بورس‌نیوز(بورس‌خبر)، قدیمی ترین پایگاه خبری بازار سرمایه ایران

      
سه‌شنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۶:۴۱
بخش اول گفت‌وگوی تفصیلی فارس با قائم‌مقام مدیرعامل شرکت ملی پتروشیمی

پتروشیمی در حد صنایع دفاعی استراتژیک است/همه صنعت پتروشیمی‌ باید یکجا در بورس عرضه می‌شد

قائم‌مقام مدیرعامل شرکت ملی پتروشیمی با بیان اینکه بلوغ خصوصی سازی پتروشیمی زمانی محقق خواهد شد که این شرکت‌ها دوباره در هم تجمیع شوند، گفت: ایده ما درباره خصوصی‌سازی آن بود که به صورت یکپارچه همه صنایع پتروشیمی وارد بورس شود.
کد خبر : ۱۴۹۳۴۶

به گزارش خبرنگار اقتصادیخبرگزاری فارس، خام‌فروشی بلای جان اقتصاد اغلب کشورهای در حال توسعه یا به اصطلاح قدیمی‌تر آن «جهان سومی» است. تفاوتی هم نمی‌کند که این ماده خام چوب، شکر، مس، آهن، سنگ تزیینی، نفت و گاز و یا الماس باشد. کشورهای پیشرفته هم حاضر هستند برای دستیابی به هر کدام از این مواد خام پول بدهند و در این کشورها کودتایی ترتیب بدهند تا به این مواد دسترسی پیدا کنند. همان طور که کمپانی معظم و مشهور مخابراتی AT & T پول کودتا در شیلی را به کودتاچیان اجیر شده توسط CIA پرداخت کرد تا به منابع غنی مس آن دست پیدا کند و در ایران هم نقش کمپانی‌های نفتی در کودتای آمریکایی 28 مرداد 32 در ایران بر کسی پوشیده نیست.

اما مشکل خام فروشی برای کشورهای صاحب این منابع محدود به تلاش قدرت‌های بزرگ به دستیابی آسان و ارزان به این منابع نیست. نفرین این منابع دامن اقتصادهای تک‌محصولی این کشورها را می‌گیرد و بدون ایجاد اشتغال موثر و ارزش افزوده ملی واقعی، منابع مالی سهل‌الوصول و ارزان‌قیمتی را روانه این اقتصادها می‌کند که نقش بی‌بدیلی در ناکارآمد کردن اقتصاد کشورهای در حال توسعه دارد.

درباره همین نوع نقش‌آفرینی صادرات نفت خام در اقتصاد ایران زیاد صحبت شده است. حتی نخبگان علمی و اقتصادی کشورهایی مانند ایران هم به پای درآمدهای سهل‌الوصول صادرات مواد خام می‌سوزند؛ چون دولت‌ها و سازمان‌های شبه‌دولتی و رانتیر به خدمات و ایده‌های آنها نیازی ندارند. از سوی دیگر اگر همین دولت‌ها از این درآمدهای سهل‌الوصول به دلیل تحریم یا هر دلیل مشابه دیگری محروم شوند، به سرعت با چالش‌های عمیقی دست به گریبان خواهند شد.

صنعت پتروشیمی در ایران یک گام بزرگ در راستای حذف خام فروشی نفت و گاز محسوب می‌شود. اما این گام بدون تکمیل زنجیره ارزش صنعت پتروشیمی و تبدیل محصولات پتروشیمی به کالاهای نهایی و صادرات آنها به جای صادرات مواد خام پتروشیمی تکمیل نخواهد شد.

چنانکه در شرایط فعلی مواد خام پتروشیمی ایران به اروپا و چین و ترکیه صادر می‌شود و محصول ساخته شده از همان مواد با چند برابر قیمت به کشور باز می‌گردد.

برای اطلاع از موانع و الزامات توسعه صنعت پتروشیمی و تکمیل زنجیره ارزش این صنعت بامحمدحسن پیوندیبه گفت‌وگو نشستیم. پیوندی در حال حاضر قائم‌مقام و معاون مدیرعامل شرکت ملی پتروشیمی است و یکی از مدیران قدیمی دولتی در صنعت پتروشیمی محسوب می‌شود که در احداث بسیاری از واحدهای پتروشیمی در ایران حضور داشته است.

وی در بخش اول این این گفت‌وگوی مفصل به موانع توسعه صنعت پتروشیمی به خصوص اصل 44 و نوع واگذاری‌ها اشراه می‌کند و در بخش دوم از راهبرد شرکت ملی پتروشیمی برای توسعه زنجیره ارزش پتروشیمی‌های گازی از طریق تبدیل گاز به پروپیلن دفاع می‌کند.

بخش نخست گفت‌وگوی فارس با معاون مدیرعامل شرکت ملی پتروشیمی پیش روی شماست.

