از تولد تا تکامل/ «پاسارگاد» چگونه یک ابر بیمه گر شد؟

به گزارش بورس نیوز، «استیفن رابینز» در کتاب «تئوری سازمان»، سازمان را پدیدهای اجتماعی تعریف میکند که به طور آگاهانه هماهنگ شده و دارای حدود و ثغور نسبتا مشخصی است که تقریباً به صورت مداوم برای تحقق یک هدف مشترک یا مجموعهای از اهداف فعالیت دارد، به همین دلیل از استعاره زیستی برای سازمان بدلیل اینکه چارچوب مفهومی برای درک مفهوم بهتر ارائه میدهد، استفاده میکند، زیرا اعتقاد دارد سازمانها مانند موجودات زنده رشد میکنند، از مراحل قابل پیش بینی تکامل عبور کرده و یک سلسله مراحل تغییر قابل پیش بینی را نیز طی میکنند و اگر انرژی را صرف تولید ستادهها میکنند که چنانچه این انرژیها از طریق نهادهای جدید جایگزین نشود از بین میروند، لذا توصیف سازمانها به عنوان سیستم و موجوداتی که به نوعی چرخه حیات را طی میکنند، بینش جدیدی در خصوص شکل گیری سازمانها ارائه میدهد؛ بنابراین تشخیص این که شرکت در دوره عمر سازمان در چه مرحله و جایگاهی است، مدیریت منابع انسانی را قادر میسازد تا با بهره گیری از سرمایه انسانی متناسب با هر یک از دوره ها، حرکت سازمان را به سمت تکامل تسریع نموده و ارتقاء بخشد.
احتمالا همین معضلات در تشخیص عمر و دوره سازمان یکی از مشکلات اساسی صنعت بیمه کشور باشد که بعضا برخی شرکتها را با رشد و برخی را ثابت و برخی را نیز تا مرحله افول پیش برده است. نمونه اخیر آنرا میتوان در وضعیت بیمه توسعه تشریح کرد که نه تنها مدیران آن نتوانستند شرکت را از وضعیت بحرانی خارج کنند، بلکه بیمه مرکزی نیز بدون توجه به چنین اصلی با لغو برخی مجوزها جریان نقدینگی را به سوی توسعه بست، در حالی که به نظر میرسید توسعه به عنوان نسل نخستین بخش خصوصی صنعت بیمه کشور راه درازی در پیش داشته باشد در دهه دوم زندگیش به مرحله ادغام رسید. توسعه در سال ۱۳۸۲ شروع به فعالیت کرد و در سال ۱۳۹۳ به بحران رسید، به عبارت دیگر در حالی که قریب به یک دهه از عمر فعالیت هایش گذشته بود.
کارتیک تادپالی دانشجوی دکترای اقتصاد در مقالهای عنوان کرده که در ایالات متحده، شرکتها یا رشد میکنند یا تعطیل میشوند. اگر شرکتی ۱۰ سال دوام بیاورد، تعداد کارکنان آن، در مقایسه با زمان آغاز به کارش، بهطور میانگین سهبرابر میشود. البته، بیشترشان ۱۰ سال دوام نمیآورند: بنگاههای درحالرشد کارکنان خود را از کل بنگاههایی میگیرند که از بازار خارج شدهاند، به همین دلیل است که خروج درست بهاندازۀ رشد اهمیت دارد.
در بازار بیمه کشور از جمله معدود بنگاههایی که با راهبردهای هوشمندانه توانسته مسیر رشد را مرحله به مرحله طی کند و از ریسکهای متعدد اقتصادی که مبتلا به اقتصاد ایران است عبور کنند میتوان به «پاسارگاد» اشاره کرد. ما اعتقاد داریم که بیمه پاسارگاد در مرحله پنجم (تکامل) از مرحله ۱۰ گانه چرخه عمر شرکتی است.
پرتفوی پایدار و افزایش صعودی و مطمئن آن، سرمایه گذاریهای کم ریسک، مدیریت بهینه و از همه مهمتر سرمایه گذاری در حوزه اثربخش و زیرساختی دیجیتال که میتواند انقلاب دیگری را در صنعت بیمه رقم زند چند راهکاری است که پاسارگاد به بهره برداری از آن مصمم است. نوآوری در محصول را میتوان راهکار دیگر این شرکت عنوان کرد که محصولاتی مانند بیمه مکمل بازنشستگی یا بیمههای متصل به صندوقهای طلا از آن جمله است.
وجود سیستمهای تخصصی و نهادی بودن دیدگاه و تفکر خلاق از مشخصههای دوره پنجم است. این مرحله را یکپارچگی استراتژیک مینامند. این مرحله نقطه بهینه از منحنی حیات سازمانی است که تعادل کامل بین کنترل پذیری و قابلیت انعطاف در سازمان وجود دارد در این مرحله امور به خوبی پیش میرود. در این مرحله خلاقیت، ابتکار و نوآوری منابع انسانی اهمیت زیادی پیدا میکند تا از ورود سازمان به مراحل بعدی که مرگ را در پی دارند، جلوگیری شود. سازمان میبایست با استفاده از منابع انسانی مؤثر، توانایی برآوردن نیاز مشتریان را به طور مستمر دارا بوده و اگر سازمان انرژی حیاتی خود را افزایش ندهد و کارآفرینی نداشته باشد به سوی اولین مراحل مرگ گام بر میدارد. درست در همین مرحله است که پاسارگاد تصمیم گرفته مدیریت خود را به افراد جوانتر منتقل کند و مغز متفکر این سازمان حالا به راهبری اتاق فکر آن متمرکز شده.
از سوی دیگر سرمایه گذاریهای جدید در حوزهای تی میرود که با تسهیل دست رسی این شرکت را یک گام دیگر به اثرگذاری در بازار بیمه کشور نزدیک کند و پاسارگاد را به جمع ابرشرکتهای بیمه کشور سوق دهد.
این را میتوان نقطهای قلمداد کرد که در نهادهایی مانند سندیکای بیمه گران باید به راهبردهای شرکتهای مانند پاسارگاد توجه ویژهای داشت و جایگاه ویژهای برای آن قائل بود.



