وقتی فارغالتحصیل رشته کامپیوتر، مدیرعامل بیمه میشود!
به گزارش بورسنیوز، بیتردید یکی از اصلیترین دلایل عقبماندگی، بحرانها و چالشهای اجتماعی، اقتصادی، صنعتی و شرایط وخیمی که گریبان کشور را در سالهای اخیر گرفته است، انتصابات و جایگذاری افراد غیرمتخصص در حوزههای تخصصی است.
اعتقاد راسخ حاکمان کشور مبنی بر اولویت تعهد، تقید و داشتن روحیه انقلابیگری در مقایسه با تخصص، تفکری است که به نظر نمیرسد تا نابودی کامل صنعت، اقتصاد، فرهنگ، آموزش و... شاهد تغییرش باشیم.
متأسفانه، این تفکر قالب که تا سالهای پیش، بیشتر منحصر به دستگاهها و نهادهای فرهنگی و امنیتی بود، با سیاسیتر شدن فضای کشور در سالهای اخیر، به بدنههای تخصصی محور صنعت، اقتصاد و... هم نفوذی جدی داشته است.
در شرایطی که حتی در سالهای پس از انقلاب، همچنان شاهد استفاده از افراد متخصص در پستهای کلیدی ادارات، نهادها و شرکتهای تأثیرگذار کشور بودیم، اکنون دیگر با دیدن هر شخصی و با هر میزان سطح سوادی در پستهای سرنوشتساز کشور، غافلگیر نمیشویم.
دیگر تعجبی ندارد که داستانهایی از ابوالفضل میرعلی (دامدار و باغدار نمونه دیپلمه) در سمت مدیرعامل و رئیس هیئتمدیره مؤسسه ثامنالحجج با سرمایهای بیش از ۱۲.۰۰۰ میلیارد تومانی در سال ۱۳۹۰ بخوانیم. دیدن مجری شبکه قرآن هم در هیات مدیره بزرگترین و حساسترین شرکت امنیتی نظیر کشتیرانی ایران و شنیدن فعالیت دیپلمه ریخته گری در سمت معاونت مالی اداری بزرگترین تولید کننده فولاد کشور هم نمیتواند نظرمان را جلب کند.
انگار خیلی برایمان فرقی ندارد که رئیس صداوسیما را در رأس بزرگترین هلدینگ تخصصی پتروشیمی کشور ببینیم یا دو پزشک را در مسند شهرداری و بنیاد شهید. مسئولیت بانک مرکزی را به فارغالتحصیل رشته الهیات و مدیریت مالی از دانشگاه امام صادق بسپاریم و یا یک روحانی باسواد حوزوی را مدیرعامل بانک ببینیم.
شاید زمانی دیدن انتصاب دبیر سیاسی یک روزنامه گمنام بهعنوان مدیرعامل یکی از بزرگترین شرکتهای تولیدکننده نوشابه در ایران اذیتمان میکرد، اما اکنون دیگر برایمان تعجبی ندارد که وزیر راه و شهرسازی به سازمان انرژی اتمی برود، مجری برنامهای سرگرمکننده وزیر کار شود و یا رئیس فدراسیون تنیس را معاون وزیر اقتصاد کنند.
احتمالاً شما هم داستان جوان ۲۷سالهای که مدیرعامل شرکت سایپا شد، را شنیدهاید، معاونت ریاستجمهوری در سمت ریاست سازمان ملی جوانان در ۲۹ سالگی، نماینده مجلس، ریاست در انواع شرکتهای سرمایه گذاری، ریاست دیوان محاسبات کشور و در ۴۱ سالگی وزیر راه و شهرسازی!
در تواناییهای جناب بذرپاش هیچ شکی نیست؛ اما مگر ایشان تخصص لازم در چند سمت تخصصی و سرنوشتساز کشوری را دارند؟ از تخصص مکانیک و مهندسی خودرو، علوم سرمایهگذاری، حسابداری، قانونگذاری و سیاست که بگذریم، وزارت راه و شهرسازی واقعاً شغلی تخصصی محسوب میشود.
