بورس‌نیوز(بورس‌خبر)، قدیمی ترین پایگاه خبری بازار سرمایه ایران

      
چهارشنبه ۰۳ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۴:۲۱
شما بگوئید امثال مقدم و مقدم‌ها به کارگران مدیونند و یا کارگران به آن‌ها؟

" کاغذ پارس " اولین قربانی بحران آب و برق ؟ یا برنده ای دیگر در بازی خصوصی سازی؟

از نگاه ما هر بنگاه اقتصادی در سال هایی، سود‌های هنگفت می‌سازد و در سال‌هایی هم شرایط دشوار با سودآوری کمتری را تجربه می‌کند. قرار نیست موفقیت‌ها و سود‌های هنگفت به دست آمده، سهم سهامداران و مدیران کاربلد باشد و تبعات کاهش درآمد‌ها و دشواری‌ها بر گردن کارگران مظلوم. اگر شرکت کاغذ سازی پارس در سال ۱۴۰۱، سودی بیش از ۳۲۷ میلیارد تومان به ارمغان می‌آورد حاصل دسترنج همان کارگرانی است که در دمای ۵۰ تا ۶۰ درجه، ساعت‌ها عرق می‌ریزند و از طول عمر خود می‌کاهند. همان کارگرانی که با اولین کاهش درآمد‌ها به صورت دستجمعی اخراج می‌شوند و می‌بایست پس از سال‌ها عرق ریختن و زجر کشیدن در گرمای خوزستان، با دست خالی به خانه برگردند.
کد خبر : ۲۸۳۴۶۰

به گزارش بورس نیوز، علی رغم آنکه در سال‌های اخیر و به دفعات شاهد شعار‌های رنگارنگ از افراد متصل به دولت و حکومت درباره خصوصی‌سازی شرکت‌های دولتی و کوچک کردن سهم دولت و حکومت از اقتصاد بودیم، اما خصوصی‌سازی‌های بی‌شماری را می‌توان مثال زد که نه تنها حاوی اشکال مختلفی از فساد بوده‌اند بلکه هیچ گاه موفق به بهبود بنگاه‌های تولیدی واگذار شده هم نبوده‌اند.

حجم بزرگ خصوصی سازی‌ها در دنیا، در دهه ۱۹۸۰ و اوایل دهه ۱۹۹۰ به وقوع پیوست. استدلال هم بسیار ساده و روشن بود، مالکیت بنگاه‌ها و شرکت‌ها از دولت‌ها به بخش خصوصی واگذار می‌شد تا انگیزه خلق و تولید ثروت موجود در بدنه مدیریت بخش خصوصی منجر به توسعه، افزایش کیفیت و کمیت محصولات با استفاده از تکنولوژی‌های نوین شود. خصوصی‌سازی‌ها صورت می‌گرفت تا شرکت‌ها به سوی افزایش بازدهی، بهره‌وری نیروی کار و...، حرکت کنند و این رشد منجر به ارتقاء، بهبود شاخص‌های کلان تجاری و اقتصادی شود.

این خصوصی‌سازی‌ها در بسیاری از کشور‌های پیشرفته کنونی نظیر چین، کره جنوبی و ...، تحت نظر حکام و دولت‌های مقتدر، به بهترین شکل ممکن پیاده‌سازی شد، در حالی در کشور‌هایی نظیر روسیه، آرژانتین و ...، جز فساد، رانت و فقر چیزی نداشت.

از آنجا که ما نیز در این کشور علمی تولید نمی‌کنیم و عمدتا سعی در تقلید و استفاده ناقص از مباحث و تجربیات جهانی داریم، موضوع خصوصی‌سازی را نیز به نحوه ویژه‌ای به افتضاح کشیدیم.

ما که به دفعات نشان داده‌ایم علاقه عجیبی به کپی کردن سیاست‌های غلط کشور‌های دوست و برادر داریم و هیچگاه دولت مقتدری برای پیاده‌سازی سیاست‌های صحیح نداشتیم در سال‌های اخیر موفق به ثبت آثار گرانبهای متعدد و تخلفات بی‌شماری در فرآیند خصوصی سازی شده‌ایم.

از شرکت کف، رشت الکتریک گرفته تا جنجال‌های نیشکر هفت تپه، آلومینیوم المهدی و ...، در سال‌های گذشته، همه و همه یک موضوع را یادآور می‌شوند؛ مادامی که ایران در کنترل دولت‌های ضعیف باشد، رانت و روابط سیاسی اشخاص پایه‌های فساد را تقویت نماید، نه خصوصی‌سازی و نه هیچ سیاست صحیح دیگری، نتایج مطلوبی به دنبال نخواهد داشت.

