آدرس را اشتباه نرویم
بر اساس گزارش بورس نیوز، در خصوص اعتراض سهامداران و اتفاقات به وجود آمده نکاتی وجود دارد که باید به آنها توجه نمود و تصمیمات درستی چه از سوی سرمایه گذاران و چه از سوی مسئولین امر اتخاذ گردد.
به هر حال در این مدتی که دولت یازدهم سرکار آمده برخی کم توجهی ها وحتی بی توجهی هایی به بازار سرمایه شده که مورد اعتراض سهامداران بوده که به حق هم می باشد اما در این خصوص باید به نکاتی توجه کرد که ظاهراً از دید سرمایه گذاران نادیده گرفته شده است چراکه بخشی از از این بی توجهی ها به بازار سرمایه به علت واقعیات و شرایط اقتصادی بوده که در حال حاضر وضعیت مطلوبی ندارد و نمی توان از بازار سرمایه با چنین اقتصادی انتظار روند صعودی داشت اما در این بین برخی از فعالان بازار سرمایه معتقدند که چگونه می شود در دولت گذشته با آنهمه تحریم و اوضاع نا مساعد اقتصادی شاهد رشد بازار سرمایه بودیم اما در حال حاضر که صحبت از مساعدتر شدن وضعیت اقتصادی نسبت به گذشته می باشد چنین روندی را از بورس شاهد هستیم.
از همین رو در پاسخ به این موضوع باید نظر سرمایه گذاران را به دو نکته جلب کرد.
نخست آنکه از نگاه سیستمی روشی که در دولت گذشته اجرا شده غلط بوده و با منطق و واقعیات آن زمان همخوانی نداشته است از سویی دیگر دولت گذشته فاکتورهای مهم و قابل توجهی همچون تورم و رشد اقتصادی را رها کرده بود و تنها به رونق بورس بها داده بود.
نکته دوم اینکه با توجه به وزن بالای شرکت های صادرات محور در بازار سرمایه رشد قابل توجه نرخ دلار باعث افزایش سودآوری این شرکت ها و تأثیر بالای آنها بر بورس شد و همچنین دیگر شرکت هایی که صادرات محور نبودند و از رشد نرخ ارز تأثیر مستقیم نمی پذیرفتند با تغییر مثبت ارزش جایگزینی مواجه شدند و سهام آنها در بورس رشد کرد. لذا در شرایط اقتصادی فعلی با توجه به ثبات در بازار ارز و شرایط بد اقتصادی نمی توان انتظار رشد بازار سرمایه را داشت و هم اکنون سیاست اصلی دولت کنترل تورم است، حال چرا این دولت بورس را رها کرده و برای رونق آن نمی کوشد موضوعی است که مورد سؤال بوده و شاید علت آن بی اعتقادی دولت به بورس در شرایط فعلی است.

اما از بحث کلان اقتصادی و رونق متداوم بورس که بگذریم، اینکه چرا اوضاع و احوال فعلی بازار سرمایه اینگونه بهم ریخته و پر التهاب است موضوعی می باشد که بخشی از آن به عدم مدیریت مناسب این بازار برمی گردد، مواردی همچون عرضه های سازمان خصوصی سازی، عرضه های بی محابای اولیه، حقوقی های عرضه کننده، نحوه توقف بازگشایی نمادها، ابهام در صنایعی همچون پالایشی،پتروشیمی، عدم اجازه افزایش نرخ به صنایع، قوانین خلق الساعه همانند محدودیت خرید وفروش سهام یا اخراج برخی نمادها به بازار توافقی از جمله عواملی است که به عنوان نقطه اصلی اعتراض سهامداران بازار سرمایه مطرح است و البته درست هم هست چراکه این موضوعات ارتباطی با مسایل کلان اقتصادی ندارد و تماماً اصلاح آنها در اختیار متولیان بازار سرمایه است و می توان آنها را مدیریت کرد اما در اینجا باید به یک نکته اصلی و با اهمیت دقت کرد و آن اینکه عدم مدیریت مناسب موارد عنوان شده سبب شد تا شائبه فساد سیستمی به وجود آید چون علت اصلی آن محدودیت های اعمال شده در خرید و فروش سهام بوده و در بازاری که رکن اصلی آن عرضه و تقاضا می باشد اینگونه محدودیت ها شائبه بر انگیز است و ما نباید با روش های غلط برای حل یک مشکل باعث ایجاد مشکلی دیگر شویم.
