چند سال ناکارآمدی و بیتدبیری دولتها/ یک عمر فقر و فلاکت برای مردم
به گزارش بورس نیوز، شاید بد نباشد در بحبوحه انتخابات ریاستجمهوری، تاریخ معاصر را ورقی بزنیم تا ببنیم حضور و نحوه انتخاب یک رئیسجمهور، تا چه اندازه میتواند، چند دهه از آینده کشور را تحت تاثیر قرار دهد. ممکن است انتخابات ریاست جمهوری در ایران از دیدگاه بسیاری از مردم دارای ضعفهای ساختاری و بنیادی متعددی باشد، اما با نگاهی به عدم مشارکت یا انتخاب افرادی با زمینهها و باورهای غلط سیاسی، اقتصادی و بینالمللی در دورههای پیشین ریاستجمهوری، متوجه خواهیم شد که چگونه تبعات رای ناچیز یک فرد میتواند، شرایط چند دهه آتی کشور و نسلهای متعددی را به نابودی بکشد.
ما هم به خوبی میدانیم، بیش از چندین سال است که برخی از مردم ایران با ذهنیت انتخاب بین بد و بدتر در انتخابات شرکت میکنند، باور کنید ما نیز یقین داریم که کارنامه و سوابق تمام کاندیداهای مورد تائید شورای نگهبان در هر دوره، نکات تاریک فراوانی دارد، باور بفرمائید ما هم ایمان داریم که با قحطالرجال کنونی و حلقه محدود افراد در لایه قدرت (چه اصلاحطلب و چه اصولگرا)، نمیتوان امیدی آن چنان به بهبود کلی و آینده روشن داشت، بیتردید ما هم از روابط پشتپرده و بدهبستانهای سیاسی احزاب پرقدرت خبر داریم و میدانیم بارها و بارها با ورود به این بازیها، طعم پشیمانی را چشیدهاید. اما ایمان داریم که تبعات حاصل از برخی انتخابها، میتواند تاثیراتی بسیار فراتر از ۴ یا ۸ سال دوران ریاست جمهوری داشته باشد و ممکن است چند نسل را به ورطه نابودی یا خوشبختی ببرد.
بیشک قرار نیست ما هم بر مبنای وعده بنزین ۱۵۰۰ تومانی (در شرایطی که نیملیتر آب معدنی ۶.۰۰۰ تومان است)، یارانههای مبتنی بر پایه طلا، گوشت دریافتی درب منزلمان، بهبود رشد ۴ درصدی اقتصاد آن هم تنها با بهبود بهرهوری (البته بدون نیاز به تکنولوژی که آن هم متعلق به اروپا و آمریکا است)، فتح قلههایی بسیار بیشتر از قلههای فتح شده کنونی، زمینگیر کردن آمریکا با تغییر در عمق راهبردی، خوشباوری به اداره کشور صرفا بر پایه نصایح بزرگان دینی، پای صندوقهای رای برویم و بابت این همه سود و مزایای بسیار بدست آورده از یک رای رایگان، اشک شوق بریزیم.
حتی قرار نیست به خاطر وعدههای انتخاباتی جناب زاکانی حامله شویم و از بیمه رایگان مادران باردار استفاده کنیم، اما ورق زدن تاریخ و کمی تفکر و تامل در خصوص بحرانها و تبعاتی که عدم شرکت یا انتخابهای گذشته ما (چه رئیسجمهوران اصولگرا و چه اصلاحطلب) در شرایط اسفناک فعلی داشته، تلنگری کوچک در انتخابات ریاست جمهوری پیشرو است.
از آنجا که رسانه بورس نیوز، رسانهای با موضوعیت اقتصادی بوده و به هیچ عنوان گرایشات سیاسی را در تهیه گزارشات مدنظر قرار نمیدهد، گزارش حاضر را بر اساس حقایق و اظهارات موجود در وبسایتهای رسمی کشور و به دور از هرگونه جانبداریهای مغرضانه منتشر میکنیم.
آنچه که میبینیم را بازگو میکنیم و اگر شما عزیزان و مخاطبان، نظرات منطقی و متفاوتی دارید با جان و دل میپذیریم و آنها را بازنشر خواهیم کرد.
