در این سؤال و تمامی سؤالات و شبهات دیگری که در این خصوص مطرح شده است، چندین حکم از احکام اسلامی، با تهمت و افترا و دروغ، به چالش کشیده شده است. و البته مسئله اصلی، مخالفات با حکم قصاص قتل (اعدام) است و مابقی بهانهها و حاشیهها میباشند. چنان سخن گفتن آنها در خصوص حقوق بشر، در عین سکوت مفتضحانه در قبال این همه کشتار، ترور، بریدن سر مسلمانان و …، مضحکه عام و خاص شده است؟ اما هر گاه قرار شد یک تروریست، یک قاچاقچی، یا قاتل، یک زناکار و متجاوز به عنف، یک رجل سیاسی که توطئه، خیانت و جاسوسی و هم چنین سببیتاش در وقوع کشتار به تثبیت رسیده، اعدام شود، جار و جنجال جهانی به راه میافتد! البته ممکن است در زندانی، حبسی و جرمی واقع شده باشد، اما آن هم خود "جرم” است، نه این که از احکام باشد.
حال صرف نظر از این تحلیلها یا مصادیق خبری و ژورنالیستی، به مسائل احکامی بپردازیم.
اول: ممنوعیت اعدام دختر باکره؟
اگر چه در اسلام اعدام دختران و زنان نسبت به مردان، برای برخی از جرمهای مشابه کمتر است، اما هیچ حکمی در خصوص "ممنوعیت اعدام دختر باکره” وجود ندارد. حکم قتل در اسلام، یا قصاص است و یا دیه که از سوی "ولیّ دمِ مقتول” تعیین میگردد. لذا همانطور که حضرت امام خمینی رحمه الله علیه در «تحریر الوسیله، ج۲، کتاب القصاص» فرمودند و سایر مراجع عظام و فقهای نیز فتوای مغایری ندادهاند: «اگر دختر باکره عمداً مرتکب قتل نفس شود و اولیای مقتول درخواست قصاص نمایند. حکم قصاص با همان حالت باکره بودن جاری میشود. هر کسی که محکوم به قصاص گردد، با همان حالتی که محکوم به قصاص و اعدام شده باشد، اعدام میشود. فرق نمی کند دختر باکره باشد یا غیر باکره».
دوم: صیغه اجباری:
این هم یک دروغ آشکار و شاخدار است. شرط تحقق ازدواج و محرم شدن زن و مرد به یک دیگر، چه در ازدواج دائم و چه موقت، "قصد انشاء” است. قصد انشاء یعنی دو طرف با خواندن این خطبه، قصد و نیت قلبیشان ازدواج با یک دیگر باشد. پس به زور و اکراه نمیتوان دختر و پسر، یا زن و مردی را به عقد یک دیگر درآورد. مضافاً بر این که عقد دختر باکره، مستلزم اذن پدر است.
سوم: تجاوز:
زمان اعدام منافقین، میگفتند: "پاسدارها آنها را به زور به عقد موقت خود در میآورند تا ازاله بکارت کنند و مجرم اعدام شود”، امروز آن قدر وقیحتر شدهاند که میگویند: "حق دارند به زندانی باکره تجاوز کنند تا بشود اعدامش کرد!” خب، اینها دیگر پاسخ ندارد، چرا که اینگونه احکام، فقط و فقط در فقه و رسالههای بیبیسی، منافقین و دشمنان اسلام و این مملکت و ملت مطرح میباشد.
نتیجه:
پس مشخص شد که همهی این شایعهها دروغ، تهمت، افترا و جوّسازی است. حکم قاتل بالغ و عاقل، چه مرد باشد و چه زن، چه باکره باشد و چه نباشد، در صورتی که "قتل عمد” او ثابت گردد، قصاص است، مگر این که اولیای دم به دیه یا حتی بخشش رضایت دهند.
ریشه این جنجالها و شایعات:
منافقین و سایر گروهکهای تروریستی در ایران، که پایهگذار پیدایش گروهکهایی چون: القاعده، داعش، النضره و … در منطقه بودند، ضمن آن که ستون پنجم دشمنان خارجی بودند و آشوبهای بسیاری جهت ضربه زدن و ایجاد تزلزل در ثبات نظام جمهوری اسلامی ایران بر پا کردند، دست به ترورهای مشخص و حتی کور زدند. نه تنها شخصیتهای برجستهی مذهبی (مثل آیات عظامی چون شهید دستغیب و شهید مدنی و …) و نیز شخصیتهای سیاسی را ترور کردند، بلکه در خیابانهای تهران و سایر شهرها نیز مردمان را ترور میکردند، تا آن که قائله تجزیه طلبی کردستان را برپا کردند و با حمایت آمریکا و متحدین و از جمله صدام، رسماً وارد جنگ شدند. (درست مانند قائله فعلی سوریه، با حمایت امریکا، اروپا، ترکیه و سران کشورهای عربی)
این قائله ادامه داشت تا آن که در داخل شهرها و نیز نوار مرزی و کردستان شکست خوردند و گریختند و بالاخره از سوی عراق و با تسلیحات کامل جنگی، وارد ایران شدند که به عملیات "مرصاد” انجامید. در این عملیات به فرماندهی شهید صیاد شیرازی (ره)، اکثر آنها کشته شدند و بسیاری نیز دستگیر شده و راهی زندان شدند و هم چنین افراد آنها در داخل شهرها شناسایی و بازداشت و محاکمه شدند.
