بورس‌نیوز(بورس‌خبر)، قدیمی ترین پایگاه خبری بازار سرمایه ایران

      
يکشنبه ۰۲ فروردين ۱۳۹۴ - ۲۰:۴۵

روسپی گری به طبقه متوسط رسیده است؟

کد خبر : ۱۴۵۸۴۴
سالنامه شرق: می گویند اهمیتی ندارد که چه جور مردی هستی. زن ها پی شوهر پولدار می گردند. زن ها پولکی شده اند. راه به راه مهریه ها را به اجرا می گذارند و شورهان بدبخت پشت میله های زندان اند. بابت چیزی که پیش از این «چه کسی داده بود و چه کسی گرفته بود...» می گویند دخترها بیشتر از پسرها تلاش می کنند برای کار پیدا کردن. حتی گاهی حرص می زنند برای آن. شنیدن اینها به علاوه خیلی گزاره های مشابه، این روزها معمول است. واقعیت این است که خیلی از ارزش ها در جامعه ایران، پولی شده است.

خیلی چیزها را با پول می شود خرید و این اتفاق تازه ای نیست. مردها در طول دهه ها و سده ها، همواره در پی به دست آوردن پول بوده اند و کسی بابت آن بازخواستشان نکرده است و نمی کند. چه شده است که وقتی زن ها سرشان به حساب و کتاب گرم می شود، متهم می شوند و به پولکی بودن و مادی بودن و غیره؟ از سوی دیگر، فارغ از واکنش جامعه به اهمیت دادن زنان به پول و مادیات، باید پرسید چه چیز موجب شده است زنان مطیع و بردبار و راضی به قضا و قدر دیروز، امروز اینچنین در پی تغییر زندگی خود باشند، چه چیز آنها را به این سوق می دهد که زندگی مالی شان برنامه ریزی کنند؟

با «شیرین احمدنیا»، جامعه شناس و عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، در این باره گفت و گو کرده ایم. احمدنیا معتقد است با کمرنگ شدن تفاوت های هویتی زن و مرد در سال های اخیر، به علاوه اینکه زن ها برای عبور از وابستگی سالیان به مردان، در گام نخست ناچارند و البته انتخاب می نند کهبه لحاظ مالی مستقل شوند. دیدن زنانی که بیش از گذشته برای به دست آوردن پول و ثروت و به دنبال آن قدرت تلاش می کنند، چندان مایه تعجب نیست.

روسپی گری به طبقه متوسط رسیده است؟

می گویند ارزش های در جامعه پولی شده است و جامعه ایرانی به سمت کالایی شدن رفته. با این حال، وقتی در مورد نیمی از جامعه یعنی زنان صحبت می شود، تلقی عمومی این است که این بخش بیش از کل جامعه به پول و مادیات اهمیت می دهند و به عبارت دیگر ارزش های این بخش از جامعه، بیش تر پولی شده به نظر می رسد. آیا این تلقی، واقعیت دارد؟ آیا زن های جامعه ایران به راستی بیش از گذشته به مادیات اهمیت می دهند؟ دلایل بروز این پدیده چه بوده است؟

در پدیده ای که ما شاهد بروز آن هستیم، اگر بتوانیم زنان و مردان را با هم مقایسه کنیم، به نظر می رسد در سال هال اخیر، زنان به تدریح بیشتر در موقعیت پایگاه های اقتصادی مشابه مردان قرار گرفته اند. درواقع، زن ها به این نتیجه رسیده اند که باید روی پای خودشان بایستند. دختران دنبال استقلال مالی هستند. در شرایطی حتی ترجیح داده اند ازدواج نکنند و درواقع خانوارهای «زن- سرپرست» را تشکیل می دهند. پیش از این در جامعه ایران خانوارهای زن- سرپرست عمدتا در اثر بیوه شدن زنان به وجود می آمد؛ اما در حال حاضر، نسبت رو به رشد و قابل توجهی از خانوارهای زن- سرپرست خانوارهایی هستند که زن در آنها یا ازدواج نکرده یا مطلقه است. زن ها به تدریج متوجه شده اند که حساب و کتاب کردن و برنامه ریزی مالی برای بقای آنها و برای اینکه موقعیت شان در اجتماع حفظ شود و وابسته نباشند، ضرورت پیدا می کند. پس در این حالت توجه به امور مالی اهمیت بیشتری پیدا می کند. و این به شکلی قابل مقایسه است با آنچه از موقعیت مرد بودن در جامعه می شناسیم.

پیش از این، تنها از مردها چنین انتظاری می رفت؛ یعنی اینکه به امور مالی، اتکای به نفس و استقلال فردی شان اهمیت بدهند؛ اما در حال حاضر با افزایش تحصیلات زن ها، با این واقعیت مواجه هستیم که این بخش از جمعیت نیز می خواهد استقلال نسبی پیدا کند. مشارکت اقتصادی داشته باشد و به استقلال مالی نایل شود. این است که برای زنان، مهم است که حتما بعد از تحصیلات در جست وجوی کار و اشتغال باشند و نتیجه سرمایه گذاری شان در زمینه سپری کردن سال های تحصیلی و کسب معلومات را ببینند. قبلا مسیر پیشرفت و تحرک اجتماعی صعودی برای زنان، اساسا از طریق ازدواج کردن و پیوند با مردانی از طبقات بالاتر فراهم می شد، اما در جامعه امروز این هدف الزما از طریق ازدواج کسب نمی شود؛ بلکه شیوه های دیگری نظیر کسب درآمد از طریق اشتغال به فعالیت های اقتصادی و دستیابی به مقوعیت های اجتماعی بالاتر را نیز شامل می شود. برای همین است که در قراردادهای ازدواج هم مهریه همچنان اهمیت خود را برای بسیاری از خانواده ها، حفظ کرده است.

