«شاخص» در آخرین روز «سبز» شد
آرزو علیمدد:بهار بازار سرمایه با چنان خزانی روبهرو است که بهسختی میتوان روزنه امیدی برای بازگشتش جست. حتی شاخص هم که در هر شرایطی تلاش متولیان در سبز نگهداشتنش بیبدیل است، دیگر روی سرخش را به نمایش میگذارد و هرروز با افتش سرتیتر اخبار میشود. البته شاید همین قرمزی شاخص بود که بالاخره مسوولان را بر آن داشت تا زنگ خطری را در مجلس زده و به وزیر اقتصاد درخصوص بازار سرمایه تذکری دهند. ماههاست که سرمایهگذاران با «مقاومت» در برابر ریزش قیمتهای سهام شرکتهای مطلوبشان، که اغلب در هیچ تحلیلی نمیگنجد، سعی دارند نقشی در تغییر رویه بازار ایفا کنند.
اما متاسفانه آنچه مشهود است، عدم حضور مسوولانی است که در گذشتهای نهچندان دور، هرروز در رسانهها دم از بازدهی بالای بازار سرمایه میزدند و افراد را به سرمایهگذاری در این بازار تشویق میکردند. در قرن 21 دیگر نمیتوان تنها با استفاده از جملات شعارگونهای نظیر: «هدایت سرمایه به بورس، روند رشد اقتصاد کشور را تسهیل میکند» یا «بازار سرمایه با جذب نقدینگی سرگردان جامعه به رفاه اقتصادی کمک میکند» و امثالهم افراد را به سرمایهگذاری در بازار تشویق کرد. چرا که این سرمایهگذاران با تکیه بر دانش خود محل سرمایهگذاریشان را انتخاب میکنند. سرعت در تبادل اطلاعات و افکار در بین سرمایهگذاران، محلی برای ادعاهای صوری باقی نمیگذارد. آنها دیگر مرد عملاند و نتیجهگرا. بازار سرمایه ما نیز از این قاعده مستثنا نیست. تنها نیمنگاهی به معاملات روزانه حکایت از این دارد که سرمایهگذاران کنونی، قدیمیهای بازارند که برخلاف مسوولان و حقوقیها، دلسوزانه بهدنبال راهی برای بازگرداندن بازار به مدار اصلیاش هستند. هفته گذشته هم بازار منفی بود. گویا تلاش برای مثبتکردن شاخص هم نتیجه نداد و شاهد بیش از سههزار افت بود. شاخص کل هفته گذشته به 74هزار و 161 واحد رسید. سهام اکثر شرکتها مانند رهبرشان، شاخص، بر طبل نزول کوفتند. البته بهمدد حجم پایین معاملات و قانون حجم مبنا، قیمت اکثر سهام افت چندانی نداشت. اما سرمایهگذاران میدانند که ترمز حجم مبنا به نشانه بازگشت به احوال خوشایند نیست و تنها روزهای بیشتری برای افت قیمت باید سپری شود. روز آخر معاملات، چهارشنبه، اندکی اوضاع بهتر شد و قیمت برخی سهام به سبزی گرایید. اما این دلخوشی دیری نپایید و خریداران، تاب مقاومت در برابر فروشندگان را نیاوردند و بازار در ساعات پایانی دوباره منفی شد.
عدم امنیت و شفافیت
حمیدرضا امیریان با اشاره به این نکته که انحراف شدید از بودجه در صورتهای مالی ارایهشده میتواند زمینه مناسبی برای ایجاد حباب قیمتی مثبت یا منفی ایجاد کند، توضیح داد: «شفافیت، مهمترین راهکار برای ایجاد امنیت در بازار است که این امر خود میتواند بستر مناسبی را برای بازگشت بازار به روال عادیاش فراهم کند. اگر ما شفافیت لازم را در بازار سرمایه ایجاد کنیم، شرکتها برای تامین نقدینگی، خودشان به سوی این بازار میآیند. اما اینکه ما با الزام قانونی در پی انجام این مهم باشیم، نتیجه معکوسی خواهد داشت.»
وی ادامه داد: «رونق بازارهای موازی نباید تهدیدی برای بازار سرمایه بهشمار آید. اگر ما بتوانیم بستر مناسبی برای سرمایهگذاری در بورس فراهم کنیم، نباید نگران خروج سرمایه از آن باشیم. اما اگر عدم شفافیت و امنیت در این بازار رخنمایی کند، بهطور حتم شاهد این خواهیم بود که با ایجاد کوچکترین جذابیتی در سایر بازارها، سرمایههای بورسی بهسرعت مسیر خروج را طی کنند. از سوی دیگر نباید این انتظار را داشت که برای حفظ سرمایهها در بورس، بهدنبال تخریب سایر بازارها باشیم.»