چهارشنبههای داغ این هفته و شاید هفتههای آتی را به نقش حکومت، دولت و برخی افراد در ویرانیهای صنعت بانکداری اختصاص دهیم. گزارش را با تاریخچهای از شرایط عجیب بانک مرکزی و صنعت بانکی در دوران ریاست جمهوری جناب احمدینژاد شروع میکنیم و در ادامه به ماهیت وجودی، فساد و ناترازی یکی دیگر از غدههای سرطانی صنعت بانکداری کشور یعنی بانک ایران زمین خواهیم پرداخت.
چرا معجزه هزاره سوم:
شاید بسیاری از شما خوانندگان عزیز گمان کنید که استفاده از اصطلاح معجزه هزار سوم به جناب احمدینژاد در میزگرد سیاسی آقای پزشکیان، اندکی آمیخته با کنایه و طنز بوده، اما لازم به ذکر است اصطلاح به کار برده شده توسط جناب ظریف، اقتباس شده از کتابی با همین عنوان و منتشر شده در سال ۱۳۸۵ است.
حیف است اکنون که به معرفی این کتاب پرداختهایم، گریزی کوتاه به برخی از محتویات این اثر فاخر و ماندگار نزنیم. شاید بتوانید قیاسی هر چند کوتاه از انتخابات ریاست جمهوری روزهای آتی با حال و هوای انتخابات سال ۱۳۸۴ و شعارهای فقرزدایی جناب احمدینژاد داشته باشید.
نحوه پیروزی در انتخابات سال ۱۳۸۴:
برخی پاراگرافهای این کتاب به قدری عجیب و شگفت انگیز است که هر خوانندهای را مقهور خود میسازد.
پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری:
پیروزی حق بر ناحق، پیروزی مستقل اندیشان بر غربگرایان بیادب (تنها چیزی که در این کشور مدام تکرار میشود تاریخ است)، پیروزی فاطمیون بر کفار و...
پاک، کارآمد، اعتدالگرا همچون محمود احمدینژاد:
شاید اگر قرار بود کاتبان زمان صدر اسلام، کتابی ۳۰۰ صفحهای را در خصوص معصومیت، پاکی، کارآمدی یکی از امامان معصوم بنویسند، حتما میبایست سری به این کتاب میزدند تا با جملهبندیهای قصار، وصفهای اساطیری و تاثیر گذار بیشتر آشنا شوند.
غرب ستیزی و سیاست خارجهای موفق:
احتمالا بسیاری از شما دوستان وضعیت سیاسی و بینالمللی در دوران جناب احمدینژاد را با جمله معروف "تحریمها و قطعنامهها، کاغذ پارهای بیش نیست" به یاد میآورید. همان کاغذپارههایی که سالهای سال است کمر مردم این مملکت را خم کرده و تبدیل به بزرگترین معضل کشور در ۱۵ سال اخیر شده است.
شاید در روزهای گذشته نیز به دفعات شعارهایی همسو با تفکر ایشان را شنیدهاید. جملاتی که حاکی از اتکا به توان داخلی بدون توجه به شرایط خارجی و تحریمها توسط برخی کاندیداهای ریاست جمهوری دارد.
اگر میبینید شرایط کشور و مردم آمریکا نیز در سالهای گذشته همواره در حال افول بوده، به دلیل سیلیهای محکمی است که با انتخاب شدن جناب احمدینژاد در ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ به صورت آنها نواختهایم.
و اما میثاق نامه و تعهدات ایشان:
آنقدر شعار و حرفهای قشنگ از مسئولین و افراد انقلابی در طول چندین سال گذشته شنیدهایم که دیگر شعاردونمان درآمده، ولی حیف است چند بندی از میثاقنامه جناب احمدینژاد نخوانیم چرا که با بخشی از آنها کار داریم.
شایستهسالاری (همچون انتخاب وزیران، معاونین و مشاورانی که نصفشان در زندان به سر میبرند)، کاردانی و کارآمدی (نظیر انتخاب وزرای کارآمد، رئیس بانک مرکزی کاردان، وزیر امور خارجه کارکشته و ...)، حفظ بیتالمال (از دست دادن صدها میلیارد دلار ذخایر فروش نفت در سالهای طلایی صادرات ایران)، جلوگیری از فساد و اشرافیگری (بعید میدانم کمتر کسی فسادهای مالی بسیار، پروندههای کلاه برداری و موسسات غیر مجاز مالی را فراموش کرده باشد)، تنها بخش از خدمات شایسته این بزرگمرد هزاره سوم به شمار میرود.
