یکی از نیازهای اصلی اقتصاد هر کشوری توسعه بازار بدهی است. بازار بدهی ایران که از مهر سال گذشته و با انتشار اسناد خزانه شکل رسمی به خود گرفت، این روزها در زمینه تامین مالی شرکتها و پرداخت بدهیهای دولت نقش بسزایی دارد. در همین راستا دکتر حسن قالیباف اصل، مدیرعامل شرکت بورس در گفتوگویی با «دنیای اقتصاد» خبر از انتشار شاخص بازار بدهی در آینده داد. طراحی این شاخص که در تعمیق هرچه بیشتر بازار بدهی اثرگذار است، نشاندهنده بازده واقعی و مولفهای جذاب برای سرمایهگذاران بهویژه صندوقهای سرمایهگذاری و حقوقیهای بزرگ بهشمار میرود. وی همچنین بورس تهران را در شرایط گذار پساتحریم دانست و ابراز امیدواری کرد نقش تحلیل در معاملات سهامداران بیش از گذشته نمایان شود.
در سالهای اخیر رویکرد سرمایهگذاران در زمینه ورود به بازار سرمایه نسبت به قبل تغییرات قابل توجهی داشته است. بورس تهران که در گذشته و با شدت یافتن تحریمها زمینههای رشد و توسعه را کمتر به خود دیده بود، این روزها نه تنها در کشور، بلکه در دنیا مورد توجه بسیاری از سرمایهگذاران قرار گرفته است. در این بین، یکی از بازارهایی که همواره بهعنوان نیاز اصلی اقتصاد کشور مطرح بوده است بازار بدهی است.
بازار بدهی که در مهر ماه سال گذشته با تمام کم و کاستیها فعالیت خود را آغاز کرد، در مدت زمان طی شده توانست رشد قابل توجهی داشته و تاثیر مستقیمی بر اقتصاد کشور داشته باشد. بسیاری از کارشناسان نیاز اقتصاد به بازار بدهی را از دو منظر مهم ارزیابی میکنند؛ پرداخت بدهیهای دولت که میتواند تا حد زیادی در آزادسازی منابع قفل شده بانکها موثر باشد و تامین مالی بنگاهها که باعث میشود شرکتها خود تامین نقدینگی کرده و تقاضای پول از نظام بانکی تا میزان قابل توجهی کاسته شود.در چنین شرایطی بازار بدهی نیاز به توسعه بیشتری دارد تا بتواند حجم بزرگی از تامین مالی کشور را به عهده داشته باشد.
افزایش انتشار اوراق در بازار بدهی که طبق برنامه دولت در سال جاری به ارزش بیش از 60 هزار میلیارد تومان میرسد، همچنین تلاش برای تعمیق هر چه بیشتر بازار بدهی از طریق تعریف شاخص بازار بدهی و رتبهبندی شرکتها؛ از مواردی است که میتواند نقش مهمی در توسعه این بازار داشته باشد.در همین زمینه دکتر حسن قالیباف اصل، مدیرعامل شرکت بورس در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» از انتشار شاخص بازار بدهی و تکمیل مراحل آن در کمتر از یک ماه آینده خبر داد. شاخص بازار بدهی که برای صندوقهای سرمایهگذاری و حقوقیهای بزرگ، از اهمیت ویژهای برخوردار است، به نوعی نشاندهنده بازدهی واقعی این بازار است. این شاخص که متوسط تغییرات ارزش کل بازار بدهی را شامل میشود، متاثر از مبلغ سررسید و نرخ سودی است که در بازار تعیین میشود. این شاخص هم نوسان قیمت ورقه بدهی و هم پرداخت سود در مقاطع تعیین شده را شامل میشود. در دنیا به دلیل وجود اوراق مختلف و تفاوت ریسک در آنها، شاخصهای متنوعی برای بازار بدهی تعریف شده است که این شاخصها براساس تاریخ سررسید یا رتبه ناشر اوراق تعیین میشوند. با این حال، با وجود تنوع کم در اوراق بازار بدهی ایران که بهعنوان یک ضعف مطرح است، تعریف این شاخص را میتوان گام مثبتی در جهت رونق هرچه بیشتر بازار بدهی دانست که میتواند عملکرد این بازار را شفافتر از گذشته نشان دهد.
