صنعت خودرو کشور شانسی شده!
به گزارش بورس نیوز، پس از اینکه قفل واردات خودرو پس از گذشت ۵ سال شکست اولین محموله خودروهای وارداتی اوایل دی ماه وارد بندر لنگه شد. امید قالیباف، سخنگوی وزارت صنعت، معدن و تجارت در تاریخ ۳۰ آذر ۱۴۰۱ در گفتگو با رکنا درخصوص واردات خودرو گفت: ” ورود ۱۰۰ هزار دستگاه خودرو به کشور تا پایان سال برنامه ریزی شده است که در بازههای زمانی ۳ و ۶ ماهه وارد کشور میشوند. آنچه مشخص است این است که تحویل فوری حدود ۱۰ هزار خودرو به زودی انجام میشود و وارد کشور خواهد شد و خودروهای دیگر نیز ظرف زمانی گفته شده وارد خواهد شد. علت هم این است که طبق قانون، خودروسازان باید مراحل سفارش، تولید و بارگیری را در شرکت تولیدکننده طی کنند. ”
این در حالی است که دو هفته بیشتر به پایان سال نمانده است و هنوز از واردات ۱۰۰ هزار دستگاه خودرو خبری نیست. هنوز مشخص نیست چه تعداد خودرو وارد شده و واردکنندگان چه کسانی هستند؟ هنوز مشخص نیست قرار است چه خودروهایی، چه زمانی و با چه قیمتی و استاندارد و کیفیتی وارد ایران شود؟ هنوز نحوه فروش خودروها مشخص نیست. وزارت صمت یک روز از عرضه خودروهای وارداتی در بورس کالا خبر میدهد و روز دیگر میگوید در سامانه وزارت صمت فروخته میشوند. اگر قرار است در سامانه وزارت صمت فروخته شود پس تکلیف نمایندگیها و تامین هزینه هایشان چه میشود؟ این در حالی است که حدود ۱۲۰ هزار نفر مبلغ ۵۰۰ میلیون تومان را در حساب وکالتی خود که در اختیار دولت و بانکها هست بلوکه کرده اند. خلاصه اینکه بخشی از پول خودروها پرداخت شده است. خودروهایی که مشخص نیست کی؟ کجا؟ با چه کیفیت، کلاس و مدل و با چه قیمتی به دست مردم میرسد و آیا میتوان به این شرایط مبهم که حتی مسئولین هم نمیدانند چه خبر است، اعتماد کرد؟
مرتضی مصطفوی، کارشناس صنعت خودرو در این باره می گوید: مصطفوی در ابتدا درخصوص واردات خودرو و اظهارات ضد و نقیض وزارت صمت گفت: متاسفانه شاهد یک پدیده جدید در صنعت خودرو کشور هستیم و اینکه صنعت خودرو ایران به یک صنعت “شانسی” تبدیل شده است. برای خرید خودروی داخلی باید در قرعه کشی شرکت کنیم و شانس داشته باشیم تا برنده شویم. برای خرید خودرو خارجی نمیدانیم چه قرار است بخریم و باید شانس داشته باشیم. مدیرعامل انتخاب میکنند که هیچ ویژگی او با مدیرعاملی یک خودروساز هماهنگ نیست و باید شانس داشته باشد که انتخاب شود. در انتصابات باید خوش شانس بود تا بتوان به جریانهای قدرت و آقایان پشت پرده وصل شد و مدیرعامل شد. وقتی خوب مینگریم میبینیم که همه چیز شانسی شده است.
فرصتهایی که اعمال میکنند و هیچ کدام به نتیجه نمیرسد و شانس باید وجود داشته باشد که این سیاستها اثربخش باشد. مسئولی بر این سیاستها نظارت میکند که علیرغم اینکه ناکارآمد است، چون به جریانهای قدرت وصل است همچنان برسرکار مانده است و استعفا نمیدهد و خوش شانس است.
این کارشناس صنعت و بازار خودرو در ادامه با بیان اینکه باید جاده مخصوص کرج را به اسم “جاده مخصوص قرعه کشی” نامید، گفت: همه چیز در این جاده قرعه کشی میشود. از انتخاب آدمها تا انتخاب سیاستها قرعه کشی میشود. چون هیچ منطقی ندارد. آقایان در بوق و کرنا کردند خودرو وارد میکنیم و قیمتها پایین میآید، اما همان زمان تاکید کردیم تا زمانی که اقتصاد کلان کشور باثبات نباشد، تا زمانی که قیمت ارز باثبات نباشد، هر چقدر هم بگوییم خودرو وارد میکنیم و تولید میکنیم، قیمت خودرو پایین نمیآید، اما نپذیرفتند و قیمتها ۷۰ درصد افزایش یافت.
