عدم مشارکت مردم با دولت، سنگ بزرگ پیش پای صعود پایدار بورس
سجاد بوربور، کارشناس بازار سرمایه در گفتگو با بورسنیوز مطرح کرد: از زمستان سال ۱۴۰۱ (که دلار به سقف ۶۳ هزار تومان رسید) بازارهای مسکن، ارز، سکهطلا، خودرو و بورس عملکرد قابل دفاعی در مقابل سود بانکی (اوراق) نداشتهاند. از اوایل سال ۱۴۰۲ شاهد سرد شدن پول بودیم یعنی اهالی اقتصاد ترجیح دادهاند پولهای خود را سپرده کنند پس منطقی است که در این شرایط بازارها نوسان خاصی نکنند.
بوربور یادآور شد: دلار مهمترین درایور بازار سرمایه است و مهمترین دلیل رشد بازار سرمایه در سالهای گذشته رشد بالای دلار بوده است. همچنین نرخ بهره به میزانی بالا نبود که سبب جذابیت سرمایه گذاری در بانکها شود. از زمستان ۱۴۰۱ و ابتدای ۱۴۰۲ دیدیم که سود بانکی یا سود اوراق گزینه بهتری نسبت به سایر بازارها بود که این مسئله بیانگر عدم ورود سرمایه به بازارها است.پ
وی بیان کرد: جهت خروج بورس از وضعیت نابسامان، ابتدا باید دید که چه پارامترهایی این وضعیت را برای بورس به وجود آوردهاند. فاصله جدی دلار نیما با دلار آزاد، افزایش نرخ بهره، تصمیمات یک شبه دولتمردان و ریزشهای پیاپی بورس در سال ۱۳۹۹، شرایط اسفناکی را برای بازار به وجود آوردند؛ بگذریم که در ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۲ ابلاغیهای برای نرخ خوراک منتشر شد و عدهای که دسترسی به رانت داشتند، سریعتر اقدام به خروج سرمایه کردند و بازار از این بابت ناامید شد. همچنین ابلاغیه پالایشگاهها برای بنزین اکتان پایین بار دیگر بازار را بیش از پیش ناامید ساخت.
آیا به سمت بهبود شرایط بورس و حذف این پارامترهای منفی خواهیم رفت؟
بوربور اشاره کرد: برخی وعدهها از جانب وزیر اقتصاد به گوش رسیده، اما واقعیت این است که اهالی بازار بسیار هوشمندانه به بازار نگاه میکنند و میدانند که اگر وعدههای آقای همتی بخواهد عملیاتی شود بدون اصلاح سیاستهای خارجی اتفاق نخواهد افتاد. کنترل تورم، اصلاح ارزآوری و جبران کسریها، کاهش ناترازی و ... بدون مراودات جهانی میسر نخواهد شد؛ بنابراین اولین پارامتر اثرگذار بر رشد پایدار بورس اصلاح سیاستهای خارجی است.
وی ادامه داد: همچنین دولت سرمایه اجتماعی خود را از دست داده است و بدون وجود سرمایه اجتماعی جراحی اقتصادی صورت نخواهد گرفت. اصلاح ناترازی بنزین، گاز، برق، مسکن و خودرو نیازمند مشارکت مردم است، اما مردم دیگر با دولت در تعامل و مشارکت نیستند؛ بنابراین تا زمان اصلاح دو پارامتر مهم سیاست خارجه و سرمایه اجتماعی، وزیر اقتصاد یا هر دولتمرد دیگری کاری از پیش نخواهد برد. زمانی که از این دو منظر تغییری ایجاد شود، فعالان بازار سرمایه باور خواهند کرد که شرایط بورس بهبود خواهد یافت.
آیا شرکتهای کوچک میتوانند محرک رشد بازار باشند؟
کارشناس بازار سرمایه اظهار کرد: طی مدت اخیر شرکتهای کوچک رشد کرده، چراکه شرکتهای کوچک پس از افتهای بسیار به قیمتهای جذابی رسیده بودند، اما این وضعیت ادامه دار نخواهد بود. بدون پارمترهایی همچون کاهش نرخ بهره، نزدیک شدن دلار نیما به بازار آزاد، خوشبینیهای سیاسی و ... و بدون بهبود پایدار این عوامل، نمیتوان به تداوم این صعود امیدوار بود.