بورس تهران در پسابرجام وارد دوره جدیدی از فعالیت شده است. از نگاه بسیاری از کارشناسان دوره جدید میتواند رونق قابلتوجهی در عملکرد بازار ایجاد کند. از نظر شما وضعیت کنونی بازار سرمایه به چه شکل پیش میرود؟ هفته گذشته اعلام شد که یک شرکت خارجی وارد بورس شده است. شرایط برای سرمایهگذاران خارجی به چه گونه است؟
شرکتهای زیادی به دنبال ورود به بورس تهران هستند. در کنار آن بحثهایی که این مدت مطرح شده و مکالمات آقای ظریف وآقای کری درخصوص زمان گشایشهای بانکی نیز خارجیها را برای ورود به بورس تهران ترغیب کرده است. با این حال اگر میبینیم حضور شرکتهای خارجی جدی نیست یک مقدار به دلیل محدودیتهایی است که آقای سیف نیز آنها را عنوان کردند که بحثها بسیار جدی است. با این حال قولهایی که روزهای گذشته از سوی مسوولان داده شد، این امیدواری را بهوجود آورده تا سرمایهگذارها حضور جدیتری پیدا کنند. در ارتباطاتی که با بورسهای دیگر داشتهایم، دریافتیم که آنها فعلا در انتظار هستند تا شاید علائم مثبت بیشتری دریافت کنند. برداشت ما از موضوعی که در بانک مرکزی عنوان شده این است که یخهای روابط همچنان به طور کامل آب نشده است. البته پیشبینی هم میشد که این روند مقداری زمانبر باشد، بالاخره 10 سال گذشته است و در این 10 سال یکسری روابط قطع شده است و قاعدتا شروع مجدد این روابط نمیتواند خیلی سریع و بهصورت یک شبه اتفاق بیفتد. این مساله درباره بازار سرمایه هم صادق است، مراجعه و تماس با ما زیاد است ولی برنامهای که بهصورت عملیاتی درآید، زیاد بهچشم نمیخورد و قاعدتا زمان میبرد که این مبالغ سرمایهگذار خارجی وارد بازار سرمایه شود.
در اسفندماه شما به همراه مدیرعامل فرابورس سفری به لندن داشتید،اما جزئیات این سفر زیاد مشخص نشده است. با توجه به اینکه بورس لندن یکی از بزرگترین بورسهای جهان است آیا برنامهای برای همکاری بیشتر بورس لندن و بورس تهران پیشبینی شده است؟
یکی از شرکتهای بزرگ انگلیسی جلسهای تشکیل داده بود و ما را به آنجا دعوت کردند که وضعیت بازار سرمایه ایران را در آنجا ارائه کنیم. با چندین بانک سرمایهگذاری به دنبال این هستیم که تکنیکهای نوین سرمایهگذاری وارد ایران شود و آنها یکسری سرمایهگذار خارجی مقیم اروپا و لندن را در جلسهای دیگر به ما معرفی کردند.
ما این مذاکرات را با فرانسویها داشتیم و اگر به یاد داشته باشید یک هیات فرانسوی هم به ایران آمد ولی خروجی ملموسی مشاهده نشد. نظر شما چیست؟
در نظر داشته باشید خروجی چنین نشستهایی یک شبه اتفاق نخواهد افتاد. منظور من این است روابطی که در گذشته امکان برقراری آن را نداشتهایم، در حال حاضر قابل دسترسی است ولی اینکه عملیاتی شود و شاهد یک نتیجه ملموس باشیم نیازمند گذر زمان است.
