چند راهکار ساده برای پولشویی، تسویهحسابهای مالی غیرشفاف و مفت پول درآوردن در بورس!
به گزارش بورسنیوز، در مقالات گذشته بارهاوبارها از ضعف شدید قوانین نظارتی بر سهام فعال در بازار پایه سخن گفتهایم. انواع و اقسام سفتهبازیها، عدم انتشار صورتهای مالی، جابهجایی سهامداران، ازبینرفتن سرمایه و تنها داراییهای عدهای سهامدار ناآگاه و حتی نابودی شرکتها، تنها بخشی از اتفاقاتی است که در بازار منحصربهفرد و ناکارآمد پایه شاهد آن هستیم.
باور کنید حتی اگر ۲ سال دیگر هم (همانند سالهای گذشته)، در خصوص ضرورت تعطیلی بازار پایه و اخراج بسیاری از شرکتهای فعال در این بازار بنویسیم، بعید است، کسی را حساس کند.
به نظر شما، در کشوری که هر روز خبری از یک فساد اقتصادی بزرگ منتشر میگردد و حتی یک محکوم هم معرفی نمیگردد، کسی به تخلفات شرکتهای بازار پایه فرابورس توجهی میکند؟
آیا در کشوری که از اختلاسهای ۳.۰۰۰ میلیارد تومانی، کلاهبرداریهای چند صد هزار نفری، فسادهای ۳.۵ میلیارد دلاری، ناپدید شدن ۱۷.۰۰۰ میلیارد تومانی و ...، به راحتی میگذرند، نمیتوان از چند معامله مشکوک در بازار پایه فرابورس گذشت؟
بیش از چند ماه از اعلام جایگزینی بازار توافقی بهجای بازار پایه میگذرد، آیا شما انتقال سهمی را به بازار توافقی دیدهاید؟ یعنی نوشتن یک دستورالعمل و اجراییشدن آن، چند سال طول میکشد که هنوز شاهد رخدادهایی عجیب در این بازارها هستیم؟ ( البته که نیز نافی اقدامات اصلاحی صورت گرفته نیستیم ولی آیا به گمان خود مسئولین رضایت بخش است؟)
به نظر میرسد، سرمایههای پایین، شناوری کم و حتی عدم ضرورت انتشار صورتهای مالی شرکت در بازار پایه، این بازار را به یکی از جذابترین ابزار پولشویی، انتقال منافع از شرکتهای حقوقی به افراد حقیقی و بهدستآوردن ثروتهایی بادآورده و نامشروع تبدیل کرده است.
بیایید با چند مثال برخی از روشهای بروز فساد در معاملات شرکتهای کوچک با شناوری کم را مرور کنیم:
" لازم به ذکر است که روشهای مطرح شده به موضوع شرکت گروه توسعه هنر ایران، ربطی ندارد و صرفاً حاصل تراوشهای ذهن بدبین و کمی ریزبین نگارندگان است. البته امیدواریم که شخص یا اشخاصی از این راهکارها استفاده ناصحیحی ننماید و یا حداقل ناظران ناظر توجه بیشتری به آن داشته باشند"
فرض کنیم شخصی (غیر معتقد، غیرانقلابی و بیوجدان)، یکی از سهامداران یا مدیران ارشد شرکتهای سرمایهگذاری و یا نهادهای مالی دارای صندوقهای سرمایهگذاری بزرگ باشد. تصور کنید که خدایی ناکرده این شخص، تصمیم میگیرد تا از جایگاه خود سوءاستفاده و با توجیهات غیرمنطقی، سروسامانی به وضع مالی خود و یا افراد خاصی دهد.
توجیهاتی از قبیل:
حالا که همه میبرند، ما هم یکم ببریم مگه چی میشه؟
باتوجهبه نبوغ و ضریب هوشی بالاتر نسبت به سایر افراد در مشاغل دیگر، حقمان استفاده از این شرایط است (توهمی نشئتگرفته از مدرک تحصیلی حسابداری یا مدیریت مالی از دانشگاه آزاد اسلامی شعبه ناکجاآباد)
من اینهمه سود برای صندوقها و پولهای مردم به دست میآورم حالا مگه چی میشه یکم هم خودم ببرم
چرا تمام منافع حاصل از خریدوفروشها و سرمایهگذاریها میبایست به جیب مردم یا سهامداران عمده برود پس من چه؟
و...
روش کار بسیار ساده است!