متأسفانه، انتصابات و جایگذاری افراد غیرمتخصص حتی به شرکتهای خصوصی هم رسوخ کرده است. ظاهراً اکنون دیگر نهتنها روابط و تعلقات دوستانه مبنای اصلی انتصاب و انتخاب اعضای هیئتمدیره شرکتهای دولتی و خصولتی است، بلکه شرکتهای خصوصی یا بهاصطلاح خصوصی هم روی به انتخاب افرادی غیرمتخصص در پستهای کلیدی شرکتهای تخصصی آوردهاند.
متأسفانه، در سالهای اخیر بهدفعات شاهد حضور افرادی غیرمتخصص در هیئتمدیرههای شرکتهای فعال در بازار سرمایه کشور هم بودهایم. سهم بالای فارغالتحصیلان حسابداری و مدیرت در هیئتمدیره شرکتهای تخصصی محور کم بود که حالا شاهد انتصاب افرادی با مدارک تحصیلی غیرمرتبط در شرکتهای تخصصی هم هستیم.
نگارنده به یاد دارد که در سالهای ۹۶، مدرک تحصیلی کلیه اعضای هیات مدیره شرکت پتروشیمی آبادان، مدیریت و حسابداری بود. مگر میشود مدیر عامل و اعضای هیات مدیره یک شرکت تولیدی و تخصصی پتروشیمی، تحصیلاتی مرتبط نداشته باشند؟ شرایط امروز شرکت پتروشیمی آبادان را میدانید؟ میدانید سالی بیش از ۱۰۰۰ میلیارد تومان زیان میسازد و شرکت در معرض ورشکستگی است؟
اعضای هیئتمدیره و مدیرعامل پتروشیمی آبادان سال ۱۳۹۶
چند روز پیش و با دیدن صف فروش سنگین و در حدود ۷ماهه سهام شرکت بیمه آرمان، نگاهی به صورتهای مالی این شرکت انداختیم که متوجه نکتهای عجیب شدیم.
گزارش چهارشنبههای داغ این هفته را به بررسی اجمالی شرکت بیمه آرمان اختصاص میدهیم:
نگاهی اجمالی به صورتهای مالی بیمه آرمان:
شاید بد نباشد برای معرفی این شرکت، ابتدا نگاهی به سهامداران عمدهاش بیندازیم!
همانگونه که در جدول بالا مشاهده میشود، بانک گردشگری، بانک ایرانزمین و زیرمجموعههایشان اصلیترین سهامداران شرکت بیمه آرمان محسوب میشود.
شاید نیازی نباشد خیلی در خصوص شرایط این روزهای سهامداران عمده این شرکت، توضیحی بدهیم؛ ولی از شرکتی که بانک ایرانزمین با ۳۷.۰۰۰ میلیارد تومان زیان انباشته، سهامدارش باشد، انتظار خیلی زیادی نمیتوان داشت.
شرکتی که قرار نیست سود بسازد
بیمه آرمان، در سال مالی ۱۴۰۱ با افزایش فروش بیمههای شخص ثالث، موفق به ثبت رشد چشمگیر درآمدها و سود ناخالصی ۱۴۸ میلیارد تومانی از این محل گردید. با این وجود علی رغم رشد ۵۵۸ میلیارد تومانی مجموع درآمدها و شناسایی سود ناخالص ۲۱۶ میلیارد تومانی ناشی از فعالیتهای بیمهای در مقایسه با ۸۹ میلیارد تومان سال ۱۴۰۰، همچنان شاهد شناسایی سودی ناچیز در انتهای سال میباشیم.
به عبارتی حتی در دو سال گذشته که این شرکت موفق به تحقق سود شده یا حاصل از محل فروش داراییهای ثابت بوده و یا از محل شناسایی سود ناشی از تسعیر نرخ ارز!
آنچه در صورتهای مالی این شرکت مشهود است و میتواند تا حدود زیادی تکلیف سهامداران این شرکت را در بازار پایه فرابورس مشخص نماید، عدم تمایل و یا عدم توانایی شناسایی سود است. به عبارتی یا این شرکت علیرغم رشد درآمدها نمیخواهد سودی شناسایی نماید و یا ناچار به شناسایی هزینههایی است که در سالهای گذشته دیده نشده است.