حتی در قرارداد MOU با استانبول هم نتیجه ملموسی در آینده نزدیک شاهد نیستیم؟
بله این قرارداد هم به همین شکل است. ما با استانبول به نتایج خوبی رسیدهایم و به هر حال الان هم در تماس هستیم. بحث پذیرشهای متقابل و اینکه صندوقها بتوانند در آنجا لیست شوند و همچنین ETFهای آنها بتوانند لیست شوند از جمله مواردی است که همچنان بحث آن در جریان است. ولی بحث ما با استانبول بیشتر بحث فنی است و قاعدتا ما مقررات خودمان را داریم و آنها مقررات خاص خودشان را دارند و به هر حال شرکتی که از بورس تهران میخواهد درآنجا لیست شود باید مقررات آنها را احراز کند ولی مطمئنا چنین کاری نیاز به زمان دارد. در کل باید بگویم ما در تماس دائم با آنها هستیم و کارها را پیش میبریم.
اقداماتی در ابتدای سال 95 بهعنوان اهداف شرکت بورس مطرح شد؛ مانند ورود تامین سرمایه امید به بورس و افزایش تعداد صنایع بورسی به 38 صنعت، انتقال پنج شرکت و پذیرش 10 صندوق قابل معامله و حذف حجم مبنا. آیا در این موارد اقداماتی صورت گرفته است؟
در قسمت پذیرش 10 شرکت جدید در دست بررسی است که امسال کار آنها برای پذیرش انجام میشود. در همین چند روز آینده کارانتقال پتروشیمی ایرانیان از فرابورس به بورس انجام میشود. همچنین در مورد تامین سرمایه امید مراحل پذیرش انجام شده و هر زمان این شرکتها آماده شوند با یکسری اقدامات آماده عرضه در بورس اوراق بهادار میشوند.
در مورد حذف حجم مبنا هم توضیح دهید. یکی از مواردی که حاشیههای زیادی در پی داشته حذف حجم مبنا و افزایش دامنه نوسان است.
تصمیمگیری درخصوص قوانین بازار تنها به عهده شرکت بورس اوراق بهادار تهران نیست. ما پیشنهاد دهنده هستیم و در نهایت تصویب آن در سازمان بورس اتفاق میافتد. من در جلسه ابتدای سال عرض کردم که سال گذشته یک پیشنهاد ارائه دادهایم که حداکثر حجم مبنا مبلغ یک میلیارد تومان باشد وبین یک میلیارد تومان حجم مبنا همین یک میلیارد تومان برای شرکت محسوب میشود یعنی با یک میلیارد تومان معامله میتواند حداکثر تغییر را در یک روز انجام دهد. واقعیت اینکه این تغییر باعث شد حجم مبنا در بازار سرمایه مقداری کمرنگ شود به نظر من این آمادگی وجود دارد که در سال 95 این موضوع بهصورت کامل حذف شود و قاعدتا این پیشنهاد را امسال به سازمان خواهیم داد.
درخصوص دامنه نوسان شرایط به چه گونه است؟ آیا برنامه جدیدی برای افزایش آن صورت گرفته است؟
دامنه نوسان را در گذشته چند بار پیشنهاد داده ایم به سازمان،اما تا کنون تغییر نکرده است. قاعدتا جزو برنامههای پیشنهادی ما هم هست که این مولفه را افزایش دهیم.
از برنامههای اعلامی شرکت بورس در سال 95، طراحی شاخص بازار بدهی بود. از زمان روی کار آمدن دولت یازدهم یکی از بحثهای بسیار مهم، بازار بدهی و شاخص آن بوده است. این موضوع در چه مرحلهای قرار دارد؟
واقعیت این است که شاخص موضوع پیچیدهای نیست. ما این پروژه را از بهمن ماه سال گذشته آغاز کرده ایم و قاعدتا باید مراحل آن از سمت ما انجام و به سازمان ارسال شود. تصور میکنم حداکثر تا یک ماه آینده این پروژه تکمیل و آماده شود تا این پیشنهاد را به سازمان ارائه دهیم آنجا باید در کمیته شاخص بررسی و بعد از تایید توسط بورس اوراق بهادار تهران منتشر شود.اما درخصوص استفاده از این شاخص باید بیان کرد، کارکردی که این شاخص در بازار بدهی دارد همانند کارکرد شاخص کل است و این کمک میکند تا سرمایهگذاران بدانند که بازار ما تنها بازار سهام نیست. نکته دیگر این است که عمده سهامداران به شاخص توجه بیشتری دارند و عملکرد بازار را از این طریق میسنجند. وجود شاخص بازار بدهی تا حد زیادی کمک میکند که سرمایهگذاران بتوانند روند این بازار را بهتر ارزیابی کنند. موضوعی که به ویژه برای سرمایهگذاران خارجی و صندوقهای شاخصی (index funds) میتواند مفید واقع شود.