این تحلیلگر بازار سرمایه خاطرنشان کرد: «چرا باید با افزایش نرخ سود بانکی مخالفت و سپردهگذار را تنبیه کرد؟ اگر متولیان بازار سرمایه بهدنبال جذب این سپردهها هستند، میتوانند با ایجاد جذابیت در بورس، بازار پول را به سرمایهگذاری کلان در بازار سرمایه تشویق کنند. نه اینکه با گلایه از این افزایش خواهان کاهش این نرخ بهمنظور ایجاد جذابیت در بورس باشند.»وی با تاکید بر اینکه جذابیت و امنیت دو رکن اساسی برای بازار سرمایه بهشمار میآید، تاکید کرد: «ما زمانی میتوانیم بگوییم نوسان جزو جذابیت بازار سرمایه است و بالاوپایینشدنهای بورس عادی است که این دوشرط امنیت و جذابیت را ایجاد کرده باشیم. در غیراینصورت مانند گربهای که بر روی شیروانی داغ ایستاده است، با ایجاد حداقل جذابیتی در سایر بازارها، شاهد خروج سرمایهگذاران خواهیم بود.» امیریان با اشاره به اینکه امنیت، بهمعنای ریسکگریزی نیست، توضیح داد: «اینکه ریسک جزیی از ذات این بازار است بر کسی پوشیده نیست اما، زمانی که ریسکهای خارج از پیشبینی سرمایهگذاران میتواند شوکهای بزرگی به بازار دهد، دیگر مفهوم ریسک جای خود را با عدم امنیت عوض میکند. بهنظر من، انحراف از بودجههای اعلامی و مخفیکردن سود یا زیان شرکتها را نمیتوان در طبقه ریسک جای داد و باید از آن بهعنوان عدم امنیت روانی مالی یاد کرد. در چنین شرایطی، واکنش سرمایهگذاران به ارایه گزارشهای غلط، پیگیری حقوقی نیست، بلکه فرار از بازار است.» این تحلیلگر بازار سرمایه ادامه داد: «متاسفانه روند بازار بهگونهای بوده است که سرمایهگذاران با هر نشانهای آمادگی خروج دارند. بهعنوان مثال از آنجایی که بستن و بازگشایی نمادها از قانون خاصی پیروی نمیکند حتی شایعه بستن یک نماد میتواند موجبات خروج سریع سرمایهگذاران را از آن سهم فراهم کند. چرا که بیم آن میرود که با بستن نماد و عدم بازگشایی آن، سرمایه آنها ماهها قفل شود و امکان دسترسی به آن وجود نداشته باشد. مثلا بیمه دی در این حوزه مثال نامآشنایی برای سرمایهگذاران است.» امیریان درخصوص غیبت حقوقیها و مقاومت حقیقیها خاطرنشان کرد: «نمیتوان انتظار داشت که حقیقیها با سرمایههای کوچک، رفتارهای بزرگ داشته باشند. متاسفانه حجم سرمایه حقیقیها اجازه نمیدهد که بتوانند در بلندمدت مقاومت خود را حفظ کنند. به این ترتیب هرچقدر هم که تحلیلهایشان آنها را به مقاومت و ادامه حضور تشویق کند، تا جایی امکان باقیماندن در بازار را دارند و سپس ترجیح میدهند که به حفظ حداقلها قانع شوند. در چنین شرایطی این افراد به جزیرهای کوچک پناه برده و تصمیم میگیرند چند روزی در آنجا فقط تماشاگر باشند و در صورت مساعدشدن شرایط، مسیر بازگشت را پیش بگیرند. متاسفانه مسوولان بازار از آذرماه گذشته اعلام کردند که این ریزش کوتاهمدت است و سرمایهگذاران را به مقاومت و ادامه حضور تشویق کردند اما، از آنروز تاکنون بازار شاهد افت 30درصدی بوده است. جبران چنین زیانی بهطور حتم برای سرمایهگذاران جزو بسیار سخت خواهد بود. زمانی که مالک، رفتار خلاف منطق از خود نشان میدهد چگونه میتوان از سهامدار انتظار رفتار عقلایی داشت؟»