اما یکی از معدود خصوصی‌سازی‌هایی که تا سال‌ها در خصوص نتایج و تبعات مثبت آن صحبت می‌شد، واگذاری شرکت کاغذ پارس "چکاپا" به آقایان مقدم بود. شرکت کاغذ پارس که تا پیش از سال ۱۳۹۱ به شرکتی متروکه تبدیل شده بود، با واگذاری به بخش خصوصی در سال ۱۳۹۲ اوج گرفت و حالا پس از ثبت چند سال درخشان، وضعیت اسفناکی را تجربه می‌کند.

بنابر در خواست بسیاری از شما خوانندگان، گزارش چهارشنبه‌های داغ این هفته را به شرایط عجیب و تاسف بار شرکت کاغذ پارس اختصاص می‌دهیم.

 

نگاهی به تاریخچه و روند خصوصی سازی

 

احتمالا بسیاری از شما مخاطبان و خوانندگان عزیز بورس نیوز، با شرکت "کاغذ پارس"، پس از عرضه اولیه سهام این شرکت در اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۵ آشنا شده‌اید. اما باید بدانید که این شرکت یکی از قدیمی‌ترین شرکت‌های به جای مانده از دوره تحول صنایع در اواخر دهه ۴۰ است. شرکتی که در سال ۱۳۴۶ و با هدف استفاده از باگاس استخراجی از کارخانجات نیشکر هفت تپه تاسیس شد و پس از مشارکت بانک صنعت و معدن، حدود ۵۰۰ سهامدار کوچک و بزرگ در سال ۱۳۴۹، با سرمایه‌ای ۸۳ میلیون تومانی به بهره‌برداری رسید.

در ایران اولین دستگاه کاغذسازی در زمان حکومت پهلوی اول در کرج راه‌اندازی شد، اما به علت آغـاز جـنگ جهانی دوم از کار باز ایستاد. پس از جنگ کارشناسان، گیلان و خوزستان را مناسب‌ترین مکان برای احداث کارخانه کاغذسازی تشخیص دادند. گیلان به دلیل داشتن چوب‌های جنگلی، کاه و پوست برنج، و خوزستان به دلیـل داشـتن الیاف نی و تفاله نیشکر مازاد کارخانه قند (بهترین مواد اولیه مورد نیاز کارخانه) و هر دو منطقه، به علت داشتن آب و برق کافی، بهترین شرایط را داشـتند.

 

 

این شرکت مدرن هم به مانند بسیاری دیگر از شرکت‌های دوره پهلوی، پس از انقلاب شرایط متفاوتی را تجربه کرد. سال‌ها عدم سرمایه گذاری، تحمل خسارات و صدمات جدی ناشی از دوران جنگ تحمیلی این شرکت را تا مرز تعطیلی و با تولیدی در حدود ۲۰ درصد ظرفیت اسمی کشاند.

 

 

در ادامه روند سیاست‌های خصوصی‌سازی‌ در ایران (استراتژی گاو‌های شیرده و شرکت‌های سودده برای خودمان است و از شر شرکت‌های رو به تعطیلی و مخروبه به اسم خصوصی‌سازی راحت می‌شویم؟)، این شرکت در اوج ناامیدی و شبیه به مخروبه‌ای به جا مانده از جنگ، در سال ۱۳۹۲ با ارزشی بالغ بر ۷۷ میلیارد تومان به جناب مقدم واگذار شد.

علیرغم نوع نگاه نقادانه نویسندگان مجموع گزارشات چهارشنبه‌های داغ، به راحتی نمی‌توان از تحولات به وجود آمده در ساختار شرکت کاغذپارس پس از ورود مجموعه مقدم به سادگی عبور کرد. تجهیزات به روز، ساختار‌ها تغییر کرد و تولید به طرز مطلوبی افزایش یافت.

روند رشد و پیشرفت در درآمد‌ها و سود خالص شرکت، محسوس و قابل توجه بود و بسیاری از افراد واگذاری این شرکت به بخش خصوصی را نمونه‌ای مناسب جهت دفاع از روند خصوصی‌سازی‌های ناقص و مضحک  در کشور می دانستند.

 

همه چیز خوب بود تا اینکه ... 

 

بر اساس صورت‌های مالی کاغذ پارس، تا سال ۱۴۰۱ شاهد رشد سالانه درآمد‌ها و سود خالص بودیم تا اینکه صورت‌های مالی حسابرسی شده سال ۱۴۰۲ و ۶ ماهه نخست سال مالی ۱۴۰۳، زنگ خطری جدی را برای سهامداران این شرکت به صدا درآورد.