درخصوص اسناد خزانه که برای اولین بار در مهر سال گذشته روانه بازار شد. بسیاری بر این باورند زمان ارائه آن مناسب نبود؛ چراکه متقاضیان اسناد خزانه بیشتر شرکتها هستند و شرکتها در رکود و کمبود نقدینگی شدیدی قرار داشتند. از نظر شما اگر این اسناد در شرایط بهتری به بازار میآمد با استقبال بهتری همراه نبود؟
فعالان بازار اسناد خزانه در دنیا بانکها و نهادهای مالی بزرگ هستند. صندوقهای بازنشستگی و صندوقهای مشترک در این بازار فعالیت دارند. واقعیت این است که من به خوب یا بد بودن زمان عرضه اعتقادی ندارم. یعنی هر زمانی در بازار برای هر عرضهای میتواند خوب باشد. هر کالایی قیمتی دارد. اگر ما در بازار رکودی عرضه انجام داده ایم، باید با قیمت ارزان آن را به فروش برسانیم. بالاخره دولت ابزاری برای تامین مالی معرفی کرده بود که از طریق بازار سرمایه این کار صورت گرفت.به نظرم زمان مناسبی برای این کار بود. اگر در دوره رونق عرضه شود با قیمت بالاتر فروش انجام میشود و در دوره رکود قیمت کاهش مییابد.
انتظار بازار از دولت در شرایطی که بازار سرمایه در حال پیشرفت است چیست؟ دولت در بخشهای مختلف به شدت همراهی میکند برای مثال در بخش اتاق بازرگانی همراهی دولت کاملا مشهود و مثبت بوده و در سفرهای خارجی بعضا بخش خصوصی بیشتر از بخش دولتی خودش را نشان داده است. آیا در این بحث هم بازار سرمایه انتظاری از دولت دارد؟
در سفر اخیر که آقای روحانی به ترکیه داشتند ایشان موضوع همکاری بورس ایران و ترکیه را اعلام کردند،در رابطه با این موضوع دولت ایران از تفاهم نامه بورس ایران و ترکیه پشتیبانی کرد. به نظر میرسد که پیشبرد اهداف بازار سرمایه و تقویت این بازار جزو برنامهها و اولویتهای دولت است. در بازار بدهی بخش بزرگی از آن را ابزار بدهی دولتی تشکیل میدهد.در سال جاری دولت این موضوع را در بودجه بررسی کرده و سال قبل برای اولین بار این اتفاق افتاد تا بازار بدهی در کشور توسعه پیدا کند و تامین مالی از طریق بازار بدهی انجام شود. همچنین درخصوص بحث بهبود فضای کسب و کار که دولت پیگیر ارتقای رتبه ایران در فضای کسب و کار بینالمللی است. هر کدام از این موضوعات که به نتیجه برسد اثر مثبتی بر بازار سرمایه خواهد داشت.
