دولت، شریک منفعت طلب سهامداران بازار سرمایه
هومن عمیدی، کارشناس ارشد بازار سرمایه در گفتگو با بورسنیوز اشاره کرد: رئیس سازمان بورس باید وضعیت مدیریت پیشین یعنی مدیریت آقای عشقی را آسیب شناسی کند تا مواردی که در مدیریت پیشین انجام شده در این دوره تکرار نشود. بازار سرمایه ما به عنوان ویترین اقتصاد کشور در تمام نقاط دنیا درحال رصد شدن است و قفل شدن بازار در صفهای فروش سنگین به ضعف کشور ما نسبت داده میشود؛ این موضوع به عدم مدیریت مناسب سازمان بورس در مقطع فعلی برمیگردد.
وی یادآور شد: این تصمیم گرفته شد که دامنه نوسان برای حدود چند روز محدود و فشار فروش کنترل شود تا شرایط بررسی و سپس تصمیم گیریها اتخاذ گردند، اما محدودیت دامنه نوسان برای اصلاح امور کفایت نمیکند و بازار به ورود جریان نقدینگی نیاز دارد تا فروشندگانی که به هر دلیلی قصد خروج دارند را از بازار سرمایه خارج کند.
عمیدی مطرح کرد: تمام ارکان اقتصادی کشور از حمایت بازار سرمایه صحبت میکنند، اما نشانه آن را در عمل نمیبینیم. خروج بازار از صف فروش صرفا با تغییر دامنه نوسان غیر ممکن است و برنامهها باید عملیاتی شوند. متاسفانه نقدینگی که قدرت ایجاد تعادل در بازار را داشته باشد وجود ندارد و اگر هم وجود داشته باشد به دلیل سو مدیریت استفاده نمیشود.
کارشناس ارشد بازار سرمایه گفت: ممکن است تنش نظامی ایجاد شده، ماهها طول بکشد؛ بنابراین باید راهکار عملیاتی جهت خروج بازار از شرایط منفی ارائه شود. کشورهای دیگری نیز در این مرحله درگیر جنگ هستند، اما شاخص بورس این کشورها مثبت و بازار آنها از این فضا خارج شده است. شبکههای متفاوت دنیا در حال تحلیل تاثیرات این درگیری در وضعیت اقتصادی ما هستند که مثال اول آنها سقوط بازار سرمایه و بورس است.
وی افزود: ایجاد تفاوت و ابراز شرایط مناسب در کشور، نیازمند توقف سیاست گذاری فعلی است. در حال حاضر بازار بدون نقدشوندگی رها شده و جریانهای پول به سمت صندوقهای طلا میروند که این امر، بیانگر وجود بحران در مسائل کشور خواهد بود. اگر در حقیقت بحرانی وجود دارد، میتوان بازار سرمایه را تعطیل کرد، اما اگر شرایط قابل کنترل است، شاهد سومدیریت هستیم.
ضعف مدیریت مسئولان مارکت بازار را به ۱۴۰ میلیارد دلار رسانده است
عمیدی ادامه داد: کلیت بازار سرمایه در قیمتها ارزنده است. باید برای بازار یک محدوده کف قیمتی تعیین و از کاهش قیمتها از این محدوده جلوگیری شود. باید از منابع مالی مجموعههایی که سهامداران عمده شرکتها هستند به نفع سهامداران استفاده شود. با مرور قیمتها از سال ۱۳۹۹ تا به امروز، میتوان میزان ریزش صنایع متفاوت و بازارهای موازی را مقایسه کرد؛ بنابراین ضعف مدیریت مسئولان مارکت بازار را به ۱۴۰ میلیارد دلار رسانده است. باید یک جریان نقدینگی مناسب و قوی بازار را از رکود خارج کند. با جلوگیری از ورود سهامدار جدید و رعایت صرف ریسک همه سهامداران بازار در صف خرید قفل میشود و قیمتها پس از دستیابی به سطوح ارزندگی خود متعادل خواهند شد، اما رها کردن بازار زیر قیمت در صف فروش، هدایت نکردن جریان نقدینگی به بازار و صرفا تغییر دامنه نوسان، نشانی از مدیریت صحیح ندارد.