 

 

ثبت معنادار کاهش و افت ۷۰ درصدی سود خالص سال مالی ۱۴۰۲ در مقایسه با سود خالص سال ۱۴۰۱، افت مقادیر فروش ۱۰ درصدی و تحقق ۹۸ میلیارد تومان زیان خالص در ۶ماهه نخست سال مالی ۱۴۰۳ بسیاری از سهامداران و حتی کارکنان این شرکت را شوکه کرده است.

اما به راستی دلیل چنین وضعیت عجیب و اسفناکی چیست؟ آیا سرنوشت این شرکت نیز مانند سایر خصوصی‌سازی‌های انجام گرفته، نتیجه‌ای جز شکست، بیکاری صد‌ها کارگر و البته نابودی سرمایه بسیاری از سهامداران و فعالان بازار سرمایه ندارد؟

بد نیست به واکاوی برخی از مهمترین دلایل تحقق زیان و مشکلات حاد این روز‌های شرکت بپردازیم:

 

آب و برق را مجانی نکردیم، چون دیگر آب و برقی نمانده

 

شاید باورتان نشود، اما شرکتی که روزی به جهت دسترسی به آب و برق کافی، جانمایی شده بود، این روز‌ها به دلیل نبود برق کافی در بسیاری از روز‌های سال به دلیل نبود آب کافی، نمی‌تواند با ظرفیت کامل خود تولید کند. به مصاحبه سال ۱۴۰۱ مدیر عامل شرکت کاغذ پارس نگاه کنید:

 

البته که جنس این همکاری از جنس اعطای تسهیلات و...، نیست. متاسفانه منظور از همکاری از دیدگاه مدیرعامل سابق گروه صنایع کاغذسازی پارس، در اختیار داشتن ساده‌ترین امکانات تولید یعنی آب و برق کافی برای تولید است.

 

نبود آب و برق کافی:

 

با توجه به اظهارات ایشان در سال ۱۴۰۱، این شرکت‌ها با توجه به حجم مشکلات تاکنون در امر تولید، اشتغال، افزایش ذخیره برق و راه اندازی بخش occ قدم برداشته، اما به دلیل قطعی برق، آب و گاز توسط دستگاه‌های خدمات‌رسان و به ویژه قطعی آب و پایین آمدن سطح دسترسی شرکت پارس طبیعت سلولز،به آب ۲۵ درصد ظرفیت تولید را از دست داده که به طبع آن درآمد به دلیل نبود تولید کاهش یافته و مشتری‌های خود را از دست داده‌  و به دلیل کمبود نقدینگی حتی نمی‌توان جوابگوی کارگران این شرکت‌ها بود.

دکتر روغنی در سال ۱۴۰۱ افزود: جانمایی اولیه گروه صنایع کاغذسازی پارس در خوزستان به دلیل دسترسی آسان به منابع آب، گاز و برق و باگاس بوده که اکنون قطعی آب، برق و گاز این شرکت به عنوان ابزار تهدید شده و به صورت متناوب توسط ادارات خدمات‌رسان تهدید به قطع خدمات می‌شویم.

 

به لطف مدیریت داهیانه مدیران دولت شهید رئیسی، هر سال بدتر از پارسال

 

متاسفانه این موضوع تنها مربوط به سال ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ نیست و ظاهرا امسال نیز خبری از برق نیست. فکر کنم اکنون بیشتر متوجه می‌شوید که چرا در تابستان امسال کمتر شاهد قطع برق منازل بودید زیرا آنطور که از شواهد برمی‌آید، دولت انقلابی تصمیم گرفته برق صنایع را فدای برق خانگی کند و تولید بسیاری از شرکت‌ها را به مرز تعطیلی بکشاند.

 

 

همین ابلاغیه کوچک و کم اهمیت از دید بسیاری از مسئولین و مدیران کشور، منجر به تعطیلی بخش عمده‌ای از فعالیت‌های شرکت در ماه‌های آتی خواهد بود.

 

 

ظاهرا عدم وجود برق در تابستان‌ها و قطع شدن گاز صنایع و شرکت‌های تولیدی در زمستان‌ها، تبدیل به عادتی همیشگی در سال‌های آتی خواهد بود.

آیا این قطع شدن برق در تابستان و ادامه توقف فعالیت‌های کارخانه‌هایی نظیر کاغذسازی پارس به همین جا ختم می‌شود؟ اگر شما از مدیران این شرکت بودید برای جلوگیری از توقف کامل فعالیت‌های شرکت و زیان‌های هنگفت چه می‌کردید؟ 

شاید اولین راه حلی که به ذهن بسیاری از شما و البته مدیران این شرکت خطور می‌کند، کنترل هزینه‌ها با توجه به کاهش تولید و درآمد‌های شرکت باشد. اما آیا دیواری کوتاه‌تر از دیوار کارگران زحمتکش آن هم در دمای بیش از ۵۵ تا ۶۰ درجه تابستان وجود دارد؟

 

اعتصابات کارگری، چالش بزرگ خصوصی سازی در ایران

 

وقتی در کشوری، اصناف تا به این حد کوچک و ذلیل شمرده می‌شوند، وقتی کارگران هیچ محلی برای تجمع و احقاق حقوقشان ندارند، وقتی نمایندگان طیف وسیعی از کارگران و کارمندان کشور به عده‌ای دست‌نشانده در جلسات فرمالیته و ناعادلانه، افزایش حقوق سالانه منحصر شود، نمی‌توان انتظاری برای رفتار عادلانه با کارگران داشت.

