در روز عید غدیر خم تعدادی از مسئولان وقت و برخی چهره های اصلاح طلب به دیدار سید محمد خاتمی یکی از سران فتنه 88 رفتند.
به گزارش عصر آبادان به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا، در روز عید غدیر خم تعدادی از مسئولان وقت و برخی چهره های اصلاح طلب به دیدار محمد خاتمی یکی از سران فتنه ۸۸ رفتند.
خاتمی در این مراسمبا تأکید بر اینکه علی (ع) مظهر مهر ، مدارا و اخلاق است گفت: بسیار علاقمند بودیم در کشوری که الگو گرفته از مولا علی (ع) است نیز مهر و خوشنودی ر ا شاهد بودیمو چه خوب بود در روز عید سعید غدیر خم شاهد باشیم کسانی که اتهامات سیاسی دارند در بند حبس نباشند.
تاکید دوباره خاتمی در حالی است که بر طبق گزارش تصویری خبرگزاری دولتی ایسنا تعدادی از مسئولان دولت فعلی نیز در آن جلسه حضور داشتند.
فارغ از پوشش این خبر توسط رسانه دولتی ایسنا(که تبدیل به امری عادی شده)، حضور مسئولان دولتی در مجلسی که یکی از سران فتنه در آن حضور داشته تامل برانگیز و البته قابل پیش بینی بوده است.
حمایت از سران فتنه و فتنه گران حوادث سال ۸۸ همواره جز مسائلی بوده که نیروهای ارزشی و نمایندگان مجلس بارها و بارها نسبت به آن تذکر داده بودند ولی متاسفانه همچنان این رویه ادامه دارد!
انتظار میرود مسئولان دولتی کفه اعتدال را به سمت نیروهای ضد انقلاب و فتنه گر سوق نداده و ضمن اعلام برائت، در این گونه محافل حضور پیدا نکنند؛ چرا که بدون شک حمایت از افرادی که نظام و رای مردم را به بازی گرفته اند مورد پذیرش عموم جامعه واقع نخواهد شد.
همچنین گفتنی است که برخی رسانه های دولتی و زنجیره ای مدتی است که دست به انتشار اخبار مربوط به سید محمد خاتمی زده و به نوعی با این کار سعی دارند وی را در فضای سیاسی احیا کنند.
در همین خصوص امروز(سه شنبه ۲۲ مهرماه) نیز خبرگزاری دولتی ایسنا اقدام به انتشار خبر مربوط به مراسم جشن تولد ۷۲ سالگی خاتمی زده است.
م
انتهای پیام/س
خاتمی یکی از بزرگترین مردان تاریخ ایران بوده هست و خواهد بود
اینو بدونین خاتمی در قلبهای ما ملت ایران جا دارد
درود بر امیرکبیر مردم ایران
شما برو یه ذره مطالعه کن بعد بیا ببینم چی میگی!
یادمه در دوره ایشون صحبت از جوانانی شد که چند سال بعد به سن اشتغال خواهند رسید که شامل امثال من میشه و ایشون باید زیر ساخت ها رو اجرا میکردن که نکردن و بعد از کلی بحث و جلسه به این نتیجه رسیدن که کاری نمی تونیم بکنیم
بحث یارانه ها در زمان ایشون مطرح شد که اجرا نکردن و ترسیدن .
بحث انرژی هسته در دوره ی ایشون تعطیل شد و کلی عقب افتادیم و اگر اون موقع به جای ترس براش چاره اندیشی میشد دیگه الان من و شما نگرانی از این بابت نداشتیم و همش تهدید به تحریم نمی شدیم .
امیر کبیر شجاع بود حتی در مقابل پادشاه غیر از این بود ترور نمی شد .
ایشوع شجاعت انجام هیچ کدوم از کارها رو ندارن چطور با امیر کبیر مقایسه میکنین
اون موقع اوضاع مملکت بهتر بود و حیف که شجاعت انجامش رو نداشتن
ریشه بسیاری از مشکلات امروز من و امثال من بر میگرده به اون موقع و من از این اوضاع شاکی هستم پس بدون سند و مدرک حرف نزنین لطفا .
