به گزارش بورسنیوز، علیرغم ضعف مشهود علمی در تدوین بودجه سالانه کشور، بااینوجود مطالعه لایحه بودجه و بهویژه گزارش تفصیلی بودجه تا حدود زیادی تکلیف برخی حوزهها و فعالین اقتصادی کشور را تعیین میکند.
متأسفانه، لایحه بودجه در کشور ما بیشتر از آنکه متنی جامع مبتنی بر حقایق اقتصادی و تدوین شده توسط نوابغ و نخبگان علوم مالی و اقتصادی کشور باشد، شبیه انشایی چند صفحهای در خصوص چشماندازهای خوشبینانه و آرزوهای دستنیافتنی از دانشآموزان رشته علومانسانی است.
انواع و اقسام کسری در سرفصلهای درآمدی سالانه، عدم پرداخت بسیاری از مصارف در نظر گرفته شده سالانه، عدم تحقق درآمدهای اصلی بودجه نظیر درآمدهای نفتی، مالیات، فروش اموال دولتی و... تنها بخشهایی از اجزای جداییناپذیر بودجه هر سال کشور است.
آیا شما در این کشور تاکنون شنیدهاید که شخص رئیسجمهور از تریبونی رسمی (همانند نمونههای متعددی از سخنرانیهای رؤسای جمهور کشورهایی نظیر اسپانیا، فرانسه، یونان و...) اعلام نماید که سال جاری، سالی همراه با ریاضتهای اقتصادی است و مجبوریم در بسیاری از هزینههای غیرضروری صرفهجویی نماییم.
هر سال دولتهای مختلف در ایران:
• هم درآمدهای کشور را در لایحه بودجه افزایش میدهند
• هم وابستگیهای ما را به درآمدهای نفتی کاهش میدهند
• هم کلی از سرفصلهای مصارف و ورود کالاهای غیرضروری را کاهش میدهند
• هم کلی مخارج جدید در راستای بهبود سطح رفاهی و زندگی مردم تدارک میبینند
• بستههای تشویقی زیادی برای ازدواج جوانان و فرزندآوری تعریف میکنند
بااینوجود:
• کسری بودجه هر سال بیشتر از سال قبل میشود
• هر سال تورم ناشی از کسری بودجه بیشتر و قدرت مصرف و خرید مردم کمتر میشود
• هر سال مشاغل بیشتری از بین میروند
• هر سال شاخصهای فلاکت مردم وضعیت بدتری را به ثبت میرسانند
• علیرغم عدم نیاز به درآمدهای نفتی، هر سال کلی هزینه میشود که ۷ میلیارد بدهی نفتی از کشور کره جنوبی پس گرفته شود
• هر سال نرخ ازدواج و فرزندآوری کمتر میشود و ...
بااینحال، بررسی یکباره لایحه بودجهای که با احتمال زیاد توسط اساتید نماینده مجلس تأیید میگردد، خالیازلطف نیست.
سعی میکنیم در چند گزارش مهمترین سرفصلهای لایحه بودجه ارائه شده توسط دولت را مورد بررسی قرار دهیم و همچنان منتظر فایل توضیحات تفصیلی درآمدها و مصارف جهت واکاوی بیشتر خواهیم ماند.
نگاهی به مهمترین آیتمهای لایحه بودجه سال ۱۴۰۳:
لایحه بودجه منتشره توسط دولت شامل ۷ بخش اصلی شامل احکام، منابع، سقف درآمدها و تراز عملیاتی، سقف واگذاری داراییهای سرمایه ای، سقف واگذاری داراییهای مالی، منابع هدفمند سازی یارانهها و مفروضات است.
تصمیم داریم تا بر اساس اولویتهای درآمدی دولت به بررسی آیتمهای لایحه بودجه سال ۱۴۰۳ بپردازیم.
باتوجهبه داغ بودن بحث جنگل شروود، داروغه، پرنس جان و رابینهود که بین سخنگوی جوان دولت جدید و وزیر جوان دولت قبل شکلگرفته، از مالیات که بخش عمدهای از درآمدهای دولت در سال ۱۴۰۳ را تشکیل میدهد شروع میکنیم.
البته اینکه آیا تشبیه کشور ایران به جنگل شروود درست است یا خیر؟ اینکه آیا مردم ایران بهمانند اعضای جنگل در فقر مطلق، مجبور به پرداخت مالیات هستند یا خیر؟ اینکه آیا دولت نقش رابینهود را بازی میکند و یا پرنس جان و داروغه؟ سؤالاتی است که به تعداد افراد جامعه پاسخ برای آن وجود دارد و ما هم در دعوای این دو نوجوان تازهجوان شده دخالتی نمیکنیم. بگذارید این دو جوان به خاطره بازیشان برسند.
