توهم دارایی، عامل اصلی رشد شرکت؟!
به گزارش بورسنیوز، متاسفانه یکی از تبعات نرخ تورم بالا در سالهای اخیر، تغییرات ناصحیح برخی از شاخصهای سرمایه گذاری در بازار سرمایه کشور میباشد. چند سالیست، به واسطه تورمهای قیمتی عجیب و فاقد ارزش املاک و زمین در کشور، شاهد رشد نوعی دیدگاه دارایی محور به جای سودمحور در میان سرمایه گذاران بازار سرمایه کشور میباشیم.
چند سالیست، که بزرگترین وعدههای مدیران شرکتهای ناکارآمد و یا زیانده به سهامدارانشان، تجدید ارزیابی داراییهای مستهلک شده میباشد و نه افزایش سودآوری و بهبود سبک مدیریتی.
اکنون چند سالی است که به لطف ارزش گذاریهای عجیب و معنادار کارشناسان رسمی دادگستری، تجدید ارزیابی داراییهای شرکتها به موتور محرک بازار سرمایه کشور تبدیل شده است. حالا کار به جایی رسیده است که تنها اخبار مثبت مدیران سازمان بورس و حتی وزرای اقتصاد کشور برای فعالین بازار سرمایه، اخبار مرتبط با تسهیل قوانین مربوط به تجدید ارزیابی دارایی شرکتها میباشد و نه بهبود ابزارها و کیفیت سودآوری شرکت ها.
در فضای کنونی بازار سرمایه کشور چندان تفاوتی ندارد که شما سهام چه شرکتی را با چه کادر مدیریتی، با چه کیفیت محصول و میزان انحصاری خریداری کنید. مهم نیست حاشیه سود عملیاتی و خالص شرکت چه درصدهایی را نشان میدهد. ریسک ها، تهدیدات و مزیتهای صنایع مختلف از اهمیت محسوسی برخوردار نیست.
آنچه این روزها به عنوان یکی از اصلیترین پتانسیلهای رشد ارزش سهام یک شرکت در بین سرمایه گذاران بازار سرمایه مطرح است، توهم افزایش ارزش داراییهای شرکت با توجه به تورم سالانه کشور است.
ظاهرا برای سهامداران شرکتهای خودروسازی خیلی اهمیتی ندارد این شرکتها صدها هزار میلیارد تومان زیان انباشته داشته باشد یا ۲۰۰ هزار میلیارد تومان. برای سهامداران شرکت مخابرات ایران هم سوال پیش نمیآید که چگونه ممکن است شرکتی که سالیان سال، انحصار خدمات مخابراتی کشور را در اختیار داشته و در حال حاضر نیز بزرگترین اپراتور تلفن همراه کشور از زیر مجموعههای این شرکت محسوب میشود، چگونه به چنین روزی رسیده است.
شوربختانه آنچه این روزها به عنوان سوال در ذهن سهامداران این شرکتها مطرح است، قیمت هر متر زمین و یا ساختمانهای قدیمی و مستهلک شده این شرکتها است.
سوالاتی که میتوان از مدافعان طرح تجدید ارزیابی داراییها و سرمایه گذاران چنین شرکتهایی پرسید این است:
۱ – آیا قرار است این شرکتها زمینهای خود را بفروشند و در بین سهامداران تقسیم کنند؟
به عنوان مثال: با فرض محال تصور کنید ارزش داراییهای شرکت زیانده شرکتهای خودروسازی بیش از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان برآورد گردد: (در حالی که ارزش کل سرمایه گذاری ها، ماشین آلات، زمین و ساختمانهای ایران خودرو در سال ۱۳۹۹، معادل ۳۰ هزار میلیارد تومان ارزش گذاری گردید که با توجه به رشد چشمگیر زیان زیر مجموعهها بعید است بتوانند ارزشی بیش از این مبالغ را برای این شرکت متصور بود)
اولا چند شرکت بزرگ همچون ایرانخودرو را میشناسید که مشتری زمینها و ماشین آلات این شرکت باشند؟ تمام ارزش گذاریهایی که توسط کارشناسان رسمی دادگستری انجام میشود بر اساس قیمتهای کاغذی منطقه میباشد و نه قیمتهای واقعی که تبدیل به پول شود.