وی افزود: ما از آغاز سال ۱۴۰۳ هر اتفاق بد محتملی را تجربه کردیم. شرکتهای کوچک که در رشد و افت بورس بیش از شاخص کل رشد و افت میکردند چسبندگی پیدا کرده و به هسته سخت خود رسیده بودند. زمانی که خبرهایی منفی همچون ترور اسماعیل هنیه در ایران، جنگ اسرائیل با لبنان و... سبب افت این شرکتها نمیشود، به این معناست که یک کف فاندامنتالی را برای خود بستهاند و به همین دلیل به سرمایه گذاران امید میدهند. سهام کوچک با نگاه به رشد دلار نیمایی و کاهش نرخ بهره با تحقق وعدههای وزیر اقتصاد و همچنین در ابهام بودن شرایط جنگی رشد کردند.
پیش بینی روند بازار در نیمه دوم سال
بوربور مطرح کرد: در نیمه اول سال دلار رشد چندانی نداشت؛ چراکه مصرف ارزی کشور در نیمه اول سال مصرف کمتری نسبت به نیمه دوم است و انتخابات امریکا را در پیش داریم که چندماه قبل از آن سرمایهگذاران محافظه کار میشوند. رقم ۶۱ تا ۶۲ هزارتومان برای ارزش ذاتی دلار رقم معقولی است (با توجه به رشد نقدینگی و رشد اقتصادی متصور شده) و در حال حاضر قیمت دلار در بازار آزاد به ارزش ذاتی خود نزدیک است و به همین دلیل تغییر چندانی نمیکند. از سالهای بسیار دور تا به حال، همیشه قیمت دلار زیر ارزش بوده، اما از زمستان سال ۱۴۰۱ تا به حال قیمت دلار بالای ارزش قرار گرفته و به همین دلیل با وجود اتفاقات سیاسی و نظامی مختلف قیمت ارز در همین حدود حفظ شده است.
کارشناس بازار سرمایه گفت: پیش بینی میشود تا پایان سال درصورت تداوم فضای خاکستری، ارزش دلار حدود ۶۲ هزار تومان باقی بماند، اما قیمت میتواند خود را به حدود ۷۰ هزار تومان نیز برساند. دلار نیمایی به طور میانگین ۲۵ تا ۳۰ درصد کمتر از دلار بازار آزاد نرخ میخورد و این سیگنال را القا میکند که دلار نیما میتواند به نرخ ۵۲ تا ۵۴ هزار تومان نیز برسد که میانگین کل سال آن برای بورس حدود ۴۸ هزار تومان میشود. نرخ ۴۸ هزار تومانی دلار نیما نیز به تنهایی نمیتواند شرکتهای کامادیتی محور را ارزنده سازد و صرفا آنها را در تعادل نگه خواهد داشت.
وی افزود: ارز به شکلی رشد نخواهد کرد که بازار را با صعود چشمگیر مواجه سازد و یک عامل کمرنگ برای بورس در سال جاری است. پررنگترین عوامل رشد بازار، بازگشت سرمایه اجتماعی و اصلاح روابط خارجه و نرخ بهره هستند که نسبت به متغیرهایی که پیش از این برای بورس مهم بودند، از اهمیت بیشتری برخوردارند.
بوربور یادآور شد: در همه جهان در شرایط هیجانی به بورس کمک میشود. زمان مناسب برای تعدیل دامنه نوسان، قبل از ترور اسماعیل هنیه بود و این محدودیت پس از ریزش سنگین نمیتوانست کمک کننده باشد. بدترین تصمیم میتوانست محدودیت دامنه نوسان پس از ریزش و همچنین تداوم آن باشد که حتی از حرکت صعودی محتمل برای بازار جلوگیری کرد. از لحظه ریزش بورس خوشبینیهایی شکل گرفت که میتوانست رشد بورس را افزایش دهد، اما به این شکل از آن جلوگیری شد.
وی خاطرنشان کرد: دامنه نوسان یک ابزار کنترلی است که به رشد پایدار بازار مربوط نمیشود. رشد پایدار بازار سرمایه نیازمند پایدارشدن بهبود متغیرهای اساسی است. حتی اگر دامنه نوسان را آزاد کنیم باز هم در رشد یا افت پایدار بورس نقش آفرینی نخواهد کرد. اگر میخواهیم بورس خوبی داشته باشیم باید به جای معلولها به علتها بپردازیم. دامنه نوسان و حتی افت یا رشد بورس معلول اتفاقات دیگری هستند و باید به علتهای اصلی پرداخته شود.