وی بیان کرد: نقدینگی صندوقهای تثبیت و صندوق توسعه و سایر حقوقیها باید وارد بازار شود. سرمایههایی که بر اساس صحبتها مصوب شده به بازار تزریق شود، از کدام مجاری و چه زمانی تزریق خواهند شد؟ آقای صیدی در این مدت فرصت داشته تا در این خصوص برنامه ریزی کند. وضعیت قفل شدن بازار سرمایه در صف فروش، زیبنده اقتصاد کشور نیست، اگر سیاست گذاران برنامه ریزی کرده و اعتقاد دارند که ما در موضع قدرتیم و شرایط تحت کنترل است، نباید روزانه شاهد صف فروش شدن بازار سرمایه باشیم تا این موضوع خوراک خبری رسانههای معاند و بیانگر شرایط نامساعد اقتصاد کشور باشد.
عمیدی افزود: آقای صیدی باید هرچه سریعتر جهت تغییر رویه اقدام کند، چراکه نقدشوندگی بازار شدیدا زیر سوال رفته و گزارشات شش ماهه شرکتها نیز عملا بی اثر میشوند؛ پاسخگوی این فرصت سوزی و افت سرمایه مردم در بازار سرمایه مشخص نیست.
حمایت مستقیم و عملیاتی دولت باید در قیمت و تابلوی سهام دیده شود
وی اشاره کرد: شرکتها ارزنده هستند، سطوح قیمتی مناسبی دارند و اصلاح قیمتی سنگینی را پشت سر گذاشتهاند، همچنین سهام شناور خاصی در بازار وجود ندارد؛ بنابراین بازار نیازمند تقویت و جذب نقدینگی مناسب است که این اقدام باید توسط دولت انجام شود. دولت به عنوان شریک سهامداران در شرکتهای بازار سرمایه هر رفتار منفعت طلبانهای را در قبال این شرکتها انجام داده است، هر زمان که نیاز داشته در سود شرکتها دست درازی کرده، حقوقیها را به خط کرده تا سهام بفروشند، اوراق خریداری کنند و نقدینگی را به دولت تزریق کنند. اگر این اقدامات منفعت جویانه تداوم یابد، سهامداران دیگر حاضر به شراکت نخواهند بود. در حال حاضر افت بازار سرمایه به یک سوژه منفی تبدیل شده و ارزش بازار سرمایه به کمترین سطوح دلاری خود رسیده است که این ارقام، آمار خوبی برای تیم اقتصادی و مدیریت جدید و حتی آقای همتی که مدعی حمایت از بازار سرمایه است، نخواهد بود. مسئولان به جای تشویق سرمایه گذارن به سرمایه گذاری در بازار سرمایه، در حال هدایت آنها به سایر بازارهای موازی هستند که از سوی دیگر هزینهای نیز باید برای کنترل این بازارها صرف شود؛ بنابراین منطقیتر است که بازار سرمایه از وضعیت وخیم ایجاده شده توسط دولت پیشین که در دولت فعلی نیز تداوم یافته، خارج شود. حمایت مستقیم و عملیاتی دولت باید در قیمت و تابلوی سهام دیده شود؛ تاریخ مصرف سخنرانی و وعده دادنها تمام شده و از این پس نیازمند اقدامات عملیاتی هستیم، در غیر این صورت این وضعیت نیز ادامه رویکرد آقای عشقی تلقی خواهد شد.
عمیدی اظهار کرد: برای مثال حمایت بازار از طریق صندوق توسعه وعدهای است که باید در عمل نمایان شود. نحوه اردر گذاری در این صندوقها کاملا اشتباه و قوانین معاملاتی آنها نیازمند اصلاح است. این نحوه خرید در بلندمدت سبب آسیب به بازار خواهد شد. همچنین خریداری سهام شاخص ساز بازار مورد سوال است و این سرمایه باید به تمام شرکتهای بازار اختصاص داده شود. اگر آقای صیدی از ورود این سرمایه مطمئن نبود نباید درخصوص آن صحبت میکرد؛ جملاتی مانند توافق کردیم یا قول گرفتیم، سالهاست که شنیده میشوند و امروز نیازمند تماشای اثر آنها بر تابلوی معاملات و اصلاح نحوه اردرگذاریها هستیم.