بند حسابرس این شرکت در گزارش حسابرسی شده سال ۴۰۱ را ملاحظه بفرمائید:
همانگونه که مشاهده میگردد، عدم شناسایی ذخایر کاهش ارزش به میزان واقعی در سالهای گذشته، میتواند تا حدود زیادی درآمد سال جاری و سالهای آتی شرکت را تحتالشعاع قرار دهد.
وقتی فارغالتحصیل کامپیوتر مدیرعامل شرکت بیمه میشود:
همانگونه که در ابتدای گزارش نیز عنوان شد، سپردن پستهای حساس تخصصی به افرادی با تخصصهای غیرمرتبط است.
نکته جالب در خصوص شرکت بیمه آرمان، تحصیلات مدیرعامل این شرکت است. بر اساس اطلاعات منتشر شده این شرکت در سامانه کدال، جناب آقای مجید قلیپور مدیرعامل شرکت بیمه آرمان، فارغ تحصیل رشته مهندسی کامپیوتر هستند.
متأسفانه، در سوابق کاری ایشان بهجز ریاست و عضویت در مراکز علمی دانشگاه آزاد قزوین، مدیرعاملی شرکتی خصوصی و شرکت تجارت الکترونیک آرمان ایرانیان و البته چند سمت مشاوره در شرکتهای مختلف، سوابقی خاصی در صنعت بیمه دیده نمیشود.
بدون قضاوت در خصوص عملکرد دوره مدیریت دوساله ایشان در بیمه آرمان، بدون شک اشخاص دارای سمتهای کلیدی در بانکها و شرکتهای بیمه میبایست از تحصیلات و سوابق تخصصی در این صنعت برخوردار باشند.
اینکه ملاک انتخاب ایشان با تحصیلات دکترای کامپیوتر دانشگاه آزاد اسلامی و بدون داشتن سوابق مدیریتی مرتبط توسط اعضای هیئتمدیره چه بوده است یک طرف و اینکه چگونه بیمه مرکزی حساسیتی روی سوابق ایشان نداشتند و یا اگر داشتند، چگونه صلاحیتهای اشخاصی ازایندست تأیید میشود طرف دیگر!
بر اساس آییننامه شماره ۹۰ بیمه مرکزی، صلاحیت افراد شاغل در صنعت بیمه، چه در سمتهای ارشد مدیریتی و چه در سمتهای کلیدی، بر اساس جدول ارزیابی تحصیلی بررسی میگردد.
بر اساس این آییننامه:
همچنین بر اساس آییننامه شماره ۲/۹۰:
عدم بهرهمندی از تحصیلات مندرج در جدول فوق منجر به افزایش حداقل تجربه مفید با ضریب ۱.۵ برابر خواهد بود که این موضوع هم بر اهمیت سوابق بیمهای مدیران کلیدی (مدیر عامل و اعضای هیات مدیره) تاکید بیشتری میکند.
به عبارتی مدیرعامل بیمه آرمان با تحصیلات نرمافزار کامپیوتر میبایست حداقل ۱۵ سال سابقه مدیریتی و حداقل ۷.۵ سال سابقه بیمهای بوده باشد که به نظر نمیرسد در سوابق ایشان چنین چیزی باشد.
سخن آخر:
بدون تردید، صنعت بانکداری و بیمه از تخصصیترین حوزههای مالی است که این موضوع مستلزم حساسیتهای بیشتر نهادهای ذیربط نظیر بانک مرکزی و بیمه مرکزی است.
باور کنید اگر داشتن تحصیلات مرتبط با صنعت بیمه و علوم مرتبط، مهم نبود، مدرسه عالی بیمه (مؤسسه آموزش عالی بیمه اکو کنونی) از سال ۱۳۴۹ در کشور تاسیس نمیشد و به جای استفاده از فارغ التحصیلان این دانشکده در صنعت بیمه، از دانش آموختههای کامپیوتر، مکانیک، عمران و ادبیات استفاده میکردند.
آنچه مسلم است تأیید صلاحیتهای عجیب و معنادار مدیران عامل بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری توسط بانک مرکزی در سالهای اخیر تبعات سنگینی را برای این صنعت و ۸۵ میلیون نفر جمعیت کشور به ارمغان آورده است. امیدواریم بیمه مرکزی هم راه بانک مرکزی را پیش نگیرد تا در آینده شاهد بحرانهایی جدی در این صنعت نباشیم.