این پدیده، البته خیلی با تصورات ایده آلیستی مدافعان حقوق زنان هماهنگ نیست، که از زنان انتظار دارند خود را با موجوداتی مستقل و متکی به نفس ببینند که محتاج حمایت مردان زندگی شان نیستند و از وضعیت وابستگی دایمی خارج شوند. اما رد علم شاهد این هستیم که برخی از زنان در این جامعه بر این تصورند که باید به هر قیمتی به منابع مالی قدرت، دست یابند؛ حتی گاه با توسل به ابزار مهریه. درهرحال، تصور من این است که هویت جنسیتی دختران و پسران بیش از پیش در حال شبیه شدن به یکدیگر است و آنها تلاش می کنند به موقعیت های مشابه در فضای زندگی اجتماعی دست یابند و هویت یابی دختران و پسران، هم به هم نزدیک شده است.

در حال حاضر، در موره نحوه گذران اواقت فراغت نیز میان دختران و پسران مشابهت هایی به وجود آمده و به طور کلی عادت ها و سبک زندگی در دختران و پسران بیش از پیش به هم شبیه شده است. حالا اگر بخواهیم به مبحث «پولی شدن» یا پولکی شدن برگردیم، باید بگویم مگر نه این است که پیش از این هم چنین رویه هایی را در مورد مردان به عنوان صاحبان سرمایه و کسانی که در درجه اول با مسایل مالی و پولی درگیر بوده اند شاهد بوده ایم. بنابراین با مسوولیت پذیری بیشتر زنان به تدریج، از جانب ایشان هم، توجه به مادیات و حساب و کتاب و در دست گرفتن امتیازات و قدرت مالی را شاهد خواهیم بود و زن ها هم به اصطلاح «عقل معاش» خواهندداشت.

ببینید در گذشته دختران بیشتر تحت تکفل خانواده ها بودند اما در حال حاضر، حتی اگر دختری هم بخواهد مخارجش را از طریق خانواده تامین کند، خانواده ها به لحاظ مالی در شرایطی نیستند که بتوانند به این نیازها و خواسته ها، پاسخ درخوری بدهند. ابزارهای سنتی در گذشته، برای رسیدن به معیشت بهتر و مصلحت اندیشی خانواده ها، دستیابی دختران شان به اصطلاح به «شوهر پولدار» بود. اما امروز، با ورود تدریجی زنان به عرصه کار و فعالیت اقتصادی و تمایل دختران به استقلال عمل و اتکای به نفس، در حال حاضر، هم آن ابزارهای سنتی به خدمت گرفته می شود و هم به هر حال ابزارهای جدید هم اضافه شده اند و این جای تعجب ندارد.

روسپی گری به طبقه متوسط رسیده است؟

آنها که از پولکی شدن زن ها حرف می زنند، این موارد را دستماایه قرار می دهند که برای مثال، بخش قابل توجه از زنانی که مهریه شان را به اجرا می گذارند، نه برای گرفتن تضمین و نه بابت ظلمی است که به آنها روا شده؛ بلکه صرفا بابت گرفتن پول است. یا مثال دیگری در این میان زده می شود و آن اینکه روسپی گری به طبقه متوسط رسیده است. یعنی بخشی از زن ها بابت محتاج بودن، تن فروشی نمی کنند، بلکه بابت تغییر طبقه و یک شبه پولدار شدن ، این راه را بر می گزینند. من البته مطمئن نیستم که این مثال، مثال مناسبی باشد اما به نظر می رسد این موارد تاییدکننده این موضوع هستند که ماجرا، فراتر از مشابه شدن هویت ها یا تمایل زنان به استقلال مالی باشد. این طور نیست؟

این موارد را درک می کنم. البته در مورد روسپی گری، گروه روسپیان، گروهی ویژه هستند که چندان نمی شود در این بحث، آنها را وارد کرد. اما درباره موارد دیگر، باید بگویم که درواقع، اینها نسل دخترانی هستند که می خواهند جبران چیزی که برسر مادران و مادربزرگ ها آمده بکنند. درواقع، انگار بخواهند حق خودشان و نسل های قبل را از جامعه بگیرند. ما امروز با دخترانی مواجه هستیم که گویی سهم خود را از زندگی و جامعه و گذشتگان طلب می کنند. احساس من این است که آنها می خواهند آن چه را که پیش از این بر سر جامعه زنان آمده بود نیز جبران کنند و در عین حال، میتن به پرداخت هزینه هایی که نسل زنان ماقبل ایشان متحمل شده، نیز ندهند. در هر حال، این نشان می دهد که زن ها می خواهند حضور فعال و موفقی با احقاق حقوق انسانی شان و دستیابی به انواع فرصت های اقتصادی و اجتماعی داشته باشند.

