بورس‌نیوز(بورس‌خبر)، قدیمی ترین پایگاه خبری بازار سرمایه ایران

      
يکشنبه ۰۹ دی ۱۴۰۳ - ۱۱:۵۳
وقتی نظرات شخصی جای واقعیتهای علمی را می‌گیرد؛

جای خالی علم و تخصص در بازار سرمایه ایران

جای خالی علم و تخصص در بازار سرمایه ایران
در سال‌های اخیر فضای تحلیل و تحلیلگری بازار‌های مالی در ایران یک آشفتگی کامل و یک وضعیا عجیب و غیرعادی را تجربه کرده است. انبوهی از تحلیلگران و سبدگردانان رسمی و غیررسمی، قانونی و غیرقانونی در فضای واقعی و مجازی کشور ظهور کرده اند.
کد خبر : ۲۸۸۶۷۶

بورس‌نیوز:

 در سال‌های اخیر فضای تحلیل و تحلیلگری بازار‌های مالی در ایران یک آشفتگی کامل و یک وضعیا عجیب و غیرعادی را تجربه کرده است. انبوهی از تحلیلگران و سبدگردانان رسمی و غیررسمی، قانونی و غیرقانونی در فضای واقعی و مجازی کشور ظهور کرده اند. اما نقطه مشترک اکثریت این افراد برخوردار نبودن از سواد علمی کافی و غیرعلمی بودن تحلیل‌های ارائه شده توسط آنها بود. اتفاقی که حتی در نهاد‌های بزرگ مالی مانند کارگزاری‌ها و سبدگردانی‌ها هم باعث رخداد عجیب و زیان عده‌ای از سرمایه گذاران شد. 


چرا می‌گوییم غیرعلمی؟ 


هر تحلیلی باید بر اساس یک سری فکت‌های دقیق علمی ارائه شود، این علم می‌تواند شامل علوم مالی و روش‌های ارزشگذاری، مباحث سیاست پولی و اقتصاد کلان، روش‌های محاسبه سود آتی و یا تحلیل تکنیکال باشد. در زمینه مدیریت دارایی نیز این مباحث بسیار گسترده‌تر و پیچیده‌تر خواهد شد، مباحثی مانند مدیریت ریسک و بازده، تدوری‌های فریدمن و مارکویتز و ... از جمله مباحث بسیار مهم در این زمینه هستند. ولی وقتی به تحلیل‌های ارائه شده نگاه میکنیم، حتی در بولتن‌های بسیاری از کارگزاری‌ها چندان خبری از این مباحث نیست و صرفا بر اساس یک سری مسائل بسیار ساده و مبتدیانه تحلیل‌هایی ارائه شده است. 
این روش ارائه تحلیل برای افراد تازه وارد و ناآشنا به بازار به منزله یک سم بسیار مهلک و کشنده خواهد بود، چرا که افراد خیال می‌کنند بازار و تحلیل آن به همین سادگی ممکن است، از یک سو با آسانگیری تحلیل دچار ضرر و زیان می‌شوند، از سوی دیگر با تحلیل ارائه شده، از آنجا که در آن هیچ یک از مسائل مدیریت سرمایه رعایت نشده است درگیر زیان خواهند شد. 
اما نکته مهم فقط تحلیل‌های فضای مجازی نیست و این ضعف در همه سطوح مدیریت نهاد‌های وابسته به بازار سرمایه نیز مشهود است. 