از طرفی نمی‌توان از بخش خصوصی که به جیب خود متکی است نه به درآمد‌های یامفت دولتی و بودجه‌های خجالت آور، انتظار داشت که حتی پس از صد‌ها میلیارد تومان هزینه برای مکانیزه کردن فعالیت‌های شرکت یا کاهش شدید تولید، نتواند اقدامی برای تعداد پرسنل و هزینه‌های مربوط به آن انجام دهد.

اگر خصوصی‌سازی به شکل واقعی انجام شده و مالکیت قانونی شرکتی به گروه یا مجموعه‌ای خصوصی واگذار شود، چرا با هر تعدیل نیرو و اعتصاب کوچکی پای نمایندگان مجلس، امام جماعت، فرمانداران شهرستان‌ها به میان می‌آید؟ 

آیا اگر حقوق این مسئولین به اصطلاح دلسوز بر پایه عملکرد و صلاحیت‌هایشان پرداخت می‌شد نه بر پایه روابط با دوستان دولتی، همچنان شاهد دخالت‌های این عزیزان در کار شرکت‌های خصوصی بودیم؟ آیا نمایندگان مجلس، امام جماعت، فرمانداران و ...، خبر دارند اوضاع کنونی و اجبار برخی کارفرمایان کنونی به تعدیل نیرو، نتیجه عملکرد ضعیف و بی‌لیاقتی‌های برخی از همین دوستان در سال‌های گذشته است؟ حالا شما بگوئید ما این دوستان را شوالیه‌های دفاع از حقوق کارگران در مقابل کارفرمایان ببینیم یا اصلی‌ترین عامل بدبختی‌های کنونی کارگران و کارفرمایان؟

به عبارتی در کشوری که به دلیل تنش‌های داخلی و توزیع ناعادلانه منابع از چند اعتصاب کارگری ساده نیز وحشت دارد، نمی‌توان انتظاری برای افزایش بهره‌وری و بهبود ساختار‌های غلط دولتی داشت.

 

اعتصابات متوالی کارگران در کاغذسازی پارس و توقف تولید:

 

شاید یکی دیگر از اصلی‌ترین چالش‌های شرکت کاغذسازی پارس را بتوان اعتصابات اخیر و توقف تولید در کارخانه اصلی و شرکت سلولزی دانست.

 

 

 

۱۶ روز اعتصاب کارگران شرکت طبیعت سلولز و کاغذ پارس

 

بر اساس اخبار موجود در وبسایت‌های خبری (که البته بسیار ناقص و حتی بدون وجود ویدئویی از اظهارات کارگران است) همچنین اطلاعیه منتشرشده از سوی کاغذسازی پارس در سامانه کدال، این شرکت اقدام به اخراج ۷۰ تا ۱۰۰ نفر (به روایات مختلف) از پرسنل شرکت طبیعت سلولز از زیرمجموعه‌های کاغذ پارس می کند که این موضوع با اعتصابات گسترده کارگران مواجه می‌شود.

 

 

اما این موضوع و اعتصاب را می‌توان از ۳ منظر مختلف مورد بررسی قرار داد:

 

۱-    دیدگاه کارفرما (کاغذ سازی پارس):

 

بر اساس ادعا‌های موجود مدیران شرکت در ۲ سال گذشته، کاهش چشمگیر دسترسی این شرکت به آب و برق منجر به کاهش چشمگیر ظرفیت تولید و درآمد‌ها در شرکت طبیعت سلولزی شده است. از این رو با توجه به ماهیت خصوصی بودن این شرکت و تصمیمات هیات مدیره در راستای کاهش هزینه‌ها و جلوگیری از زیانده شدن، شرکت ناچار به تعدیل بیش از ۷۰ نفر از پرسنل خود شده است.

ما شاهد تعدیل نیرو‌های بسیار گسترده‌تر از شرکت‌های بزرگ و صاحب نام در دنیا نظیر بنز، گوگل و ...، نیز بوده‌ایم. با این حال با توجه به ماهیت تجارت در کشور‌های توسعه‌یافته، چاره‌ای جز پذیرفتن این موضوع از سوی جامعه و کارگران نیست. به هر صورت هدف اصلی بسیاری از بنگاه‌های اقتصادی، سودآوری و بقای شرکت بوده که از این حیث نمی‌توان خرده‌ای به کارفرمایان گرفت.

