داستان مضحک واگذاری سهام پرسپولیس و استقلال / مال بد بیخ ریش صاحبش
به گزارش بورس نیوز؛ باور کنید بحث خصوصیسازیها و واگذاریهای سهام باشگاههای پرسپولیس و استقلال در سالهای گذشته به قدری مضحک و منزجرکننده شده است که حتی نوشتن در این خصوص هم، اعصابی پولادین میخواهد.
از طرفی نمایندگان دولت و حاکمیت هر روز در خصوص اشتیاق فراوانشان به خصوصیسازی و واگذاری مالکیت این دو باشگاه سخن میگویند و از طرف دیگر، یکی پس از دیگری پیشنهاد خرید سهام این تیمها را توسط اشخاص حقیقی رد میکنند.
به بیان بعضی کارشناسان، آنچه کاملاً مشهود و شفاف به نظر میرسد، عدم تمایل دولت و یا حاکمیت به واگذاری اختیار این دو باشگاه پر طرفدار به نهادها و یا سرمایهگذارانی غیر دولتی میباشد. اصولاً انگار، هر حزب، تیم و یا فرد پرطرفداری، نوعی مخالفت بالقوه برای فضای سیاسی و دیدگاههای حاکم محسوب میگردد.
حزبهای دارای طرفدار را با رد صلاحیت نمایندگانشان از انتخابات مجلس و ریاست جمهوری دور میکنند، افراد پر طرفدار و مفاخر ورزشی (رسول خادم، علی دایی و...)، هنرمندان مشهور (شجریان) و...، را ممنوع الکار و یا ممنوع التصویر میکنند و مالکیت تیمهای پرطرفداری نظیر پرسپولیس و استقلال را به هیچ وجه واگذار نمیکنند.
بنابراین آنچه دولت به عنوان خصوصیسازی این دو باشگاه از آن نام میبرد، میتوان صرفاً داستان مضحکی جهت دور زدن الزامات کنفدراسیون فوتبال آسیا دانست و فرار از هجمههای مردم و طرفداران این دو باشگاه میباشد.
در روزهای اخیر نیز از دو بانک ملت و تجارت به عنوان خریداران احتمالی سهام این دو باشگاه پایتخت نام برده شد که علی رغم تمامی تبلیغات صورت گرفته، شاهد عدم خرید و معامله ۵۱ درصد از سهام باشگاه پرسپولیس به ارزش بیش از ۰۰۰ ۲۱ میلیارد تومان بودیم.
در خصوص عدم معامله و خرید سهام باشگاه پرسپولیس در روز گذشته، ذکر چند نکته ضروریست که در زیر به آن میپردازیم:
۱- اگر قرار بر خصوصیسازی است چرا آنها را به بانکهای دولتی واگذار میکنید؟
یا دولت معنای واقعی خصوصیسازی را نمیفهمد و یا ما درک درستی از خصوصیسازی و واگذاری سهام دولتی نداریم. به نظر شما اگر مالکیت ۵۱ درصدی سهام این دو باشگاه زیانده را به دو بانک دولتی و یا خصولتی واگذار کنیم، این دو باشگاه از سیطره دولت خارج شدهاند؟
آیا جز این است که مجدداً مدیران دولتی و غیر متخصص برای آینده این دو باشگاه ورزشی تصمیم میگیرند؟ شما باور میکنید که دولت به این سادگی مدیریت و کنترل این دو باشگاه را به بخش خصوصی واگذار نماید؟
۲- فکر کردهاید کلاه گذاشتن سر مدیران بانکها و بنگاههای اقتصادی به راحتی اغفال مردم عادی است؟
احتمالاً روند عرضه سهام این دو باشگاه زیانده، آرایش صورتهای مالی و ارزشگذاریهای طنزگونه باشگاههای استقلال و پرسپولیس را به یاد دارید.
به یاد دارید که چگونه و با چه تبلیغات وسیعی سهام این دو باشگاه را با بالاترین قیمت ممکن در فرابورس عرضه و مبالغ هنگفتی را از مردم جمعآوری کردند؟
۳۶۰ میلیارد تومان پول نا قابل بابت فروش ۱۰ درصد سهام باشگاه پرسپولیس از مردم جمعآوری شد تا مردم را در فرآیند خصوصیسازی و شکوفایی این تیم دخیل کنند.
