راهکار و پیشنهاد شما چیست؟
به گزارش بورس نیوز، در این روند خزان زده بنا به گفته های کارشناسان می توان اتخاذ تصمیم گیری های ناکارآمد از سوی دولت و مجلس برای عرصه اقتصاد کشور را مهمترین موضوعی دانست که سبب فرار سرمایه ها از بورس و دل سردی سرمایه گذاران برای حضور در این بخش از اقتصاد کشور شده است.
در این میان کارشناسان و فعالان اقتصادی نیز هر بار تقصیر را بر گردن دولت، مجلس شورای اسلامی، بانک مرکزی و سازمان بورس و سایر نهادهای سیاست گذار بر بورس می اندازند. به عنوان مثال تصمیم برای افزایش نرخ سود بانک ها به متقاضیان، بگونه ای که نظام بانکی به عنوان رقیبی پرمدعا در مقابل بورس برخاسته و این روزها در سبقت بانک ها از یکدیگر برای اعلام نرخ سود بالاتر و جذب نقدینگی بیشتر، در کانون توجه بسیاری از سرمایه گذاران قرار گرفته است. هرچند که تصمیم برای رشد نرخ سود سپرده ها در کوتاه مدت جذاب است، اما به طور قطع در میان مدت و بلندمدت خود می تواند تبعات جبران ناپذیری را به بدنه اقتصاد کشور وارد سازد.
اجرای فاز دوم هدفمندی نیز موضوع دیگری است که تاکنون اطلاع رسانی شفافی از آثار ناشی از آن بر تولید و در نتیجه فرار سرمایه ها از بورس صورت نگرفته و این خود به عنوان ابهامی بزرگ موجب تشدید روند فرسایشی بورس شده است.
در این میان مصوبات نمایندگان خانه ملت پیرامون رشد بهای خوراک مصرفی صنایع و یا عوارض تحمیلی بر آنها نیز در افزایش نگرانی سرمایه گذاران چندان بی تأثیر نبوده است.
برآورده نشدن انتظارات جامعه از مذاکرات هسته ای ایران و عدم حصول نتیجه قابل اتکا تاکنون نیز در سطح کلان از مواردی است که به گفته کارشناسان در شکل گیری و تشدید این روند فرسایشی مؤثر بوده است.
و در مجموع تمامی عوامل اقتصادی و سیاسی سیستماتیک و غیر سیستماتیک موجب شده اعتماد سرمایه گذاران از بازار سرمایه کشور رخت بندد و سرمایه ها را به سمت بازارهای موازی با بورس جاری کند.
در شرایط فعلی نیز بازار به مرحله ای رسیده که در حال پس گیری بازدهی اعطایی سال گذشته خود به سهامداران و سرمایه گذاران است و در صورت ادامه این روند و شکست حمایت های پیش رو می توان گفت کم کم اصل سرمایه سهامداران نیز آب خواهد رفت.
اما همگی خسته شدیم از انتشار نظرات کارشناسانی که به دلایلی موافقان و مخالفان زیادی دارد. در نتیجه این بار می خواهیم به جای درج نظرات انتقادی به دنبال راهکاری مؤثر برای پایان این روند نامطلوب در بورس باشیم.
در همین راستا خوانندگان بورس نیوز می توانند راهکارها و پیشنهادات خود را با استناد به دلایل مورد نظرشان ذیل این خبر درج کنند تا این نظرات در قالب یک بسته پیشنهادی به وزیر امور اقتصاد و دارایی ارایه گردد.
در پایان از تمامی مخاطبان خود تقاضا داریم نظرات کارشناسی و نه انتقادی خود را با ذکر دلایل قابل قبول ارایه کنند، زیرا از انتشار نظراتی که کارشناسی شده نبوده و بدون بیان دلایل منطقی و در قالب متنی انتقادی است، معذوریم.
در روزهای اینده خبر فروش دارایی های سرمایه گذاری توسعه ملی وتوسم وافرایش سرمایه ان رسانایی می شود
وتوسم نگین سرمایه گذاری ها
توجه دولت به بازار سرمایه مشکلات سفته بازی در بازار های دیگر را به حداقل میرساند
به نظر بنده عمده دلیل این روند با توجه به شرایط موجود را می توان به عوامل زیر دسته بندی نمود.