روسپی گری به طبقه متوسط رسیده است؟

پس با این احتساب، طبیعی است که جامعه مردسالاری که برای زن، تنها نقش معنوی قایل است، با چنین رویکردی شوک زده شود و زن ها را متهم به پولکی شدن کند که درواقع بار ارزشی منفی دارد؛ اما همین رویکرد را برای مردان، طبعی و عادی تلقی کند. این طور نیست؟

ممکن است افرادی که در مورد مادی شدن یا همان پولگی شدن زنان جامعه، صحبت می کنند، ته دلشان این پدیده را با بار منفی همراه کنند. اما اگر بخواهیم منصفانه تر و به دور از جانب داری نگاه کنیم، شاید در واقعیت، آن عملکردی که ما صحبت اش را می کنیم الزاما دارای بار ارزشی منفی نباشد. باید توجه داشت که به شیوه ای مشابه در دهه های گذشته هم، زنانی که به دنبال برابری حقوق و تساوی فرصت های اجتماعی و ورود به بازار کار و کسب درآمد بوده اند، در ابتدا برچسب های منفی را می خورده اند. منظورم این است که در ابتدا علمکرد بخشی از زنان «نابهنجار» یا «هنجارشکنانه» تلقی می شود و جامعه با اهمر کنترل اجتماعی و با برچسب زدن، تلاش می کند زن ها را به رویه های هنجاری سنتی پیشین بازگرداند اما رفته رفته با افزایش تعداد زنانی که ارزش ها و رفتارهای جدیدی را پی گیری و اخذ می کنند. رویه غالب جامعه، متمایل به همان نابهنجاری های امروزی شده و درواقع هنجارهای تازه ای شکل می گیرد و جایگزین می شود.

در کنار گفته های شما، آیا ممکن است زن ها به تجربه و غریزه، به ین نتیجه رسیده باشند که اگر استقلال مالی داشته باشند، می توانند حقوق مدنی را هم به دست بیاورند. یعنی اگر موقعیت مالی و چیزی برای چانه زنی در دست داشته باشند، کمتر لازم است نگران نداشتن حقوق مدنی باشند و اساس قدرتمندتربودن به معنای ساده تر به دست آوردن حقوق مدنی است. مثلا اینکه اگر جامعه زنان جامعه قدرتمندتری باشد سهم قابل توجه تری در قانون گذاری دارد و...

واقعیت این است که منابع قدرت، محدودند و یکی از این منابع، ثروت است. وقتی ما قال می شویم به اینکه دختران ما، آدم هایی به مراتب متفاوت از نسل مادرانشان هستند و اینکه آنها مطیع و تابع هر شرایطی نیستند، برایمان منطقی خواهدبود که این دختران، سهمشان را از زندگی و فرصت ها بخواهند. خود اقتصاد، وزنه قابل توجهی است و نمی توان اهمیت آن را نادیده گرفت. اگر قبول داشته باشیم که اینها انسان هایی هستند که نگاهشان به خودشان متفاوت شده است، بنابراین می توان پذریرفت که اینها باری خودشان سهمی قایل می شوند و امکاناتی متوقع هستند و به دنبال تامین نیازهایی هستند که قبلا مطرح نمی شد. حتی در چارچوب زندگی زناشویی هم مرد بود که رانندگی می کرد و مرد بود که اتومبیل می خرید و نهایتا لطفی می کرد که این را به اختیار همسرش بگذارد یا نگذارد.

روسپی گری به طبقه متوسط رسیده است؟

در زندگی امروز، به ویژه در جوامع شهری و طبقات تحصیلی و اقتصادی بالاتر، اصل بدیهی و مسلمی به نظر می رسد که به ویژه اگر زن، شاغل باشد، اتومبیل خودش را هم می خواهد و حیطه استقلال عمل خود را فراهم می کند و زیر سوال نمی رود و این حق مدنی اش تلقی می شود. بنابراین، این زنان هستند که عرصه های جدیدی را برای خود باز می کنند. حالا زنان نگاه مادی دارند و این همان نگاهی است که مردان سال ها داشته اند و حاضر نبوده اند از آن کوتاه بیایند. درفضای رقابتی، هرکسی تلاش می کند خود را حفظ کند. متوسل شدن به ابزارهای مالی و مادی چرا انجام نشود؟ باکدام منطق می شود بروز چنین پدیده هایی را رد کرد؟

با در نظر گرفتن این واقعیت که نسل من و نسل مادران من، هزینه های زیادی برای به دست آوردن فرصت ها متحمل شده اند، در نسل فرزندان نسل من، ما با چه رویکردی از جانب زنان مواجه خواهیم بود؟

