تأثیر سودآوری بانکها بر بازار سرمایه
به گزارش بورسنیوز؛ ترازنامه یک بانک تجاری به طور کلی از دو بخش اصلی تشکیل میشود: ۱- داراییها (سمت راست ترازنامه): اصلیترین قلم داراییهای بانک، وامها و تسهیلات اعطاشده است. این بخش به عنوان منبع اصلی درآمد بانکها شناخته میشود، زیرا بانکها از محل اعطای وامها بهره دریافت میکنند. ۲- بدهیها (سمت چپ ترازنامه): اصلیترین قلم بدهیهای بانک، سپردههای مردم نزد بانک است. بانکها برای نگهداری این سپردهها به مشتریان بهره پرداخت میکنند.
چگونگی انتفاع بانکها از ترازنامه:
– بانک از سمت راست (وامها) درآمد بهرهای کسب میکند.
– از سمت چپ (سپردهها) هزینه بهرهای پرداخت میکند.
– تفاوت بین نرخ بهره وامها و سپردهها (که به آن "حاشیه سود خالص بهره" یا NIM گفته میشود) منبع اصلی سودآوری بانک است.
برای مثال، در صورتهای مالی بانک اقتصاد نوین در ۹ ماهه ۱۴۰۳:
درآمد بهرهای وامها: ۳۴ هزار میلیارد تومان.
هزینه بهرهای سپردهها: ۲۴ هزار میلیارد تومان.
جریان نقدینگی: ورود وجه نقد از محل وامها: ۳۱ هزار میلیارد تومان.
خروج وجه نقد برای پرداخت بهره سپردهها: ۲۸ هزار میلیارد تومان.
تحلیل عملکرد بانکها
کیفیت سود: سود بانکها در صورت سود و زیان معمولاً به صورت تعهدی ثبت میشود، اما نکته مهمتر، جریان نقدینگی واقعی است. در این مثال: جریان نقدینگی مثبت بوده و ورودی وجه نقد از داراییهای اصلی (وامها) بیشتر از خروجی وجه نقد برای بدهیهای اصلی (سپردهها) است. این نشان میدهد که کیفیت سود بانک بالا است و عملیات اصلی آن پایدار است.
عملکرد نرمال: عملکرد بانک اقتصاد نوین در این دوره، یک وضعیت نرمال و قابل قبول برای یک بانک تجاری را نشان میدهد. بانک توانسته هم هزینه بهره سپردهها را مدیریت کند و هم جریان نقدینگی مناسبی از محل وامها ایجاد کند.
ریسکهای پنهان: با وجود عملکرد مثبت، کیفیت داراییها (وامها) و نرخ نکول آنها اهمیت زیادی دارد. اگر وامگیرندگان نتوانند بدهی خود را به موقع پرداخت کنند، جریان نقدینگی بانک تحت فشار قرار میگیرد.
گروه بانکی یکی از بزرگترین و تأثیرگذارترین صنایع در بازار سرمایه است. وضعیت عملیات و سودآوری بانکها به طور مستقیم میتواند بر کلیت بازار تأثیر بگذارد.
رابطه سودآوری بانکها با بازار سرمایه: اگر بانکها بتوانند سود عملیاتی خود را بهبود دهند و کیفیت سود بالایی داشته باشند، سرمایهگذاران به این گروه اطمینان بیشتری خواهند داشت. حرکت مثبت گروه بانکی میتواند به افزایش اعتماد سرمایهگذاران و جذب نقدینگی بیشتر به بازار سرمایه کمک کند.
تورم و نرخ بهره: نرخ بهره و تورم دو عامل کلیدی در سودآوری بانکها هستند. اگر نرخ تورم بالا باشد و نرخ بهره واقعی منفی شود، بانکها برای حفظ سودآوری تحت فشار قرار میگیرند. کاهش یا کنترل تورم به بانکها اجازه میدهد تا با حاشیه سود بهتری کار کنند، که تأثیر مثبتی بر سهام این گروه و کلیت بازار سرمایه خواهد داشت.
چالشها: افزایش نرخ نکول وامها به دلیل رکود اقتصادی یا کاهش قدرت خرید مردم میتواند فشار زیادی بر بانکها وارد کند. سیاستهای انقباضی بانک مرکزی، مانند افزایش نرخ ذخیره قانونی یا کاهش توان وامدهی، ممکن است به کاهش سودآوری بانکها منجر شود.
وضعیت بانکها و تأثیر بر اقتصاد کلان:
بانکها نقشی کلیدی در گردش پول و رشد اقتصادی دارند. وامدهی بانکها: وقتی بانکها توانایی بالایی در خلق نقدینگی داشته باشند، این موضوع میتواند به تحریک رشد اقتصادی کمک کند. کنترل تورم: بانکها میتوانند از طریق مدیریت نقدینگی، تورم را کنترل کنند. اما در شرایط تورم بالا، فشار بهرههای سپرده و هزینههای جاری، عملیات بانکها را با مشکل مواجه میکند.
جمعبندی و پیشبینی حرکت گروه بانکی:
۱- اگر بانکها بتوانند کیفیت داراییها و نرخ نکول پایین را حفظ کنند و نرخ بهره واقعی به سمت مثبت حرکت کند، سودآوری بانکها پایدارتر خواهد شد.
۲- گروه بانکی میتواند به عنوان لیدر بازار سرمایه نقشآفرینی کند، به شرطی که عوامل کلان اقتصادی مانند نرخ بهره و تورم در کنترل باشند.
۳- اما در صورت تشدید تورم یا تغییرات ناگهانی در سیاستهای پولی، بانکها ممکن است با چالشهای جدی مواجه شوند که میتواند تأثیر منفی بر کلیت بازار سرمایه داشته باشد.
انتهای پیام/