1-فروش کلیه سهام جمع آوری شده توسط صندوق مهر
2-نرخ سود پرداختی بانکها تا 32%به سرمایهای بالا
3-دعوای سیاسی بین اصولگرایان ودولت تدبیر وامید
هرچند طبق روند کلی معاملات در بورس هر صعود قیمت سهم نیاز به یک تصحیح دارد تا با روند اقتصادی و منطقی بازار پیش بره و از ایجاد حباب جلوگیری بشه این روند افت شاخص نیز با توجه به رشد بسیار خوب سال 92 نیاز به تصحیح داشت ولی بر اساس قانون فیبوناچی این روند میبایست نهایتادر کانال 77000 حمایت و به روند صعودی برمیگشت. لیکن در این خصوص چنانچه دقت میکردید کاملا مشخص اکثر معاملاتی که انجام میشد بدون تحلیل و بررسی و صرفا هیجانی و کاملا غیر حرفه ای بود بطوریکه فروشندگان سهم در هر نمادی با رقابت یک ریال به یک ریال سعی داشتند سهام خود رو سریعتر بفروشند که متأسفانه این رویه هنوز هم مشاهده میشه و من پیشنهاد میکنم افراد بدون گذراندن دوره های فراگیری معاملات در بورس جدا از ورود به آن خودداری کنند و این مهم بر عهده شرکتهای کارگزاری و سازمان بورسه که چطور بتونن این قضیه را نهادینه کنند چون اینگونه افراد هم به خودشون ضرر میرسونن هم بقیه رو غرق میکنن. دوم اینکه فکر میکنم جای معاملات گروهی توی معاملات بورس خالیه چون در یک همچین مواردی میتونست با خرید گروهی تا حدودی از ایجاد یک چنین هیجانات کاذبی جلوگیری کنه و مردم به حال خودشون رها نشن و هرکی هر بلایی میخواد سر سهام بیاره. سوم اینکه بر روند معاملات کارگزاریها نظارت بیشتری بشه چون این کارگزاریها هستند که خصوصا در ابتدای شروع معاملات با زد و بندها و شگردهای خاص خود قیمتها رو به گونه ای جابجا میکنن که خط و مشی معاملات رو تغییر میده این قضیه در ابتدای صبح کاری کاملا مشهوده و من نمیدونم که چطور مسئولین بورس این موضوع به این روشنی رو نمیبینن و شاید هم میبینن ولی چرا راهکاری براش تا الان در نظر نگرفتن. به نظر من این موارد میتون در صورت اجرا به بهبود و منطقی شدن معاملات در بورس کمک کنه
موفق باشید. یا علی
در ایبن وضعیت منفی هیچگونه عرضه اولیه یا عمده ای از جانب خصوصی سازی صورت نگیرد
پردیس پارسان کرمانشاه شازند
1-شفاف نبودن اطلاعات فاز دوم هدفمندي و تأثيرات آن بر صنايع مختلف: در حاليكه همگان بر تأثيرات عظيم اين جريان بر تمامي وجوه اقتصادي و معيشتي كشور واقفند، مشخص نيست دولت چرا اصرار بر مخفي نگهداشتن اطلاعات دارد. دولت موظف است در اسرع وقت شفاف‌سازي نموده تا مردم تكليف خود را بدانند و صنايع بر اساس اطلاعات شفاف اقدام به شفاف‌سازي نمايند.
2-فشار دولت در جلوگيري از افزايش قيمت محصولات علي‌رغم افزايش قيمت انرژي‌هاي مصرفي صنايع: دولت از يك طرف اصرار بر افزايش قيمت حاملهاي انرژي و كاهش پرداخت يارانه به مردم دارد تا سود خود را هر چه بيشتر افزايش دهد و از طرفي مي‌خواهد صنايع كشور بار اين زياده‌طلبي را بر دوش بكشند و جهت جلوگيري از فشار بيشتر بر مردم، از هر گونه افزايش قيمت خودداري نمايند! نتيجه اين بي‌تدبيري نيز همين است كه اين روزها دماسنج اقتصاد (بورس) نشان ميدهد.
3- افزايش نرخ سود سرمايه‌گذاري بانكها و اوراق مشاركت: متأسفانه به نظر مي‌رسد دولت در اين موضوع تعمدي دارد و علي‌رغم اظهارنظرهاي خوش رنگ و لعاب در جهت حمايت از بازار سرمايه، مي‌خواهد نقدينگي موجود در جامعه را كه در بورس در خدمت بخش خصوصي قرار گرفته به سمت بانكها و اوراق مشاركت خود سوق دهد تا بيشتر از اين نعمت خدادادي بهر‌ه‌مند گرديده و كمبود نقدينگي خود را به نحو احسن جبران نمايد! اين روش كاملاً با سياستهاي كلي اصل 44 قانون اساسي در تضاد قرار دارد. قاعدتاً كسي را كه خود را به خواب زده نمي‌توان بيدار نمود و و فقط از دولت عزيز خواهشمنديم ديد بلندمدت را هم گاه گاهي مد نظر قرار دهند.
4- وضع قوانين ويرانگر بازار سرمايه توسط مجلسيان: از آنجا كه قرار نيست همه كاسه كوزه‌ها بر سر دولت خرد شود در اينجا بايد يادي هم بكنيم از نمايندگان محترم مجلس كه فقط در حرف از بازار سرمايه حمايت ميكنند و پاي حفظ منافع جناحي و وضع قوانين ويرانگر براي بورس كه مي‌رسد مي‌گويند ضرر صنايع و مردم ارتباطي به ما ندارد! فكر نكنم براي اين مشكل هم بتوان چاره‌اي انديشيد و فقط كار اين دوستان را به خدا واگذار ميكنيم.
5- عدم حمايت حقوقيها از بازار سرمايه و فروش هيجاني توسط حقيقيها: شايد كارشناسان چند ماه قبل اين مسأله را مهمترين دليل افت شاخص مي‌دانستند اما امروز و با توجه به موارد ذكر شده بالا، ديگر انتظار چنداني از حقوقيها هم نمي‌توان داشت. وقتي حقوقي مي‌بيند در كشور هيچ نهاد تصميم‌گيري از بازار سرمايه حمايت نمي‌كند و همگان به دنبال منافع خود خواسته يا ناخواسته به ويراني بورس دامن مي‌زنند، عاقلانه است كه بطور موقت هم كه شده سرمايه خود را در آتش بورس نسوزاند. حقيقي كم سرمايه هم كه ديگر جاي خود دارد. اگر مي‌خواهيم حقوقي و حقيقي بار ديگر با بازار سرمايه آشتي كنند، دولت و مجلس بايد دست در دست يكديگر و با كلان نگري و مهمتر از آن آينده نگري و نشاندن عمل به جاي حرف، نسبت به مرمت اعتماد از دست رفته سرمايه‌گذاران بازار سرمايه و سوق دادن بخش اعظم نقدينگي جامعه به سوي بورس اقدام نمايند.
