوچه و خیابان قرار می‌گیرد و اکثریت قریب به اتفاق مردم، قربانیان این سیاست‌ها می‌شوند. ما ناگزیر هستیم از این ظرفیت‌های بحرانی که در کشور وجود دارد برای بازسازی و اصلاح استفاده بکنیم. ناگزیر هستیم مسائل را خیلی صریح به مسئولین بگوییم.

اشتراک گذاری :
ارسال نظر