من امید و انتظارم این است که در نسل فرزندانمان از حالت های افراط گرایانه دور شویم. ممکن است در حال حاضر به واقع، شواهدی مبنی بر پولکی شدن افراطی به مفهومناخوشایند آن وجود داشته باشد، به جبران محدودیت قبلی، اما ممکن است در نسل فعلی رفتارهای افراطی را شاهد باشیم. مثلا بحث مهریه ها که به اجرا گذاشته می شود و... اما باید به این نکته هم توجه داشت که چه بر یک زن می گذرد که در نهایت ناچار می شود مهریه را به اجرا بگذارد. می خواهم بگویم اگر شرایط از ابتدا منصفانه تر بود و در کل جامعه، حالت تعادل بیشتری برقراربود، چنین رفتارهای افراطی راکمتر می دیدیم. ما قرن ها شاهد رفتارهای یک جانبه ای بوده ایم که گروهی از آدم ها را در شرایط نابرابری قرار داده است. آن نیمه جمعیت، حالا دارد ابزارهای رسیدن به قدرت را فراهم می کند اما همچنان تحت فشار محدودیت های فرهنگی و تبعیض است. پس طبیعی است که در چنینش رایطی همچنان برخی به رفتارهای تلافی جویانه و افراطی روی آورند و تن به هر کاری بدهند و به اعتقاد من این تن به هر کاری دادن، نباید تعجب برانگیز باشد.

مثال دیگری را در نظر بگیریم؛ تا صحبت از خشونت می شود، یک عده از مردان می گویند که بسیاری از زنان خشونت می کنند؛ ما می گوییم درست است در حال حاضر نسبتی از خانم ها هم خشونت می کنند، ولی همچنان نسبت مردان، بیشتر است. در شرایط غیرمنصفانه، بازی زن و مرد در جامعه بازی دو سر باخت است که هر دو قربانی این شرایط می شوند. بنابراین تاکید می کنم تا زمانی که ساخت رابطه، نابرابر باشد ما به نتیجه دلخواه، نخواهیم رسید. وقتی صحبت می شود که چه کنیم که در ارتباط زن و مرد، وضعیت بهتری داشته باشیم یا وضعیت منصفانه تری حاکم باشد، بیشتر معتقد هستم که به مسایل فرهنگی باید توجه کرد تا مسایل حقوقی و قانونی. ممکن است که در کتاب قانون خیلی چیزهای زیبا نوشته شده باشد اما وسط دعوا، کسی کتاب قانون را باز نمی کند.

دقیقا. منظور من هم همین است. در گذشته شاید در مورد زنان، قوانین پیشروانه ای وجود داشت اما درواقع تضمینی برای اجرای آنها نبود. چون در متن جامعه مورد پذیرش نبودند. یا برای مثال در دوره مبارک در مصر، قوانین حامی زنان، برای مثال غیرقانونی بودن ختنه زنان، وجود داشت اما آمارها نشان می دهد که درصد قابل توجهی از زنان میانسال مصری ختنه شده اند. این یعنی قوانین، ضمانت اجرایی نداشته اند.

ما اول باید وضع فرهنگی را اصلاح کنیم. یک مثالی که می شود آورد، شرایطی است که در کشورهای اسکاندیناوی شاهد آن هستیم. در این کشورها، انقلابی صورت نگرفته است و درواقع چیزی که اتفاق افتاده است، توسعه اجتماعی و بالارفتن سطح سواد و دانش عمومی و در نهایت تغییر دیدگاه هاست. در این حالت است که حق و حقوق انسان ها، اعم از زن و مرد، به رسمیت شناخته می شود.

آنجا اتفاقی که افتاده است افزایش سطح سواد عمومی است. شما همین الان در ایران اگر توجه کنید، ظاهر قضیه این است که خیلی ها سطح بالای تحصیلات دارند اما اگر آمارها را نگاه کنید، میانگین سطح سواد یک ایرانی، زیر دیپلم است. وقتی می گوییم سطح باسوادی، 80 و خرده ای درصد است. منظور از سواد یعنی فردی بتواند بخواند و بنویسد. در نتیجه ما با مجموعه آدم هایی سروکار داریم که کنش های ایشان الزاما کنش های عقلایی نیست و به تعابیر دیگر، سنتی یا عاطفی است. رفتارها را باید در همین مقیاس سنجید.

رفتار شوهران نسبت به زنان وزنان نسبت به بچه ها را باید در همان سطح، ارزیابی کرد. در حال حاضر، از دیدگاه توسعه اجتماعی با کشوری مانند سوئد فاصله بسیاری داریم. آنها این مراحل را طی کرده اند و آرام آرام هر نسلی برای نسل بعد، الگوی نقش ارایه کرده و در نهایت به این نکته رسیده اند که در شرایط توسعه، با انسان ها سروکار داریم. یعنی هم مردان و هم زنان، و هیچکس را به خاطر تفاوت بیولوژیک از یک سری حقوق اجتماعی محروم نمی کنند و حوزه های تصمیم گیری و سیاست گذاری هم مبتنی بر درک عقلایی است.