هرچند طبق روند کلی معاملات در بورس هر صعود قیمت سهم نیاز به یک تصحیح دارد تا با روند اقتصادی و منطقی بازار پیش بره و از ایجاد حباب جلوگیری بشه این روند افت شاخص نیز با توجه به رشد بسیار خوب سال 92 نیاز به تصحیح داشت ولی بر اساس قانون فیبوناچی این روند میبایست نهایتادر کانال 77000 حمایت و به روند صعودی برمیگشت. لیکن در این خصوص چنانچه دقت میکردید کاملا مشخص اکثر معاملاتی که انجام میشد بدون تحلیل و بررسی و صرفا هیجانی و کاملا غیر حرفه ای بود بطوریکه فروشندگان سهم در هر نمادی با رقابت یک ریال به یک ریال سعی داشتند سهام خود رو سریعتر بفروشند که متأسفانه این رویه هنوز هم مشاهده میشه و من پیشنهاد میکنم افراد بدون گذراندن دوره های فراگیری معاملات در بورس جدا از ورود به آن خودداری کنند و این مهم بر عهده شرکتهای کارگزاری و سازمان بورسه که چطور بتونن این قضیه را نهادینه کنند چون اینگونه افراد هم به خودشون ضرر میرسونن هم بقیه رو غرق میکنن. دوم اینکه فکر میکنم جای معاملات گروهی توی معاملات بورس خالیه چون در یک همچین مواردی میتونست با خرید گروهی تا حدودی از ایجاد یک چنین هیجانات کاذبی جلوگیری کنه و مردم به حال خودشون رها نشن و هرکی هر بلایی میخواد سر سهام بیاره. سوم اینکه بر روند معاملات کارگزاریها نظارت بیشتری بشه چون این کارگزاریها هستند که خصوصا در ابتدای شروع معاملات با زد و بندها و شگردهای خاص خود قیمتها رو به گونه ای جابجا میکنن که خط و مشی معاملات رو تغییر میده این قضیه در ابتدای صبح کاری کاملا مشهوده و من نمیدونم که چطور مسئولین بورس این موضوع به این روشنی رو نمیبینن و شاید هم میبینن ولی چرا راهکاری براش تا الان در نظر نگرفتن. به نظر من این موارد میتون در صورت اجرا به بهبود و منطقی شدن معاملات در بورس کمک کنه
موفق باشید. یا علی
نوشته های قسمت نطرات خیلی کم رنگ و ناخوانا است لطفا اصلاح کنید ضمینه متن را تغییر دهید حیف سایت شما نیست با این وضع
تشکر
همينکه از مردم نظر مي خواهيد يعني اينکه بورس فاتحه . خودتان بهتر از همه مي دانيد بايد چکار کنيد لطفاً مردم را با اين موضوعات سرکار نگذاريد.
"1-تعامل بادنیا 2-تجارت جهانی 3-ازادسازی اقتصاد 4-ازادسازی اطلاعات 5-بستن دریچه های فسادورانت 6-اجازه به شرکتها به وفق شرایط خودبا رهاسازی دولت 7-شرایط یکسان ازامتیارات درشرکتهاوفعالان خصوصی ودولتی"
بهترین پیشنهاد میبینم.
شادی روح عزیز درگذشته، الفاتحه مع الصلواه
به نظر من مشکل اقتصاد ما ساختاری است. که برای حل آن نمیتوان تنها بر روی بخش کوچکی از آن تمرکز کرد و با نادیده گرفتن سایر بخشها که تاثیر متقابلی بر روی هم دارند به حل و گره گشایی از همان بخش خاص پرداخت و امیدوار بود که مشکلات در کلیت خود حل شوند. در یک اقتصاد سالم و پویا همه بخشهای اقتصادی بایستی بتوانند بدون دسترسی و یا دست اندازی به حقوق ویژه و رانت خاص برای خود و در یک محیط و اتمسفر کاملا آزاد برابر و امن و کاملا رقابتی, پتانسیلها, توانمندیها و قابلیتهای واقعی و عملی خود را بدور از توهم, جنجال و شعارزدگی و عوامفریبی, و در یک فضای کاملا قانونمند و غیر قابل انعطاف نسبت به تجاوز به حقوق دیگران و دیگر بخشها, بکار گیرند تا در کنار رشد و شکوفایی خود موجب رشد و شکوفایی کلی اقتصاد, جامعه و مردم شوند. اصولا در حوزه اقتصاد چیزی خطرناکتر و خانه مان براندازتر از شعارگرایی و ویترین سازی نیست چرا که بیش و پیش از آنکه دیگران را فریب دهد موجب خودفریبی است که به مرور زمان باعث تخریب و فروپاشی اقتصاد از درون میشود و قبل از آنکه زیانی به دیگران برساند خود را نابود میکند. اگر در شرایط تورم 35 درصدی و بالاتر به صورت دستوری سود بانکی را 20 درصد یا کمتر اعلام کنیم خودمان را فریفته ایم و کار اقتصادی انجام نداده ایم. و اگر در شرایطی که شرکتهایمان به لحاظ تکنولوژی و مدیریت و کیفیت و حتی کمیت در تولید حرفی برای گفتن ندارند سعی کنیم به هر نحوی شده تابلوهای بورس را سبز کنیم و سبز نگه داریم ,و یا با تزریق نقدینگی سرسام آور و تسهیلات مفت و حتی با بهره منفی (تورم 35 درصد و نرخ وام مثلا 16 درصد) از کیسه ملت فقیر, امیدوار باشیم که این به ظاهر غولهای کاغذی ولی ضعیف و بی استعداد و ناکارآمد احتمالا حرکتی به خود بدهند, نه تنها کمکی به تولید نکرده ایم بلکه در واقع تولید را به ورطه سقوط برده ایم و آن را در مقابل توهماتمان قربانی کرده ایم. اگر فقط و فقط اگر اجازه بدهیم که همه بخشها به موازات و در کنار هم فعالیت واقعی و منطقی داشته باشند و رقابت و رشد کنند, به خاطر منطق سرمایه و سیال بودن آن به تدریج شاهد خواهیم بود که تمامی بخشهای اقتصادی از جمله بازار سرمایه به شرایط واقعی و مطلوبی خواهند رسید و قیمتهای سهام نیز منطقی خواهند شد.