شما هم وجود داشته باش و دو کلمه حرف حساب بزن همش میگین مرغ یه پا داره سند دارین رو کنین!؟
خوب ندارین که این جملات بی معنی رو می نویسین.
چند سال از انقلاب گذشته 8 سالش خاتمی بود همشون مسئولن باید پاسخگو باشن فکر میکنین چقدر بوجه لازمه رسیدگی به این امور چقدر زحمت میبره هزار بارم بشه میگم ادمی که شکم سیر میخوابه به حال و روز این بیچاره ها اهمیت نمیده زنده باد امام ره که حداقل دستور تاسیس کمیته امداد را داد.
یه نشونه از کارهای مفاخری که گفتین نشون بدین
به گزارش مهر: مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک این بار برخلاف سالهای قبل با ابتکاری جدید جشن هفته کودک را در سالن اجتماعات وزارت دادگستری برگزار کرد. اما در این مراسم مسئولان کشوری و لشکری دعوت نبودند و تنها از کودکان آسیب دیده به عنوان میهمان و سخنران دعوت شده بود.
این مراسم را یکی از کودکان زیر ۱۸ سال کانون اصلاح و تربیت آغاز کرد و خبرنگاران منتظر حضور وزیر دادگستری بودند و گمان میکردند به دلیل تقارن مراسم با روز سازمان بازرسی ورود وزیر با تاخیر انجام خواهد شد اما مجری برنامه در جایگاه قرار گرفت و از دو کودک معلول برای سخنرانی دعوت کرد.
درخواست کودکان معلول از مسئولان
امیر علی و امیر مهدی ۱۰ ساله آرام آرام با ویلچر به سمت جایگاه حرکت کردند اما نمیتوانستند از پلهها بالا بروند. بالاخره مظفر الوندی مشاور وزیر دادگستری و دبیر مرجع ملی کودک آستینها را بالا زد و با کمک دیگران دو معلول را به روی سن بردند. مجری میکروفن را به دست امیر مهدی داد و معلول ۱۰ ساله گفت: سلام؛ من امیر علی معلول هستم... میخواهم خوب شوم و جابجایی من بسیار سخت است. آرزو دارم وزنهبردار شوم. تو را به خدا کمک کنید تا پاهای من خوب شود.
امیرمهدی هم گفت: من خیلی دوست دارم راه بروم، در زنگ تفریح و حتی زنگ ورزش معلم نمیگذارد با بچهها بازی کنم چون رفت و آمد من سخت است.
صحبتهای این دو معلول ادامه داشت تا اینکه از امیر سام کودک معلولی که با توانبخشی توانسته بود روی پاهای خود باستد دعوت شد. او گفت: خواهش میکنم فضای شهر و ساختمانها را درست کنید تا بتوانیم به درستی حرکت کنیم. گاهی وقتی آسانسورهای مترو خراب است یا پلههای زیرگذر ولیعصر چند ماهه خاموش است و به سختی حرکت میکنم، حتی یک بار هم زمین خوردم.
کودک کار: از ۹ سالگی معتاد بودم
این بار نوبت کودکان کار بود تا سخنران مراسم هفته کودک باشند. دو پسربچه و یک دختر دستفروش به جایگاه دعوت شدند. پسرک ۱۴ ساله که کمی هم از اینکه مجبور بود جلوی مسئولان و خبرنگاران حاضر شود احساس ناراحتی میکرد گفت: من اعتیاد را درک میکنم آیا شما هم درک میکنید؟ باید باور کنید که معتاد بیمار است. من از ۹ سالگی معتاد بودم و الان ۹ ماه است که پاکم (همه حاضران او را تشویق کردند). اما سوال من از شما این است که آیا وقتی به دکتر میروید شما را کتک میزنند؟ آیا دکتر شما را زندانی یا به زور به کمپ میفرستد؟ آیا میدانید زندگی در دره فرحزاد و کارتنخوابی یعنی چه؟ پدرم هم ۵۰ سال سن دارد و جانباز ۲۵ درصد است و الان ۸ سال است که پاک است. به خدا در همین تهران خیلی از کودکان نان شب ندارند. من هم روزی یک قرص اعصاب میخورم تا بتوانم کار کنم!