 

۲-    دیدگاه کارگران:

 

متاسفانه شفافیت اطلاعات و اخبار در کشور به حدی بالاست که بعضا فیلم چنددقیقه‌ای از اعتصابات کارگران این شرکت را تنها می‌توان در یوتیوب و وبسایت‌های غیرمجاز و بی‌انصاف؟! یافت.

از دید کارگران، بستن قرارداد‌های کاری ۲۹ روزه (صحت این صحبت‌ها را نه رد می‌کنیم و نه تایید. امیدواریم مدیران این شرکت شفاف‌سازی‌های لازم را انجام دهند) آن هم با شرکتی واسط، اجحاف در حقوق کارگران مظلومی است که در دمای بالای ۵۰ تا ۶۰ درجه خوزستان، این شرکت را رها نکرده بودند.

اخراج ۷۰ نفر از کارگرانی که سال‌ها پای ماشین‌آلات شرکت در گرمای ۵۰ تا ۶۰ درجه عرق ریخته‌اند آن هم بدون برخورداری از حقوق قانونی، اجحافی مسلم به حقوق انسانی این عزیزان است

 

۳-     تحقق اهداف شرکت با سوء استفاده از اخراج چند کارگر زحمتکش

 

با نگاهی بدبینانه، امیدواریم که این تعدیل نیروی ۷۰ نفره از شرکتی که تنها ۲۳۰ پرسنل داشته، نوعی خط نشان برای مسئولین شوش بابت همکاری در رابطه با معضلات سطح دسترسی آب و برق نباشد. از آنجا که دلیل تعدیل نیروی گسترده این شرکت، مشکلات تولید و اقتصادی عنوان شده، امیدواریم این تعدیل نیروی کارگران بابت باج‌خواهی و رفع مشکلات شرکت از طریق مسئولین نباشد.

 

 

 

بحث را بیشتر از این باز نمی‌کنیم و خودتان می‌توانید داستان را به هر نحوی که می‌خواهید در ذهنتان تصور کنید.

 

 

در راستای مسئولیت اجتماعی و نه حرفه‌ای:

"چند خطی برای مدیران شرکت پارس"

 

از آنجا که کارگران در این کشور نه صنف دارند و نه حق اعتراض و تجمع، دلمان نیامد چند نکته را به مدیران شرکت کاغذ پارس گوشزد نکنیم.

باور کنید ما هم می‌دانیم هدف اصلی هر بنگاه اقتصادی دستیابی به سود بیشتر یا بقا در شرایط دشوار است. ما هم خبر داریم که شرکت کاغذسازی پارس خصوصی شده و مدیران شرکت‌های خصوصی، هزینه‌های بالا را بر نمی‌تابند. حتی خبر داریم که خانواده مقدم در طول سال‌های گذشته با بهبود شرایط و تجهیز شرکت‌های گروه کاغذسازی پارس، هم موفق به افزایش درآمد‌ها شده‌اند و هم نقش مهمی را در اشتغال بیش از ۸۰۰ نفر در این مجموعه ایفا کرده‌اند. ما هم به نوبه خود قدردان هستیم اما لازم است به یک نکته و یک داستان کوچک اشاره کنیم.

نکته اول اینکه از نگاه ما هر بنگاه اقتصادی در سال‌هایی سود‌های هنگفت می‌سازد و در سال‌هایی نیز شرایط دشوار با سودآوری کمتر را تجربه می‌کند. قرار نیست موفقیت‌ها و سود‌های هنگفت به دست آمده در سال‌های خوب، سهم سهامداران و مدیران کاربلد باشد و تبعات کاهش درآمد‌ها و دشواری‌ها بر گردن کارگران مظلوم.

اگر شرکت کاغذسازی پارس در سال ۱۴۰۱، سودی بیش از ۳۲۷ میلیارد تومان به ارمغان می‌آورد، حاصل دسترنج همان کارگرانی است که در دمای ۵۰ تا ۶۰ درجه، ساعت‌ها عرق می‌ریزند و از طول عمر خود می‌کاهند. همان کارگرانی که با اولین کاهش درآمد‌ها به صورت دسته‌جمعی اخراج می‌شوند و می‌بایست پس از سال‌ها عرق ریختن و زجر کشیدن، با دست خالی به خانه برگردند. 

ظاهرا در این کشور رسم است که سهم کارگران در سودآوری صفر باشد و سهمشان در زیان ۱۰۰.

 

و اما داستان ...