بزرگوار
آخه شما که برای سرمایه گذاری که با یه غوره سردیش می کنه با یه کشمش گرمی، چطوری می خوای راهکار پیدا کنی؟ دو نکته هست که فکر می کنم کمتر داخل خبرهاتون برجسته شده. اول صحبتهای آقای آل اسحاق در مورد تبدیل رکود تورمی در اقتصاد که آقای طیب نیا در دوره خدمتشون تونستند اون رو به رکود خالی تبدیل کنند دوم راهکاری که خود وزیر دیروز داد و صحبتش هم بود و اون کاهش نرخ بهره هست. از بس والا یه عده هفته ای 5% توی این بازار خوردن بسشون شده به این روز افتادیم. جمعش کنید این بساط سفته بازی رو. کجای دنیا اینطوری سرمایه گذاری می کنند که شما مبلغش شدید آخه؟....................................
1- زیرساخت های ذهنی باید عوض شد
۲- ظرفیت ها باید بالا برود
اگر دولت واقعا دوست داره بورس رونق بگيره حسن نيت خودش رو با تعويق عرضه هاى اوليه به 6 ماهه دوم نشون بده، نميشه كه هر بار بازار خواست جون بگيره با عرضه اوليه نفس بازار رو بگيرى بعد بگى از بورس داريم حمايت ميكنيم!!!!!!
رفع علت العلل مشکلات: تضمین دولت و مجلس در عدم سوء استفاده از اهرم قانون در جهت تامین کسری بودجه از جیب بخش خصوصی و مردم
و همچنین راهکارهای فوری و موثر:
1. لغو مصوبه اخراج 14 شرکت به بازار پایه
2. لغو عوارض معدنی و کاهش بهره مالکانه
3. تعیین نرخ رقابتی خوراک گاز با منطقه (5 سنت)
4. معافیت مالیاتی بالا برای صنایع انرژی بر
5. حذف مالیات بر ارزش افزوده برای دو سال
6. کاهش مالیات های عمومی
7. حذف حجم مبنا و دامنه نوسان
8. افزایش اعتبار و وام کم بهره برای خریداران سهام
مثل این می مونه که کسی حرف گوش نکرده سریع و بی احتیاط دویده پاش شکسته حالا راهکار بدیم فردا دوباره بتونه بدوه.
مشکلات:
1-محدوده دامنه نوسان باعث تشکیل صف میشه(که هزاران بار گفته شده)
2- کوتاه نمودن دوره شفاف سازی اطلاعات ولی به هرحال بی خودی نمادها را بیش از 2 تا 3 روز متوقفش نکنند.
3- سرمایه گذار خودش عقل داره بی خودی تبلیغ بورس نکنید(بخش از رشد شاخص به خاطر همین تبلیغات است که داره بر می گرده)
4- از شاخص است که بر شاخص است.
شاخص من درآوردی را جمع کنید
ضمنا انتظار نداشته باشید شاخص بدون انرژی مجددا رشد کند اگر شاخص(محاسبه اش چه درست چه غلط باشد) به محدوده (عددش را فعلا نمی گم که سهامداران تو ضرر ناراحت نشند البته خودم هم هرچند کم یکی از اونها هستم) برسد ترس سهامداران خواهد ریخت و مجددا حقیقی و حقوقی وارد خواهند شد.
این را هم اضافه کنم هر موقع رشد بازارهای حرفه ای به جایی برسه که افراد عادی وارد شده و صاحبنظر باشند بدانید که آخر موج صعودیه و هر موقع در بازار راکد و رنج (نه نزولی) حقوقی ها از بازار تعریف کنند ابتدای صعود هست.
موفق باشید
- دولت درحرف مدعی حمایت ازبورس است ولی درعمل خلاف اینرا ثابت کرده بدلایل زیر :
1-افزایش نرخ اوراق مشارکت از20%به 23%
2-افزایش نرخ سودبانکی به حدود24% وسکوت دولت وبانک مرکزی به نشانه حمایت ورقیب قراردادن بانکهابابورس
3-مجلس باوضع تصمیمات غیرکاشناسانه وضع قیمت 13سنتی خوراک پتوشیمیهاوبهره مالکانه30%برای معادن عملادرترفندلایه پیشنادی دولت قرارگرفت وضربه ی دیگری به بورس واردکرد . دوستان لایحه قیمتهارادولت تهیه وبه مجلس می دهدپس عامل اصلی افزایش نرخ به دولت برمگردداماتوپ رابه زمین مجلس انداخت تاهمه کاسه کوزههاسرمجلس خوردشودومتاسفانه مجلس نیزغیرکارشناسانه تصمیم گرفت وضربه خودش رازد.
4-مشخص نبودن قیمتها درطرح هدفمندی مرحله دوم وابهامهای موجودوتعمددولت درشفاف سازی قیمتهاودرنتیجه اثرآن برقیمت سهام عامل دیگریست .
5-عدم تصمیم گیری بموقع وبجاازطرف مسولین بورس درکنترول حباب بورس سال گذشته .درریزش شاخص وعدم شفاف سازی بموقع .
6-اگردولت قصدحمایت ازبورس رادارد: چراآنزمان که بورس بقول خودشان حبابی بالامی رفت برای کنترول بورس خصوصی سازی راانجام نمی دادندتاجلوی حباب بورس بگیرندولی درزمانی که شاخص درحال سقوط است مرتب عرضه خصوصی صورت می گیرد دلیل برهمگان واضح است .
7-البته ازرفتارهیجانی ماسهامدارن درخریدوفروش که به سرعت ریزش کمک می کندنبایدغفلت کرد.
پیشنهادات :
1-کاهش نرخ سودبانکی درحدمعقول وکنترول دولت وبانک مرکزی برآنان .
2-کاهش عوارض مالیات ونرخ خوراک برای صنایع باتشکیل کارگروه مشترک ازدولت صنایع وبورس .