علیرضا کودک کار دیگری بود که میگفت: بچههایی در فرحزاد هستند که از ۴ سالگی کار و تکدیگری میکنند. آیا میدانید کار کردن کودک ۹ ساله از ۷ صبح تا ۹ شب یعنی چه؟ اینکه معتادان تو را خفت کنند و یا بخواهی از دست بهزیستی فرار کنی! من میخواهم که دست ما را بگیرید.
همه گریستند
دخترک ۱۲ ساله دستفروش خیابانهای تهران میکروفن را گرفت و با بغض گفت: متاسفانه کسی بالای سر کودکان نیست تا به ما کودکی یاد بدهد. در اینجا کودکان فروخته میشوند و کودکی خود را نمیبینند. من تا ۱۰ سالگی حتی شناسنامه هم نداشتم تا اینکه یک موسسه حمایتی برایم شناسنامه گرفت و من در یک سال، سه سال را جهشی خواندم. آیا میدانید کودکی که کودکی نکرده و شناسنامه هم ندارد چگونه زندگی میکند! گفتههای دخترک دستفروش با بغض و گریه همراه بود و تمامی حاضران گریستند؛ چنان که گفتههای کودکان، اشک خبرنگاران را نیز جاری کرد.
درددل کودکان افغان با مسئولان
گروه بعدی، کودکان افغانی بودند. ابتدا کمی خجالت کشیدند اما بغضشان ترکید و گفتند: سلام برادران مسلمان و ایرانیهای عزیز... مشکل ما این است که ما بیشتر از ۶ سال نمیتوانیم درس بخوانیم و دوست داریم ادامه تحصیل دهیم.
یکی از دختران افغان میگفت: وقتی پدرم از خانه بیرون میرود چون مجوز نداریم هر لحظه منتظر دستگیری پدر هستیم. برای رفتن به هر استان باید پاسپورتها را تمدید کنیم و سفر برای ما ممنوع است. میخواهم صدای من را هم بشنوید. ما کودک هستیم.
برچسب کمیته امداد از نام ما حذف شود
کودکان تحت پوشش کمیته امداد هم برای خود درد دلهایی داشتند که موجب تاثر حاضران شد. کودکان ایتام میگفتند: با هزینه آب و برق و گاز و کرایه خانه چگونه میتوانیم زندگی کنیم. در مدرسه وقتی بچهها میفهمند پدر ندارم یا تحت پوشش کمیته امداد هستیم رفتارشان تغییر میکند. ما هم میخواهیم کلاس تقویتی برویم و از سی دی و کتابهای کمک آموزشی استفاده کنیم اما پولی نداریم. ما به نمایندگی از هزاران یتیم میخواهیم حداقل برچسب کمیته امداد از نام ما حذف شود. مسئولان نباید از تحت پوشش بودن ما افتخار کنند. به ما ترحم نکنید چون وظیفه شما است که به ما کمک کنید اما بیمنت باشد.
در این مراسم مظفر الوندی، مشاور وزیر دادگستری گفت: ما باید با بچهها زندگی کنیم تا بفهمیم آنها چه میگویند. برای همین در وزارت دادگستری تصمیم گرفتیم ابتدا تمام کودکان را شناسایی کنیم و بانک اطلاعاتی تشکیل دهیم.
در ابتدای این مراسم کودکان آسیب دیده اجتماعی دلنوشتههای خود را روی کاغذ نوشته و روی دیوار نصب کردند. یکی نوشته بود موبایل لمسی میخواهم و دیگری نوشته بود خدایا پاهایم خوب شود. یکی پول میخواست و یکی هم دوست داشت خانه دار شود...
در فتنه 88 هم به همین توهم ها دل خوش کردین که اونجوری شد و دست همتون رو شد.