مشت نمونه خروار، اوضاع ۸ نیروگاه بورسی افتضاح شرایط برق کشور را تا حد زیادی بازگو میکند
![مشت نمونه خروار، اوضاع ۸ نیروگاه بورسی افتضاح شرایط برق کشور را تا حد زیادی بازگو میکند](/files/fa/news/1403/11/24/492518_491.jpg)
به گزارش بورس نیوز، در شرایطی که ناترازی گاز و برق و آب و بنزین و گازوئیل در کشور سر به فلک گذاشته است و فارغ از دلایل کلان سیاسی مانند تحریم ها، شرایط ۸ نیروگاه بورسی به طور کامل اوضاع صنعت برق در کشور را شرح میدهد. سودسازی پایین، عدم تسویه به موقع مطالبات، قطع گاز و عدم تامین سوخت، مستهلک شدن صنعت و عدم توان در تعمیر و اورهال کردن نیروگاهها، عدم بهره مندی از تکنولوژیهای مدرن با بهره وری و راندمان بالا مانند نیروگاههای سیکل ترکیبی، عدم توسعه انرژیهای نو مانند نیروگاههای خورشیدی و ... از مشکلات این صنعت میباشند که سرمایه گذاران را به طور کلی از سمت این صنعت فراری داده است، چرا که هیچ گونه صرفه اقتصادی در این صنعت تعریف نشده است.
۸ نیروگاه بورسی مورد بررسی ما شامل موارد زیر است:
نیروگاه دماوند به عنوان بزرگترین نیروگاه بورسی ارزش بازاری معادل ۱۰ همت دارد. اما ارزش جایگزینی آن بسیار بیشتر از این ارقام است. اما دلیل این ارزشگذاری پایین چیست؟ به وضوح میتوان دلیل آن را در سودسازی شرکت مشاهده کرد که در ادامه به آن خواهیم رسید.
اگر سری به نسبتهای سودسازی و فروش نیروگاهها بزنیم به جدول زیر خواهیم رسید:
همان طور که مشخص است به طور کلی نسبت p/e این صنعت در محدودههای بالا قرار دارد و خبری از ارزندگی در آن نیست. اوضاع در بکهنوج به دلیل وامهای آن به شدت بغرنج است و به طور کلی شرایط پیچیده و بحرانی را پشت سر میگذارد. نسبت p/s صنعت نیز به طور کلی نسبت به بازار بالا است و شرایط جالبی برای سرمایه گذاری ندارد. بکهنوج به اینکه کمترین p/s را دارد، اما هزینههای زیادی را تحمل میکند که شرایط شرکت را در هم میریزد.
در زمینه نرخ رشد سود عملیاتی و سود خالص شرکتها هم شرایط به شکل زیر است:
سود عملیاتی و خالص شرکتها با افزایش قیمت برق نسبت به سال گذشته بهبود پیدا کرده است، اما در مقایسه پاییز با تابستان شاهد افتهای سنگین در آنها هستیم. قطع گاز، عدم دریافت گازوئیل و سوخت کافی از دلای آن است، همچنین عدم تسویه به موقع بدهیهای این شرکتها از سمت وزارت نیرو و توانیر هم در این شرایط بی تاثیر نیست. در مقایسه بین پاییز و تابستان امسال به جز دماوند مابقی شرکتها دچار افت شدهاند.
شرایط در آبادا و بکهنوج نیز بسیار دراماتیک است و اشک را از چشمان هر بینندهای سرازیر میکند. در تصویر زیر روند سود خالص آبادا را در ۹ ماههها از سال ۹۷ تا کنون مشاهده می کنید. برای سومین سال پیاپی شرکت در ۹ ماهه زیان ساخته است.
در بکهنوج شرایط از این هم بدتر است، اگر روند سودسازی شرکت در ۹ ماههای سال ۹۴ تا ۱۴۰۳ را در نظر بگیریم، مشاهده میکنیم که شرکت برای پنجمین سال متوالی در حال زیان دهی است و این زیان دهی با شتاب هر چه بیشتر در حال افزایش است.