بحث دیگر درخصوص استانداردسازی صورتهای مالی شرکتها است. لزوم حضور هرچه بیشتر سرمایهگذار خارجی در کشور، شفافیت در عملکرد شرکتها است. بسیاری بر این باورند که در این زمینه مشکلات بسیاری وجود دارد. نظر شما چیست؟
استانداردسازی بر اساس استانداردهای IFRS از اولویتهای سازمان است. مخصوصا در فضای جدید که بحث سرمایهگذار خارجی جدی شده این موضوع در سازمان در حال بررسی است. امسال به یکسری از شرکتها از طرف سازمان اجبار خواهد شد که بر اساس استانداردهای بینالمللی گزارشهایشان را در اختیار بازار قرار دهند. اما در نظر داشته باشید شرکتی که به دنبال لیست شدن در بورسهای بینالمللی است و شرکتی که تمایل دارد سرمایهگذار خارجی داشته باشد باید خودش حرکت کند و به دنبال این موضوع باشد که صورتهای مالی را بر اساس استانداردهای بینالمللی ارائه کند. این موضوع جزو اولویتهای سازمان است و روی آن کار میشود. برای مثال ما روی حاکمیت شرکتی کار کرده ایم. ما آیین نامه حاکمیت شرکتی را تهیه کردیم و بر اساس آن شرکتها را رتبه بندی کردیم و منتظریم بر اساس آن شاخص منتشر کنیم. تمام این موضوعات را به سازمان فرستاده ایم و سازمان هم با این موضوعات موافقت کرد، اما برای تایید و ابلاغ آن زمان لازم است.
یکی از مهمترین بحثهای کنونی بورس تهران که مخالف و موافقان زیادی دارد موضوع نحوه ورود سرمایهگذار به بازار است. منظور همان افراد حقیقی است که وارد بازار میشوند. با فرض اینکه از هشت میلیون کد سهامداری، نیمی از آنها در بازار فعال باشند، باید گفت بسیاری تخصص لازم را برای سرمایهگذاری ندارند. عدهای معتقدند حضور سهامدار بدون احتساب شرایط خاص اشتباه است. این موضوع باعث شده نمای بازار سهام ایران، غیرحرفهای باشد. یعنی بیشتر فضای بازار بر اساس رفتار هیجانی سهامداران حقیقی تعریف شده است. در مقابل اعتقاد برخی دیگر این است که بازار سهام بازاری است که باید برای ورود عموم آزاد باشد و نیاز به مشارکت عمومی دارد. نظر شما در این خصوص چیست؟
وقتی صحبت از بازار رقابتی میشود یعنی در این بازار نباید محدودیت وجود داشته باشد. یعنی ورود و خروج باید کاملا آزاد باشد. در این حالت باید ابزاری در اختیار سرمایهگذار قرار بگیرد تا بتواند بهترین عملکرد را داشته باشد. ما صندوقهای سرمایهگذاری را در کشور داریم، شرکتهای مشاور حضوری و سبدگردانی هم در بازار از امکاناتی است که فراهم شده است. سرمایهگذار میتواند یونیت صندوق را خریداری کند که این صندوقها ابزارهای مدیریت حرفهای روی سبد سهام در بازارهای سرمایه هستند. در آمریکا عمدتا مردم از طریق صندوقها وارد میشوند. ولی بازارهایی نیز وجود دارد که معاملهگران علاقه دارند مستقیم وارد شوند. من فکر میکنم در بازار ما فعالان و مردم علاقه دارند که پولشان تحت کنترل خودشان باشد. آن چیزی که ما در بورس انجام میدهیم این است که دائما توصیه کنیم مردم از طریق صندوقها وارد شوند و پولشان را در اختیار صندوقها بگذارند و یونیت صندوقها را خریداری کنند. من اعتقاد دارم که ورود و خروج به بازار باید بهصورت کاملا آزاد باشد. شاید در ادامه این روند مردم به این نتیجه برسند که به دلیل نبودن وقت کافی یا نداشتن اطلاعات و دانش باید به سمت این حرکت کنند که پول خود را در اختیار صندوقهای سرمایهگذاری قرار دهند.