*پتروشیمی در حد صنایع دفاعی استراتژیک است

فارس: صنعت پتروشیمی یکی از پایه‌های اقتصاد مقاومتی و جلوگیری از خام فروشی و تکمیل زنجیره ارزش صنعت نفت محسوب می‌شود، برای توسعه صنعت پتروشیمی در کشور با چالش‌هایی مواجه هستیم از جمله اینکه براساس اصل 44 دولت نمی‌تواند مستقیماً سرمایه‌گذاری کند، منابع مالی محدود است، دسترسی به تکنولوژی سخت و توان‌بخش خصوصی محدود است و امثال آنها. در ابتدا می‌خواهم از شما بپرسم به عنوان یکی از مدیران مسئول در صنعت پتروشیمی چالش‌های آینده صنعت پتروشیمی را چه مواردی می‌دانید و چه راهکارهایی برای غلبه بر این چالش‌ها پیشنهاد می‌کنید؟

پیوندی:بسیار خوشحالم که معمولاً در صحبت با شما به یک تحلیل مشترک می‌رسیم.

در مقوله خصوصی‌سازی پتروشیمی و نحوه اجرای اصل 44 تفکر استراتژیک حاکم نبوده است و صرفاً از دیدگاه اقتصادی به خصوصی‌سازی نگاه شده است. من صنعت پتروشیمی را یک صنعت استراتژیک می‌دانم و بین آن با صنعت خودرو، لوازم خانگی و فولاد تفاوت قائلم. چرا؟ چون بالاترین سطح نفوذ را در صنایع کشور دارد و اساسا در همه جای جهان همین گونه است. عمده تولید ناخالص داخلی GDP کشورها به صنعت پتروشیمی ارتباط دارد. به طور متقابل رشد صنعت پتروشیمی هم روی رشد GDP تاثیرگذار است. من صنعت پتروشیمی را به اندازه صنایع دفاعی استراتژیک می‌دانم.

فارس: در حد صنایع دفاعی ؟ چرا؟

پیوندی:به زبان ساده مثال بزنیم. کیسه آرد را ببینید. در کشور ما و کشورهای مشابه ما نان و گندم نقش بسیار مهمی دارد. آن کیسه آرد از پلی‌پروپیلن است. مصرف این گرید pp را ببینید که چقدر بالاست و چون جنبه بهداشتی دارد یکبار مصرف است و دیگر نمی‌توان در آن آرد ریخت. شاید مصارف دیگری داشته باشد اما برای آرد دیگر قابل استفاده نیست. آیا سرنگ، کیسه سرم وکیسه خون کالاهای استراتژیک نیستند؟ این ها همه مستقیماً به تولیدات پتروشیمی وابسته اند.

نقش صنعت پتروشیمی را در بهداشت ببینید. به سوپر مارکت‌ها و مغازه‌های مواد غذایی و مواد پروتئینی نگاه کنید و آن را با 10 یا 15 سال پیش‌مقایسه کنید. این مواد به چه شکل به منزل حمل می‌شوند که قبلاً نمی‌شدند؟ این تغییر تاثیر زیادی روی بهداشت گذاشته است.

اگر امروز وزارت بهداشت می‌گوید نرخ امید به زندگی در کشور افزایش یافته است یکی از عوامل تاثیرگذار بر آن استفاده از امکاناتی بوده است که صنعت پتروشیمی برای کشور به وجود آورده است.

دوم اینکه شما صنعتی را پیدا نمی‌کنید که با صنعت پتروشیمی در ارتباط نباشد. مثلاً صنعت خودرو که در اقتصاد کشور تاثیرگذار است، ارتباط تنگاتنگی با صنعت پتروشیمی دارد.

در اجرای اصل 44 باید قوانینی را پیش‌بینی می‌کردیم که دولت بتواند در مراحل حساس در صنعت تاثیرگذار باشد. مثلاً در قوانین پیش‌بینی شده که دولت موظف است تا 80 درصد از پروژه‌ها را واگذار کند. اما نمی‌گوید سهم دولت از 20 درصد کمتر نشود، ما اینجا برخی مشکلات قانونی هم داریم.

در قانون از کلماتی استفاده شده است که بسیار مقدس هستند. مثلاً در ارتباط با حفظ استقلال کشور صحبت شده است و وقتی در این باره صحبت شده است، آن طرف باید دولت را مکلف کند که 20 درصد سهم خود از پروژه‌ها را حتماً نگهدارد. نگاه کنید به تبصره (1) از بند (ب) تبصره 3 قلمرو فعالیت‌های هر یک از بخش های دولتی، تعاونی و خصوصی گفته شده است:

«دولت مجاز است به منظور حفظ سهم بهینه بخش دولتی در فعالیت های گروه 2 ماده (2) این قانون با توجه به حفظ حاکمیت دولت، استقلال کشور، عدالت اجتماعی و رشد و توسعه اقتصادی به میزانی سرمایه گذاری نماید که سهم دولت از بیست درصد (20%) ارزش این فعالیت ها در بازار بیشتر نباشد.»

یعنی دولت باید سهم 20 درصدی را از کل بازار داشته باشد تا از بعضی شرایط خاص جلوگیری کند. مثل مواردی که انحصار طلبی یا لزوم کنترل بازار مانند شرایط شروع هدفمندی یارانه‌ها ایجاب می‌کند.