روسپی گری به طبقه متوسط رسیده است؟

در جامعه زنان، کمتر می توان جاه طلبی دید؛ یعنی به نظر می رسد در مقایسه با جامعه مردان، آنها کمتر تمایل دارند ریسک های بزرگی برای رسیدن به مقاصد مالی و گرفتن رده های بالا انجام دهند. اگر این فرض را می پذیرید، آن را چگونه تحلیل می کنید؟

زنان یاد گرفته اند که به تدریج و با صبوری و تلاش فراوان، عرصه های نویی را برای حضور و فعالیت خود پدید آورند. واقع بینانه می دانند که هر قدمی که به پیش بر می دارند مستلزم هزینه دادن بسیار و پشتکار خستگی ناپذیر و چانه زنی با مردان زندگی شان، از پدر گرفته تا برادر بزرگ تر، تا همسر و حتی فرزندان مذکرشان است. پا به عرصه عمومی هم که می گذارند، با مردان حاضر در سلسله مراتب قدرت مواجه هستند که براساس کلیشه های دیرپا، جایگاهی برای زنان در صحنه های جدی کار و فعالیت مالی و اقتصادی قایل نیستند و ایشان را چندان جدی نمی گیرند؛ بنابراین زنان عادت کرده اند که به دستاوردهای کوچک اما تدریجی قناعت کنند و از آن، خوشحال باشند و برداشتن قدم های کوچک اما مطمئن تر را به قدم های نامطمئن مخاطره آمیز ترجیح بدهند.
اشتراک گذاری :
نظرات کاربران
ارسال نظر
نظرات بینندگان
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
دوشنبه ۰۳ فروردين ۱۳۹۴ - ۰۰:۴۴
مبارک تون باشه...این موفقیت بزرگ را از صمیم قلب تبریک می گوییم.
ناشناس
جمعه ۰۷ فروردين ۱۳۹۴ - ۲۰:۰۹
چشم بعضی ها روشن !