گفتند اگر سیاست مجوز اعطای خودرو و واردات خودرو را آغاز کنیم، خودرو رقابتی میشود. تاکید کردیم تا زمانی که صنعت خودرو کشور درگیر فساد است، تا زمانی که بازار خودروی ایران دلاری است و تازمانی که انتخاب مدیران در صنعت خودروی کشور براساس سیاستهای شانسی، رابطهای و زدوبند است، اتفاقی که در این صنعت رخ نمیدهد هیچ، فقط زمینه را برای رانت عدهای مهیا میکنید. الان شاهد هستیم، خودرو وارد شده است، اما هیچ چیز آن مشخص نیست.
در کجای دنیا به این شکل عمل میشود؟ تمام دنیا به سیاستهای خودروی شانسی ایران میخندند، اما سر خود را مثل کبک در برف کردیم و آنهایی که از این شرایط منافع دارند به تعریف و تمجید مشغول هستند، ولی متاسفانه صنعت خودرو کشور به صنعت کاملا شانسی تبدیل شده است که نه سیاستهای آن، نه فروش خودرو، نه قیمت خودرو و نه نحوه انتخاب مدیران آن مشخص نیست. باید شانس بیاوریم قیمت ارز پایین بیاید تا قیمت خودرو کاهش یابد. هیچ چیز این صنعت مشخص نیست.
مصطفوی در خصوص ابهامات واردات که خریداران، واردکنندگان و حتی مسئولین هم از آن بی خبر هستند، گفت:، چون صنعت خودروسازی ایران متولی ثابتی ندارد. برای نمونه هیئت مدیره یک خودروساز مجمع برگزار میکند و دو سیت (صندلی) این هیئت مدیره به افرادی میرسد که به حق و قانونی از طریق سهامداران وکالت دارند. خبر رسیده است که میخواهند این مجمع را لغو کنند. صاحبان سهام میگویند میخواهیم این افراد منافع ما را در هیئت مدیره پیگیری کنند. چرا چنین میشود؟ زیرا صنعت خودرو ذی نفعان گستردهای دارد که بسیار زیاد باهم در تضاد و دشمن هستند؛ لذا نمیتوان یک سیاست مشخص و ثابتی تعریف کرد.
از آغاز روی کار آمدن دولت سیزدهم تا امروز تمام اظهار نظرهای وزارت صمت و وزیر را به تاریخ درخصوص واردات و قیمت خودرو بررسی کنید و ببینید چقدر تنوع وجود دارد. چرا؟ چون حتی وزارت صمت هم نمیداند میخواهد چه کند. چون ذی نفع واحدی ندارد.
وی در ادامه گفت: بارها تاکید کردم که در ستاد ملی مقابله با کرونا از نظر نهادسازی در حکمرانی یک اتفاق خوب رخ داد. گفته شد از رهبری تا کارگر این کشور هر چه ستاد ملی مقابله با کرونا بگوید و فقط این ستاد باید تصمیم گیرنده باشد و از رهبر انقلاب تا آن کارگر همه ماسک زدند، اما این مسئله در صنعت خودروسازی کشور وجود ندارد. زیرا صنعت خودرو یک صنعت سیاسی است و یک سفره پر زرق و برق است که جریانهای محدود مختلفی هرکدام یک گوشهای از آن را به دست گرفته اند و، چون این جریانها باهم در تضاد سیاسی و منفعتی هستند، نمیتوان سیاستی اعمال کرد که همه راضی باشند.
اگر سیاستی به نفع برخی از این جریانها نباشد از ابزارهای قدرت، پشت صحنه و رسانه استفاده میکنند و سیاست را هوا میکنند. وقتی یک سیاستی تنظیم میشود که منافع آنها تامین شود در این شرایط گروههای دیگر مخالفت میکنند و این سیکل معیوب ادامه دارد. چون حضور دولت در صنعت خودرو وجود دارد، ذی نفعان این صنعت گسترش یافته است که باهم در تضاد هستند. از ذی نفعان امنیتی و نظارتی تا جریانهای مختلف سیاسی.
مصطفوی درخصوص سیاسی شدن صنعت خودرو از زمان منوچهر غروی تا امروز گفت: عمر مدیریتی مدیران شرکت ایران خودرو از منوچهر غروی از سال ۷۳ حدود ۷ سال، منوچهر منطقی از سال ۸۱ حدود ۸ سال، جواد نجم الدین از سال ۸۸ حدود ۴ سال، هاشم یکه زارع از سال ۹۲ حدود ۷ سال، فرشاد مقیمی از سال ۹۸ حدود ۲ سال و مهدی خطیبی یک سال و عمر مدیریتی علیمردان عظیمی هم مشخص نیست چند ماه طول میکشد.