اگر مجموع ترازنامههای ۸ شرکت گفته شده را در یک ترازنامه تجمیع کنیم و ترازنامه صنعت را استخراج کنیم به جدول زیر میرسیم که نکات مهمی را میتوان از ان استخراج کرد:
اما نکات گفته شده چیست:
۱- مهمترین نکته زیان انباشته صنعت است. با جمع بندی ترازنامهها در گزارشات ۹ ماهه مشاهده خواهیم کرد که مجموع صنعت دارای زیان انباشته ۲۲۳ میلیارد تومانی است.
۲- شرکتهای صنعت مجموعا ۷ همت دریافتنی و مطالبه دارند که باید پرداخت شود. این رقم در مقایسه با ارزش بازار مجموع شرکتها که ۳۸ همت است عدد قابل توجهی است. یعنی حدود ۲۰ درصد ارزش شرکتها فقط مطالبه دارند.
۳- نسبت بدهی صنعت حدود ۸۰ درصد است و تقریبا دریافت تسهیلات برای آن ممکن نیست، مگر اینکه وام دهنده ریسک زیادی را تحمل کند.
۴- به طور کلی مشکلات زیادی را میتوان از ان استخراج کرد، نرخ اهرم مالی بالا، نسبت نقد و آنی پایین، نسبت جاری نه چندان جالب و ... از جمله مواردی است که میتوان به آن اشاره کرد.
اگر به صورت سود وزیان صنعت در گزارشهای ۹ ماهه نیز سری بزنیم و با هم جمع کنیم به جدول زیر خواهیم رسید:
به سود خالص مجموع صنعت دقت کنید، از سال ۱۴۰۰ تا کنون به اعداد ۱.۱ همت، ۱.۳ همت، ۱.۵۸ همت و ۱.۵۲ همت میرسیم. یعنی از سال ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳ تنها شاهد ۳۱ درصد رشد در سوداوری هستیم؟! با تورم بیش از ۱۵۰ درصدی در این ۴ سال مقایسه کنید تا به عمق فاجه پی ببرید. حاشیه سود صنعت نیز یک روند اکیدا نزولی را در پیش گرفته است.
اکنون شاید متوجه شوید چرا وضعیت برق در کشور به این مرحله رسیده است. علاوه بر مشکلات گفته شده در ابتدای مطلب بحث نرخ گذاری دستوری و یارانه انرژی را هم به مشکلات صنعت و کشور اضافه کنید تا کلکسیون فاجعه بار این صنعت و آن چه بر این صنعت توسط دولتها در ۲۰ سال اخیر گذشته است تکمیل شود. اکنون نه با نرخ تورم و شرایط فعلی دولت توان آزادسازی نرخ برق را دارد، نه بودجه کافی برای توسعه نیروگاهها وجود دارد، نه خود نیروگاهها بودجه کافی برای توسعه دارند و نه اگر بودجه داشته باشند در توسعه نیروگاهها صرفه اقتصادی میبینند، نه حتی گاز و سوخت کافی در صورت توسعه وجود دارد! و به طور کلی این صنعت اوضاع فاجعه باری را سپری میکند.
شاید تنها راه برون رفت از این وضعیت برون سپاری توسعه صنعت به سایر صنایع باشد تا خود برق خود را تامین کنند تا فشار از روی شبکه سراسری برق برداشته شود. مانند کاری که فولاد مبارکه در حال انجام آن است و در حال ساخت یک نیروگاه برای خود میباشد یا فجر و مبین که برق پتروشیمیها را تامین میکنند. شرکتها میتوانند با تشکیل کنسرسیومی و سرمایه گذاری جمعی برق خود را خودشان تامین کنند. وگرنه با شرایط فعلی به جز خاموشی خانگی، خاموشی صنعت، چرخ اقتصاد را به طور کامل پنچر خواهد کرد و عملا شاهد توقف تولید و صنعت در کشور خواهیم بود.
فرید عباسی_کارشناس بازار سرمایه
![افتتاح دومین نیروگاه خورشیدی ۱۰ مگاواتی چادرملو افتتاح دومین نیروگاه خورشیدی ۱۰ مگاواتی چادرملو](/files/fa/news/1403/10/17/485228_828.jpg)
![افتتاح دومین نیروگاه خورشیدی ۱۰ مگاواتی چادرملو افتتاح دومین نیروگاه خورشیدی ۱۰ مگاواتی چادرملو](/files/fa/news/1403/10/17/485228_828.jpg)