با توجه به تشابه اسمی و روابط احتمالی فامیلی خاندان مقدم با حاج میرزا عبدالله مقدم بد نیست به معرفی این بزرگ مرد و بیان نمونه‌ای از خصوصیت اخلاقی وی اشاره کنیم.

 

عبدالله مقدم:

کارخانجات مقدم در سال ۱۳۴۰ توسط مرحوم عبدالله مقدم تأسیس شد. میرزا عبدالله مقدم از بازرگانان سرشناس و خوشنام قرن اخیر ایران است. 

وی در بازار تهران براساس صداقت و درستى که بروز داده بود مورد توجه قرار گرفت و تجارتخانه‌اى دایر کرد و به واردات قماش و توزیع آن پرداخت. به ویژه معاملات وى با کشور شوروى سابق بسیار رونق گرفت و نمایندگى چند کالا مانند اتومبیل‌هاى «پابدا» و «مسکویچ» و ماشین‌هاى کشاورزى به او داده شد. سرانجام تعداد شرکت‌هاى وى متجاوز از ۲۵ واحد شد و در سال ۱۳۴۰ به تأسیس یک کارخانه پارچه‌بافى پشمى در شهر نظرآباد همت گماشت و بهترین ماشین‌آلات و متخصصین خارجى را وارد کرد. تولیدات این کارخانه روز به روز مرغوب‏تر و مورد توجه مردم قرار می‌گرفت. محصولات این کارخانه قسمت اعظم احتیاجات لباس افسران را تدارک می‌دید و با شعب متعددى که در تهران و شهرستان‌ها دایر کرده بود، فوق‌العاده مورد توجه مردم قرار داشت.

در حال حاضر محمدعلی مقدم، رییس هیات مدیره و مدیرعامل کارخانجات مقدم است. کارخانجات مقدم با همت مرحوم عبدالله مقدم (بنیانگذار صنعت نساجی پشمی ایران) و جمعی از اقوام و نزدیکان ایشان در سال ۱۳۳۷ با هدف تولید انواع پارچه فاستونی، پالتویی، تولید کت و شلوار و انواع نخ‌های پشمی تاسیس شد.

 

 

حاج میرزا عبدالله مقدم مردى بسیار خیر و نیکوکار بود. از مساعدت به مردم فقیر و کارگران محتاج دریغ نمی‌ورزید. غالبا شب‌ها به صورت ناشناس به منازل کارگران محتاج می‌رفت و کمک‌هاى قابل ملاحظه‌اى به آن‌ها می‌نمود و عده‌اى از کارگران و کشاورزان وى صاحب خانه و کاشانه شدند. نه تنها کارگران بلکه عده‌  زیادى با حمایت او به همه چیز نایل آمدند. مقدم در ۸۵ سالگى در تهران درگذشت و نام نیک وى سال‌ها در اقتصاد این کشور باقى خواهد ماند. 

 امیدواریم همچنان کسانی باشند که بیش از سودآوری به زندگی کارگران و انسان‌های شریف و زحمتکش فکر کنند.

 

 مبحث پایانی:

 

به نظر شما آیا مقدم و مقدم‌ها به کارگران مدیون هستند یا کارگران به آن‌ها؟ اصلا آیا مقدم و مقدم‌ها بازنده خصوصی‌سازی هستند یا برنده خصوصی‌سازی؟

 

با چند سوال این سرفصل و گزارش را به اتمام می‌رسانیم. سوالات را خودتان پاسخ دهید چرا که پاسخ روشن است.

۱-    آیا می‌دانید که کل مبلغ خرید شرکت قدیمی کاغذ پارس در سال ۱۳۹۲، تنها ۷۷ میلیارد تومان هزینه برای جناب مقدم در بر داشته است؟ خرید کارخانه‌ای قدیمی با زمین، سالن‌ها و البته تجهیزاتی قدیمی تنها ۷۷ میلیارد تومان.

۲-    آیا می‌دانید ارزش کل زمین‌ها، ساختمان‌ها و تجهیزات شرکت بر اساس افزایش سرمایه تجدید ارزیابی در سال ۱۳۹۸، در حدود ۱۰۰۰ میلیارد تومان محاسبه شده که بخش عمده‌ای از آن نیز مربوط به همان زمین، تجهیزات و ساختمان‌های به جا مانده از سال ۱۳۴۹ است؟

 

 

۳-    بر اساس ما به التفاوت دارایی‌های ثابت شرکت کاغذ پارس در زمان خرید کارخانه توسط جناب مقدم در سال ۱۳۹۲ (۴۱ میلیارد تومان) با مبلغ دارایی‌های ثابت این شرکت در سال ۱۳۹۸ (۱۴۲ میلیارد تومان)، می‌توان چنان استدلال کرد که کل سرمایه گذاری‌های جناب مقدم از سال ۱۳۹۲ تا سال ۱۳۹۸، با احتساب استهلاک، مبلغی بیش از ۱۰۰ تا ۱۲۰ میلیارد تومان نبوده است.