شروع هدفمندی یارانه‌ها به نوعی روی صنعت پتروشیمی تأثیر گذار بود و مشکلاتی هم ایجاد کرد که مجبور شدیم، به پتروشیمی‌ها بگوییم قیمت ثابت آنها باید قیمت مرداد باشد، نه قیمت دی و بهمن. در حالی که قیمت نفت هم همان زمان 30 دلار بالا رفته بود.

فارس: یعنی معتقدید در قانون باید برای صنعت پتروشیمی مجوزهای ویژه‌ای فارغ از صنایع دیگر در مورد اصل 44 قائل می‌شدند؟

پیوندی:به بالادست صنعت پتروشیمی باید مانند بالادست نفت نگاه می‌کردند. مثلاً الفین‌ها و آروماتیک‌ها و متانول را که نقش محوری دارند، در دولت حفظ می‌کردند. وقتی قرار است بگوییم برای حفظ حاکمیت دولت، استقلال کشور، عدالت اجتماعی، ابزار آن هم باید وجود داشته باشد.

زحمات زیادی روی آنها کشیده شده بود. الان یکی از چالش‌ها بین خوراک اتان و خوراک مایع در تولید اتیلن همین است. شما اتان را با 80 درصد ضریب تبدیل می‌توانید راحت به اتیلن تبدیل کنید. این خوراک ارزانی است چون استفاده جایگزین آن سوخت است، اما رقیب نفتا سوخت نیست و ارزش بالایی دارد. در حالی که محصول آنها یکی است و هر دو اتیلن تولید می‌کنند.

در آن مرحله باید دقت می‌شد که نقش استراتژیک بودن صنعت پتروشیمی در کشوری مثل کشور ما در نظر گرفته شود.

*پتروشیمی قابل تحریم نیست/از حاشیه تحریم پتروشیمی آسیب دیدیم نه از متن آن

فارس: یکی از موارد مهم دیگر در صنعت پتروشیمی ادامه یافتن خام فروشی در این صنعت و تکمیل نشدن زنجیره ارزش آن است. در این‌باره چه برنامه‌ای دارید؟

پیوندی:وقتی درباره خام فروشی و غیر خام فروشی صحبت می‌کنیم صنعت پتروشیمی به هر شکل آن یک قدم بزرگ به سمت جلوگیری از خام فروشی است. چه گاز به متانول و اوره تولید شود، چه پلی اتیلن و پلاستیک‌های مهندسی و سوخت‌های خاص تولید شود. کلاً بدون احتساب سوخت پتروشیمی‌ها 6 یا 7 درصد از هیدروکربور کشور وارد صنعت پتروشیمی می‌شود که با سوخت ممکن است به 8 درصد برسد. آن هم این روزها که میزان صادرات نفت خام پایین است و گرنه کمتر از این ارقام بود.

بقیه هیدروکربور کشور یا مستقیم به صورت خام صادر می‌شود که نفت خام ظاهراً خام‌ترین نوع خام فروشی است یا وارد فرآیند سوخت می‌شود.

نفت و گازی که خام صادر شد هیچ ارزش افزوده‌ای در کشور ایجاد نمی‌کند. مانند داستان کسی که هر روز صبح که از خواب بیدار می‌شد و یک کیسه سکه طلا زیر بالش دارد. صادرات نفت خام مانند همان کیسه پول زیر بالش است. اما ما نفت خام را به نازل‌ترین ارزش آن مورد استفاده قرار می‌دهیم. هر قدم یا اتفاقی که بر تبدیل این ماده به کالا در داخل کشور تاثیر بگذارد، تنها نباید از طریق محاسبه نرخ بازگشت سرمایه یا IRR مورد تحلیل قرار بگیرد.

IRR پروژه‌ها هرچه هست به جای خود باید با شغلی که در کشور ایجاد می‌کند و میزانی از GDP که اضافه می‌کند محاسبه شود. آن هم وقتی در کشور نفت خیز هستید و احتیاج جدی به اشتغال دارید، دولت وظیفه‌اش توسعه اقتصادی و ایجاد اشتغال است.

برای هیدروکربوری که وارد فرآیند سوخت می‌شود چه اتفاقی می‌افتد؟ ببینید با چه زحمتی در پارس جنوبی در عمق دریا حفاری و هیدروکربور در فاز گازی و مایع استخراج می‌شود و کف دریا 80 کیلومتر تا ساحل منتقل می‌شود و گوگرد و رطوبت آن جدا می‌شود.

وقتی این گاز وارد فرآیند سوختن می‌شود کربن آن تبدیل به CO2 می‌شود و هیدروژن آن هم بخار آب می‌شود و یک ارزش حرارتی از این واکنش باقی می‌ماند که در بهترین شرایط راندمان تولید این حرارت 50 درصد است. این به معنای آن نیست که ما به انرژی نیاز نداریم. هنوز موتور دنیا روی سوخت‌های فسیلی می‌چرخد. اما من می‌خواهم ارزش افزوده نهفته در صنعت پتروشیمی را یادآوری کنم.