امیریان با یادآوری حوادث سال 84 ابراز کرد: «متاسفانه ما سال 84 نیز شاهد این پدیده بودیم. زمانی که شرایط بازار به این سمتوسو کشیده میشود، سقوطها دامنهدار شده و شرکتهای بزرگ حقوقی که میتوانند هادی بازار باشند، از سرمایهگذاری در بورس انصراف میدهند. به این ترتیب بازار دیگر کفی نمیشناسد و تنها مردم عادی و سهامداران جزء از سقوط قیمتها و بستهبودن نماد سهامشان، متضرر میشوند.» وی ابراز کرد: «در چنین بحبوحههایی، جریان ورودی به بازار سرمایه قطع خواهد شد. بزرگترین رود هم، با قطع جریان ورودی خشک خواهد شد. متاسفانه عدم حضور فعال حقوقیها در بازار، که بهمنزله عدم مسوولیتپذیریشان است، زمینه را برای عدم بازگشت بازار به مدار اصلیاش فراهم کرده است. در چنین شرایطی چگونه میتوانیم از سرمایهدار جزء که حتی قادر نیست به اطلاعات شفاف و دقیق دسترسی داشته باشد، انتظار مقاومت داشته باشیم. چگونه میتوان با دادههای دایمالتغییر، انتظار ارایه تحلیل درستی داشته باشیم؟»
عدم امنیت و شفافیت
حمیدرضا امیریان با اشاره به این نکته که انحراف شدید از بودجه در صورتهای مالی ارایهشده میتواند زمینه مناسبی برای ایجاد حباب قیمتی مثبت یا منفی ایجاد کند، توضیح داد: «شفافیت، مهمترین راهکار برای ایجاد امنیت در بازار است که این امر خود میتواند بستر مناسبی را برای بازگشت بازار به روال عادیاش فراهم کند. اگر ما شفافیت لازم را در بازار سرمایه ایجاد کنیم، شرکتها برای تامین نقدینگی، خودشان به سوی این بازار میآیند. اما اینکه ما با الزام قانونی در پی انجام این مهم باشیم، نتیجه معکوسی خواهد داشت.»
وی ادامه داد: «رونق بازارهای موازی نباید تهدیدی برای بازار سرمایه بهشمار آید. اگر ما بتوانیم بستر مناسبی برای سرمایهگذاری در بورس فراهم کنیم، نباید نگران خروج سرمایه از آن باشیم. اما اگر عدم شفافیت و امنیت در این بازار رخنمایی کند، بهطور حتم شاهد این خواهیم بود که با ایجاد کوچکترین جذابیتی در سایر بازارها، سرمایههای بورسی بهسرعت مسیر خروج را طی کنند. از سوی دیگر نباید این انتظار را داشت که برای حفظ سرمایهها در بورس، بهدنبال تخریب سایر بازارها باشیم.»
این تحلیلگر بازار سرمایه خاطرنشان کرد: «چرا باید با افزایش نرخ سود بانکی مخالفت و سپردهگذار را تنبیه کرد؟ اگر متولیان بازار سرمایه بهدنبال جذب این سپردهها هستند، میتوانند با ایجاد جذابیت در بورس، بازار پول را به سرمایهگذاری کلان در بازار سرمایه تشویق کنند. نه اینکه با گلایه از این افزایش خواهان کاهش این نرخ بهمنظور ایجاد جذابیت در بورس باشند.»وی با تاکید بر اینکه جذابیت و امنیت دو رکن اساسی برای بازار سرمایه بهشمار میآید، تاکید کرد: «ما زمانی میتوانیم بگوییم نوسان جزو جذابیت بازار سرمایه است و بالاوپایینشدنهای بورس عادی است که این دوشرط امنیت و جذابیت را ایجاد کرده باشیم. در غیراینصورت مانند گربهای که بر روی شیروانی داغ ایستاده است، با ایجاد حداقل جذابیتی در سایر بازارها، شاهد خروج سرمایهگذاران خواهیم بود.» امیریان با اشاره به اینکه امنیت، بهمعنای ریسکگریزی نیست، توضیح داد: «اینکه ریسک جزیی از ذات این بازار است بر کسی پوشیده نیست اما، زمانی که ریسکهای خارج از پیشبینی سرمایهگذاران میتواند شوکهای بزرگی به بازار دهد، دیگر مفهوم ریسک جای خود را با عدم امنیت عوض میکند. بهنظر من، انحراف از بودجههای اعلامی و مخفیکردن سود یا زیان شرکتها را نمیتوان در طبقه ریسک