بر اساس مفاد لایحه بودجه سال ۱۴۰۳، عمده رشد در حدود ۴۲ درصدی درآمدهای دولت مربوط به رشد ۵۰ درصدی درآمدهای مالیاتی میباشد. متاسفانه با توجه به عدم وجود گزارش تفصیلی و ریز بخشهای تشکیل دهنده مالیات نمیتوان اظهار نظر دقیقی در خصوص چگونگی افزایش ۵۰ درصدی این درآمدها داشت.
بنابراین، ابهامات در خصوص کاهشهای جدی معافیتهای مالیاتی مناطق آزاد تجاری، صادرات محصولات خام و نیمهخام و... در سال ۱۴۰۳ همچنان باقی میماند. (معافیتهایی که کاهش آنها میتواند سود بسیاری از شرکتهای صادرات محور و فعال در بازار سرمایه کشور را تحت تاثیر قرار دهد)
اینکه در شرایط کنونی اقتصاد که بسیاری از کسبوکارهای کوچک یا تعطیل شدهاند و یا در آستانه تعطیلی هستند، رکود دامن بسیاری از صنایع و کسب کارهای خرد را گرفته و گمانهزنیها از کاهش مالیات شرکتهای حقوقی به ۱۵ درصد میباشد، دولت ۵۰ درصد افزایش مالیات را از چه محلی در نظر گرفته، سوالیست که احتمالا پاسخش لرزه به اندام خیلی از شرکتها و شاید فعالین بازار سرمایه خواهد انداخت.
بیایید برخی از آیتمهای مربوط به مالیات را در لایحه بودجه ۱۴۰۳ بیشتر بررسی کنیم:
۱- (بند ب تبصره ۶) افزایش ۱ درصدی مالیات بر ارزشافزوده:
به عبارتی مالیات بر ارزشافزوده ۹ درصدی به ۱۰ درصد در سال ۱۴۰۳ افزایش مییابد. احتمالا شما هم بارها و بارها در خرید کالاها به نقش پر رنگ مالیات بر ارزش افزوده در افزایش هزینهها مواجه شده اید.
خبر بد اینکه علاوه بر ۹ درصد سابق ۱ درصد دیگر هم باید پرداخت کنید. خبر خوب اینکه قرار است این ۱ درصد اضافی صرف بازسازی، نوسازی و تجهیز مدارس و دانشگاهها و توسعه زیر ساختهای حمل و نقل گردد.
به هر صورت ازآنجاکه احتمالاً شما هم سالیان سال است که از دولت قطع امید کردهاید، حداقل با پرداخت ۱ درصد هزینه بیشتر، موجبات پرورش دانش آموزان و دانشجویان بیشتری را برای مهاجرت به کشورهای دیگر فراهم میکنید. خدا خیرتان بدهد.
۲- (بند ت تبصره ۶) ۱۰ درصد موضوع تبصره ۷ ماده ۱۰۵ و تبصره ماده ۱۳۱ قانون مالیاتهای مستقیم به ۴۰ درصد تغییر میکند:
تبصره ۷ ماده ۱۰۵ قانون مالیاتهای مستقیم:
بهازای هر ده درصد (۱۰%) افزایش درآمد ابرازی مشمول مالیات اشخاص موضوع این ماده نسبت به درآمد ابرازی مشمول مالیات سال گذشته آنها، یک واحددرصد و حداکثر تا پنج واحد درصد از نرخهای مذکور کاسته میشود. شرط برخورداری از این تخفیف تسویه بدهی مالیاتی سال قبل و ارائه اظهارنامه مالیاتی مربوط به سال جاری در مهلت اعلام شده از سوی سازمان امور مالیاتی است.
به عبارتی در سالهای گذشته قانونگذار از ابزار تشویقی کاهش مالیات استفاده میکرد تا شرکتها به ابراز درآمدهای بالاتر و شفافیت بیشتر ترغیب شوند.
برایناساس بهازای هر ۱۰ درصد ابراز افزایش درآمدهای عملیاتی شرکتهای حقوقی، شرکتها از ۱ درصد معافیت مالیاتی برخوردار میشدند و این معافیت تا سقف ۵ درصد ادامه مییافت.
بهعنوان نمونه اگر شرکتی ۵۰ درصد افزایش درآمدها را در مقایسه با سال قبل اعلام مینمود به جای مالیات ۲۵ درصدی، ۲۰ درصد مالیات پرداخت مینمود. اما بر اساس بند ت تبصره ۶ لایحه بودجه و تبدیل ۱۰ درصد به ۴۰ درصد، اگر شرکتی ۴۰ درصد افزایش درآمد در مقایسه با سال قبل را اعلام نماید به جای ۴ درصد معافیت مالیاتی، تنها مشمول ۱ درصد معافیت مالیاتی میشوند.