7یا 8 درصد هیدروکربور کشور که وارد پتروشیمی می‌شود، لااقل 40 درصد از صادرات غیرنفتی را تشکیل می‌دهد فارغ از اینکه چقدر در تولید بقیه کالاهای صادراتی نظیر خودرو و امثالهم تأثیرگزار است.

من دعوت شده بودم به کنفرانسی در اروپا، چون گفته بودم صنعت پتروشیمی را به راحتی نمی‌توان تحریم کرد. از آنها پرسیدم چرا من را دعوت کرده‌اید گفتند به دلیل همین حرفی که زده‌اید و این حرف با آنچه ما تصور می‌کنیم، متفاوت است.

گفتم خیلی موضوع ساده است؛ صنعت پتروشیمی یک کالا نیست. یک سبد بزرگ از کالاهای مختلف است. نفت خام یک کالا است و می‌توانید به عربستان بگویید تولید خود را یک میلیون بشکه افزایش دهد و جایگزین نفت ایران شود.

اما در مورد پتروشیمی نمی‌توانید به راحتی همین 19 تا 15 میلیون تنی که از ایران صادر شود را تحریم کنید. اگر ایران به عنوان تولید کننده تحریم شود در بازار مصرف 100 شرکت مصرف کننده هم در کشورهای خودتان تحریم می‌شود.

ما در جریان تحریم‌ها در صنعت پتروشیمی از حاشیه تحریم‌ها آسیب دیدیم نه از متن آن. در محصولاتی مانند گاز مایع (پروپان و بوتان) که در حاشیه تولیدات پتروشیمی تولید می شود سوخت به حساب می آید.

این نقش استراتژیک صنعت پتروشیمی را می‌رساند. ارز آوری صنعت پتروشیمی را در همین شرایط تحریم ببینید.

در مورد تخصص هم این کشور با بقیه خاورمیانه فرق دارد. الان که 44 میلیون تن محصول پتروشیمی تولید می‌کنیم یک نفر خارجی در این صنعت وجود ندارد. اما در عربستان و قطر و بقیه کشورها پر از نیروی خارجی از جمله متخصصان ایرانی است. اینها مزیت‌های بالای این صنعت است.

*اصلاحات قانونی درباره اصل 44 اولین الزام توسعه صنعت پتروشیمی در ایران

فارس: مزیت‌های صنعت پتروشیمی را برشمردید و کاملا صحیح است. اما با توجه به اینکه زنجیره ارزش صنعت پتروشیمی باید ادامه یابد برای اینکه این صنعت در جلوگیری از خام‌فروشی و ایجاد ارزش افزوده نقش فعال‌تری بازی کند چه راهکارهایی را پیشنهاد می‌کنید؟

پیوندی:مشکلات قانونی در ردیف اول قرار دارند. خلاء قوانین را باید حل کرد. در تبصره 3 (ماده 3) قانون اصل 44 که قلمرو فعالیت بخش خصوصی تعاونی و دولت را تعیین می‌کند، آمده است: در مناطق کمتر توسعه یافته، فن‌آوری‌های نوین و صنایع پرخطر دولت می‌تواند برای فعالیت‌های گروه 1 ماده 2 از طریق سازمان‌های توسعه‌ای مانند سازمان گسترش نوسازی تا سقف 49 درصد یا بخش‌های غیر دولتی مشترکاً سرمایه‌گذاری می‌کند، در این مورد دولت مکلف است سهام دولتی را در بنگاه‌های جدید حداکثر ظرف 3 سال پس از بهره‌برداری به بخش غیر دولتی واگذار کند.

یعنی دولت می‌تواند تا 3 سال در مناطق کمتر توسعه یافته و در زمینه فناوری‌های نوین سهم بیشتری از پروژه‌ها را تحت مالکیت داشته باشد.

مثل MTP و MTO که محور فعالیت‌های آینده ما در راستای استفاده از خوراک گاز برای تولید الفین‌ها است، تکنولوژی جدیدی است.

فارس: یعنی شما تکنولوژی تبدیل گاز به پروپیلن را در حوزه تکنولوژی‌ نوین تعریف می‌کنید که بتوان از این بند قانونی برای ورود دولت به این پروژه‌ها استفاده کرد؟

پیوندی:بله. این بحث وزارت نفت نیست. بحث کلیت دولت است. دولت باید کمک کند که این اتفاق بیفتد تا ما در مقوله‌ای مثل فناوری‌های نوین از این مواد قانونی استفاده کنیم و نگوییم دولت نمی‌تواند سرمایه‌گذاری کند.

جای دیگری در این قانون درباره نحوه واگذاری طرح‌های نیمه‌ تمام شرکت‌های قابل واگذاری صحبت شده است.

الان 67 طرح نیمه تمام پتروشیمی در کشور داریم. ما این طرح‌ها را دسته‌بندی کرده‌ایم. بعضی از آنها یعنی بین 10 تا 15 طرح بالاتر از 60 درصد پیشرفت فیزیکی دارند که بهترین‌ها از میان آنها به جهت پیشرفت طرح‌های خط لوله اتیلن غرب هستند، تعدادی از آنها بین 40 تا 60 درصد هستند.