۲- در صورت ورشکستگی یک شرکت، منافع حاصل از فروش اموال ابتدا نصیب طلبکاران (قطعه سازان، بانک ها، خرید کنندگان و ...) میگردد و اگر چیزی ماند که نمیماند، بین سهامداران این شرکت تقسیم میشود؛ بنابراین همانگونه که اشاره شد، تغییر نادرست استراتژیهای سرمایه گذاری در بازار سرمایه کشور، منجر به شکل گیری حباب قیمتی در بسیاری از شرکتهای زیانده و یا بدون فعالیت گردیده است. ظاهرا تنها عامل شانتاژ قیمتی در سهام شرکتهای کوچک بورسی و فرابورسی، انتشار اخبار و تلاش مدیران این شرکتها در تجدید ارزیابی داراییها میباشد و نه بهبود عملکرد و توسعه فعالیتهای شرکت.
در این راستا، در گزارش چهارشنبههای داغ این هفته سعی داریم تا با معرفی شرکت فیبر ایران، تصمیمات سرمایه گذاران این شرکت را به چالش میکشیم.
شرکت فیبر ایران:
شرکت ۲.۰۰۰ میلیارد تومانی که تولید ندارد!
شاید باورتان نشود، ولی شرکت فیبر ایران که در سال ۱۳۴۵ تاسیس و در سال ۱۳۵۶ در بورس اوراق و بهادار پذیرفته شد و در ماههای گذشته ارزشهای بیش از ۲.۰۰۰ میلیارد تومان را نیز به ثبت رسانده، بیشتر مشغول فروش چوبهای وارداتی میباشد تا فروش محصولات تولیدی.
بر اساس صورتهای مالی شش ماهه (تغییر سال مالی) منتهی به شهریور سال مالی ۱۴۰۲ و همچنین صورتهای مالی حسابرسی شده سال مالی ۱۴۰۱، عمده فعالیتهای شرکت، واردات و یا خرید چوبهای روسی و فروش به مشتریان داخلی در قالب تخته و الوار و یا محصولاتی کوچک است.
همانگونه که در تصویر فوق مشاهده میگردد، از مجموع ۹۰ میلیارد تومان فروش شرکت در ۶ ماهه نخست ۱۴۰۲، ۸۵ میلیارد تومان مربوط به فروش محصولات وارداتی و فعالیتهای بازرگانی بوده است و ۵ میلیارد تومان سهم محصولات تولیدی.
چوبی در کار نیست:
متاسفانه همچون بسیاری از شرکتهایی که مدیریت آنها پس از انقلاب به دست بانکها و یا سرمایه گذاریهای منتسب به آنها سپرده شد، عدم سیاست گذاریهای صحیح و برنامه ریزیهای بلند مدت برای شرکت فیبر ایران، این شرکت را از واحدی تولیدی به واحدی بازرگانی تبدیل کرده است.
به عبارتی به واسطه اتفاقاتی نظیر "طرح تنفس جنگلهای شمال کشور " و یا "واگذار کردن امتیاز بهره برداری شرکت از جنگلهای رشته رود "، این شرکت و بسیاری دیگر از شرکتهای این حوزه، عملا چوبی برای تولیدات داخلی ندارد و شاید اصلیترین هنر این روزهای مدیران شرکت، واردات و یا خرید چوبهای وارداتی از شرکتهای داخلی و فروش آنها به مشتریان است.
شرکت فیبر ایران:
" شرکتی که نه تنها فیبری تولید نمیکند بلکه ماشین آلات تولید فیبر را هم فروخته است "
از نکات جالب توجه و تامل برانگیز صورتهای مالی شرکت فیبر ایران، فروش کلیه ماشین آلات تولید فیبر به صورت ضایعات در سالهای پیش بوده است. اینکه تحت چه مدیریتی شرکت فیبر ایران، فیبر تولید نمیکند و حتی ماشین آلاتش را هم به فروش میرسد، اتفاقیست خیلی در ایران عجیب به نظر نمیرسد.