۱- شرکتی کوچک از بازار بورس، فرابورس و یا بازار پایه را پیدا میکنید.
۲- با سهامدارانش راجع به پروژه کردن سهام شرکتشان مذاکراتی جدی میکنید و آنها را از انواع مزایای بالابردن قیمت سهامشان (خلق ارزش و افزایش ثروتشان) مطلع میکنید.
۳- پس از جلب رضایت سهامداران مبنی بر عدم عرضه سهام و بیتفاوتی در معاملات (که برای سهامداران حقوقی میتواند از طریق خرید سهم برای کدهای معرفی شده از سوی مدیرانش آنهم به طور اعتباری در کارگزاریهای دوست و برادر باشد و برای سهامداران حقیقی هم کم نیازی به کار خاصی نیست)، شروع به خرید سهم با کدهای شخصی میکنید. (ترجیحاً کدها با نام خاله، عمه، دخترخالهها و یا پسرخالههای همراه باشد بهتر است)
۴- با خیال راحت تمام پول و داراییتان به همراه اعتبار گرفته شده از کارگزاری دوست و برادر (که احتمالاً مدیر کارگزاری هم در این امر خیر شرکت خواهد کرد)، را صرف خرید سهام شرکت مذکور میکنید.
۵- آنقدر میخرید تا خریدنتان پر شود و دیگر پولی هم نداشته باشید. (اگر هم خیلی بامعرفت باشید که این لطف را در حق برخی از دوستانتان که در بقیه پروژهها هوایتان را داشتهاند، هم میکنید)
۶- خریدها کامل شده، سهم ۵۰ تا ۶۰ درصد و شاید ۵۰۰ تا ۶۰۰ درصد در کمتر از چند ماه بالا رفته و اکنون نوبت آن شده که سودهای ناشی از هوش بالای خود را شناسایی کنید.
۷- با شرکتهای سرمایهگذاری و صندوقهای سرمایهگذاری تحت مدیریت خود شروع به خریدن سهام از کد شخصی و انتقال آن به کدهای حقوقی مذکور میکنید.
کار تمام شد و شما و یا عدهای خاص به همین راحتی پولدار شدهاید.
البته خودتان را اذیت نکنید و عذاب وجدان هم نگیرد چرا که در کشوری با تورم بالا نظیر ایران، سهام بادکرده خریداری شده توسط شرکت و یا صندوق سرمایهگذاری، بالاخره به قیمت قبلش برمیگردد.
اکنون این دوستان میتوانند ثروتهای به دست آورده نامشروع را ناشی از هوش بالای تجاری خود بدانند، غافل از آنکه برخی از آنها هنوز در محاسبات جدولضرب هم دستوپا میزنند.
البته این تنها یک بعد ماجراست، دوستان بیوجدان گرامی میتوانند کلیه خدمات مربوط به پولشویی، پرداختهای مشکوکی که در قالبهای رسمی نمیتوانند به اشخاص پرداخت نمایند و یا پولهایی که میخواهند از شرکتهای تحت مالکیتشان بهصورت قانونی به نفع خودشان برداشت کنند را از این طریق انجام دهند.
خیالتان راحت در بازار پایه، فرابورس و حتی بورس، کسی مانع از فروش سهامتان بهعنوان سهامدار درصدی نمیشود.
احتمالاً با خواندن چند سطر بالا عدهای از دوستان لبخندی معنادار میزنند (دوستان با مسئولیتهای متفاوت در شرکتها و یا نهادهای مالی) و بسیاری از دوستان هم تازه میفهمند که چه کلاههایی بر سرشان رفته.
اما بدون هیچ ارتباطی با تمامی مسائل فوق الذکر و بدون هیچ مقدمه ای، گزارش چهارشنبههای داغ این هفته را به معاملات شرکت "گروه توسعه هنر ایران " با نماد "وهنر" اختصاص میدهیم.
نگاهی اجمالی به فعالیتهای گروه توسعه هنر ایران
با دیدن نام شرکت و موضوع فعالیت شرکت، احتمالاً نخستین چیزی که به ذهن شما هم خطور میکند، فعالیتهای گسترده این شرکت در حوزه هنر و درآمدزایی از آن است.
بااینوجود، با دیدن ردیفهای درآمدی این شرکت میتوان گفت که تنها چیزی که برای شرکت درآمدی نداشته، هنر است. از بازارگردانی یا واسطهگری مالی تا خریدوفروش سهم و سرمایهگذاری در صندوقهای سرمایهگذاری، بخشی از اصلیترین فعالیتهای این شرکت است.
