بعد سالها دوباره برگشته اند و این بار پشت به تخته سیاه؛ با دوستانی جدید، نه پشت نیمکت؛ روی زمین. هستند اما نامرئی اند؛ نفس می کشند اما به رسمیت شناخته نمی شوند؛ رنگ های دنیای شان، سبز و سرخ و ارغوانی نوجوانی نیست، فقط، خاکستری نشئگی و سیاهی خماری.
این ساختمانهای مخروبه و بزرگ با شیشههای شکسته که شبها صداهای عجیبی از آن شنیده میشود، صدای شکستن شیشه، جیغ یک زن و درگیری و نزاع؛ و روزها، بوی تعفن تمام فضا را پر میکند و اینکه هیچکدام از اهالی جرات عبور از کنار ساختمانها را ندارند...
این روایت، چند خطی از سناریوی فیلمی ترسناک نیست، وضعیت بخشی از یک محلهی مرکزی شهر تهران، محل تلاقی دو خیابان مالک اشتر و دستغیب در منطقه 10 شهرداری، که حدود یکسال است به محل تجمع معتادان و اراذل و اوباش تبدیل شده است.
- عکاس: داوود قهردار. ایسنا
نظرات کاربران
ارسال نظر
نظرات بینندگان
واقعا تاسف داره با این همه ثروت خدادادی جوان های کشور ما این طوری زندگی کنن. کجان اون دو آتیشه هایی که سنگ دلواپسی به سینه می زنن!!!!!!!!
پاسخ
بشین بینیم بابا همش صحبت از ثروت خدادادی و فرهنگ آبا اجدادی میکنید و عجبا که هیچکدامش بدون اینکه خود بخواهیم وجود خارجی ندارند
پاسخ
عکاسش جرات بسیار زیادی داشته، فقط همین
پاسخ
این معتادا که دیدید هر کدومشون برای خودشون یه روزی کسی بودن...حالا به این روز افتادن
پاسخ
اخبار روز
خبرنامه