خبرگی! اصطلاحی برای توجیه تصمیمات غیرعلمی 


در بسیاری از موارد وقتی پای تحلیل و تصمیم گیری وسط می‌آید، مدیران دارایی، تحلیلگر‌های فضای مجازی، مدیران نهاد‌ها و ... نظر شخصی خود را به عنوان تحلیل ارائه می‌کنند و وقتی دلیل آن از این افراد سوال می‌شود، پاسخی عجیب شنیده می‌شود: من سال‌ها تجربه دارم و براساس خبرگی این را می‌گویم! البته این مدل تصمیم گیری و تحلیل مختص بازار سرمایه نیست و در همه سطوح مدیریتی می‌توان موارد مشابهی را مشاهده کرد، ولی در بازار سرمایه تعدد این گونه تحلیل‌ها و تصمیمات بسیار بیشتر است. 
در اینکه تجربه یک امر بسیار مهم است هیچ شکی نیست. یکی از ستون‌های اصلی ماندگاری و کسب سود در بازار سرمایه قطعا تجربه است. اما تجربه‌ای که افراد با علم و دانش کافی کسب می‌کنند، با تجربه‌ای که افراد بدون آن کسب می‌کنند، تفاوت از زمین تا آسمان دارد. وقتی تجارب با واقعیت‌های علمی همراه می‌شود تحلیل عمق بیشتری پیدا میکند. ولی وقتی سواد ناکافی با تجربه مخلوط شود در بسیاری از اوقات باعث به وجود آمدن همان اصطلاح خبرگی خواهد شد. یعنی شخص صرفا نظر شخصی خود را به عنوان یک تحلیل ارائه می‌کند. 
در سایر ساختار‌ها مانند نظام مهندسی استاندارد‌هایی مشخص شده است تا از این به اصطلاح خبرگی در تصمیم گیری‌ها جلوگیری شود. یعنی تصمیم گیرنده باید حداقل استاندارد‌هایی را برای جلوگیری از بروز خطا و فاجعه رعایت کند. اما در بازار مالی چنین امکانی وجود ندارد و نمیتوان برای همه یک استاندارد مشخص کرد، اما نبود استاندارد مشخص به معنی مجوز برای ارائه تحلیل و مدیریت غیرصحیح نیست. 


جای خالی تکنولوژی روز


این روز‌ها هوش مصنوعی نقل تمام محافل علمی و دوستانه و خانوادگی است. از کنار سفره شب یلدا تا انجمن علمی دانشگاه نام هوش مصنوعی می‌درخشد. به جز هوش مصنوعی هم روش‌های آماری و اقتصادسنجی بسیاری مانند شبکه عصبی و الگوریتم‌های ژنتیک و تا روش‌های شبیه سازی بوت استرپینگ و مونته کارلو در روش‌های علمی وجود دارد که با استفاده از زبان‌های برنامه نویسی مانند پایتون و R و نرم افزار‌هایی مانند Eviews در دسترس هستند. اما سهم افراد و شرکت‌ها و کارگزاری‌ها و سبدگردانی‌ها از همه اینها زیر ۱۰ درصد است. 
دقت کنید که مسائل گفته شده با الگوریتم‌ها کاملا متفاوت هستند و الگوریتم صرفا یک روند معاملاتی است و در آن خبری از مسائل گفته شده نیست. اکنون تنها تعداد محدودی از نهاد‌ها آن هم به میزان اندک از این روش‌های مدرن بهره می‌برند و هنوز بسیاری از افراد و نهاد‌ها به دنبال اخبار رانتی برای بازار و خرید‌ها می‌گردند. رانتی که عملا مانند یک سکه انداختن است و در نهاد‌ها می‌تواند باعث زیان افراد بسیاری شود. تا زمانی که گفتمان تخصصی و علمی در این بازار شکل نگیرد و همگام با تکنولوژی روز پیش نرود، این بازار به بلوغ کافی نخواهد رسید و نتیجه بازار نابالغ هم این است که شاهد نوسانات غیرمنطقی و سفته بازی و ... در بازار خواهیم بود. 