شاید از خودتان بپرسید هنر به خدمات مالی چه ربطی دارد؟
مطمئناً تاکنون به دوستان و یا آشنایان گیلکی و یا مازندرانی زیادی برخورد کردهاید که در کنار مشاغل خود نظیر ریاست شعبه بانک، آرایشگری، رانندگی، مدیرعاملی و... حتماً برنج و چایی شمال هم میفروشند. این کار را به دلایل منفعت مالی؛ بلکه بیشتر بهخاطر عرقی که به فرهنگ خود دارند، انجام میدهند.
درست است که اصولا گروه توسعه هنر ایران میبایست به توسعه هنر بپردازد با این وجود رئیس هیات مدیره این شرکت جناب جلال رسول اف، مدیرعامل مستعفی بانک اقتصاد نوین، کشاورزی و آینده میباشد؛ بنابراین ایشان در کنار هنر کمی هم برنج یا خدمات مالی میفروشند.
به عبارتی شاید بتوان گفت، شرکت توسعه هنر ایران، شرکتی خانوادگی است که در کنار کارهای هنری احسان رسول اف (پسر آقای جلال رسول اف)، پدر هم اندکی کارهای مالی میکند.
درآمدهایی که شهرداری تهران و سازمان بورس را زیر سؤال میبرد:
یکی از جالبترین نکات درآمدی این شرکت در سالهای گذشته و جاری، شناسایی درآمدهای در حدود ۵ تا ۷ میلیارد تومانی حاصل از ارائه خدمات بازارگردانی اوراق شهرداری تهران است.
باور کنید با این سواد و تجربه پایین در بازار سرمایه، تصور میکردیم بازارگردانی اوراق مشارکت در بازار سرمایه میبایست توسط یکی از نهادهای مالی دارای مجوز سازمان بورس صورت پذیرد.
بر اساس قرارداد مورخ ۳۱ تیر ماه ۱۳۹۸ فی مابین شهرداری تهران با گروه توسعه هنر ایران، کارمزد بازارگردانی اوراق شهرداری در سال اول ۴ درصد ارزش اسمی اوراق و در سالهای دوم تا چهارم، ۶ درصد ارزش اسمی اوراق خواهد بود.
جالب آنکه حتی بازارگردانی این اوراق توسط "وهنر" انجام نشده و این کار توسط صندوق گسترش فردای ایرانیان (وابسته به بانک آینده (دوست و برادر)) صورتگرفته است.
در سال ۱۴۰۱، درآمد بازارگردانی ۱۱ میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان بوده است که با پرداخت هزینه ۶ میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومانی به صندوق بانک آینده، درآمدی مفت و بی زحمت ۵ میلیارد تومانی نصیب این شرکت گردیده است.
چند سؤال باقی میماند:
۱- آیا شهرداری تهران، تشکیلات مالی، نهاد مالی (تأمین سرمایه تمدن)، شرکت سرمایهگذاری (گروه مالی شهر) و... ندارد که قرارداد بازاریابی اوراقش را با شرکتی دیگر (با مجوز فعالیت یا بی مجوز فعالیت)، منعقد میکند.
ناسلامتی شهرداری تهران، سهامدار عمده بانک شهر و این بانک هم سهامدار عمده تأمین سرمایه تمدن است. باور کنید چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است.
۲- آیا شهرداری تهران با داشتن تأمین سرمایه و... نمیتوانست خودش قرارداد بازارگردانی را با صندوق بانک آینده ببندد که ۵ میلیارد تومان اضافه کارمزد را خرج آسفالت اتوبانها یا خرید اتوبوس نماید.
۳- لازم به ذکر است علاوه بر سود مفت (شما بخوانید بدهوبستان مالی) ۵ میلیارد تومانی سالانه، شهرداری تهران ۲۰ میلیارد تومان هم وجه نقد بابت بازارگردانی اوراق به حساب این شرکت واریز نموده است که این هم در نوع خود جالب توجه است.
آقایان مسئولین، لطفاً اگر میخواهید حسابهای قبلی خود را تسویه نمایید، یکم منطقیتر و با مدلهای بهتری این کار را انجام دهید.
برداشت آزاد: قضاوت با شما
از سایر فعالیتهای منجر به زیان حوزه هنر این شرکت که چشمپوشی کنیم، دیدن روند معاملاتی ماههای اخیر این شرکت خالیازلطف نیست.