شاید باورتان نشود، ولی ارزش ۳۶۰۰ میلیارد تومانی باشگاه در زمان عرضه سهام باشگاه پرسپولیس در بازار فرابورس، پس از گذشت ۱۸ ماه و با گرفتن سه جام قهرمانی در سال گذشته، افتی ۴۵ درصدی را نشان میدهد.
کاهش ارزش ۱۶۰۰ میلیارد تومانی سهام باشگاه آنهم در کمتر از ۱۸ ماه نشان از توانایی دولت در تهیج سرمایهگذاران دارد، اما به راستی توجیه کردن مدیران بانکها (حتی بانکهای دولتی و خصولتی) برای خرید سهام باشگاههایی زیانده و فاقد ساختارهای حرفهای و افراد متخصص نیز، به سادگی اغفال سرمایهگذاران خرد و مردم عادی است؟
شما بگویید در حالی که بزرگترین اسپانسرهای باشگاه استقلال تهران منحصر به مغازههای موبایل فروشی و تولیدکنندگان آلوچه و لواشکهای ترش میباشند، کدام مدیر اقتصادی و عاقلی، ۵۱ درصد از سهام این باشگاه با ۵۰۰ میلیارد تومان زیان سالانه را ۱۸۰۰ میلیارد تومان میخرد؟
چشم پوشی از سود ۳۰ ثابت ۳۰ درصدی ۱۸۰۰ میلیارد تومان (معادل سود سالانه ۵۴۰ میلیارد تومان) در مقابل سهم ۵۰ درصدی از زیانی ۵۰۰ میلیارد تومانی؟
علی رغم آنکه انتساب و انتخاب بسیاری از مدیران بانکهای دولتی و خصولتی به دلایلی غیر تخصصی و به واسطه روابط و میزان همراهی میباشد، اما قبول بفرمائید برای شخصی که حتی چند بار از ماشین حساب هم استفاده کرده باشد، چنین سرمایهگذاری فاقد منطق و غیر عقلانی محسوب میگردد.
از طرفی همه میدانند که تعصبات رنگی بسیاری از طرفداران فوتبالی میتواند لطمات جبران ناپذیری را از حیث میزان مشتریان و یا خروج پول از بانکهای مالک باشگاهها به همراه داشته باشد. به نظر شما آیا هیچ بانک و یا شرکت بزرگ خدماتی حاضر به پذیرفتن چنین ریسکی میباشد؟
شایان ذکر است، در سالهای گذشته بسیاری از شرکتهای بزرگ خدماتی نظیر ایرانسل، همراه اول و بانک شهر به دلیل اجتناب از چالش تعصبات باشگاهی و از دست دادن طیفی بزرگی از مشتریان، به طور همزمان نقش اسپانسر این دو باشگاه را بازی میکردند.
۳- مال بد بیخ ریش صاحبش:
در چند ماه گذشته و پس از جدیتر شدن حذف این دو باشگاه از مسابقات باشگاههای آسیا، دولت سهام این دو باشگاه را به انواع نهادها، سازمانهای دولتی و خصولتی پیشنهاد داده که این حجم از بیاعتمادی و بیاعتباری دولت نیز در نوع خود جالب توجه است.
پیشنهاد خرید سهام این باشگاهها به سازمان تأمین اجتماعی توسط دولت که شاهکاری تمام عیار از میزان پایین تسلط و اشراف مدیران دولت کنونی از وضعیت این سازمان بود.
در حالی که بسیاری از بدبختیهای صندوقهای بازنشستگی و سازمان تأمین اجتماعی، بابت انتقال مالکیت شرکتهای فشل دولتی و رد دیون دولت به آنها در سالهای گذشته میباشد، پیشنهاد خرید سهام باشگاههایی زیانده به این سازمان نمونه بارزی از سطحی نگری و حل غیر کارشناسی مشکلات در دولت کنونی میباشد.
در خصوص عدم تمایل نهادها، سازمانها و بانکها به خرید سهام دو باشگاه استقلال و پرسپولیس تنها میتوان یک جمله گفت:
"مال بد بیخ ریش صاحبش"
خوشبینانه است که فکر کنید خصوصیسازی و یا واگذاری سهام باشگاههای پرسپولیس و استقلال به همین راحتی و به خریدارانی غیر دولتی و حکومتی صورت پذیرد. بابراین این داستان ادامه دارد....