در قانون درباره نحوه واگذاری طرح‌های نیمه تمام به واگذاری از طریق مزایده، مشارکت با بخش غیر دولتی و احتساب طرح به عنوان آورده دولت و واگذاری سهم دولت به بخش غیر دولتی 3 سال بعد از بهره‌برداری اشاره شده است. یعنی ما نباید در واگذاری بعضی از این طرح‌ها عجله می‌کردیم.

فارس:‌ در صنعت پتروشیمی چنین طرح‌هایی وجود دارد که جنبه سیاسی - اجتماعی آنها بر جنبه اقتصادی آنها ترجیح داشته باشد؟

پیوندی:اجازه بدهید مثال بزنم. ما تحت عنوان سهام عدالت طرح‌هایی را واگذار کرده‌ایم که سود ندارند، این چه سهام عدالتی است که سود ندارد؟

فارس: کدام طرح‌ها در قالب سهام عدالت واگذار شده‌اند که سودآور نیستند؟

پیوندی:به دلیل سهام آنها در بورس بهتر است نام آنها را مطرح نکنیم.

ممکن است یک طرح حتی توجیه فنی اقتصادی هم داشته باشد، اما جنبه عمومی و اجتماعی و سیاسی آن مهم باشد، اینجا است که می‌گویم بالا دست پتروشیمی مانند الفین‌ها باید دولتی می‌ماند. برای اینکه اینها طرح‌های استراتژیک هستند و ماده اولیه کل زنجیره را تولید می‌کنند.

چه لزومی داشت اینها را واگذار کنیم؟ آن وقت می‌دیدید که بخش خصوصی واقعی وارد می‌شد و رانتی به وجود نمی‌آمد. حتی شبهه رانتی هم به وجود نمی‌آمد.

فارس: چرا؟

پیوندی:چون به خریدار می‌گفتیم شما می‌خواهید مجتمع ما را بخرید؟ ما اتیلن را به قیمت بین‌المللی به شما می‌دهیم، ولی وقتی خوراک شما اتان در مقابل و نفتا باشد، مسئله ایجاد می‌شود.

بنابراین معتقدم اگر قوانین به طور کامل اجرا می‌شد، صنعت پتروشیمی به این روز نمی‌افتاد و کنترل و انسجام آن امکان‌پذیر بود.

فارس: پس پیشنهاد اولیه شما برای توسعه صنعت پتروشیمی اصلاحات قانونی به خصوص در قانون اصل 44 است؟

پیوندی:خلاء‌های قانونی باید از بین بروند. اجازه بدهید بخش دیگری از قانون را درباره سازمان‌های توسعه‌ای بخوانم: منظور از سازمان‌های توسعه‌ای موضوع تبصره 3 بند الف ماده 3 قانون سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران، بانک توسعه صادرات، بانک صنعت و معدن، بانک کشاورزی، بانک مسکن، بانک توسعه تعاون و شرکت ملی صنایع پتروشیمی است.

بنابراین با توجه به اینکه قرار است بعد از این شرکت ملی صنایع پتروشیمی سازمان‌ توسعه‌ای باشد، اگر یک سازمان توسعه‌ای طرح نیمه‌تمام را تمام نکند چه باید بکند؟ طرح‌های نیمه‌ تمام همه از شرکت‌ ملی صنایع پتروشیمی گرفته شده‌اند.

ولی ما ملی فکر می‌کنیم و در عسلویه و دیگر مناطق حضور پیدا می‌کنیم، همین که ما آنجا حاضر می‌شویم پروژه‌ها تکانی می‌خورد.

طرح‌های نیمه تمام چیزی نیست که فقط وزارت نفت به آن بپردازد وزارت نفت بار سنگینی بر دوش دارد تا بتواند سر ماه یارانه نقدی را تأمین کند.

درآمدهای پتروشیمی هم از وزارت نفت گرفته شده است، هر سال در شهریور و مرداد از پتروشیمی می‌پرسیدند فروش سال آینده چقدر است تا در بودجه سال آینده از آن استفاده کنند. اما الان کسی این سؤال را نمی‌کند.

در مورد طرح‌های نیمه تمام و اولویت‌دار همان طور که در دولت گذشته طرح‌های نیمه تمام تحت عنوان مهر ماندگار تعریف شدند که منابع ویژه‌ای به آنها اختصاص می‌یافت تا تمام شوند و به بهره‌برداری برسند بنده معتقدم و بارها گفته‌ام یکی از آورده‌های مهم ما می‌تواند اتمام طرح‌های نیمه تمام باشد.

منابع صندوق توسعه ملی طبق قانون متعلق به بخش خصوصی است و دولت حداکثر می‌تواند 20 درصد از آن استفاده کند. ما پیشنهاد می‌کنیم از منابع صندوق‌ توسعه به تناسب پیشرفت این طرح‌ها به نیابت از صندوق توسعه ملی، منابع لازم در اختیار شرکت ملی صنایع پتروشیمی گذاشته شود و ما با وثیقه گرفتن محصولات آنها به تناسب پیشرفت منابع را در این طرح‌ها تزریق کنیم.

