فشار بر سرمایهگذاران، با ریسکهای خارج از اختیار آنها
بورس نیوز:
احسان مدنی کارشناس بازار سرمایه در گفتگو با بورس نیوز، ریسکهای سیستماتیک و غیر سیستماتیک که به صورت کلی در مباحث مالی داریم و مربوط به ریسکهای بازار یا ریسکهای خود سهم هست. در ایران ریسکهایی که خارج از اختیار سرمایهگذاران است همه را تحت تاثیر قرار میدهد. نمونه بسیار بارز آن مسائل مربوط به تحریمها، تهدیدات سیاسی و جنگهای به وجود آمده در خاورمیانه است و حتی بعضاً ترورهایی که اتفاق میافتد واقعاً تاثیرگذار هست.
نکتهای که در کنار ریسکهای عمدت سیاسی که وجود دارد، متاسفانه یکسری ریسکهای قانونگذار داریم به اضافه آنکه ریسکهای سوءمدیریت را نیز میتوان به آن اضافه کرد. یعنی حتی در شرایط فعلی نیز بازار سرمایه به هیچوجه بهینه مدیریت نمیشود و رگولاتور وظیفه خودش را به خوبی انجام نمیدهد.
وی افزود: حجم معاملات و عمق بازار نیز به دلیل اینکه چندین وقت است بعد از اتفاقای سال ۹۹ خیلی عمق بازار ضعیفی را به همراه داریم و پولهای بزرگ نیز وارد نمیشود و این عملکرد ناصحیح رگلاتور باعث شده که پولهای بزرگ اعتماد نکنند که پا به این بازار بگذارند؛ بنابراین مسائل سیاسی و بین الملل بازار را بیشتر به این سمت سوق میدهند که سرمایهگذاران از بازار سرمایه دور بشوند و به سمت داراییهای فیزیکی بروند. این موضوع یک سمت قضیه است و سمت دوم قضیه این است که متاسفانه سیکلهای تورمی به شدت رفته بالا و از ۵ سال به ۴ سال از ۴ سال به سه سال رسیده است. حتی در حال حاضر با این تورم میتوان بالای ۴۰ درصد، کمتر از سه سال رسیده است؛ بنابراین سرمایهگذاران بازارهای مختلف طبیعتاً برای اینکه پول را در یک اوراق بهادار و بازار مالی سرمایه گذاری کنند ریسک نمیکنند و تا یک سرمایه گذاری به بازدهی مناسب برسد تورم باعث شده که سایر بازارها با ریسک به مراتب کمتر، رشد خیلی خوبی داشته باشند. از این سو خیلی وضعیت مان جالب نیست اکنون اگر بخواهیم به سمت بهبود حرکت کنیم. اتفاقهایی مانند برجام منجر به این شد که خیلی از ریسکهای مربوط به تهدیدات سیاسی و تحریمها کاهش پیدا کند میتواند کمککننده باشد.
معمولاً قبل از انتخابات بازار خوب میشود اما؛ سال جاری متاسفانه این اتفاق نیفتاده و من فکر نکنم که دیگر رابطه علت و معلولی ما بتوانیم پیدا کنیم اما؛ , به نظرم بازار حداقل از اواسط اسفند به بعد بهتر خواهد شد. اما این بهتر شدن ربطی به انتخابات نخواهد داشت و متاسفانه میتوان گفت که بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ به بعد به نوعی بازار سرمایه حتی آن کارکردی و واکنشهایی که به نسبت سایر بازارها داشت و به نسبت اخبار سیاسی به همراه داشت را از دست داده و فقط شاید بتوان گفت که بهعنوان یک بازاری از سوی دولت دیده میشود که کسریهای بودجه را از آن محل تامین کرد.
دیدی که وجود دارد، دید سرمایهگذاری نیست و از لحاظ ارزش دلاری نیز مشاهده میکنیم که نسبت سقف سال ۹۹ که حوالی ۳۹۹ میلیارد دلار بود، بازار اکنون چقدر پایینتر هست و نزدیکیهای ۱۵۵ میلیارد دلار هست یعنی نصف بیشتر کاهش ارزش دلاری بازار را داشتیم که ناشی از این است که در واقع دولت واقعا حمایت نمیکند و حال بازار خوب نیست