3-مشخص کردن افزایش قیمتهادرهدفمندی وشفاف سازی دولت وتشکیل کارگروهی مشترک ازدولت مجلس وصنایع مختلف وافزایش قیمت محصولات شرکتهاباتوجه به گرانی حاصله ازهدفمندی ضمن رعایت حقوق مصرف کنندگان وکنترول تورم موجود .
4-حمایت جدی مسولین اقتصادی دولت مجلس وبورس ازبورس نه درحرف بلکه درعمل .
5-خواهش ویژه ازسهامداران حقیقی :پرهیزازخریدوفروش هیجانی
از طرفی در بورس از مدیران با تجربه استفاده شود و مدیران فعلی .....
قانون شفاف برای نظارت بر عملکرد شرکتهای بورسی ایجاد شود.
با مدیران شرکتهای بورسی متخلف و حسابرسان متخلف آنها که در حسابها دستکاری و حسابسازی میکنن بشدت برخورد شود.
مالیات شرکتهایی که سهام شناور آنها پایین است افزایش یابد.تا شرکتهای خانوادگی نتوانند هر طور میخواهند گزارش دهند.
برای شرکتهایی که شناور پایین دارند دامنه نوسان را حذف کنند و شرکت را مجبور به عرضه کنند
بورس باید جای باشد که کاملاً غیر سیاسی باشد و مسئولین آن نیز فرا جناحی باشند.
فقط برای اینکه میزان نظارت و کنترل مسئولین بورس را متوجه شوید لطفا سایت وزین بورس نیوز روند گزارشات شرکت پتایر را در یکسال گذشته منتشر کنند تا میزان کارایی این نظارت ها برای همگان مشخص شود. از بعد سیاسی نیز ..........
بعبارتی شرکت طرح توسعه ای داشته که بر اساس آن با افزیش سرمابه اش موافقت شده.
ولی قوانین ناکارآمد همین بورس مانند حجم مبنای ثابت که در هر شرایط و با هر میزان سرمایه 4% است باعث قفل شدن شرکت ها پس از افزایش سرمایه میشود.
من هیچ موقع مخابرات و .... را نخریده ام زیرا می ترسم در دام حجم مبنای آن قرار گیرم.
چرا نباید این حجم مبنا پلکانی باشد که نتنها عامل بازدارنده افزایش سرمایه نباشد بلکه تشویقی بر این موضوع باشد.
یک زمان که آنلاین وجود نداشت کارگزار باید درخواست شما را ثبت می کرد و چند نسخه پرینت تهیه می کرد. یکی برای بایگانی یکی برای شما و یکی را هم برای بخش ثبت سفارس میفرستاد
فرد دیگری نیز باید آن سفارش را در سامانه وارد کرده و پیگیر می شد تا در محدود مشخص شده خرید یا فروش صورت گیرد. در این شرایط دو کارمزد 0.4% شاید معقول نبود.
ولی کسانی که آنلاین دارند و حتی شاید یکبار هم کارگزاریشان را ندیده اند چرا باید 0.8% در هر خرید و فروش بدهند.
وقتی مسئولین بورس سیاسی باشند تنها چیزی که به ذهنشان هم نمی آید همین منافع سرمایه گذاران است.
حال اکثرا انلاین هستند و ح
چرا نباید در زمانهای منفی بازار که قطعا فروشنده در حال ضرر است مالیات لغو شود.
اگر مدیران بورس ما به فکر سهامداران بودن دنبال این راهکارها میرفند. نه قوانینی مثل محدود کردن فروش ، حجم مبنا و ... که به فکر هر فرد عادی نیز میرسد
«همه با هم، جنبش عدم فروش سهم در روز شنبه»
2- دولت جلو رانت را به شدت بگیرد.و برخورد کند.
3-سیستم امار دهی رو به بخش خصوصی واگذار کند تا با امار دقیق برنامه ریزی کند.
تمام شرایط سیاسی - اقتصادی - فرهنگی و... آماده رشد بازار بورس است فقط حمایت لازم است
بهترین راه حل ایجاد قوانینی است که هیچ کس نتونه به بازار دست ببره و نظرات شخصیش را وارد بازار کنه و روند بازار را شرکت ها ، سرمایه ها و سودآوری شرکت ها مشخص کنند
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است .......با دوستان مروت با دشمنان مدارا..
اقتصاد ما تحمل چنين ماليات بر ارزش افزوده اي را ندارد.
"1-تعامل بادنیا و اجازه سرمایه گذاری خارجی 2-تجارت جهانی 3-ازادسازی اقتصاد 4-ازادسازی اطلاعات 5-بستن دریچه های فسادو رانت 6-اجازه به شرکتها به وفق شرایط خودبا رهاسازی دولت 7-شرایط یکسان ازامتیارات درشرکتهاوفعالان خصوصی ودولتی"
ترو خدا نترسید بلایی سر اسلام نمیاد ! لطفا بنام دین ، مردم این مملکت رو بدبخت تر و بیچاره تر نکنید!!
چون هیچ کس فکر خرده سرمایه گذاران نیست
اقایان کاری کنید بخدا متضرر هستیم
من یه مثال میزنم>
شپنا به عنوان یه شرکت بزرگ هنوز بعد مدت ها گزارش 9 ماهه خودش رو اعلام نکرده فقط اعلام بی اطلاعی از نرخ خرید و فروش محصولاتش کرده و حالا هم که مدت هاست بسته است ولی جالب اینکه هیچ وقت امور سهامش جواب نمیده و سازمان بورس هم هیچ کاریش نداره
>>پس کی باید به امور سهامدارا رسیدگی کنه پس وظیفه سازمان بورس چیه
>>نتیجه میگیریم که نظارتی در کشور به صورت واقعی و عملی وجود نداره مثل قوانین راهنمایی رانندگی که هست ولی هیچ جا نمی بینیمش.