ورود شخص حقیقی از تاریخ ۱۴۰۲/۰۴/۱۸ به سهامداران درصدی "وهنر":
از تاریخ ۱۸ تیر ۱۴۰۲ عدهای از سهامداران حقیقی، با استفاده از تحلیلهایی فوق مدرن مالی، به این نتیجه میرسند که قیمت ۴۰۰ تومان برای ورود به سهامداران درصدی وهنر، قیمتی مناسب است. (در حالی که خرید سهام شرکتی با ۱۲ تومان سود، در شرایطی که کل دارایی هایش بیشتر از ۱۵۰ تا ۲۰۰ تومان به ازای هر سهم نمیباشد، از دید ناظر بیرونی چندان منطقی به نظر نمیرسد)
طی کمتر از ۲ ماه، تعداد خریداران کدهای حقیقی به بیش از ۶ کد آنهم در قیمتهای ۴۰۰ تومانی هر سهم میرسد. البته نمیتوان از خروج اتفاقی شرکت سرمایه گذاری گروه توسعه ملی هم به راحتی عبور کرد.
ورود هنرمندانه شرکت توسعه سرمایهگذاری کشاورزی توسکا به "وهنر":
در تاریخ ۱۹/۰۹/۱۴۰۲، شرکت توسعه سرمایه گذاری کشاورزی توسکا (با نماد آتوس در بازار پایه)، در حرکتی منحصر به فرد تمام سهام کدهای حقیقی و دو کد حقوقی را در قیمتهای بیش از ۶۰۰ تومان میخرد.
به عبارتی خرید بیش از ۱۴۰ میلیون سهم ۶۲۰ تومانی توسط توسکا، از چند شخص حقیقی ساده لوح که وسوسه شدن و با سود کمتر از ۶۰ درصد در ۴ ماه، آنهم با تنها ۲۸ میلیارد تومان سود ناقابل، صورت پذیرفت.
سخن آخر و چند سؤال:
۱- چرا این افراد خوشبخت و نوابغ مالی را معرفی نمیکنید تا مردم عادی هم روشهای چگونه پولدار شدن و کسب سودهای ۳۰ میلیارد تومانی را از آنها بپرسند؟
۲- احیاناً، آیا این افراد، روابط نزدیکی که با مدیران شرکت توسعه سرمایهگذاری کشاورزی توسکا ندارند؟
۳- خدایی ناکرده، آیا این افراد، از رانت خبری و تصمیمات شرکت توسکا که مطلع بودهاند و زودتر سهم را خریدهاند؟
۴- آیا خرید سهام توسط چند شخص حقیقی و فروش آنها با سود بیش از ۳۰ میلیارد تومانی در کمتر از ۵ ماه، جای بررسی بیشتر توسط ناظرین همیشه در صحنه کشور را ندارد؟
۵- توجیه خرید سهام شرکتی در حوزه هنر، توسط شرکت توسعه سرمایهگذاری کشاورزی چیست؟
۶- چه کسانی برنده بازی و چه کسانی بازنده این بازی هستند؟
۷- چرا سهامداران درصدی در شرکتهای کوچک میتوانند به همین راحتی از سهم خارج شوند؟
۸- چرا بازار پایه را تعطیل نمیکنید؟ آیا منافعی در این بازار برای اشخاصی وجود دارد؟
احتمالاً شما عزیزان، حتی بهتر از نگارندگان و ناظرین جرایم اقتصادی، پرتقال فروش را پیدا خواهید کرد.
بورسنیوز، رسانه تخصصی بازارسرمایه در راستای شفافیت هرچه بیشتر و روشنشدن مسیر سرمایهگذاری سهامداران، آمادگی درج پاسخ افراد و نهادهای ذکر شده در مطلب را دارد.
بندگان خدا ناظرین برای اولین تجربه کاری می شوند ناظظر بورس
تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل
تنها رسانه ای که با جرأت دست به شفاف سازی میزنه شمایید.
و افسوس به حال ما که هر هفته فسادی از شرکت های بازار سرمایه رو میشه ولی هیچ اتفاقی نمیوفته.
واقعا نوابغ سازمان بورس و فرابورس با این همه شفاف سازی که داره صورت میگیره هم نمیتونن جلوی این تخلفات رو بگیرن. دمتون گرم که هوای ما سهامداران رو دارید