نظر به این که دست اکثر آنها به خون مردم آغشته بود، حکمشان اعدام بود، اما از سوی دیگر جنجالهای خارجی و نیز هوچیگریهای داخلی، به همراهی جوّسازی سیاسیون و مطبوعات وابسته در داخل، سبب گردید تا قضات و مسئولین قضایی و سیاسی، در صدور حکم آنها تردید کنند، لذا از حضرت امام خمینی (ره) استفتاء کردند و ایشان فرمودند:
«از آنجا که منافقین خائن به هیچ وجه به اسلام معتقد نبوده و هر چه میگویند از روی حیله و نفاق آنهاست و به اقرار سران آنها، از اسلام ارتداد پیدا کردهاند، با توجه به محارب بودن آنها و جنگ کلاسیک آنها در شمال و غرب و جنوب کشور با همکاریهای حزب بعث عراق و نیز جاسوسی آنها برای صدام علیه ملت مسلمان ما، و با توجه به ارتباط آنان با استکبار جهانی و ضربات ناجوانمردانهی آنان از ابتدای تشکیل نظام جمهوری اسلامی تا کنون، کسانی که در زندانهای سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و میکنند، محارب و محکوم به اعدام میباشند.»
نکته/۱:
اگر دقت شود، حضرت امام خمینی (ره) به جرمهایی اشاره کردند که مجازات هر کدام از آنها به تنهایی "اعدام” میباشد. مثل محاربه، ترور، حتی جنگ رسمی و کلاسیک، همکاری با دشمن خارجی (صدام)، آن هم در برههی جنگ، جاسوسی برای کشورها و دولتهای خارجی و … . البته ایشان باز شرطی گذاشتند که راه برای بازگشت و اعدام نشدن آنها باقی باشد و فرمودند: ” حکم کسانی که در زندانهای سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و میکنند اعدام است.”
نکته/۲:
البته ایشان همیشه ضمن توصیه و تأکید به قاطعیت دستگاه قضایی یا امنیتی کشور، همیشه از خشونت یا حتی انعطاف ناپذیری پرهیز دادند و جالب آن که در همان سال ۱۳۶۰، تصریح کردند که در هر حال شما هر کاری هم بکنید، باز دشمنان از تهمت و دروغ و افتراهایشان دست نمیکشند: « دادگاهها احکام را با دقت بررسی کنند، و پروندهها را بررسی کنند، آنها را بر محکمهها بنشانند و ازشان استفسار کنند. با قاطعیت هرچه باید بکنند، عمل کنند، لکن این طور نباشد که حالا از باب اینکه یک دسته از ما به وسیله همین گروهها از بین رفته، حالا ما در حبس با اشخاصی که محبوس هستند خدای ناخواسته به خلاف موازین اسلام رفتار کنند و من میدانم نمیکنند، گرچه آنهایی که باید به شما تهمت بزنند، تهمت را میزنند.» (۱۳۶۰، در فاجعه انفجار حزب جمهوری اسلامی ایران و شهادت ۷۲ تن).
نکته/۳:
همانطور که رسم است برای پسر متوفی و ازدواج نکرده مینویسند: ” جوان ناکام "، رسم است که هر کس ازدواج نکرده را "باکره” مینامند. ولی دلیل نمیشود که منافقین و تروریستهایی که در گروهکها بودند، حتماً باکره نیز بوده باشند. (چنان چه اعترافات آزاد شدگان از پادگان اشرف نیز دلیل است) و هم چنین است در خصوص سایر مجرمین زندانی.
ملاحظه/۱:
البته لازم به ذکر است که این شایعات، در زمان منتظری و سپس مستند به کتاب وی و نیز سوء استفاده از همان کتاب که خودش هم مسئله داشت، توسط برخی از مطبوعات داخلی و خارجی و جنجالهای منافقین شکل گرفت. هنوز هم همان داستان، همان روش، همان جریان و همان بلوا است. هیچ چیزی فرق نکرده است، چرا که دشمن همیشه دشمن، و منافق نیز همیشه منافق است.
اماهمچنان سوالی ک وجود داره اینه ک چرا باید ریحانه دختری ک خواسته از خودش دفاع کنه اعدام بشه؟؟؟ آیا اگر او میگذاشت ک بهش تجاوز بشه درست بود؟ اون موقع قانون چه جوابی رو داشت ک بده؟ این واقعا ظلم هست در حق دختران ما ک واقعا کم نیست تعدادشون. یا باید سکوت کنند ب خاطر آبرو یا اینکه اینطور مجازات بشوند؟؟؟؟
پس تکلیف عدالت چ میشود؟؟؟؟
نهایت بی عدالتی بود
هرکسی مرتکب قتل عمدبشه طبق شرع وقانون حکمش قصاصه حالامیخادباکره باشه، میخادنباشه...توروخدا یکم به عقلتون هم رجوع کنید!!
هرکسی مرتکب قتل عمدبشه طبق شرع وقانون حکمش قصاصه حالامیخادباکره باشه، میخادنباشه...توروخدا یکم به عقلتون هم رجوع کنید!!