اما در همین جا سرمایه گذاران باید به یک سؤال اساسی پاسخ دهند و آن اینکه اعتراضات اهالی بازار قرار است به گوش چه کسی برسد؟ دولت یا مجلس؟
اگر مخاطب سهامداران دولت است که راهی درست بوده و می تواند در نهایت به نتیجه هم برسد چراکه اصلاح برخی از این مشکلات به دست دولت است اما اگر مخاطب مجلس و نمایندگان هستند که یک اشکال عمده و مهم در این خصوص وجود دارد، زیرا بازار سرمایه یک بازار تخصصی است و از آنجاییکه نمایندگان مجلس آگاهی درست و شناخت کافی از بورس ندارند وارد بحث کلیت بازار سرمایه می شوند و این مداخله هیچ مشکلی راه حل نمی کند، به عنوان مثال سرمایه گذاران در موضوع عرضه "مبین" صحبت از مشکلات نرم افزاری و دخالت های بیش از حد مسئولین در نحوه ورود سفارشات کنند بعد مجلس به علت نا آگاهی از موضوع بحث فساد را مطرح می کند و این یعنی سیاسی شدن بورس که این اتفاق سبب به وجود آمدن حس تقابل و گروکشی بین دولت و مجلس شده و درنهایت به جز ایجاد منفعت برای عده ای خاص آنهم در شرایطی که نزدیک به انتخابات مجلس می شویم هیچ حسنی برای سرمایه گذارن و فعالان بازار سرمایه ندارد.
بنابراین گزارش، طی سالیان گذشته همیشه مسئولین بازار سرمایه سعی داشته اند که فضای بورس سیاسی نشود و این بازار بدور از سیاست بازی به کار خود ادامه دهد.
از همین رو در جاییکه بانکها با مشکلات عدیده ای همچون اختلاس های عنوان شده و یا مطالبات معوق قابل توجه از افراد حقیقی و حقوقی مواجه هستند اما هیچگاه با تأکید دولت و مقامات قضایی، اسامی متخلفان رسانه ای نشده چراکه مسئولین نمی خواهند مردم به بانکها بی اعتماد شوند حال ما که در بورس وضعیت و شرایط به مراتب بهتر از بانک داریم و نسبت به دیگر بازارها همچون بانک، خودو، طلا، ارز و مسکن از شفافیت اطلاعات نسبی بالاتری به دلیل وجود اطلاعات مالی مکتوب بیشتر نزد فعالان این بازار برخورداریم براحتی بازار سرمایه را به سمت سیاسی بازی سوق می دهیم. غافل از اینکه با این کار در حال نابودی بازارمان در ازای رسیدن برخی افراد به منافعشان هستیم.
اما درخصوص نحوه و نوع مدیریت بورس باید به چند نکته توجه کنیم. در گذشته مدیری به همراه تیمش در رأس تصمیم گیری سازمان بورس بوده که علاقه به مدیریت بازار با سیستم بسته داشته و تمام برنامه هایش را نیز بر همین اساس دنبال کرده است اما امروز مدیری وارد بازار سرمایه شده و سکان این بازار را بدست گرفته که علاقه به مدیریت با سیستم باز و بورس آزاد دارد؛ ولی شرایط اقتصاد و بازار سرمایه در حال حاضر اجازه کار و اجرای برنامه را به او نمی دهد.
این مدیر با همین نگاه از بدو ورود به بازار سرمایه فعالیت هایی را داشته که قابل قبول است و حکایت از این نگاه مدیریتی دارد به عنوان مثال بازگشایی نمادهای پالایشی، برداشته شدن فضای امنیتی از دوش بورس و رسانه ها، افزایش دامنه نوسان شرکت های بورسی به 5 درصد از ابتدای خرداد ماه، اعلام شاخص قیمت پس از مدتهای زیاد، برگزاری جلسات هم اندیشی با فعالان بازار سرمایه و پیگیری مطالبات و پیشنهادات آنها، افزایش دامنه نوسان با روش آکشن به 10 درصد در آینده ای نزدیک و از همه مهمتر انتشار اطلاعات شرکت ها بر روی کدال بصورت مستقیم و بدون دخالت سازمان بورس که این موضوع خود انقلابی است در بازار سرمایه که ما را یک قدم به بورس های جهانی نزدیک تر می کند.