این بند ازاینحیث بااهمیت است که بسیاری از شرکتهای بازار سرمایه بهواسطه افزایش درآمدهای ناشی از تورم در سالهای اخیر از این بند قانون مالیاتهای مستقیم استفاده میکردند که ازاینپس امکان استفاده از آن را ندارند، پس مالیات آنها افزایش مییابد.
تبصره ماده ۱۳۱ قانون مالیاتهای مستقیم هم مربوط به مالیات مجموع درآمدهای اشخاص حقیقی میباشد که بر اساس این قانون نیز به ازای اعلام هر ۱۰ درصد افزایش درآمد از تخفیف ۱۰ درصدی مالیات تا سقف ۵ درصد استفاده میکردند که در لایحه جدید این مورد نیز از ۱۰ درصد به ۴۰ درصد افزایش یافت.
۳- (بند ح تبصره ۶) معافیت مالیاتی نقلوانتقال داراییهای از/به شرکتهای سهامی عام پروژه و صندوقهای زمین و ساختمان که این مورد خبر خوبی برای نهادهای مالی مؤسس صندوقهای پروژه و زمین و ساختمان در بازار سرمایه است. البته این قانون در سالهای قبل نیز اجرا شده است.
۴- (بند ذ تبصره ۶) تعیین جمع مبلغ و تعداد تراکنشهای حساب غیرتجاری افراد بهمنظور جلوگیری از فرار مالیاتی
شاید یکی از معدود بندهای امیدوارکننده لایحه بودجه ۱۴۰۳، همین بند باشد. البته سواد، شجاعت و پیگیری از مهمترین آیتمهای پیاده سازی این طرح میباشد که امیدواریم بر خلاف دفعات قبل در سال آینده شاهد این موارد باشیم.
بیتردید، این بند خبر بدی برای عدهای از پزشکان متخصص و متعهد، ولی بیوجدان (بیوجدان ازاینحیث که وقتی کارگری با ۳ فرزند، مستاجر، زیر خط فقر بخشی از حقوق ۱۲ میلیون تومانی خود را به عنوان مالیات پرداخت میکند، چگونه پزشکان به اصطلاح متعهد راضی به فرار مالیاتی میشوند)، عدهای وکیل قانون گریز، سایتها و فعالین حوزه اشتغالزای شرط بندی، دلالان همیشه در صحنه و احتمالا خادمان حوزه فروش مواد مخدر و مشروبات الکلی خواهد بود.
به عبارتی در صورت اجرای صحیح این قانون دیگر نیاز نیست در مراجعه به پزشکان زحمتکش، پول نقد پرداخت کنید و یا به دنبال سیگنالهای قوی اینترنت برای کارت به کارت وجوه بگردید.
۵- معافیت مودیان مالیاتی مشمول تبصره ماده ۱۰۰ قانون مالیاتهای مستقیم از انجام بخشی از تکالیف قانونی تا سقف ۱۵۰ برایر معافیت موضوع ماده ۸۴ قانون مالیاتهای مستقیم:
این بند عمدتاً مربوط به کسبوکارهای کوچک تجاری است که تا درآمد در حدود ۵/۱ میلیارد تومان سالانه نیازی به ارائه و نگهداری دفاتر ندارند.
۶- مالیات ۱ درصدی نسبت به مازاد قیمت خودروهای بالای ۳ میلیارد تومان:
باتوجهبه عمده ماشینهای موجود در کشور به نظر نمیرسد درآمد خاصی از این ماده نصیب دولت گردد.
به عبارتی با فرض ارزش ۶ میلیارد تومانی خودرو، مالیات سالانه خودرو ۳۰ میلیون تومان معادل ۱ درصد مازاد بر ۳ میلیارد تومان است.
۷- مالیات ۲ در هزار بر مازاد ارزش بر ۲۵ میلیارد تومان املاک، باغ ویلاها و ...
از این مورد هم درآمدی دست دولت را نخواهد گرفت و این قوانین بیشتر شبیه اقداماتی شعارگونه برای خنککردن دل مستضعفان است.
۸- معافیتها و تخفیف مالیاتی (۱۵ درصدی) برای خانوارهای با فرزند سوم و (۳۰ درصدی) برای والدین دهه شصتی:
باور کنید دهه شصتیها در هیچ برههای از زندگی ناامیدکنندهشان، تا این حد، به دهه شصتی بودنشان افتخار نکرده بودند.
با وام برایمان زن و شوهر پیدا میکنند، با وام بچهدارمان میکنند و با تخفیف مالیاتی و آوردن فرزند سوم، مجدداً نابودمان میکنند.
به نظرم دولتها خیلی خودشان را بهزحمت نیندازند چرا که زندگی دهه شصتیها طوری دستخوش افتخارآفرینیها و ثمرات مدیریتهای انقلابی گردیده است که بعید میدانم از این نسل بخاری بلند شود.