فارس: به عنوان سهم شرکت ملی صنایع پتروشیمی یا سهم خودشان؟

پیوندی:سهم خودشان.

فارس: یعنی تزریق منابع به طرح‌ها از مجرای شرکت ملی پتروشیمی انجام شود؟

پیوندی:یعنی شرکت ملی صنایع پتروشیمی مدیریت و کنترل کند و محصولات آنها تا مدتی که بازپرداخت وام صندوق توسعه ملی اتفاق می‌افتد در اختیار شرکت ملی صنایع پتروشیمی یعنی دولت باشد.

این یک تأثیر دو جانبه دارد از یک طرف ما نسبت به صندوق توسعه ملی متعهد می‌شویم و دوستان ما در بخش دولتی صنعت پتروشیمی که سرخورده و افسرده شده‌اند، فعال می‌شوند. از طرف دیگر صاحب طرح قطعاً دوست دارد، طرح زودتر به تولید برسد.

فارس: از نظر قوانین این پیشنهاد مشکلی ندارد؟

پیوندی:نه. چه مشکلی؟ فقط این تصمیم باید در هیأت دولت گرفته شود.

این کار درستی است. مشابه آنچه در طرح‌های مهر ماندگار عمل شده تا به جای آنکه اجرای طرح‌ها 7 سال طول بکشد 2 یا 3 سال طول بکشد. طبعاً این رویه باعث رشد سریع‌تر GDP کشور می‌شود، اگر ما این کار را نکنیم بخش خصوصی چه تعهدی دارد که طرح را به موقع و سروقت اجرا کند؟ در عین حال بانک‌هایی که در گذشته و حال منابع صندوق توسعه ملی را اختصاص داده‌اند می‌توانند با دقت شرکت ملی پتروشیمی طرح‌ها را کنترل کنند.

*تزریق منابع صندوق توسعه به طرح‌های خصوصی از طریق شرکت ملی پتروشیمی

فارس: در این مورد هم یک اختلال مهم وجود دارد. اساساً یکی از مشکلات طرح‌های در دست اجرا نفتی اعم از پالایشی و پتروشیمی رفتار بانک‌های عامل در اختصاص منابع صندوق توسعه ملی است. بانک‌ها منابع تصویب شده در صندوق توسعه را به درستی تخصیص نمی‌دهند و صاحبان بخش خصوصی طرح‌های پتروشیمی می‌گویند ما منابع مصوب صندوق توسعه در بانک داریم اما بانک برای اختصاص این منابع سؤالات عجیب، بی‌ربط و خنده‌دار از ما می‌پرسد.

پیوندی:اگر از طریق شرکت ملی پتروشیمی اقدام شود این اتفاق نخواهد افتاد. منابع صندوق توسعه ملی منابع ملی است.

اجازه بدهید مثال بزنم، ما الان هیچ سهمی در هیچ طرح خصوصی نداریم. یک مجموعه خصوصی برای یک پروژه قراردادی بسته و به بانک عامل گفته است که من قصد دارم سقف سرمایه‌گذاری را بالا ببرم و دلایل آن را هم توضیح داده است. بانکی که 300 یا 400 میلیون تومان از این پروژه‌ها به عنوان حق کارشناسی می‌گیرد، به شرکت ملی پتروشیمی نامه می‌نویسد که شما این افزایش سرمایه را تأیید کنید.

ما حرفی نداریم که این کار را انجام دهیم. اما ما باید در پروژه دولت سهم داشته باشیم ،یا دولت باید به ما تکلیف کرده باشد که شرکت ملی صنایع پتروشیمی نقش کارشناسی طرحی را که از صندوق توسعه ملی تامین منابع شده بر عهده بگیرد.

یکی از راهکارهای دیگر ما داشتن نیاز به یک بازوی مهندسی برای خدمات رسانی به پروژه‌ها است. ما حاضریم ارزیابی فنی - اقتصادی را انجام دهیم. چون تجربه زیادی داریم و ارزیابی فنی - اقتصادی همه پروژه‌های ماهشهر و عسلویه بر عهده شرکت ملی صنایع پتروشیمی بوده است.

من به بازرسی کل کشور نوشتم که شما به ما بگویید یا اصطلاحاً فتوا بدهید. ما تمایل به انجام این کار داریم اما آیا از نظر قانونی ما حق داریم این کار را بکنیم یا نه. آن هم در جایگاه مدیر دولتی معلوم نیست تا کی در این مقام باقی بماند و نمی‌داند آیا در عمل این افزایش سقف سرمایه گذاری در قرارداد EPC عملیاتی خواهد شد یا نه.

برطرف شدن این کمبودها در قوانین می‌تواند به غلبه بر شرایط سخت به ما کمک کند.