در همین رابطه بسیاری از معاملهگران حرفهای بازار در چند ماه گذشته عدم تحلیلپذیری را بزرگترین مشکل بازار دانستهاند. آنها معتقدند سودهای هنگفتی که در برخی سهمها در بازار وجود دارد به دلیل نبود تحلیل کافی است. یعنی شرایط بنیادی برای خیلی از سهمها خوب است ولی سهام شرکت دیگری بیشتر رشد میکند. آیا وجود این رفتارهای هیجانی نمیتواند برای بورس ما مضر باشد؟
بورس تهران ترکیبی از سهامداران حقیقی و حقوقی است. بازار در سیر تکاملی خود میتواند سهامداران حقیقی را به سمت صندوقهای سرمایهگذاری هدایت کند. بحث دیگر مربوط به افرادی است که روزانه خرید و فروش سهام انجام میدهند و در مقابل افرادی که با نگاه بلندمدت وارد میشوند. به دلیل حضور مستقیم حقیقیها نیست که بازار به سراغ سهم بنیادی نمیرود و معکوس عمل میکند. وقتی بازار بهجای آنکه به تحلیلهای بنیادی عمل کند به شایعات توجه میکند، شفاف نبودن فضای کسب و کار میتواند دلیل اصلی باشد. اگر فضای کسب و کار شفاف شود و سرمایهگذار بتواند آینده را به تصویر بکشد قاعدتا برای آن برنامهریزی انجام میدهد.در سالهای گذشته ابهاماتی در فضای کسبوکار وجود داشت که یکی از آنها بحث تحریمها است که هیچ فردی نمیتوانست تحلیل درستی از بازار ارائه دهد و افراد بعد از تحمیل اثرات آن متوجه میشدند که چه اتفاقی افتاده است. یا ابهاماتی که در خوراک پتروشیمی، پالایشگاهها و معادن وجود دارد. اگر میخواهیم سرمایهگذار بلندمدت فکر کند و به سمت سهام بنیادی حرکت کند و بازار منطقیتر عمل کند باید در بخش کلان اقتصاد شفافتر عمل کرد و نباید در بازار سرمایه به دنبال آن باشیم. یک فضای کلانتر از بازار سرمایه است که باعث میشود چنین اتفاقی رخ دهد. در این بین اجرایی شدن برجام توانست ابهاماتی را برطرف کند و سرمایهگذاران متوجه شدند که این موضوع به سمت حل شدن پیش میرود.در نتیجه بسیاری از افراد نقدینگی خود را به بازار سرمایه بازگرداندند. پس هرچقدر این شفافیت بیشتر شود مطمئنا به همان میزان نیز حرکات بازار سرمایه منطقیتر خواهد بود.
خیلیها به فعالیت صندوقها انتقاد دارند و میگویند عملا فقط چند صندوق عملکرد مناسبی دارند و فعالیت آنها از شاخص بسیار ضعیفتر است. بسیاری بر این باورند که ما در زمینه کارگزاریها توسعه کافی داشتهایم، اما درخصوص صندوقها خیر. نظر شما چیست؟
شما صندوقها را در چه دورهای با شاخص مقایسه میکنید؟ اگر در یک دوره معقول این صندوقها بررسی شود عملکرد این صندوقها قابل قبول است. کسانی که در سال گذشته سهام خریداری کردند، اگر در صندوقها سرمایهگذاری انجام داده بودند، به دلیل سبد متنوع مدیریت ریسک خوبی برای خود ایجاد میکردند. از نظر تعداد کارگزاری، هماکنون ما 104 کارگزاری در بورس اوراق بهادار داریم. برخی از بازارها خیلی از ما بزرگتر هستند ولی تعداد کارگزاری آنها کمتر است ولی به نظر میرسد فرصت همچنان باقی است که صندوقها رشد خوبی داشته باشند.
شرکت بورس برنامهای دارد که باعث تحرک صندوقها شود؟ چرا که یک فضای رخوتانگیز در صندوقها وجود دارد. به نظر میرسد عملا از آنها تنها یک نام باقی مانده است.