البته چند سال بعد، ظاهرا خانم رجبی نویسنده چنین کتاب اساطیری که حتی شاهنامه و رستم را نیز به چالش کشانده، از درگاه خداوند طلب مغفرت کرده بود. (بگذریم از آنکه احتمالا بابت فراهم کردن موجبات شادی بسیاری از خوانندگان، خداوند به ایشان در سطوح گناهشان تخفیف خواهد داد)
ضربهای که احمدینژاد، وزیر اقتصاد و رئیس بانک مرکزی ایشان به نظام بانکی و اعتماد مردم ایران زد، آمریکا و اسرائیل در طول تاریخ نزد:
متاسفانه و شوربختانه یکی از بزرگترین دستاوردهای رئیس جمهور زاهد و سادهزیست ما در دوران ریاست جمهوری خود، افزایش چشمگیر فساد و رواج ولنگاریهای مالی در کشور بود. گسترش چشمگیر فسادهای مالی، رونق دلالی و فعالیتهای غیرمولد، زدوبندها و رانتجوییهای متعدد موجب شد تا بر اساس اطلاعات موسسه شفافیت بینالمللی، رتبه ایران از لحاظ شفافیت مالی از رتبه ۸۸ در سال ۱۳۸۴ به رتبه ۱۴۴ در میان فاسدترین کشورهای جهان در سال ۱۳۹۱، از ۱۷۷ کشور مورد بررسی قرار گیرد.
بدترین بخش ماجرا، اعطای مجوزهای کیلویی بانکها و رشد قارچگونه موسسات مالی و اعتباری بدون مجوز در کشور بود که همچنان و پس از گذشت ۱۲ سال از پایان ریاست جمهوری معجزه هزاره سوم، زندگی مردم کشور را دستخوش فلاکت جدی کرده است.
بر اساس اطلاعات موجود در دوران ۸ ساله ریاست جمهوری جناب احمدینژاد بیش از ۷.۰۰۰ موسسه مالی و اعتباری و تعاونیهای بدون مجوز بانک مرکزی مشغول به کار بودند که بیش از ۳۰ درصد از کل نقدینگی کشور را به خود اختصاص دادند. (البته لازم به یادآوری است که برخی از این موسسات در زمان دولت خاتمی و با مجوزهای خجالتآور وزارت معدن پای به عرصه مالی کشور گذاشتند)
جناب دانش جعفری، کارشناس این روزهای میز گردهای اقتصادی کاندیدها را میشناسید؟
شاید باورتان نشود، جناب دانش جعفری که این روزها ایشان را در قامت کارشناس و ارزیاب برنامههای اقتصادی کاندیدهای ریاست جمهوری در میزگردهای تلویزیون میبینید یکی از اصلیترین افراد اقتصادی دولت احمدینژاد و وزیر اقتصاد در سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۷ بوده اند.
به عبارتی در حالی که ایشان نقشی بیبدیل در یکی از مفتضحترین و پرفسادترین دوران تاریخ کشور داشتهاند، امروز در نقش کارشناس علوم اقتصادی به بازخواست کاندیدهای ریاست جمهوری میپردازند.
ورود گرگ والاستریت و ارائه راهکارهایی فرازمینی:
تنها نکته مثبت آن روزها بروز و شکوفایی تعداد کثیری از مفاخر مالی و اقتصادی در ایران بود که نه تنها موجب ارتقاء وضعیت مالی کشور شدند بلکه موجب ورود سرمایههایی هنگفت و بهبود اوضاع اقتصادی کشورهایی همچون کانادا و ترکیه نیز شدند. (که البته مشابه آنها در تیمهای برخی از کاندیداهای ریاست جمهوری این روزها نیز کم نیست).