بنظر من راه حل فوری برای خارج شدن از وضعیت فعلی اینه که 1-دردرجه اول ریسک مثبت هر خرید وفروش بالا بره ومساوی یا بالاتر از ریسک منفی بشه بطور مثال اگر شما درهر خریدوفروش درهرروز قیمت سهام 4% +رشد کند شما 1.5% باید به کارگزار بدیدوعملا 2.5%+ سود برده اید ولی اگر همان سهم درهمان روز 4%- منفی بشه شما باید باتوجه 1.5% که به کارگزار میدید 6.5%- ضرر کرده اید که باید این تفافت ریسک اصلاح بشه
2-درصورت امکان برداشته شدن حجم مبنا ویا محدودیت نوسان باعث رشد سریع بازار سرمایه میشه سئوال من اینه که درکجای دنیا وکدام یک از بورسهای بزرگ دنیا صف خرید وفروش سهام هستش که این قانون مسخره درایران اجرا میشه دربورس های بزرگ دنیا خود سهامداران هستند که قیمت سهام را کنترل میکنندواجازه بالارفتن بیش از اندازه قیمت رو نمیدن .باتشکر
نظارت بیشری بر خرید و فروش داشته باشید و با شناسایی نوسانگیرها کدهای آنها را ابطال کند
1.کم کرد سود سپرده گذاری در بانک
2.کم کردن کارمزد خرید و فروش سهام
3.تشکیل کمیسیونی از مجلس و دولت و نظارت دقیق بر عملکرد مدیران سازمان بورس
4.جلوگیری از توقف بی دلیل و طولانی نمادها
5.پرداخت سریعتر و دقیقتر سود سهام
با سلام (لطفا مطالعه فرمایید)
راهکار اول این است که محدودیت نوسان 4 درصدی برداشته شود. چون اولا با اصول بازار کارا همخوانی ندارد. ثانیا فرهنگ صف که در سراسر مملکت از گرفتن نان، نفت، بنزین، خط موبایل، دانشگاه، جاده و مسافرت، خلاصه همه چیز باید توی صف باشی و اگر صف روبه هم بزنی می گن بی فرهنگ درست توی صفت وایستا. پس شد دامنه نوسان را بردارند تا حرفه ای ها نشان احمقهایی مثل کارگزاریها و برادران این سایدرز و دارنده اطلاعات نهانی بدهند که سرمایه گذاری یعنی چه؟
ثانیا چطور شد که دکتر رحمانی بعد از دوسال از بورس کنار گذاشته شد ولی جناب .... الان 6 سال است که تشریف دارند.
اساسنامه بورس می گفت که ماکزیمم 2 دوره 2 ساله پس چی شد. یک پاسخ است . همکاری مسالمت امیز.با بچه های بالا
سوم اینکه برای کل اقتصاد اگر بخواهم یک راه حل جامع بدهم این است که اول ما باید رییس بانک مرکزی را با انتخابات مردمی برگزینیم تا همینجوری پول چاپ نکنه و بس.
1- به هر طریق ممکن از نوسانگیری روزانه جلوگیری بشه.
2- وقتی بازار تعادل نداره و دائم در حال ریزش هست عرضه ی اولیه انجام نشه.
3- رئیس فعلی بورس ....
4- سایت های خبری مثل همین بورس نیوز با نظارت بیشتری کار کنند.
5 -پرزیدنت روحانی لطف کنند اگر قصد حمایت از بورس را ندارند حذاقل مردم را فریب ندهند.
6 - از تبلیغات رسانه ای جلوگیری شود.
7 - آزمونهای دریافت کد آنلاین بسیار سخت تر و حرفه ای تر و واقعا مانند آزمون انجام شود.
8- برای واگذاری کد آنلاین شرایط سخت تر و طولانی تر شود.
9 - وزیر محترم اقتصاد لطف کنند موضع خود را نسبت به بورس شفاف اعلام نمایند.
10 - قانونی وضع شود که حقوقی ها نتوانند بازار را به هر طرف که خواستند بکشانند.
1- کاهش سود بانکی تا 20 درصد، هر چند تورم 35 درصده،نرخ سود بانکی بیشتر از تورم برای شرایط اقتصادی پایدار هست نه این اقتصاد بیمار.سود زباد سپرده در دراز مدت میتونه برای خود بانکها هم زیان آور باشه2-کنترل بر خرید و فروش حقوقی ها،با توجه به شرایط حال حاضر حقوقی ها به راحتی می تونن پول شویی کنن.چه بسا اگر حقوقیی وجود نداشت نوسانات بورس منطقی تر بود 3-تغییر دامنه نوسانات از+4 تا -4 به +6 و -2 می تونه منطقی تر باشه(با توجه به 1.5% کارمزد کارگزاز) 3- با توجه به اینکه بورس بسیار برای فساد مستعده باید کسانی مدیریت این سازمان رو بر عهده داشته باشن که به اصطلاح حساب پس داده باشن،در این صورت با نظارت دقیق ، مخفی کردن سود و زیان در گزارسات به حداقل می رسه، و همین طور که بسیاری از دوستان اشاره کردن آزاد سازی اطلاعات برای سلامت بازار سرمایه حیاتیه. 5- حسن نیت مجلسیان و دولت مردان ثابت بشه در واقع مردم به خاطر گرفتن تصمیمات متناقض اعتمادشون رو به نمایندگانشون از دست دادن و این شبهه ایجاد شده که تصمیمات در جهت منافع گروهی خاص گرفته میشه
این موارد برای کوتاه مدت متاسبه ولی برای دراز مدت با نظر کامنت 1 موافقم.
علت منفی بودن بازار نه عرضه های اولیه و فروش های سنگین حقیقی/حقوقی و نه ابطال واحد صندوق ها و غیره ... نمی باشد
علت تنها معامله(خریدوفروش) در کمترین(کف)قیمت مجاز روزانه ودر صدهای -4 و -5 می باشد که باعث
قرمز پوش شدن کل بازار شده است...