اما قبول داریم که یکسری عدم مدیریت هم در گذشته بر روی عرضه های اولیه بوده که قرار شده تا خرداد ماه هیچ عرضه ای نداشته باشیم و یا روی برخی افراد در سازمان بورس حساسیت هایی ایجاد شده که باید برای اصلاح آن این افراد جا به جا شوند چراکه برای حضور سرمایه گذار خارجی و بازگشت رونق اقتصادی باید بسترهای لازم در بازار سرمایه آماده باشد.
در پایان علی رغم اینکه برنامه های رییس سازمان بورس را مثبت ارزیابی می کنیم اما اعتقاد داریم ایشان باید به چند نکته اهمیت ویژه ای بدهد:
اول برای اینکه بازار بداند ایشان از بازار سرمایه حمایت می کند و پشت این بازار ایستاده است باید در برخی موارد و مشکلات همانند نرخ سود بانکی، نرخ خوراک پالایشی ها و یا پتروشیمی ها از طریق کارشناسان و تحلیلگران آن سازمان گزارشی رسمی آماده و نظر خود را در خصوص این موارد بطور رسمی اعلام نماید تا هم دولت و هم سرمایه گذاران از نظر رسمی رییس سازمان بورس در خصوص مشکلاتی که عنوان چالش این بازار محسوب می شود با خبر شوند.
دوم آنکه ایشان در اولین فرصت برنامه های خودشان را برای راهبری بازار سرمایه بصورت مکتوب از مبدأ تا مقصد بیان کنند.
نکته ظریف و آخر اینکه ایشان باید برای اجرایی کردن اهداف و برنامه هایشان با ایجاد تعامل با بزرگان حقوقی بازار سرمایه هماهنگی های لازم را انجام دهد تا این فعالان بازار نیز از اهداف ایشان حمایت کنند تا همانند امروز که پس از مدتها بازار سرمایه روند صعودی با خود گرفت حقوقی ها به عرضه های خود در آخر وقت معاملات به بازار سرمایه و متولیان بازار دهن کجی نکنند.
نمیشه دو بخرند فردا بفروشند و نوسانگیری کنند .
بابا شما ها واقعا حقتتان همین است
كجاست اون وعده هااا؟؟
به خاطر وزیر اقتصادش و سایر مسیولین
اقتصادی در نزد سهامداران و خانواده هایشان نه
تنها کم شده بلکه از بین رفته , مبارکشون باشه.
آقای وزیر عرضه های اولیه که منافعش به جیب
افراد خاص رفته و همینطور دستور به عرضه های
سنگین از سوی حقوقی ها و جمع کردن پول مردم در جیب ... مبارکتون باشه , شما تقصیر
ند ارید اگر ما به شما رای نمی دادیم این بلا به
سر ما نمی آمد , خودم کردم که لعنت بر خودم
باد ولی گذر پوست به دباغ خونه میفته برای رای.
شما وجاهت و محبو بیت تان را از دست دادید
و قطعا" اینبار این صنف بازار سرمایه گول شعار
تبلیغاتی تان را نخواهند خورد.
مردم زدید و در این بازار بی عمق پول را از
بازار سرمایه خارج کردید.
مشکل ما عرضه ی بیش از حد سهام توسط حقوقیا است که باید با برنامه حل شود.
درسته که الان داریم ضرر میکنیم،اما بدونید اگر بورس رشد داشته باشه و توافقات هسته ای به مشکل بخوره ممکنه بورس ریزش بیشتری رو داشته باشه و اونجاست که سرمایه خیلی ها نابود میشه،اما اگر بورس در نقاط حمایتی باقی بمونه با اخبار منفی توافقات تنها با 10-15%ریزش قابل برگشت،ولی اگر توافقات به نتیجه برسه میتونه بستر مناسبی برای رشد شکل بگیره،در ضمن من در تعجب هستم چطور این همه سهامدار که میرن اعتراض همه چیز رو گردن دولت میندازن،خب عزیزان هر رشدی اصلاحی داره،وقتی شاخص از 25 هزار واحد تا نزدیک 90 هزارتا رفته باید اصلاح بشه یا نه؟؟؟
این دیگه به دولت ربطی نداره. اگر دولت مانع ریزش بشه و قیمتها هر روز بالاتر بره باید شاکی شد که چرا طبیعت بازار رو بهم میزنن و عدم شفافیت ایجاد میکنن.من در این زمینه هیچ مسئولیتی رو متوجه دولت نمیبینم.