ابزار ما در بازار، سهام و اوراق است. واقعیت این است که ما قسمت ابزار را فراهم میکنیم. شرکت بورس در سالهای گذشته جلساتی با صندوقها داشت. ما در این جلسات سعی داشتیم مشکلات صندوقها و نیازهای آنها را بررسی و نهایتا به سازمان منعکس کنیم. چرا که اگر صندوقها امکانات جدیدی بخواهند قاعدتا باید از طریق سازمان این امکانات فراهم شود. پیشنهادهایی از این جلسات بیرون آمد و این پیشنهادها را همکاران من به سازمان فرستاند. در نهایت امیدوارم در فضای جدید امکاناتی هم برای صندوقها فراهم شود به هر حال اگر سرمایهگذار خارجی هم وارد شود سعی میکند بهصورت مستقیم وارد بازار نشود. قاعدتا فرصتی خواهد بود که صندوقها در بازار بزرگ شوند و تنوع آنها بیشتر شود.
در ایران آمار دقیقی از خریدهای اعتباری وجود ندارد. عمده تحلیلهایی که درباره خرید اعتباری در بازار وجود دارد براساس شایعات و شنیدههاست. آیا برنامهای برای رصد شدن این خریدهای اعتباری در بازار نیست چرا که این مساله تا حد زیادی از شفافیت گزارشها کاسته است.
خرید اعتباری بحث تسویه وجوه است و به حوزه معاملات ارتباطی پیدا نمیکند. در خرید اعتباری سازمان مقرراتی دارد و مشخص میکند که کارگزار به هر مشتری به چه میزان میتواند اعتبار دهد و سقف اعتبار براساس سرمایه کارگزار مشخص شده است و دائما این موضوعات رصد میشود و در صورت تخلف کارگزاری با آنها برخورد میشود. پس این نظارت از سوی سازمان وجود دارد. همچنین نرم افزاری در سازمان وجود دارد با نام «سکنی» که بحث اعتباراتی که کارگزاریها در اختیار مشتریان قرار میدهند را رصد میکند. درخصوص انتشار آن نیز به نکته خوبی اشاره کردید، مطمئنا شرکت بورس مصداقهای جهانی آن را بررسی میکند و اگر شرایط انتشار وجود داشت آن را در اختیار رسانهها قرار میدهد.
در مدت اخیر یکی از بهترین اتفاقات بازار سهام بحث پیوستن به آیسکو بود. قرار است در نشست پرو هم ایران حضور داشته باشد. این موضوع تا چه اندازه پتانسیل بازار سرمایه ما را بالا میبرد؟
آیسکو نهاد بینالمللی نهادهای ناظر است. بورس اوراق بهادار تهران در گذشته عضو فدراسیون جهانی بورس بود، این موضوع یک شرط داشت که نهاد ناظر ما عضو آیسکو باشد و خوشبختانه این اتفاق افتاد و ما عضو ناظر شدهایم که در این بین بحث عضویت کامل نیز در حال پیگیری است و فکر میکنم مشکلی در این خصوص بهوجود نیاید. متعاقب این موضوع شرکت بورس با ارسال یک نامه به فدراسیون جهانی اطلاع داد که نهاد ناظر ما عضو آیسکو شده است. زیرا بعد از معلق شدن عضویت ایران در فدراسیون جهانی بورس به ما ابلاغ شد که هر زمان که نهاد ناظر ما عضو آیسکو شود، عضویت ما از حالت تعلیق خارج میشود و عضو دائم و پیوسته فدراسیون جهانی بورسها میشویم.
از سوی دیگر حفظ قوانین بازار، حمایت از سهامداران خرد و شفافیت جزو اصول آیسکو است و دائما این موضوع توسط آنها رصد میشود. اگر نهاد ناظری عضو آیسکو باشد و بورس کشوری عضو فدراسیون جهانی بورسها باشد در دید سرمایهگذار اعتماد ایجاد میکند. پس این موضوع یک گام بسیار مهم برای جذب سرمایهگذار خارجی بوده است. همچنین آیسکو دایما نظارت دارد و استانداردهای روز خود را به بورسها ابلاغ میکند. این باعث میشود که بورسها با استانداردهای جهانی پیشروی کنند و به نظر میرسد برای ما بسیار مفید باشد.