فدای یک تار موی عزیزانشون در دیگر کشورها

!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
بسمه تعالی
FRANCE
دوشنبه ۰۳ فروردين ۱۳۹۴ - ۰۴:۳۴
حتی از این طبقه هم رد زده...چون الان روسپی ها خیلی پولدار شدن!!!
آگاه
FRANCE
دوشنبه ۰۳ فروردين ۱۳۹۴ - ۰۵:۱۹
اینا معمولا طبقه اول و زیر زمین را اجاره می کنند. طبقه همکف هم که پارکینگه. اونجا فقط ماشین پارک میشه.
یک روسپی
FRANCE
دوشنبه ۰۳ فروردين ۱۳۹۴ - ۰۵:۳۵
از مسولین درخواست داریم مارو بیمه کنند.
سايلنت
چهارشنبه ۰۵ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۷:۱۳
مسئولين ميگن چه بيمه اي باشه؟
جنیفر لوپز
FRANCE
دوشنبه ۰۳ فروردين ۱۳۹۴ - ۰۵:۴۱
دولت امریکا بسیار نا لایق است و من را بیمه نکرده و منم رفتم خودم خودمو بیمه خود پرداز کردم. از دولت ایران درخواست دارم این قشر از جامعه رو که در معرض آسیب های جدی قرار دارند تحت پوشش بیمه همگانی قرار دهد.
سورنا
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
دوشنبه ۰۳ فروردين ۱۳۹۴ - ۰۸:۴۸
مملکتی که سرشار از ثروت و منابع رو و زیر زمینیه اینقدر دزدی و اختلاس توش صورت میگیره انقدر حیف و میل میشه تا جایی که الان ایرانی با اون تاریخ و عقبه به عرب کپرنشین غبته میخوره.
مینا
چهارشنبه ۰۵ فروردين ۱۳۹۴ - ۰۹:۵۰
بودم بودم حساب نیست هستم هستم مهمه
عربو ول کن
اونا مرفهن تموم شد رفت ما دیگه با اونا قابل مقایسه نیستیم
والضالین
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
دوشنبه ۰۳ فروردين ۱۳۹۴ - ۰۸:۵۴
سرتو بالا بگیر دلاور با این سرمایه داری مدرن خجالت نکش جو بکاری خیار درو نمیکنی خودتو بخریت نزن راه دنیا با راه آخرت 180 درجه فرق داره واینگونه هر مدعی را خدا امتحان میکنه تو فقط والضالین تو نگذار کوتاه از آب در بیاد
ناشناس
سه‌شنبه ۰۴ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۳:۳۰
خیلی فلسفی بود!
ناشناس
ROMANIA
دوشنبه ۰۳ فروردين ۱۳۹۴ - ۰۹:۵۷
اولا کدام طبقه متوسط؟!! در دولت اوس محمود برای اینکه سطح توقعات و انتظارات طبقه متوسط جامعه را که معمولا پیشقراولان تغییرات و مطالبات اجتماعی هستند از بین ببرند تصمیم گرفته شد که با اجرای طرحها و برنامه هایی این طبقه بکلی محو و نابود شده و به حاشیه رانده شود که البته چنین نیز شد و جامعه کاملا دو قطبی گردید. دوما نابودی بنیان خانواده ناشی از هیچ چیزی نیست به جز آوردن سنتهای عصر حجر به دنیای مدرن و تبدیل آنها به قانون !!!؟؟؟. مثلا در گذشته و در جوامع مردسالار زنان حکم کالا و اموال را برای مردان داشتند و هر مردی میتوانست با پرداخت پول هر تعداد زن که استطاعت مالیش اجازه میداد بخرد (مهریه) و به اندرون خانه بیاورد و البته چون جزو اموالش بودند آنها را بپوشاند و از نگاه و دسترس دیگرانی که پول نداشته و یا نداده بودند محفوظ نگاه دارد و حق فروش مجدد (طلاق) هم صد البته با مرد بود. این نوع نگاه کالایی به زن متاسفانه تبدیل به قانون گشت. و چون حق طلاق با مرد است و زنها هم به لحاظ مالی و اقتصادی وابسته به مرد هستند و برای هر کاری از رفتن بیرون از خانه تا کار و فعالیت اقتصادی نیازمند اجازه شوهرند و جدایی از شوهر یعنی مرگ و نابودی برای آنها. لازمه مستحکم کردن این رابطه (که بواقع قرار است بر اساس عشق و علاقه و پیوندهای عاطفی دو طرفه باشد) گرفتن تعهدات سنگین و لازاجرا از مرد است که زنش را طلاق ندهد و رها نکند و یا اگر اینکار را کرد پولش را بپردازد. چون کالای دست دوم یا خریدار ندارد و یا خریدار خوب برایش پیدا نمیشود!!!؟؟. (زنی که او هم به نوبه خود قربانی چنین مناسبات وحشتناکی است). و اگر در جامعه ای پول حرف اول و آخر را میزند و مبنای همه ارزشها و مناسبات اجتماعی پول است (از جمله مانند دیه. پول بده آدم بکش ولی اگر پول نداشتی دارت میزنیم!!؟) چرا باید انتظار داشته باشیم که زنان از این قافله عقب بیافتند؟؟؟!!!!
?
سه‌شنبه ۰۴ فروردين ۱۳۹۴ - ۰۷:۴۹
چه نظريه اي شما بيا بشين کتاب بنويس اينا برگرفته از يه نظريه پرداز امريکايي هست ظاهرا شما از اسلام هيچي نمي دوني و مطالعه نکردي عين يه بي سواد صحبت کردي ديه بده ادم بکش کجاش قانون هست ؟
ديه وقتي به درد ميخوره از مرگ نجات ميده که قتل غير عمد بوده يا اولياي دم قصاص نخوان .
بحث مهريه هم يه چيز ديگه هست قانونش يه چيز ديگه اينکه افراد جامعه داره ازش به عنوان يه ابزار استفاده ميکنه يه بحث ديگه .
قوانين اسلام هرکدوم فلسفه خاص خودش رو داره برو مطالعه کن بعد بيا حرف بزن .
سهیل
سه‌شنبه ۰۴ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۰:۴۶
در غرب هم از زن بعنوان یک کالا استفاده میکنند.
ناشناس
چهارشنبه ۰۵ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۶:۲۴
اقا یا خانم ؟ ,, تو با این ادبیاتت و نوع برهان و استدلالت برو یکم فکر کن بعد بیا حرف بزن ..
این مدینه فاضله که درست کردی تو ذهنت کجا هست حالا ؟؟؟ مشکل امثال تو اینه که یا تو فضا زندگی می کنید یا حق و حسابتون میرسه ...
?
جمعه ۰۷ فروردين ۱۳۹۴ - ۰۹:۱۳
جناب ناشناس 16:24
من نميگم مدينه فاضله درست شده ميگم اصل قوانين اينجوريه شما هم تا مطلب رو درست نخوندي و تحليل نکردي حرف نزن من گفتم قوانين اينا هستن فلسفه وجودي چنين قوانيني هم يه چيز ديگه هست ولي داره از بعضي قوانين سو استفاده ميشه.
بايد درست عمل بشه تا مدينه فاضله هم ساخته بشه .
اگه دنبال مدينه فاضله هستي از خودت شروع کن تو دل خودت درستش کن بعد بهش عمل کن.
ناشناس
جمعه ۰۷ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۲:۳۷
ببخشید یه سوال چند بار تو خانوادتون از این خرید یا فروش ها صورت گرفته که میگید؟؟؟
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
دوشنبه ۰۳ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۹:۲۹
خوب دیکه خود سکولار یک کارای میکنن بعد میگنن پچرا باد میاید ؟؟؟؟اقتصاد علم خست یا نیست ؟؟؟؟ایا با امدن بانوان به محیط کار تعادل بین عرضه وتقاضای نیروی کار بهم میخوره یا نه ؟؟؟ایا دستمزد ها پایین میاید یا نه ؟؟؟؟ایا عدم توانایی مردها در تامین معاش خانواده باعث اختلا ف وجدایی وعدم تشکیل خانواده می شه یا نه ؟؟؟؟در مسئله سرمایه داری پایین امدن دستمزدها در محیط کار به نفع کیه ؟؟؟ایا از قوانین مافقط مهریه اش باید با زندان که حکم شرعی هم نیست وازادی های مدنی مردها را از شون می گیره باید اجرا بشه ؟؟؟دیگه الرجال قوامون علی النسا نداریم ؟؟؟!!!!تمام این کار خواسته های فمنیستها افرادی مثل خانم مهر انگیز کار وبهرنگ ومحسن سازگارا و....سایر همفکرانشان است