در نهایت باید بگم با اون دسته از عزیزانی که بخاطر رانت بازی حقوقی ها معترض هستند من هم به نوبه ی خود هم عقیده هستم و اعتراض این افراد رو کاملا درست میدونم.
حقوقی هایی مانند آستان قدس و ... عمدا می خواهند مردم رو از دولت فعلی ناامید کنند. تا بازار مثبت می شود عرضه می کنند. پول هم به حد کافی در دولت قبلی برای این کار انبار کرده اند.
باید تدبیری برای آنها اندیشید.
مشکل عمده بورس نبود نقدینگی است.
دوم : کمبود سود شرکت هاست.
سوم: عرضه اولیه شرکت هاست که باعث جمع نقدینگی از بازار سهام می شود.
چهارم: افزایش سرمایه شرکت هاست که این هم به نوعی باعث جمع نقدینگی از بازار سهام می شود.
برای حل بحران بورس:
حداکثر تا یک سال جلوی عرضه ی اولیه و افزایش سرمایه شرکت ها گرفته شود نقدینگی وارد بازار سرمایه می شود و بحران بورس حل خواهد شد ان شاء الله.
دست بردن توی سود پالایشی ها و پتروشیمی ها و معدنی ها و این اواخر نقشه کشیدن برای سود بانکی ها کار کیه؟؟؟؟؟؟بازهم بگم یا بسه؟؟؟؟؟
دولت شرایط اقتصاد رو نمی دونست که اومد اونو تحویل گرفت؟ اگه می دونست ، برای رفع مشکلات برنامه ای داشت یانه؟ اگر برنامه داشت چرا اوضاع اینطوریه؟ آیا جز مذاکره با چهارتا دولت زورگو که تا تسلیم شدن و تحقیر شدن کامل ما رو نبینن دست برنمی دارن، برنامه دیگری از دولت دیدیم؟ گیرم که برنامه نداشت چرا دروغ گفت؟ آقای محترم نویسنده متن اگه دولت اعتقادی به بورس نداشت چرا قبل انتخابات نماینده خودشو به تالار فرستاد و گفت برای بورس برنامه ویژه ای داریم! البته بعدا فهمیدیم یکی از برنامه های مهم کنترل تورم نابود کردن بورس و سهامدارای خرده! اگر دولت به بورس اعتقاد نداشت چرا رئیس جمهور محترم در اوایل دوران ریاست جمهوری مردم رو به سرمایه گذاری در بورس دعوت کرد؟ چرا شماها همه مشکلات رو می اندازید گردن احمدی نژاد؟ تا کی قراره هر دولتی که میاد آبروی دولت قبل رو ببره و بگه تمام کاراش اشتباه بوده و فقط کار من درسته؟ احمدی نژاد هر چی بود حداقل می فهمید وقتی مردم بهش اعتماد می کنن و پولشونو میارن توی بورس جلوی چهار تا از این حقوقیای گردن کلفتو بگیره که سهام رو با کله نزنن زمین. سوال دیگه این که ارز و سکه و مسکن چقدر رفت بالا و الان چقدر اومده پایین؟بورس چطور؟ چقدر رفت بالا و الان قیمت سهام چقدره؟ یعنی هیچ بازاری حباب نداشت فقط بورس حباب داشت که باید نابود میشد؟ دوست من یه ذره فکر کن دولت با این کارایی که کرد حکم بی اعتمادی به خودش رو امضا کرد. در ضمن تا حالا فکر کردی چطور میشه که دولت حاضر نیست یارانه پولدارا رو قطع کنه چون موجب نارضایتی میشه! اما حاضره به هر نحو ممکن بازار رو پایین نگه داره و نذاره رشد کنه سهامدار جزء هم اصلا براش مهم نیست ؟ اصلا فکر کردی که تنها بازاری که میشه به شدت کنترلش کرد و پول مردم رو در اون بلوکه و نابود کرد بازار بورسه نه ارز و سکه مسکن؟ و هزار تا نکته دیگه که نوشتنش فایده ای نداره