فعالیتهای شرکت تنها کفاف حقوق و دستمزد کارکنان را میدهد:
خبر امیدوار کننده برای سهامداران این شرکت ۲.۰۰۰ میلیارد تومانی این است که، علی رغم آنکه عملکرد مدیران این شرکت در سالهای اخیر سودی برای سهامدارنش به همراه نداشته، اما این عملکرد کفاف حقوق و دستمزد و سایر هزینههای پرسنل و مدیران شرکت را داده است.
پرداخت حقوق و دستمزد کارکنان و تامین صبحانه و نهار پرسنل کارخانه از دستاوردهای مدیران شرکت در بعد اجتماعی مدیریت شرکت معرفی گردیده است.
ما نیز همچون سهامداران شرکت ۲.۰۰۰ میلیارد تومانی فیبر ایران بسیار خوشنودیم، که تحت مدیریت داهیانه مدیران این شرکت ۶۰ ساله، همچنان شاهد پرداخت به موقع حقوق ۶۰ عدد کارمند و تهیه صبحانه و نهار این عزیزان هستیم.
نگاهی به صورتهای مالی سالهای اخیر شرکت نشان میدهد که حتی اگر مدیران شرکت در تمام سالهای گذشته، کلیه فعالیتهای خود را به حالت تعلیق در میآوردند هم تفاوتی برای سهامداران این شرکت نداشت.
روند شگفت انگیز سودآوری شرکت فیبر ایران در سالهای اخیر (میلیارد ریال)
به عبارتی، فعالیت و یا عدم فعالیت شرکت تفاوت خاصی را برای سهامداران این شرکت از حیث سودآوری به همراه ندارد و عملا کلیه تلاشهای تیم مدیریتی و پرسنل این شرکت در راستای تامین دستمزد خود میباشد تا ثروت آفرینی برای سهامداران.
آیا ۲.۰۰۰ میلیارد تومان ارزش برای شرکتی که در سالهای گذشته سودی نداشته، توجیه علمی و یا منطقی دارد؟
زمین و سناریوی توهم دارایی:
همانگونه که در ابتدای گزارش اشاره شد، ارزش زمین و املاک شرکتهای قدیمی، تنها دستاویز مدیران و یا سفته بازان فعال در سهام این شرکتها در سالهای اخیر است.
احتمالا شما هم با این جمله موافقید که:
آنقدر که تورم و ضعف دولتمردان کشور در افزایش ارزش شرکتهای قدیمی (از حیث افزایش و تورم زمین و املاک) دخیل بوده اند، مدیران و تصمیم گیران شرکت دخالتی در افزایش ارزش و ثروت سهامداران نداشته اند.
خودتان را اذیت نکنید، همه چیز را به تورم بسپارید:
همانگونه که در جدول فوق مشاهده کردید، حاصل زحمت مدیران شرکت ظرف ۵ سال گذشته، حتی ریالی سود عملیاتی به همراه نداشته است، در حالی که در این مدت، " تورم " موفق گردیده تا ارزش زمینهای شرکت را از ۹۶ میلیارد تومان به ۶۲۰ میلیارد تومان افزایش دهد.
به نظر شما مدیران شرکت میتوانستند چنین ارزش افزودهای برای سهامداران شرکت به ارمغان بیاورند؟
حتی ارزش زمینهای شرکت هم قیمتهای کنونی سهام شرکت را توجیه نمیکند
بر اساس گزارش کارشناسی ارائه شده شرکت، ارزش مجموع ۱۴۷.۰۰۰ متر زمینهای کارخانه در انتهای سال ۱۴۰۱، ۶۲۰ میلیارد تومان و ارزش مجموع کل زمینههای شرکت (اعم از زمینهای شرکت، رستم رود و ...) در حدود ۷۶۰ میلیارد تومان است.
