زاده نامداری مجری صداوسیما در یادداشتی به حواشی اخیر پاسخ داده است.
متن یادداشت نامداری که آن را برای «نامه نیوز» ارسال کرده است، در پی میآید:
«به کسی انگِ نفاق و دورویی زدن، تهمتِ بیحیایی و بیدینی بستن، جرات میخواهد. متاسفم! من از این جراتها ندارم. فقط میتوانم درباره خودم حرف بزنم، فقط میتوانم درباره خودم قضاوت کنم؛ چون خودم را (نعوذبالله) جای خدا نمیگذارم که دیگران را با عکسی و شرحی بهشتی و جهنمی کنم یا با برداشت خودخواندهای حکم صادر کنم و روی سایتها و رسانهها قرار دهم.
من اهل رجز خواندن نیستم (که اگر بودم و حدس میزدم به نتیجهای میرسد، مثل خیلیهای دیگر تهدید میکردم به شکایت قضایی برای آن همه ناسزا و شکستن حریم خصوصی). میبینید؟ من حتی جوابیه نوشتن هم بلد نیستم (که اگر قصدش را داشتم، برای آن سایت میفرستادم)، فقط میخواهم بنویسم که من، آزاده نامداریام؛ با همین مختصات و با همین سبک زندگی. شادم، پر انرژیام و به اعتقاداتم با همه وجود ایمان دارم.
من، آزاده نامداریام؛ چادریام ولی هیچوقت نان چادر را نخوردهام، ادای اعتقاد را درنیاوردهام. برعکس؛ اگر اهل نفاق بودم، هیچوقت زندگیام را با دوستانم به اشتراک نمیگذاشتم. مثل خیلیها پشت همان نقابهای ظاهرالصلاحی پنهان میشدم.
من، آزاده نامداریام؛ نمیفهمم تصویر یک مهمانی زنانه با پوشش اسلامی (ولی بدون چادر) چه ربطی به دین آدمها دارد؟ نمیدانم همغذایی با زوج جوان و یک کامنت ناشناس چه ارتباطی با یک سایت سیاسی پیدا میکند؟ نمیشناسم آدمهایی را که حرمت را و اعتقاد را تنها در ظاهر خلاصه میکنند؛ ریختن آبروی یک نفر (که میگویند از حرمت خانه خدا بالاتر است) و تهمت زدن به آدمها برایشان اهمیتی ندارد، ولی چادر رنگی در کنار غار حرا، میشود بهانه حرمتشکنی.
من آزاده نامداریام؛ چادر رنگی را دوست دارم و در خانه خدا هم همراهش دارم چون خدای من، مهربانتر از تنگنظری آدمهاست و میدانم که زیباست و زیبایی را دوستتر دارد.
من، آزاده نامداریام؛ مدتهاست به لطفِ دوستان و مهرِ مدیران، از تلویزیونی که - به قول شما - الگویش هستم، دورم. نه با خانواده و اعوان و انصارم در برنامهای حاضر میشوم و نه آنتن تماموقت زندهای در اختیارم هست. مانده همین پیج محدود اینستاگرام. اگر میخواهید آن را از من بگیرید، اگر میخواهید چادر را از سرم بکشید، اگر برنامهای برای محدودیت بیشترم ریختهاید، شما را به خدا قسم میدهم که «دین» را ملعبه بازیتان نکنید.
من آزاده نامداریام و فقط دلم میخواهد به سردبیر و مسئول آن سایت بگویم: بله! چادر من عطر یاس فاطمه (سلام الله علیها) را نمیدهد (هیچوقت خودم را در آن حد و اندازه نمیدانم)، ولی کجای مطلب شما، بوی رفتار علوی و حسینی داشت؟ در کدام رفتار ائمه ما اثری از تجسس و حرمتشکنی دیدهاید که چنین میکنید؟ آقای سردبیر، کلیکهایتان نوش جان! عزاداریِ «محرمِ» نیامدهتان قبول ... .»آزاده نامداری
نظرات کاربران
ارسال نظر
نظرات بینندگان
اخبار روز
خبرنامه
جوابیه خوبی بهش دادید و من صحبت هات رو با این شعر حافظ تکمیل می کنم
گر بدی گفت حسودی و رفیقی رنجید/ گو تو خوش باش که ما گوش به احمق ندهیم
یا چادر و پوشش رو میخوای یا خودنمایی و آرایش و ژست های آنچنانی
شلوار کردی را می شود با کت پوشید؟
شتر گاو پلنگ به شما میگن خانم
شما آماده ای که با وزش بادی تغییر جهت بدی. شوهرت فرزاد حسنی هم همینطوره. به هم خیلی میومدین. شما نون رو به نرخ روز میخورین. هم چادر رو داری و هم عشوه رو.
هم راستی هستی و هم چپی.
هم از توبره میخوری هم از آخور
آفت جامعه امثال شماست و متاسفانه قشر جوان امروزی بیشتر فریفته شما می شود چون فکر میکند شما با بقیه فرق داری
گوش به این حرفها و قضاوت های سراسر احمقانه و داعش مآبانه ندید...ماشالا خودتون خوب جوابشونو دادید...لذت بردم.
واقعیت اینه که جامعه هنوز برای میلیونها خانوم جوان و با انرژی و در عین حال محجبه ای مثل من و شما که میخوان با زمان جلو برن، چندان آماده نیست! بعضیا نمیتونن ببینن که هم میشه رنگهای روشن پوشید و هم همزمان متین و محجبه بود. هنوز نمیتونن مثلا چادر ملی و چادر های رنگی رو هضم کنن ...که البته جای تاسف داره! اتفاقا به نظر من آفت جامعه افرادی هستن که آشنایی با حد وسط (که روش دین ما و اتفاقا نزدیک به عقل هم هست) ندارن!
مطمئنا رفع این مشکلات، زمان میبره....اما شدنیه!