 

۴-    به عبارتی کل سرمایه هزینه‌شده برای جناب مقدم از سال ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۸ با احتساب ۷۷ میلیارد تومان مبلغ خرید (که نمی‌دانیم نقد بوده و یا اقساط)، چیزی در حدود ۲۰۰ میلیارد تومان بوده است.

 

حال شما بگوئید جناب مقدم در قبال ۲۰۰ میلیارد تومان سرمایه گذاری تا سال ۱۳۹۸، چه مبلغی به دست آورده؟

 

شاید برایتان جالب باشد که ارزش بازار این شرکت در مرداد ماه سال ۱۳۹۹، چیزی بالغ بر ۱۱.۶۰۰ میلیارد تومان بوده است. یعنی اگر جناب مقدم تنها ۴ درصد از سهم خود را می‌فروخت با ۴۸۰ میلیارد تومان پول حاصل از فروش ۴ درصد سهام، نه تنها به کل ۲۰۰ میلیارد تومان هزینه‌های صرف کرده می‌رسید بلکه معادل سود بدون ریسک ۲۰ درصدی آن روز‌ها را نیز دریافت کرده بود.

 

 

به نظر شما در روز اول مرداد سال ۱۳۹۹، از میزان ۱۰۰ سهام جناب مقدم چند درصد در اختیار ایشان بوده است؟

تنها ۳۵ درصد

 

بی تردید جناب مقدم یا مقدم‌ها، تمام سهم خود را در این قیمت‌ها به فروش نرسانده‌اند، اما خودتان میانگین فروش سهام را تا سال ۱۳۹۹ محاسبه و سود این دوستان را برآورد کنید.

 

آیا انگیزه‌ای برای حمایت و خرید سهام می‌ماند؟

 

لازم به ذکر است، ارزش بیش از ۱۱.۷۰۰ میلیارد تومانی آن روز‌های این شرکت این روز‌ها به ۱۷۰۰ میلیارد تومان رسیده است. سود ۳۲۷ میلیارد تومانی سال ۱۴۰۱ این شرکت به زیان بیش از ۱۲۲ میلیارد تومانی در ۶ ماهه کاهش یافته است.

به نظر می‌رسد، پروژه پرسود خصوصی‌سازی برای خانواده مقدم به پایان رسیده و وقت مشارکت در خصوصی‌سازی‌های دیگر و شناسایی سود‌های بیشتر است.

البته در حال حاضر حدود ۴۰ درصد از همین شرکت ۱۷۰۰ میلیارد تومانی همچنان متعلق به خانواده مقدم می‌باشد که حدود ۷۲۰ میلیارد تومان ارزش دارد.

 

اکنون شما بگوئید امثال مقدم و مقدم‌ها به کارگران مدیونند و یا کارگران به آن‌ها

 

 

 

بورس‌نیوز، رسانه تخصصی بازارسرمایه در راستای شفافیت هرچه بیشتر و روشن‌شدن مسیر سرمایه‌گذاری سهامداران، آمادگی درج پاسخ افراد و نهاد‌های ذکر شده در مطلب را دارد.

 