وی افزود: نقدهای بسیاری بر نحوه معاملات و خرید و فروش صندوقهای تثبیت و توسعه وجود دارد. همچنین صرف ریسک باید رعایت شود و نباید اجازه داده شود هرکسی بتواند با هر قیمتی سهم خریداری کند؛ بنابراین بازار پس از مثبت خوردن دوباره به تعادل رسیده و دچار ریزش خواهد شد که توسط عرضه در روند مثبت و خرید نامناسب در روند منفی، عمق اصلاح افزایش یافته و عمر رشد نیز کوتاه میشود. کارشناسان بارها این نقدها را به سیستم وارد کردهاند، اما پاسخگویی وجود ندارد. زمان همواره در کمیتهها، جلسات، آییننامهها و دستورالعملها در حال اتلاف است. پس از سه سال پیاپی ریزش بازار، زمان خروج از حالت تئوریک و اقدامات عملیاتی فرا رسیده است. گفتاردرمانی شیوهای است که آقای عشقی نیز آن را دنبال میکرد!
نمیتوان بانک مرکزی را همراستای تفکرات اقتصادی دولت چهاردهم شناخت
کارشناس ارشد بازار سرمایه گفت: نمیتوان از یک سو با نظام ارز چندنرخی مخالفت کرد، اما از سوی دیگر رئیس بانک مرکزی اعلام کند که اجازه افزایش نرخ نیمایی را نخواهد داد. در شش ماه اول سال، نرخ دلار نیما ۱۵ درصد رشد کرده است که اگر در این شش ماه تورم مصرف کننده و رشد دلار آزاد محاسبه شود، شرایط رشد دلار نیمایی وضعیت خوبی را نداشته و نویدبخش نزدیک شدن به دلار آزاد نیست. فاصله دلار نیما با دلار آزاد تا مدتها به اندازه منطقی نخواهد رسید؛ بنابراین این وعدهها چیزی به غیر از شعار نیست. آقای همتی و تیم وزارت بازرگانی و صمت درخصوص کاهش دلار نیما و تبدیل آن به یک مشوق برای صادرات وعده میدهند و از سوی دیگر آقای فرزین نرخ بهره ۳۳ درصدی را ایجاد کرده و از رشد دلار نیما نیز جلوگیری میکند که بیانگر یک تناقض واضح است.
وی ادامه داد: تا زمانی که سیستم بهره کشور مشکل دارد و نرخ بهره در تامین مالی سکوها به ۴۵ درصد رسیده، انتظار تولید و سرمایه گذاری در بازار سرمایه توجیه نخواهد داشت. سیاست نرخ بهره اشتباه در حال حاضر لطمهای جبران ناپذیر را به اقتصاد کشور وارد خواهد کرد.
عمیدی خاطرنشان کرد: در این سیستم نرخ دلار آزاد، سکه و نرخ بهره کنترل نشده، بازار سرمایه ریزش یافته و تورم ایجاد شده است؛ بنابراین سیاستهای پولی که بانک مرکزی متولی آن بوده در هیچ بخشی نتیجه نداشته، اما باز هم به تکرار مجدد اشتباه، اصرار میورزد و باید از تداوم این اقدامات جلوگیری شود. نمیتوان بانک مرکزی را همراستای تفکرات اقتصادی دولت چهاردهم شناخت. فلسفه و نگاه آقای فرزین به دولت پیشین مربوط و با دولت فعلی در تضاد و مغایرت است. در این دوگانگی شرایط اصلاح نخواهد شد. وعدهها درخصوص حمایت از بازار سرمایه و حذف دلار نیما با سیاستهای بانک مرکزی در تضاد کامل است و بنابراین اصلاحات دولت باید از بانک مرکزی آغاز شود.