ناشناس
جمعه ۰۷ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۲:۴۶
مگه فقط زنان مجرد یا مرفه های بی درد میرن سر کار خیلی از متاهلین به خاطر وضعیت نامناسب زندگی و کمک به همسر یا مرد زندگیشون سر کار میرن تا چرخ زندگی کمتر به زندگیشون فشار بیار و راحتتر بچرخه چرااین قدر پیچیدش میکنید
علی
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
دوشنبه ۰۳ فروردين ۱۳۹۴ - ۲۲:۳۱
به نظر این خانم کارشناس اگر ما مردها اخته بشیم و خودکشی کنیم عقده و حسادت زنها نسبت به ما کم میشه؟!
هيولا
چهارشنبه ۰۵ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۷:۱۴
مگه آب دريا تموم ميشه كه عقده و حسادت اين جماعت تموم بشه؟ اگه اب درياها رو تونستي جمع كني ، اينم ميشه
آرش
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
دوشنبه ۰۳ فروردين ۱۳۹۴ - ۲۲:۳۵
ما مردها قانون و ایین نامه و دستور العمل می نویسیم این ما بودیم که اجازه دادیم زنها به این درجه از وحشتناکی برسند. الان زنها هستند که مردانو بدبخت می کنند و کردند
ناشناس
ROMANIA
سه‌شنبه ۰۴ فروردين ۱۳۹۴ - ۰۰:۳۰
ميبينيد عبرت نميگيريد پس بر انچه كه خود بر خود مقدر كرده ايد خرده نگيريدپول جاي محبت را اشغال كرده ما تبديل به من و تو شده مرد و زن و مادر و پدر كلمه هايي هستند كه با پول نميتوان انرا محاسبه كرد پس معنا ندارند داراييهاي ارزشمندي كه به دور ريخته ميشود مثل افتخار به اينكه نان اور هستم پس بايد با تمام وجود تلاش كنم زن و مادر خانواده هستم پس بايد با تمام وجود تلاش كنم جزيي از كل هستم و در كل حل شده ام پدران و مادران ما ثروت مند بودند و به ثروت خود افتخار ميكردند با اين همه تغييرات ما به چه چيزي افتخار ميكنيم
بورسي
چهارشنبه ۰۵ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۷:۱۷
اينا حرفاي ايده ال و خوبي. اما واقعيت چيز ديگه ايه.
اين روزا اول پوله بعد چيزاي ديگه.
اينم روزا عشق با موجودي عابر بانكت سنجيده ميشه. با متراژ خونه و مكانش.
اين روزا روزاي بديه.
زنها فهميدن عشق قدرت نيست، پول قدرته
اين روزها زنها با حقوقشون اشنا شدن! يا قيمتشون!
اوشین
NETHERLANDS
سه‌شنبه ۰۴ فروردين ۱۳۹۴ - ۰۶:۴۹
من تجربه دارم...ولی اون قسمتای منو شما در ایران ندیدید. چون سانسور شد.
ناشناس
ROMANIA
سه‌شنبه ۰۴ فروردين ۱۳۹۴ - ۰۷:۵۱
ما رکورد زدیم
بهنام امیدی
ROMANIA
سه‌شنبه ۰۴ فروردين ۱۳۹۴ - ۰۹:۰۵
۱-روسپیگری ربطی به طبقه وفقرو غنا ندارد،چه بسا دزدانی که با دزدیهای چند صد میلیونی عطششان به سرقت بیشتر میشود زن ومرد روسپی هم همینطوره
۲-بسیاری از زنها در شرایط سختی کار وتلاش میکنند ودر شرایط نیاز شدید مالی هم به هر راهکاری می اندیشند،به غیر از خود فروشی
۳-شما فکر میکنید زنی که معلم یا پرستار یا خبرنگار،کارمند،کارگروراننده ویامهندس ودکتر است کارش راحت است،نه بلکه دوبرابر یا چندبرابر مرد انرژی مصرف میکند،به کار مسؤلیتهای دیگر از جمله خانه داری،شوهروبچه داری اضافه میشود.واین نهایت فداکاری وبزرگیست اما زن روسپی خودش خواسته که کوچک باشد وبه بهای اندکی در وجود خود را معامله میکند وبسرعت دچار انهدام از درون میشود وتبدیل به یک تؤالت عمومی.....درود برزنان باعفت ومردان غیرتمند که بسیارندوهدایت وامیدنجات بر روسپیان فرصت طلب ودزدان عفت اجتماعی از منجلاب وحشتناک ومتعفن این گرداب پلیدی
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
سه‌شنبه ۰۴ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۲:۲۶
مهریه و زندان کردن مردان نتیجه بهتر از این ندارد کاسبی مهریه برای زنان یک شغل شده و قانون هم حمایت می کند
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
سه‌شنبه ۰۴ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۳:۳۶
اگر خانم ها می خواهند مستقل بشوند، خوب بشوند. فقط خواهشن ما را دوطرفه ...
زن=مرد پس در جنگ و صلح، در بیماری و سلامتی، در قحطی و فراوانی، ... مثل یک مرد مسئولیت بپذیرند.
سايلنت
چهارشنبه ۰۵ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۷:۱۸
منطقيه.
همچنين خانمها هم بايد مهريه بدهند!
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
سه‌شنبه ۰۴ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۶:۲۶
حالا که زنها شبیه مردها میشن (از همه لحاظ)، لطفا طرح سربازی زنها رو هم اجرایی کنید
سايلنت
چهارشنبه ۰۵ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۷:۲۱
روي سكوهاي نفتي هم بايد كار كنند.
در مبارزه با ارازل و اوباش هم شركت كنند
در معدن هم بايد حضور داشته باشند
بايد پتك بكوبند
همچين بايد در هر دوره مساوي مردان جايزه نوبل ببرند.
از بين اونها يه نيوتن يا انيشتن هم بيرون بياد.
همچين هر چيز ديگه اي هم كه مردها دارند بايد داشته باشند. اونوقت ميشه از حقوق برابر حرف زد.
ناشناس
شنبه ۰۸ فروردين ۱۳۹۴ - ۲۲:۴۷
اونوقت شما ها هم باید زایمان کنید و بچه شیر بدید و ... بعد بیایید از حقوق برابر حرف بزنیم
سایلنت
يکشنبه ۰۹ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۴:۱۷
آهان خب حالا میشه معامله کرد! ببخشید سزارین کردن که اینقدر بیا و ببین نداره. بعدم ، اگر اون اقا به اون خانم توجه نکنه ، درسته بچه شیر میخوره ولی اگر توجهات آقا نباشه خیلی زودتر از اونی که فکرش رو میکنی خانم دچار ارتروز و پوکی استخوان و این حرفا میشه.
بعدش درد زایمان یه روز ، بعضی دردا یه عمره.
البته انتظار ندارم شما متوجه این مطلب بشید.
ناشناس درجه یک
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
چهارشنبه ۰۵ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۰:۱۲
باید با یک کارشناس مرد هم و برخی از جوونهای جامعه هم صحبت بشه و نظر اونها رو هم شنید....... 90% خانمها به سکس حسایت پیدا کردند و البته خیلی هاشونو میشه گفت سادیسم دارند! زن شوهر دار با 50 سال،دارای چند فرزند، حالا چه کارمند چه خونه دار تو این مسابقه شرکت دارند!
ما ندیدیم مردی برای کسب ثروت خود فروشی کنه! زنی که برای پولدار شدن خودفروشی میکنه درواقع مهری است بر ضعف خانمها....