جناب بهمنی، مدیر کل بانک مرکزی در سالهای ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۲، به جز ثبت دستاوردهایی نظیر ۵ برابر شدن نرخ ارز، تجربه تورم ۴۰ درصدی، خروج ۲۲ میلیارد دلار ارز در ۱۸ ماه، سه برابر شدن نقدینگی کشور، اختلاس ۳.۰۰۰ میلیارد تومانی از یک بانک، رو شدن تخلفات بابک زنجانی و البته تحصیلاتی که باور کنید هیچ اطلاعاتی در مورد محل اخذ مدارک لیسانس، فوق لیسانس و دکترای ایشان در اینترنت موجود نیست، دستاوردی بزرگ در زمینه تجمیع موسسات غیر مجاز مالی و تاسیس بانکهای متعدد خلق کردند.
بانکهای ورشکسته امروز از کجا به وجود آمدند
آنطور که حمید تهرانفر، ناظر بانک مرکزی (به نقل از کتاب اقتصاد سیاسی صندوقهای قرضالحسنه و موسسات اعتباری) میگوید، با فعالیت و مجوزدهی گسترده به تعاونیهای اعتباری و تاسیس دهها موسسه اعتباری غیرمجاز، تا سال ۱۳۸۸ حدود ۳۰ درصد از نقدینگی کشور در اختیار این موسسات بود. به گفته وی، شرایط طوری بود که بانک مرکزی بهعنوان مقام ناظر پولی کشور که سیاستگذاری میکند، اگر تمام توان و قدرت خود را به کار میگرفت در بهترین حالت حداکثر ۷۰ درصد بازار نقدینگی کشور را در اختیار داشت. این ۳۰ درصد خارج از کنترل بانک مرکزی رقم خیلی بزرگی است و بهراحتی اعوجاج، آشفتگی و آنارشیسم پولی در کشور ایجاد میکرد.»
فعالیت غیرمجاز بیش از ۷.۰۰۰ واحد موسسات مالی و تعاونی به قدری خطرناک شده بود که سرانجام در سال ۸۸، آخرین سال دوره اول دولت احمدینژاد، دولت آییننامههای مربوط به صندوقهای قرضالحسنه را ابلاغ کرد.
در سال ۱۳۸۹، نوابغ شاغل در دولت احمدینژاد موفق شدند با روشی ابداعی و در نهایت ساده لوحی، مرزهای علوم مالی و بانکداری را جا به جا کنند.
بر اساس اعلام بانک مرکزی، قرار بر آن شد تا موسساتی که بتوانند ۷۵ میلیارد تومان نزد بانک سرمایه سپرده کنند به عنوان سرگروه ادغام انتخاب شوند. بقیه صندوقها و موسسهها در زیرمجموعه آنها قرار میگرفتند و پس از طی مراحلی، از سوی بانک مرکزی به آنها مجوز بانک داده شود.
ظهور بانکهای ورشکستهای که از دل همین موسسات غیر مجاز درآمدند
با این ترفند ۱۴ موسسه مبلغ ۷۵ میلیارد تومان را تامین کردند و در نتیجه اقدامات بانک مرکزی طی سالهای ۸۹ تا ۹۲ اتفاقاتی به شرح زیر انجام شد:
۱- با ادغام تعاونیهای اعتبار کارسازان آینده + پیشگامان کویر یزد و صندوق قرضالحسنه ریحانه گستر مشیز، موسسه مالی و اعتباری نور ایجاد شد.
۲- فرشتگان، فردوسی و هشت موسسه و صندوق دیگر نیز با هم ادغام شدند و موسسه آرمان را شکل دادند.
۳- موسسه مالی و اعتباری افضل در زیر مجموعه بانک دی -که متعلق به بنیاد شهید بود- قرار گرفت.
۴- صندوق قرضالحسنه قوامین که وابسته به نیروی انتظامی بود موظف شد موسسه اعتماد ایرانیان را که ۵۵۰ شعبه در سراسر کشور داشت (موسسه بازنشستگان نظامی) سروسامان بدهد و مشکل آن را حل کند و تبدیل به بانک قوامین شود.
۵- مولیالموحدین در زیر مجموعه بانک ایران زمین قرار گرفت.
۶- بانک تات هم که پیشنهادهایی برای انحلال آن وجود داشت، با صندوق قرضالحسنه صالحین و صندوق قرضالحسنه آتی ادغام شد. صندوق قرضالحسنه صالحین خود در حال جمع و جور کردن موسسه بهره گلستان بود و درنهایت همه اینها بانک آینده فعلی را شکل دادند.