جای داد و باید از آن بهعنوان عدم امنیت روانی مالی یاد کرد. در چنین شرایطی، واکنش سرمایهگذاران به ارایه گزارشهای غلط، پیگیری حقوقی نیست، بلکه فرار از بازار است.» این تحلیلگر بازار سرمایه ادامه داد: «متاسفانه روند بازار بهگونهای بوده است که سرمایهگذاران با هر نشانهای آمادگی خروج دارند. بهعنوان مثال از آنجایی که بستن و بازگشایی نمادها از قانون خاصی پیروی نمیکند حتی شایعه بستن یک نماد میتواند موجبات خروج سریع سرمایهگذاران را از آن سهم فراهم کند. چرا که بیم آن میرود که با بستن نماد و عدم بازگشایی آن، سرمایه آنها ماهها قفل شود و امکان دسترسی به آن وجود نداشته باشد. مثلا بیمه دی در این حوزه مثال نامآشنایی برای سرمایهگذاران است.» امیریان درخصوص غیبت حقوقیها و مقاومت حقیقیها خاطرنشان کرد: «نمیتوان انتظار داشت که حقیقیها با سرمایههای کوچک، رفتارهای بزرگ داشته باشند. متاسفانه حجم سرمایه حقیقیها اجازه نمیدهد که بتوانند در بلندمدت مقاومت خود را حفظ کنند. به این ترتیب هرچقدر هم که تحلیلهایشان آنها را به مقاومت و ادامه حضور تشویق کند، تا جایی امکان باقیماندن در بازار را دارند و سپس ترجیح میدهند که به حفظ حداقلها قانع شوند. در چنین شرایطی این افراد به جزیرهای کوچک پناه برده و تصمیم میگیرند چند روزی در آنجا فقط تماشاگر باشند و در صورت مساعدشدن شرایط، مسیر بازگشت را پیش بگیرند. متاسفانه مسوولان بازار از آذرماه گذشته اعلام کردند که این ریزش کوتاهمدت است و سرمایهگذاران را به مقاومت و ادامه حضور تشویق کردند اما، از آنروز تاکنون بازار شاهد افت 30درصدی بوده است. جبران چنین زیانی بهطور حتم برای سرمایهگذاران جزو بسیار سخت خواهد بود. زمانی که مالک، رفتار خلاف منطق از خود نشان میدهد چگونه میتوان از سهامدار انتظار رفتار عقلایی داشت؟»امیریان با یادآوری حوادث سال 84 ابراز کرد: «متاسفانه ما سال 84 نیز شاهد این پدیده بودیم. زمانی که شرایط بازار به این سمتوسو کشیده میشود، سقوطها دامنهدار شده و شرکتهای بزرگ حقوقی که میتوانند هادی بازار باشند، از سرمایهگذاری در بورس انصراف میدهند. به این ترتیب بازار دیگر کفی نمیشناسد و تنها مردم عادی و سهامداران جزء از سقوط قیمتها و بستهبودن نماد سهامشان، متضرر میشوند.» وی ابراز کرد: «در چنین بحبوحههایی، جریان ورودی به بازار سرمایه قطع خواهد شد. بزرگترین رود هم، با قطع جریان ورودی خشک خواهد شد. متاسفانه عدم حضور فعال حقوقیها در بازار، که بهمنزله عدم مسوولیتپذیریشان است، زمینه را برای عدم بازگشت بازار به مدار اصلیاش فراهم کرده است. در چنین شرایطی چگونه میتوانیم از سرمایهدار جزء که حتی قادر نیست به اطلاعات شفاف و دقیق دسترسی داشته باشد، انتظار مقاومت داشته باشیم. چگونه میتوان با دادههای دایمالتغییر، انتظار ارایه تحلیل درستی داشته باشیم؟»
.jpg)
.jpg)
نظرات کاربران
ارسال نظر
نظرات بینندگان
اخبار روز
خبرنامه
این بازار با این همه تصمیمات غیر منتظره فقط برای سهامدار جزء و کسانی که سرمایه ها متعلق به خودشان است زیان وارد کرده و برای هیچ کس ارزش قائل نیست
این بازار با این همه تصمیمات غیر منتظره فقط برای سهامدار جزء و کسانی که سرمایه ها متعلق به خودشان است زیان وارد کرده و برای هیچ کس ارزش قائل نیست