نمایی از زمینهای شرکت
با توجه به شرایط ناامید کننده درآمدی و سودآوری شرکت و با فرض صحیح بودن (با توجه به هنرمندیهای متعدد کارشناسان رسمی دادگستری) و قابلیت فروش زمینهای شرکت با ارزش ۷۶۰ میلیارد تومان هم، ارزشهای بیش از ۱.۴۰۰ میلیارد تومانی این شرکت در بازار بورس را توجیه نمیکند.
شاید برایتان جالب باشد که بخشی از زمینهای شرکت هم دارای موارد قابل توجهی میباشد که در زیر به برخی از آنها میپردازیم.
نکات قابل توجه در خصوص زمینهای شرکت:
۱- ۲۴.۰۰۰ متر از زمینهای شرکت و اعلام اراضی ملی
بر اساس ابلاغیههای اداره منابع طبیعی، بیش از ۲۴.۰۰۰ متر از مجموع ۱۴۷.۰۰۰ متر زمینهای شرکت، اراضی ملی معرفی گردیده اند که این موضوع تا حدود زیادی ارزشگذاری زمینهای شرکت را خدشه دار مینماید.
۲- تکلیف ۵.۹۰۰ متر دیگر از زمینهای شرکت هنوز معلوم نیست
ظاهرا بر اساس توافق شرکت با سازمان منطقه آزاد تجاری انزلی بیش از ۵.۹۰۰ متر از زمینهای شرکت بابت عملیات خط راه آهن در اختیار این سازمان قرارداده شده است. با این وجود و بر خلاف توافقات فی ما بین، این سازمان هنوز زمین جایگزینی در اختیار شرکت قرار نداده است.
۳- ۱۵.۰۰۰ متر از زمینهای شرکت در تصرف ارتش
بر اساس صورتهای مالی حسابرسی شده و بندهای حسابرس این شرکت، پادگان نیروی دریایی در ۱۵.۰۰۰ متر از زمینهای کارخانه شرکت، بناهایی احداث کرده است که علی رغم صدور احکام در دادگاه بدوی و تجدید نظر به نفع شرکت، همچنان خبری از اجرای حکم نیست.
حال اینکه چگونه ارتش در زمینهایی که دارای مالک حقوقی است بناهایی احداث کرده است و یا اینکه شرکت چگونه در مراحل اولیه متوجه این اتفاق نشده است از رخدادهای عجیب ماجرا است.
نگاه سهامدار عمده به شرکت: " زمینها را میفروشیم و شرکت را تعطیل میکنیم "
همچون بسیاری دیگر از شرکتهای قدیمی، نگاه سهامداران عمده و بانکی این شرکت، فروش اموال و داراییهای شرکت به بهانه مولد سازی اموال میباشد، همان نگاهی که اکثر شرکتهای قدیمی را به ورطه نابودی میکشاند.
فروش ویلای دهکده ساحلی در سال مالی گذشته به شرکت سرمایه گذاری ملی ایران
و اکنون آگهیها و مزایدههای فروش ۳۶.۰۰۰ متر از زمینهای رودبار شرکت:
خیلی بعید نیست که با توجه به عدم متقاضی جدی، این زمینها در اقدامی ناگهانی و به طور مجدد به شرکت سرمایه گذاری ملی ایران واگذار گردد!
سخن آخر:
آنچه کاملا مشهود و واضح است، قدرت عجیب و خارق العاده بسیاری از مدیران سرمایه گذاریهای بانکی در نابودی شرکتهای قدیمی میباشد. شرکتهایی که یکی پس از دیگری، دارایی هایشان به فروش میرسد و نامی از آنها باقی نمیماند.
بورسنیوز، رسانه تخصصی بازارسرمایه در راستای شفافیت هرچه بیشتر و روشنشدن مسیر سرمایهگذاری سهامداران، آمادگی درج پاسخ افراد و نهادهای ذکر شده در مطلب را دارد.