فارس: به جز نداشتن برخی مجوزهای قانونی موانع دیگر بر سر راه توسعه صنعت پتروشیمی را چه مواردی می‌دانید؟

پیوندی:بخشی از مشکل به خصوصی‌سازی باز می‌گردد که به آن اشاره کردیم. بخشی از مشکل هم به قمیت‌گذاری خوراک در قانون هدفمندی یارانه‌ها باز می‌گشت که با مصوبه اخیر مجلس درباره قیمت خوراک شاید بخشی از مشکل برطرف می شود.

مطلب دیگر آن است که نتایج سرمایه‌گذاری‌های دولت و شرکت ملی پتروشیمی که واگذار شد در صندوق‌های بازنشستگی قرار دارند. صندوق بازنشستگی نفت، و تامین اجتماعی مهمترین آنها هستند.

گله وزیر نفت درست است که ما این پروژه‌ها را ساختیم، اما یک پتروشیمی در اختیار نداریم، اما وزارتخانه‌های دیگر چند برابر وزارت نفت پتروشیمی دارند.

من عضو هیات رئیسه صندوق بازنشستگی نفت هستم. وقتی وارد آن اتاق می‌شوم به قول نفتی‌ها کلاهی که بر سر دارم، کلاه صندوق بازنشستگی است. دغدغه‌‌ها در صندوق این است که سال بعد با توجه به تورم جهانی و کشوری و بقیه مشکلات باید افزایش حقوق داشته باشیم و سودی که از پتروشیمی‌ها می‌آید اول باید به پرداخت حقوق اختصاص پیدا کند و نمی‌توانیم بدون افزایش حقوق با این پول سرمایه‌گذاری کنیم و پروژه اجرا کنیم.

صندوق‌های بازنشستگی به طور طبیعی باید منافع بازنشستگان را حفظ کنند. یعنی خاصیت توسعه‌ای و اجرای پروژه ندارند.

*همه صنعت پتروشیمی‌ باید یکجا در بورس عرضه می‌شد

فارس: شاید بتوان گفت خاصیت اول انها توسعه نیست.

پیوندی:لااقل طول می‌کشد تا به بلوغ لازم برسند. خصوصی‌سازی پتروشیمی طول می‌کشد تا به بلوغ برسد و آن زمانی محقق خواهد شد که این شرکت‌ها دوباره در هم تجمیع شوند چون این زنجیره‌ها قطع شده‌اند.

ایده ما درباره خصوصی‌سازی آن بود که به صورت یکپارچه همه صنایع پتروشیمی وارد بورس شود و سهام آن به همه مردم ایران فروخته شود.

فارس: یعنی صندوق‌های بازنشستگی هم سهام را به این شکل بخرند؟

پیوندی:همه. یا اینکه هر قدر باقی می‌ماند به صندوق‌های بازنشستگی بدهند تا انسجام آن حفظ شود. البته عاقبت یک روز این کار را خواهند کرد. چون خوراک یکی از آنها در منطقه‌ای است و محصول آن که خوراک واحد دیگری است در منطقه دیگری قرار دارد. خود صندوق‌های بازنشستگی در شرایط فعلی نقش توسعه‌ای ندارند.

تنها صندوق‌هایی که نقش توسعه‌ای دارند صندوق نفت و ساتا هستند. در ساتا به دلیل ورود تعداد زیادی از نیروهای پتروشیمی به این صندوق تمایل به توسعه زیاد شده است. این هم از هوشمندی مدیران ساتا بوده که این افراد را جذب کرده‌اند.

یکی دیگر از راه‌های غلبه بر این شرایط افزایش سرمایه‌گذاری در طرح‌های خوراک رسانی است که وزارت نفت این کار را آغاز کرده است.

برای NGL خارک، NGL های 3200و 2300 ، بید بلند 2 ، بازیابی اتان فاز 12 و امثال آن که سال‌ها است مغفول مانده‌اند، ‌اخیراً وزارت نفت دستورالعملی داده است که صندوق‌های بازنشستگی مجبور شدند، روی طرح‌های تولید خوراک کار کنند.

یکی از موارد عدم رشد، کمبود خوراک است و این طرح‌ها به افزایش خوراک کمک می‌کند.

فارس: همین امروز هم 20 میلیون تن ظرفیت خالی در صنعت پتروشیمی وجود دارد. چه بخشی از این میزان مربوط به کمبود خوراک است؟

پیوندی:بله. 40 درصد از این 20 میلیون تن یعنی 8 میلیون تن مربوط به کمبود خوراک است . از این 8 میلیون تن 3 یا 4 میلیون تن ظرف سال‌های 94 و 95 تامین می‌شود که خط لوله اتیلن غرب سهم بزرگی در آن دارد. چرا که اتان مورد نیاز از فازهای 15، 16، 17 و 18 وارد کاویان1 و 2 خواهد شد.

بخش دیگرNGL‌ های 3200 و 2300 است که به تامین خوراک بندر امام کمک خواهد کرد.

فارس: خود بندر امام برای آنها سرمایه‌گذاری می‌کند؟

پیوندی:بله. این ابتکار خوبی بود که آقای وزیر تکلیف آنها را روشن کرد.