جای خالی یک مدیر دارایی متخصص 


از دیگر نکاتی که در صورت تشکیل گفتمان علم محور در حوزه مالی ایجاد می‌شود، تخصصی شدن بخش‌های مختلف و در نتیجه افزایش راندمان است. اساسا شاید در نگاه اولیه یک تحلیلگر بنیادی سهام با یک تحلیلگر اقتصاد خرد و کلان و نهایتا یک سبدگردان بسیار شبیه به هم کار کنند، اما نهایتا هر کدام از این حوزه‌ها تخصص جداگانه‌ای هستند. اگر چه یک تحلیلگر باید اقتصاد بلد باشد و یک اقتصاددان باید بتواند تحلیل کند و یک سبدگردان و مدیر دارایی باید به تحلیل آشنا باشد، ولی نهایتا اگر بخواهیم تخصصی نگاه کنیم، هرکدام از این افراد وظایف جداگانه‌ای دارند. 
یک تحلیلگر بنیادی باید با انواع روش‌های ارزشگذاری آشنا باشد و بتواند این امر را انجام دهد که این امر بسیار کار زمان بر و پیچیده‌ای است و حتی آموزش ان نیز به طور کامل زمانگیر خواهد بود. در مقابل، اما یک تحلیلگر اقتصادی باید بتواند سیاست‌های پولی و روند‌های کلان اقتصادی را تحلیل کند و آینده مالی و پولی و اقتصادی را در ایران و حتی در ابعاد جهانی تحلیل کند. نهایتا نقشی که به کلی فراموشی سپرده شده و به آن به دید تخصصی توجه نمی‌شود، مدیر دارایی و سبدگردان است. این فرد داده‌های ۲ شخص قبلی را جمع کرده و بر اساس مدیریت ریسک سبد سرمایه گذاری را تشکیل می‌دهد. 
بخشی که به طور کلی در هیچ کجا از آن یاد نمی‌شود، یا بسیار ساده انگارانه به آن نگاه می‌شود، بخش مدیر دارایی است. یک تحلیل و یک سبد سرمایه گذاری هر چقدر هم با تحلیل درست خریداری شده باشد، اگر نسبت دارایی‌ها و نسبت تخصیص سرمایه‌ها در ان رعایت نشده باشد با ماکسیمم بازدهی نخواهد رسید. مشکلی که بسیاری از صندوق‌های سرمایه گذاری فعال در بورس نیز با آن سر و کله میزنند. صندوقی با دارایی‌های بسیار خوب و بازدهی کمتر از شاخص و یا ریزش شدید در زمان افت شاخص، مقصری ندارد جز ضعف در سبدگردانی و مدیریت دارایی. 
مدیریت دارایی بر اساس تدوری مارکویتز و فریدمن، آشنایی با روش‌های اماری و شبیه سازی‌های علمی (از بوت استرپینگ تا شبکه عصبی)، آشنایی با فاکتور‌های ریسک (از واریانس تا ریسک فاکتور) و ... همگی از مسائلی است که یک مدیر دارایی باید به آن واقف باشد. اما متاسفانه این مسائل به طور کلی فراموش شده و رعایت نمی‌شود. 


اما جمع بندی...


۱- فعالان بازار، از اشخاص حقیقی تا نهاد‌های آن باید برای افزایش بهره وری و بازدهی و بالغ شدن آن به سمت تخصص حرکت کنند. تخصص گرایی در هر رشته و زمینه‌ای از جمله بازار باعث رشد خواهد شد. 
۲-برای توسعه و رشد بازار و همگام شدن با تحولات جهانی، باید تکنولوژی‌های جدید از هوش مصنوعی تا اقتصاد توکنی و رمزارزی وارد حوزه بازار شوند. وگرنه عقب ماندگی در این حوزه، مانند سایر حوزه‌ها جبران ناپذیر خواهد بود و یا جبران آن بسیار سخت و زمانبر خواهد شد. 
۳- تشکیل گفتمان علمی و تخصصی تحلیلگر کاربلد را از نابلد جدا خواهد کرد و تشخیص سره را از ناسره آسان‌تر خواهد کرد. 
۴- مدیران اقتصادی در بسیار از تریبون‌ها صحبت از تخصص گرایی در تمام صنایع و ارگان‌ها می‌کنند، صنعت مالی نیز جدا از سایر صنایع نیست و تخصصی شدن این صنعت نیز باید در دستور کار قرار بگیرد.

پایان مطلب 

 

فرید عباسی کارشناس بازار سرمایه

 

اشتراک گذاری :
اخبار مرتبط
سهم ۱۷ درصدی “ میدکو ” از تولید فولاد کشور
علیرضا ابراهیمی، شرکت مادر تخصصی توسعه معادن و صنایع معدنی خاورمیانه؛
سهم ۱۷ درصدی “ میدکو ” از تولید فولاد کشور
روزهای پررونق در بازارهای جدید فرابورس
رشدی ۳۸ درصدی فرابورس در هفته گذشته
روزهای پررونق در بازارهای جدید فرابورس
شهریار پرویزی، مدیرعامل شرکت دانش بنیان پویانیرو؛
"بپویا" صادرکننده نمونه استان و کشور در سال‌های متولی
ارسال نظر