اشتراک گذاری :
نظرات کاربران
اخبار مرتبط
چند سال ناکارآمدی و بی‌تدبیری دولت‌ها/ یک عمر فقر و فلاکت برای مردم
چهارشنبه‌های داغ: چرا ظریف، احمدی نژاد را معجزه هزاره سوم می نامد؟
چند سال ناکارآمدی و بی‌تدبیری دولت‌ها/ یک عمر فقر و فلاکت برای مردم
چهارشنبه‌های داغ: بانکداری اسلامی یا ... / چرا همیشه پای برخی خواص در میان است؟
"بانک ایران‌زمین"، نمونه‌ای از خروار مشکل در نظام بانکی
تصمیمات خلق الساعه و غیر کارشناسی دولت به جوجه‌های
چهارشنبه‌های داغ: بنیاد شهید تخم مرغ‌هایش را به قیمت تخم طلا با شما حساب می‌کند؟؛
تصمیمات خلق الساعه و غیر کارشناسی دولت به جوجه‌های "زماهان" هم رحم نکرد
آیا کارگزاری‌ها پول‌های غیرقانونی از حسابمان برداشت می‌کنند؟
چهارشنبه‌های داغ: به حساب‌هایتان نگاه کرده‌اید؟ نرخ بهره اعتبارتان چند درصد است؟
آیا کارگزاری‌ها پول‌های غیرقانونی از حسابمان برداشت می‌کنند؟
ارسال نظر
نظرات بینندگان
مهدی
Iran (Islamic Republic of)
جمعه ۰۵ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۷:۳۲
سلام
بنده به عنوان یکی از سهامدارانی که بیش از بیست سال در هفت تپه زندگی کرده و بیش از چهار سال سهامدار این شرکت می باشم که البته و متاسفانه فقط ثلثی از سرمایه به همراه انبوهی از ضرر و زیان حاصل سرمایه گذرای بنده بوده است،
بسیار سپاسگزارم از تحریریه حرفه ای این نشریه که تلاش نمودند تا این مسایل موشکافی شده و نهادهای ذیربط نیز بر خود تکلیف سنگینتری در خصوص ورود و رسیدگی به این وضعیت نابسامان احساس نمایند.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
شنبه ۰۶ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۳:۵۴
خلاصه همه شواهد ادله ومستندات حگایت از تخریب غارت نابودی ایران واسلام به شگل عمدی وکاملا جنایتکارانه هست
ناصر
Iran (Islamic Republic of)
دوشنبه ۰۸ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۹:۱۲
کاغذ پارس با سرمایه 100 میلیون دلار توسط غربی ها در دهه 40 تاسیس شد که معادل 530 میلیون دلار امروز است (با محسابه ی تورم دلار در آمریکا )
این شرکت امروز 29 میلیون دلار ارزش دارد. و حتی در اوج ارزش سال 99 که با دلار 25 هزاری 460 میلیون دلار ارزش بازار داشت هم نسبت به زمان شاه ارزش کمتری داشته . این به خوبی نشان میده که این شرکت کلا نابود شده و حرف های شما گربه بر مزار مرده است . حقیقت این است که سیاست مداران صنایع چوب و کاغذ داخلی را نمی خواهند برید ببینید از 30 شرکت بزرگ این صنعت چندتاشون دارند کار می کنند . تفکر دولت واردات چوب و کاغذ از چین در ازای نفت هست .
محسن داور
Iran (Islamic Republic of)
جمعه ۱۲ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۳:۱۸
بسمه تعالی باسلام و احترام وتحیات الهی به استحضارتان می رسانم پدربزرگم علی اکبرداور(علما اکبر. عدل)وقتی که توسط رضاخان مخلوع مکان زندگی خودوخانواده اش به انگلیسیهاوروسهالورفت درمیان آنهاخائنان وطن افرادی که آنها رامقدم نام می بردندوجودداشتندکه باپاچه خواری اجنویان به همراه رضاخان مخلوع کلیه اموال پدربزرگم راغارت کرده وحتی منزل مسکونی خانواده اکبرعدل(علی اکبر آور)را برای خودشان غصب کرده و بیچاره مادربزرگم ووپدروعمووعمه هایم سرگردان وآواره گشته وامروزگرفتارنفرین آن بی پناهان که خیر،خداوندتعالی پشت و پناه همه انسانهای اللخصوص مسلمان است,شده اندوبایدکه آن مستکبرین از بازمانده های اکبر برای آنان که روی خاکندطلب بخشش وآنهایی که زیرخاکندآمرزش اموات نهندکه تازه ذره ای ازآن گناهان نابخشودنی بخشیده بشودمشخص نمی شود بازهم چه در انتظارشان است. به امید روزها ی روشن وشبهای پرستاره روشن که باازبین رفتن پدربزرگم جایشان رابه تاریکی وظلمات دادندوغم وغصه رادر دل بازماندگانش گذاردند. یاحق
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ - ۲۰:۰۷
تحلیل خوب و صحیحی بود
ایضا اضافه کنید ،تجارت زیرزمینی آقای مقدم با برادر خانم های خود رضا عطاریان،مهدی عطاریان ،حسین عطاریان و شوهر خواهر خود آقای اجلی و همینطور ا مقدم مدیرعامل سابق پارس که پسر عموی ایشان است ،تجارتی که نه در صورت حساب‌های رسمی و بورسی جایی دارد نه هیچ جای دیگر ،و آن چیزی نیست جز فروش کاغذ لیوان که حجم آن گاه تا هزار تن در ماه می‌رسد، و تا الان هم ادامه دارد،به مثابه کوه یخی که فقط قله آن در گزارش ها انعکاس مییابد،تجارتی رانتی و باندی که قطعا در تعارض با اهداف شرکت کاغذ پارس با سهامداران حقیقی میباشد،بماند بدهی یورویی ایشان که یک کارخانه خمیر کاغذ سازی در فرانسه احداث کرده است
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
دوشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۹:۳۳
بخش خصوصی الان فقط فکر منافع شخصی است حتی اگر سود کند مجدد ضررده مطرح میکنند. روش چمدانی از جمله روشهایی است که سود میکنند ولی منتشر نمیکنند و کسی نمیفهمد