فارس: دلیل خالی ماندن آن 60 درصد باقیمانده چیست؟

پیوندی:بخشی مربوط به تعمیرات و بخشی مربوط به فرسودگی تجهیزات است. مثلاً بندر امام 30 تا 40 سال عمر دارد. بخشی هم به دلیل قدیمی بودن فرایندها است. مثلاً دیگر معنی ندارد در دنیا که واحد پلی‌اتیلن 50 هزار تنی یا 100 هزار تنی احداث شود.

یکی از مواردی که مدیریت پتروشیمی‌ها حتما باید به آن توجه کنند، نوسازی renew کردن تکنولوژی‌ها است.

به یاد می‌آورم در یکی از پروژه‌ها در جریان بازسازی‌های بعد از جنگ که پای شرکت‌های خارجی و دانش فنی باز شد، جهت چرخش همزن یک راکتور برعکس کردند و 20 هزار تن به تولید این مجتمع اضافه شد.

دانش فنی از مواردی است که باید روی آن زیاد کار کرد. اگر در اختیار من بود بندر امام را به طول کامل بازسازی می‌کردم. چون این پتروشیمی چند نقطه ارزشمند دارد. بالاترین دارایی آن نیروی انسانی است. دومین دارایی آن موقعیت مکانی و بندر و سومین دارایی خوراک آن است که از NGL های مناطق نفت خیز تأمین می گردد.

امیدواریم با افزایش تولید نفت و راه‌اندازی NGL‌های 3200، 2300، خوراک به 120 هزار بشکه در روز برسد که تاثیر زیادی روی کل منطقه ماهشهر خواهد داشت.

سهامداران باید مدتی برای برنداشتن سود تحمل کنند و به مدیریت شرکتها فرصت کافی برای نوسازی بدهند.

واحدهای 50، 100 هزار تنی دیگر معنا ندارد. باید واحدهای 300 هزار تنی به بالا داشته باشیم. چنانکه زمانی درباره پتروشیمی رازی می‌گفتیم کل این پتروشیمی فرسوده است و 2 یا 3 واحد جدید اوره و آمونیاک و متانول را به جای آن احداث کنیم.

در مقوله صنعت پتروشیمی بالاترین مزیت را در دنیا داریم و این مزیت هم در تنوع خوراک‌‌ها در فازهای گازی و مایع و نیروی انسانی و ساخت داخل و امثال آن نهفته است.

عربستان هیچ خوراک جدیدی برای پتروشیمی‌ها ندارد و به همین دلیل به دنبال احداث پترو پالایشگاه هستند. یکی از موقعیت‌هایی که ما به دست آورده‌ایم، اقتصاد مقاومتی است. به شرطی که همه درک کنند منظور از کلمه مقاومت چیست. این کلمه یعنی باید تولید را افزایش دهید و کار باید در داخل انجام شود و مواد خام از کشور خارج نشود.

وقتی گاز صادر می‌کنیم از کشور خارج می‌شود و چیزی در داخل نمی‌ماند. ارزش فروش این گاز هر چه قدر باشد، در مقابل شغلی که می توانست در کشور ایجاد کند، هیچ است.

من از اقتصاددان‌ها یک سوال دارم. ما از علم اقتصاد چه می‌خواهیم؟ مگر غیر از این است که از آن GDP، شغل ارز آوری و افزایش صادرات می‌خواهیم؟همه این کارها را صنعت پتروشیمی انجام می‌دهد.

مگر تمام زندگی بخش تولید نفت و گاز و پتروشیمی و معدن این نیست که ماده خام را به کالای با ارزش افزوده بیشتر تبدیل کنید؟ حقوق آموزش و پرورش و نیروهای مسلح از کجا می‌آید؟ هزینه‌های بهداشت از کجا تأمین می‌شود؟ مگر بهداشت و صنایع دفاعی پول تولید می‌کنند؟ نه. آنها ارزش بسیار بزرگ دیگری به اسم سلامت و امنیت را تولید می‌کنند و نیاز به منابع مالی دارند. بنابر این وظیفه همه ما این است که این هزینه‌ها را تامین کنیم.

صنعت پتروشیمی اساس کار است و دلیل حرص و جوش خوردن من این است که این مقوله به طور عمیق در سطح کشور جاری شود. با چند نفر از نمایندگان مجلس که در خصوص تکنولوژی‌های MTO و MPT به چین رفته بودیم. بحث‌هایی که در راه و در کارخانه‌های چینی داشتیم بسیار در مقوله تصمیم‌گیری‌های آینده تاثیرگذار بود.

گفت‌وگو از علی فروزنده
اشتراک گذاری :
نظرات کاربران
ارسال نظر
نظرات بینندگان
محمد
Iran, Islamic Republic of
سه‌شنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۴:۴۸
شما که مدام علیه خام فروشی و این قبیل امور بیانیه می دهید هیچ فکر کردید چرا امریکا و روسیه و استرالیا و برزیل خام فروشی در حد بالا دارند؟ عقل شان نمی رسد؟