۷- در نتیجه تلاشهای گسترده دولت، ۱۷ تعاونی فاقد مجوز از بانک مرکزی در ۶ موسسه در شرف تاسیس ادغام شدند. اعلام عدمهمکاری بانکها و موسسات با شرکت تعاونی اعتبار اسماء، تعاونی اعتبار معینالرضا مشهد، تعاونی اعتبار امین طلاب مشهد، تعاونی اعتبار وحدت سبز تنکابن، تعاونی اعتبار کارکنان بانک ملی قائمشهر و تعاونی اعتبار گنبد سبز نجفآباد بهعلت تخلفات متعدد و نداشتن مجوز. برخورد با «موسسه مالی و اعتباری فروغ بازار محمودآباد» در ۱۴ اسفند ۹۰، برخورد با موسسه اعتباری حافظ در ۳۰ آبان ۹۱، آغاز برخورد با صندوق جوانان از ۱۰ دیماه ۱۳۹۱ و در نهایت ادغام این صندوق در موسسه اعتباری کوثر در ۱۲ دیماه بهدلیل رد صلاحیت اعضای هیاتمدیره آن، انحلال موسسه اعتماد ایرانیان، برخورد با موسسه البرز ایرانیان در ۱۲ دی ۹۱، اعلام غیرقانونی بودن خرید و فروش امتیاز یا مجوز صندوقهای قرضالحسنه مقربین الرضا، سلیم توس، خیرالناصرین، روحالامین و رهگشای سبزوار در ۳۰ دیماه ۹۱ و... از دیگر اقدامات بانک مرکزی در سه سال پایانی دولت احمدینژاد بود.
تاریکترین دوره نظام بانکداری در ایران
در دوره احمدینژاد گروههای قدرت و ثروت، پشتسر هم بانک تأسیس میکردند و هر نهادی که میخواست به راحتی میتوانست بانکی جدید تأسیس کند. در دوره هشتساله این دولت اصولگرا، به جز بانک پاسارگاد که در شهریور ٨٤ مجوز رسمی از بانک مرکزی گرفت، ١٣ بانک مجوز تأسیس گرفتند. بانکهای سرمایه، سینا، شهر، گردشگری، حکمت ایرانیان، دی، انصار، سرمایه، ایرانزمین، قوامین (پیشتر به عنوان مؤسسه فعالیت میکرد)، خاورمیانه، آینده (از ادغام بانک تات و مؤسسههای صالحین و آتی تشکیل شد) و مهر اقتصاد (ابتدا به نام مؤسسه مهر و بعدها به عنوان مؤسسه بسیجیان شناخته میشد).
دو بانک دیگر هم در این دوره تا مرز گرفتن مجوز پیش رفتند، اما در گام آخر صدور مجوز، فعالیت آنها متوقف شد. بانک آریا منتسب به مهآفرید خسروی، متخلف سه هزار میلیاردی و بانک آرین از این جملهاند که اگر آنها هم مجوز میگرفتند شمار بانکهای این دوره به ١٥ بانک میرسید. در این دوره بانکداری چنان رونق گرفت که مؤسسات مالی و اعتباری بدون مجوز هم آمدند و کار به جایی رسید که شبکه بانکی در مهمترین وظیفه خود یعنی وامدهی و سپردهگیری، دنبالهروی آنها شده است.
شاید لازم باشد ما هم در آغوش ایشان بابت چنین فلاکتی که به بار آوردهاند، کمی گریه کنیم. البته اگر ما را نیز در آغوش بگیرند.
نام این بانکها برای شما آشنا نیست؟
بانک ایران زمین، سرمایه، آینده، دی، قوامین، انصار، مهر اقتصاد، حکمت
خبری از آنها دارید؟
میدانید سالانه چند صد هزار میلیارد تومان زیان میسازند؟
بله این بانکها همان بانکهایی هستند که در دولت معجزه هزاره سوم به وجود آمدند و همچنان تاوان اضافه برداشت، تورم و ناترازی آنها را مردم میدهند.
گزارش چهارشنبههای داغ را از دست ندهید ..