باور کنید اگر اعتبارات و وامها را بهجای ازدواج و بچهدار کردن ما، به دوستان اختلاسگر و ابر بدهکاران بانکی پرداخت کنید، بیشتر خوشحال میشویم.
۹- سقف معافیت مالیاتی و مالیات حقوق و دستمزد:
سقف معافیت مالیاتی: سالی ۱۲۰ میلیون تومان حقوق معادل ماهی ۱۰ میلیون تومان
مالیات حقوق از ۱۰ میلیون تومان تا ۱۴ میلیون تومان ماهانه: ۱۰ درصد مازاد بر ۱۰ میلیون تومان
مالیات حقوق از ۱۴ میلیون تومان تا ۲۳ میلیون تومان ماهانه: ۱۵ درصد مازاد بر ۱۰ میلیون تومان
مالیات حقوق از ۲۳ میلیون تومان تا ۳۴ میلیون تومان ماهانه: ۲۰ درصد مازاد بر ۱۰ میلیون تومان
مالیات حقوق بالای ۳۴ میلیون تومان ماهانه: ۳۰ درصد مازاد بر ۱۰ میلیون تومان
• بیایید فردی را تصور کنید، با مدرک کارشناسیارشد فارغالتحصیل از یکی از دانشگاههای سراسری تهران که با حقوق ماهانه ۱۵ میلیون تومان در شرکتی کار میکند. یک فرزند دارد و در شهر تهران مستاجر است.
در این صورت و در خوشبینانهترین حالت:
• حداقل اجاره در شهر تهران برای واحدی ۶۰ تا ۷۰ متری در منطقه پایین شهر، ماهی ۱۰ میلیون تومان
• حداقل هزینه خوراک خانوار سهنفری ۴ میلیون تومان (البته شاید تو کوچه بعضیا گوجه ارزانتر باشد)
• هزینه مدرسه بچه، ایابوذهاب، پوشاک، بهداشت و درمان، اینترنت، شارژ ساختمان، قبض برق، تفریح و...، ۱ میلیون تومان
حالا شما حساب کنید دولت از چنین فردی با چنین شرایط اسفناکی، ۷۵۰.۰۰۰ تومان مالیات حقوق میگیرد (۱۵ درصد ۵ میلیون تومان مازاد بر ۱۰ میلیون تومان)، ۴۰۰.۰۰۰ تومان معادل ۱۰ درصد خوراک خانواده اش مالیات بر ارزش افزوده میگیرد، سالی ۴۰ درصد هم تورم و کاهش ارزش پول به آن تحمیل میکند.
حال شما قضاوت کنید داروغه کیست و تکلیف ما ساکنان این جنگل چیست؟
شما با تورم ۴۰ درصدی جیب مارو نزن ما خودمان مالیات رو تقدیم میکنیم.
در حد شبکه بلومبرگ تحلیل کردید.البته ساده و قابل فهم برای همه عوام و خواص
در حد شبکه بلومبرگ تحلیل کردید.البته ساده و قابل فهم برای همه عوام و خواص
اختیارهایی که مثلاً برا کاهش ریسک سرمایه گذاری هستن. مثلاً برای تضمین سود قطعی حتی در روندهای نزولی از طرف یه عده سودجوی سازمان بورس و حقوقی ها در نظر گرفته شده بود عملا تبدیل شدن به وسیلهای برا چاپیدن هر چه بیشتر سهامدار حقیقی.
این اوراق رو در زمان انتشار به قیمت گزاف میفروشن نمادهای خودرویی رو سبز میکنن وقتی به سر رسید نزدیک میشن آبشاری عرضه میکنن که اختیارهای خرید صفر بشن.
جالبه تو برخی از این اوراق تو مدت معامله قریب به هزاران میلیارد تومن معامله شدن...
یعنی یه عده بابت فروختن هیچی، هزاران میلیارد تومن سود کرده و یه عده بدبخت بابت خرید چارتا اوراق که صرفا برای دستکاری بازار درست شدن هزاران میلیارد رو دود هوا کردن...
واقعا به این دزدی آشکار باید زار زار گریست...
آیا کسی در این مملکت نیست به فریاد مظلومانه سهامداران برسه؟؟
باورتون میشه هر کی تو این اوراق پول گذاشت کل پولش صفر شد؟
ضخود9016 قیمت 1 ریال بدون خریدار
ضخود9017 قیمت 1 ریال بدون خریدار
ضخود9018 قیمت 1 ریال بدون خریدار
ضخود9019 قیمت 1 ریال بدون خریدار
ضخود9020 قیمت 1 ریال بدون خریدار
ضخود 9021 قیمت 1 ریال بدون خریدار
صداقت در کارشناسی ثمر بخش هست نه پوپولیسم
صداقت در کارشناسی ثمر بخش هست نه پوپولیسم