لطفا کتاب (زن بر سریر قدرت) را بخونید
از زمان کلئوپاترا تا مارگرت تاچر همه بدبختیها و جنگها زیر سر زنها بوده!
حتی باعث سرپیچی آدم از دستور خداوند حوا بود در تما کنب اسمتنی درج شده که اول شیطان حوا را اغفال کرد و سپس حوا آدم را، چون شیطون میدونست که حوا عقلش کمتره!
سايلنت
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
چهارشنبه ۰۵ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۷:۱۲
خانم كارشناس ، وقتي ميگيم زنها پولكي شدن ، معنيش اين نيست كه دنبال كار نرد و درامد نداشته باشن. متاسفانه خانمها ملاك و ارزشش و ترازو شون براي وزن كردن يك مرد براي ادامه زندگي فقط و فقط شده ماديات.
بذار راحت تر بگم. من يه پسر 35 ساله ، خيلي جاها خاستگاري رفتم ولي در 80 درصد اين 100 جا به يك دليل نه گفتم. چون طرف پولكي بود. چون معيار و ارزش من پاكي ، صداقت ، اخلاق و اينها نبود. (اينكه اينا رو دارم يا نه بين من و خدا) اين پسر 35 ساله غلط بكنه با يكي از اين دخترهاي نازنازي كه سر دردشون با ديدن طلا خوب ميشه و وقتي ميپرسن ماشين داري ميگم نه ، ميگه يه منفي بزرگ براتون ميزنم! و ميگه من فصلي 1 ميليون فقط لباس ميخرم و .... بعدم ادم رو به 100 تا سكه بالا و پايين ميفروشن زندگي نميكنم.
ايشان بمانند و يك بدبخت ديگه يا خمره بزرگ سركه.
مساله پولكي شدن دخترها نيست. مساله كاهش شعورشونه
ناشناس
شنبه ۰۸ فروردين ۱۳۹۴ - ۰۳:۰۸
خوب پسر 35 ساله بگو ببینیم چی داری بعد 10 سال کار کردن که یارو بخواد خونه باباشو ول کنه بیاد با نداری تو بسازه؟؟؟
سایلنت
يکشنبه ۰۹ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۴:۱۴
همون چیزای که برام خیلی مهمه و برای اون دختر مهم نیست.
اون چیزایه غیر مهم یه روزی براش مهم میشه که خیلی دیره. خیلی دیر
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
يکشنبه ۰۹ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۳:۱۲
به قول یک جامعه شناس ما مشکلات را ساده می بینیم زمان شروع و عمق مشکلات و روش حل و زمان حل آنها را در نظر نمی گیریم و با اقدامات سرسری و غلط عمق مشکلات را زیاد می کنیم متاسفانه حتی علمای اسلام و اخلاق ما هم دچار سطحی بینی شده اند و از راهنمایی درست جامعه عاجز شده اند ما برای حل مشکلاتمان باید مردم را اموزش دهیم هانتنگون در اثر درخشانش برخورد تمدنها مشکلات جهان اسلام را شرح داده است ما روسپیگری را برخاسته از غرب می دانیم اگر غرب روسپیگری باشد با روسپیگری که این تمدن غرب به وجود نمی آمد