برخی می گویند بفروشید بورس سقوط کرد...!!! این دسته به طرف دیگر رویدادمالی یعنی خریداران که سهم را می خرند و علت خرید ایشان بی توجه می باشند و حاضرند سهم با ارزش خودرا با کمترین قیمت به خریدار فرصت طلب واگذار نمایند
در نهایت جهت مثبت شدن بازار، به فروشندگان پیشنهاد می گردد تسلیم قیمت های پیشنهادی خریداران نشوند و کلیه فروشندگان سهم خودرا در بالاترین قیمت مجاز روزانه به فروش رسانند.
چند دلیل برای آرامش بازار مد نظر هست که با تجربه 12ساله بیان میکنم
1- شفاف سازی در شرکت های دارای ابهام
2-شفاف سازی در نرخ حامل های انرژی
3- شفاف سازی در نحوه اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها و سیاست های اقتصادی دولت
4- مشخص کردن سود سپرده های بانکی که ریسک بازار برای سرمایه گذاری مشخص گردد( سود سپرده 20درصد بیشتر نگردد)
5- افزایش دامنه نوسان بازار برای شکستن حباب قیمتی در بعضی نماد ها
6- موضع دولت نسبت به بورس و رئیس سازمان بورس و خاتمه دادن به شایعات برکناری و...
7- جلوگیری از عرضه سهام توسط سازمان خصوصی سازی و کنترل کردن افزایش بی دلیل قیمت ها که ناظر بازار باید نماد مذکور را برای شفاف سازی متوقف کند
8- گسترش بازار و امکان بیشتر سرمایه گذاری از خارج کشور
9- جلوگیری از نحوه دستوری بر قیمت گذاری شرکت ها و دخالت نکردن دولت در قیمت محصولات و رقابتی کردن شرکت ها با قیمت های جهانی که بازار عرضه و تقاضا که قیمت تمام شده محصول بیان میکند
10- کاهش مالیات بر ارزش افزوده و کارمزد شرکت های بورسی و اطمینان به سرمایه گذاران بر موقتی بودن اصلاح که موجب بازگشت سرمایه از بازارهای موازی گردد
دوستدار شما f.j
متولی کدال باید محاکمه بشه چرا از اینکونه اتفاقات میفته؟
سازمان بورس هم اگر معدن جعل اخبار و قوانین بورسی باشه که دیگه هیچ!!!!@@@@@@@@@@@@@
با سلام (لطفا مطالعه فرمایید)
راهکار اول این است که محدودیت نوسان 4 درصدی برداشته شود. چون اولا با اصول بازار کارا همخوانی ندارد. ثانیا فرهنگ صف که در سراسر مملکت از گرفتن نان، نفت، بنزین، خط موبایل، دانشگاه، جاده و مسافرت، خلاصه همه چیز باید توی صف باشی و اگر صف روبه هم بزنی می گن بی فرهنگ درست توی صفت وایستا. پس شد دامنه نوسان را بردارند تا حرفه ای ها نشان...مثل کارگزاریها و برادران این سایدرز و دارنده اطلاعات نهانی بدهند که سرمایه گذاری یعنی چه؟
ثانیا چطور شد که دکتر رحمانی بعد از دوسال از بورس کنار گذاشته شد ولی جناب قالیباف الان 6 سال است که تشریف دارند.اساسنامه بورس می گفت که ماکزیمم 2 دوره 2 ساله پس چی شد. ....
سوم اینکه برای کل اقتصاد اگر بخواهم یک راه حل جامع بدهم این است که اول ما باید رییس بانک مرکزی را با انتخابات مردمی برگزینیم تا همینجوری پول چاپ نکنه و بس.
جلوی نوسان گیران رو بگیرید
زمان فروش سهام خریداری با زمان خرید آن یک ماه فاصله داشته باشد تا دیگه نوسان گیری نکنن..
برای اینکه بازار بورس ایران از حالت یک جانبه خارج شود علاوه بر امکان خرید سهام
امکان گرفتن موقعیت فروش هم باشد مثل بازار سکه آتی
و زمانی که بازار بخواهد رشد حبابی کند خود فعالان بازار با گرفتن موقعیت فروش در سهام هم جلوی رشد هیجانی و حبابی سهام را می گیرند و هم امکان سود کردن در زمان نزولی بودن بازار بورس فراهم می شود و بازار رشد آهسته و پیوسته و منطقی به خود می گیرد و این گونه نیست که یک سری سرمایه ها موقتی وارد بازار شود و بعد از رشد هیجانی و حبابی خارج شده و ضرر را به سهامداران برساند
این پیشنهاد را به گوش مسوئولان محترم برسانید
به نظر من برداشتن محدودیت 4% بورس و 5% فرابورس می تونه به بازار کمک شایانی کنه ...... اگر این اتفاق بیافتد ما دیگر شاهد صف خرید و فروش نخواهیم بود و به طبع در روزهای عادی بورس ، به طور ناخودآگاه نوسانات آن به کمتر از 2% در روز می رسد!!!!
الان که بازار کف قیمت را میبینه باید حجم مبنا برداشته شه
هر سهمی که رفت مجمع سود داد حجم مبناشو بر دارید
ما ریسک به اندازه کافی داریم
با اضافه شدن کوچکترین ریسکی سهمهای بزرگمان میافتند ته چاه
اصلا مسخره است که حتما یک سهم باید 10م معامله بشه تا 4% مثبت شه وقتی هم که صف میشه مثل مپنا یک نفر لج میکنه عرضه نباید بشه!