آقایانی که در صنعت خودروسازی حضور دارند دارای قدرت هستند و هر جریانی گوشهای از این سفره را به دست گرفته است. حوزه انتصابات، جریان مالی، جریان تامین قطعه، تامین مواد اولیه و تامین نیازهای خودروسازی را مهندسی میکند، چون سودآور است و همه این مسائل باعث شده است که یک خودروسازی تکه تکه و جزیرهای داشته باشیم که از سر تا ذیل آن شانسی است. باید شانس داشته باشیم که خودروی خوب تولید کنیم. شانس داشته باشیم قیمت خودرو پایین بیاید، شانس بیاوریم که خودروهای وارداتی دست دوم، کارکرده و قلابی نباشد واصل باشد و شانس بیاوریم سیاستی که آقای وزیر و آقایان میچینند سیاست درستی باشد و مدیرانی که آقایان پشت صحنه انتخاب میکنند، آقایان تهران نشین که برای کرجیها تصمیم میگیرند شانس بیاوریم که انتخاب هایشان درست باشد.
این کارشناس صنعت و بازار خودرو درخصوص بلوکه شدن ۵۰۰ میلیون تومان مشتریان در حساب وکالتی گفت: شرکتهای خودروساز در کشورهای توسعه یافته به خریداران التماس میکنند و با آپشنهای مختلف مردم را به خرید تشویق میکنند. در کجای دنیا خریدار باید به خودروساز التماس کند و با سیاستهای تحقیرآمیز که پول خودرو را میدهند و میگویند آن خودرویی که نمیدانیم چیست و چه قیمتی را برای ما وارد کن! شانسیتر از داستان واردات وجود دارد؟
این مسئله توهین به مردم و افکار عمومی است. ۵۰۰ میلیون تومان را بلوکه کنید که ۶ ماه بعد خودرویی که مشخص نیست را تحویل بدهید آن هم با دلاری که هر روز بالا میرود. آیا از مدیران شانسی که با فضای خودروسازی به لحاظ فکری و عملکردی عجین نبوده و غریبه هستند، چیز دیگری انتظار میرود؟
مصطفوی در پاسخ به این سوال که روش درست فروش خودروهای وارداتی چیست و آیا باید در بورس فروخته شود یا در سامانه وزارت صمت یا به دست واردکننده؟ گفت: باید ابعاد این ماجرا را بررسی کرد. اساسا با واردات خودرو در این شرایط مخالف هستم. زمان مناسبی برای واردات خودرو نیست. ثبات اقتصادکلان نداریم، بازار خودرو کشور دلاری است، در صنعت به شدت فساد وجود دارد و صنعت خودرو دست دولت است. در این شرایط وقت واردات نیست. وقت اعطای مجوز نیست. اول باید شرایط را آرام کنیم و در فضای پرتنش اتفاق مثبتی رخ نمیدهد.
“نائومی کلاین” منتقد جریان سرمایه داری و از شاگردان “نوام چامسکی” سال ۲۰۰۹ در کتاب پرفروش “دکترین شوک” میگوید نظامهای سرمایه داری برای اینکه بتوانند انحصار و منافع خود را تامین کنند، به وقت بحران به عرصه میآیند و یا این بحران را ایجاد میکنند و یا از بحران ایجاد شده استفاده میکنند. بحرانهایی مثل کودتا، جنگ، ویروس، مرگ و میر و تنشهای اقتصادی را ایجاد میکنند یا وقتی ایجاد میشود ورود میکنند و بوسیله نیروهای خود خرابهها را مهندسی و باز مهندسی میکنند که خود آن را بسازند. مثل جریان سرمایه داری که از بحران کشور شیلی استفاده کرد و جریانهای اقتصادی سیاسی را به نفع خود باز مهندسی کرد.
مثل فردی که به دست بازجو آنقدر شکنجه میشود که گیج و منگ در اختیار بازجو قرار میگیرد و میتوان او را به هر چه میخواهند تبدیل کرد. به یک تروریست، یک انسان مطیع یا هر چیز دیگر. بحرانها مانند شکنجهها هستند که آنقدر جوامع را گیج میکنند که گروههای ذینفع و رانت جو پشت صحنه وارد صحنه میشوند.
وی در ادامه گفت: شرایط اقتصادی کشور شرایط باثباتی نیست و با بحرانهایی مثل تنشهای ارزی، سیاست خارجی و … روبرو است که در این شرایط سیاستهایی چیده میشود که شاید سیاستگذار هم آگاه نباشد که باعث میشود افراد پشت صحنه زیرساختهایی را آماده و جای پای خود را محکم کنند و در واقع در اقتصاد ایران ارکان اقتصادی را به نفع خود بازمهندسی میکنند.
جریانهای سیاسی پشت پرده که به قدرت و پول وصل هستند از این بحرانها استفاده میکنند. چرا تنوع سیاستها به این اندازه زیاد است؟ سیاستها ثبات ندارد و از دل این بحرانها و تنشها استفاده میکنند و مجوزهای خاص میگیرند، کارهای پشت پرده میکنند. این باعث میشود جریان رانت خوار فرصت طلب شرایط را به نفع خود باز مهندسی کنند.
منبع: رکنا