تمامی محدودیتها باید برداشته شه
ددد به بازار برگرده
اعتبار برگرده
و مهمتر از همه این تعدیل مثبت و منفی دادن سهمها رو بردارین یه سهم را میبندین بالا پایین باز میکنید
پولی که مردم خریدند را دود میکنید میره هوا با یک تعدیل منفی
ارزش قائل بشید واسه سهامداران
اول از هرچيز ما بايد تعريف علمي ازاصطلاحات زيررا داشته باشيم
١ - اقتصاد آزاد
٢ - بازار ازاد
٣- سياستهاي مالي
٤- سياستهاي پولي
و سپس وظايف مجلس ودولت وبخش خصوصي را بدانيم
وآنگاه بايد قبول كنيم كه رديفهاي ١تا٤ ازادانه كار خودشان را انجام دهند و ارگانها هم بخوبي وظايفشان را انجام دهند واز دخالتهاي بيجا وبيمورد در هريك از نظامهاي فوق خودداري شود
بحث در مورد هريك از موارد فوق گسترده هست ونميتوان در باره همه موارد ان گفتگو كرد لذا ناگزيريم مثالهايي بياوريم تا شايد بتوانيم نتيجه گيري با سلام واحترام
اول از هرچيز ما بايد تعريف علمي ازاصطلاحات زيررا داشته باشيم
١ - اقتصاد آزاد
٢ - بازار ازاد
٣- سياستهاي مالي
٤-
سياستهاي پولي
و سپس وظايف مجلس ودولت وبخش خصوصي را بدانيم
وآنگاه بايد قبول كنيم كه رديفهاي ١تا٤ ازادانه كار خودشان را انجام دهند و ارگانها هم بخوبي وظايفشان را انجام دهند واز دخالتهاي بيجا وبيمورد در هريك از نظامهاي فوق خودداري شود
بحث در مورد هريك از موارد فوق گسترده هست ونميتوان در باره همه موارد ان گفتگو كرد لذا ناگزيريم مثالهايي بياوريم تا شايد بتوانيم نتيجه گيري
بعنوان مثال اگر سياست پولي به معناي واقعي خود ايجاب نمايد كه نرخ سود بانكي افزايش يا كاهش نمايد درست است كه روي بورس اثر گذار است ومنابع بورس را كاهش ميدهد ويا افزايش ميدهد نبايد بخاطر بورس انرا تغيير بدهيم وشوراي پول اعتبار بيايد صرفا بخاطر بورس سياست پولي را كنار بگذارد واگر وزير امور اقتصادي چنين تقاضايي رااز شوراي پول اعتبار بنمايد تقاضاي معقولي نيست مگر اينكه
شوراي پول اعتبار تصميم غلطي را گرفته باشد كه اين هم بد از بدتر ميشود چون جناب وزير عضو شوراي پول واعتبار
هست و درتصميم گيري قبلي مشاركت داشته است
اگر بورس مشكل داشته بايد مشكل را در خود بورس جستجو كرد بهر حال ماهيت بورس اين است كه قيمت سهام در بورس نوسان دارد يا افزايش دارد ياكاهش دارد اگر قابل توجيه است كه نوسان را بايد قبول كرد كه در حال عده اي از اين بابت سود ميبرند ياضرر ميكنند اگر با يك تحليل صحيح از اطلاعات شركت نتيجهرگيري كرد كه قيمت سهم بدون جهت بالا رفته قطعا بايد كاهش يابد وبه نقطه تعادل برسد حالا اگر بخواهيم بررسي كنيم كه چرا قيمت سهم بدون جهت بالا رفته قابل بررسي هست ممكن است كه عده اي از حرفه ايها صف خريد درست كرده با شند وعده اي هم دنباله روي كرده اند وقيمت سهم بالا رفته واز تعادل خارج شده حالا هيچ چاره اي نيست و قيمت بايد بيايد پايين ممكن است تعديل سود داده باشد ويا بدليل ساير جهات كه قابل بررسي است ويا ممكن هست كه هيج كدام ازاينها نباشد وقيمت سهم بي دليل آمده پايين وزير قيمت هست وازتعادل خارج شده وقيمت سهم براي خريد شيرين است كه آنهايي كه با تحليل سهم ميخرندان سهم راخريداري ميكنند و تدريجا قيمت سهم بالا ميرود
تابه تعادل برسد
آنچه از مجلس ودولت بايد خواست اين است كه انها وظايف خودشان را بصورت علمي وكاملا كارشناسي انجام دهند در رابطه با تاثيرات روي بورس. بيشترين تاثير سوء راتصميم مجلس در رابط با نرخ خوراك پتروشيميهاوعوارض معدنيها گذاشت كه كاملا فاقد كارشناسي بود حالا اگروضع بورس بهم ريخته ما نبايد از مجلس بخواهيم كه بيا وبه داد بورس برس بلكه بايد بگوييم كه اقاي مجلسيان با يك تصميم نا درست بورسرا بهم ريختيد وبياييد تصميمتان را عوض كنيد
از دولت بايد بخواهيم كه تصميماتي ميگيرد كارشناسي باشد مثلا از دولت بخواهيم كه درمورد فاز دوم هدفمندي تصميم كارشناسي ودرست بگيرد نه اينكه به اقاي وزير بگوييم شاخص امده پايين بيا شاخصرا درست كن
نهايتا اگر در كار بورس دخالت نكنند بورس خودش را بحال تعادل خواهد رساند
بااحترام
2-ارزش پول ملی را تقویت کنید تا افزایش حاملهای انرژی به قیمت واقعی خود نزدیک شود تا دولت بتواند به تولید کمک کند.
2- سود بانکی را کاهش دهید و بهره وام باید کاهش یابد تا شرکتها بتوانند وامی بگیرند که برایشان قابل پرداخت باشد. کدام تولید آنقدر پر سود است که بتواند بهره های سنگین را بپردازد؟
4- صندوق حمایت از بازار سرمایه را تقویت کنید. هم برای صندوق پر سود خواهد بود هم برای سهامدارای خرد. اگر خبر صندوق حمایت از بازار سرمایه نبود شاخص بیشتر سقوط می کرد و سهامداران بیشتر ضرر میکردند.