زمان ارائه گزارشهای میان دورهای شرکتها است، برآورد شما از این گزارشها چیست؟ با توجه به اینکه سه ماه آخر سال یک سه ماه خوب برای بازار بود پیشبینی شما چیست؟ آیا میتواند بر روند بازار تاثیر جدی داشته باشد؟
در این مدت اتفاقات زیادی همزمان با هم رخ داده است. بحث لغو تحریمها و موانعی که از سر راه صنعت برداشته شده است موضوع مهمی بود. هزینه تحریم برای صنایع یک هزینه گزاف بود که قاعدتا صنعت در فضای جدید نباید این هزینهها را بپردازد. از طرف دیگر بحث رکودی است که در اقتصادجهانی رخ داده است، قیمت نفت و کالاهای اساسی در دنیا کاهش داشته است. قاعدتا در فضای جدید انتظار میرود که شرکتها عملکرد بهتری داشته باشند. باید منتظر باشیم گزارشهای سه ماهه منتشر شود. بازار ما 10 سال در شرایط تحریم اداره شده است و در فضای جدید که شرایط کسب و کار بهتر میشود قاعدتا بازار سهام هم باید عملکرد بهتری داشته باشد. ما امیدواریم وزنه تحلیل در بازار سنگینتر شود. بورس تهران در حال طی کردن یک دوره گذار است. بالاخره خبرهایی که در دوران پسابرجام دریافت میشود تا کنون به عرصه عمل نرسیده است. قاعدتا تحلیلگران و فعالان بازار باید خیلی با حوصله با این موضوع برخورد کنند تا این دوره طی شود تا بعد از آن تحلیل بر بازار حاکم شود.
در سالهای اخیر رویکرد سرمایهگذاران در زمینه ورود به بازار سرمایه نسبت به قبل تغییرات قابل توجهی داشته است. بورس تهران که در گذشته و با شدت یافتن تحریمها زمینههای رشد و توسعه را کمتر به خود دیده بود، این روزها نه تنها در کشور، بلکه در دنیا مورد توجه بسیاری از سرمایهگذاران قرار گرفته است. در این بین، یکی از بازارهایی که همواره بهعنوان نیاز اصلی اقتصاد کشور مطرح بوده است بازار بدهی است.
بازار بدهی که در مهر ماه سال گذشته با تمام کم و کاستیها فعالیت خود را آغاز کرد، در مدت زمان طی شده توانست رشد قابل توجهی داشته و تاثیر مستقیمی بر اقتصاد کشور داشته باشد. بسیاری از کارشناسان نیاز اقتصاد به بازار بدهی را از دو منظر مهم ارزیابی میکنند؛ پرداخت بدهیهای دولت که میتواند تا حد زیادی در آزادسازی منابع قفل شده بانکها موثر باشد و تامین مالی بنگاهها که باعث میشود شرکتها خود تامین نقدینگی کرده و تقاضای پول از نظام بانکی تا میزان قابل توجهی کاسته شود.در چنین شرایطی بازار بدهی نیاز به توسعه بیشتری دارد تا بتواند حجم بزرگی از تامین مالی کشور را به عهده داشته باشد.
افزایش انتشار اوراق در بازار بدهی که طبق برنامه دولت در سال جاری به ارزش بیش از 60 هزار میلیارد تومان میرسد، همچنین تلاش برای تعمیق هر چه بیشتر بازار بدهی از طریق تعریف شاخص بازار بدهی و رتبهبندی شرکتها؛ از مواردی است که میتواند نقش مهمی در توسعه این بازار داشته باشد.در همین زمینه دکتر حسن قالیباف اصل، مدیرعامل شرکت بورس در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» از انتشار شاخص بازار بدهی و تکمیل مراحل آن در کمتر از یک ماه آینده خبر داد. شاخص بازار بدهی که برای صندوقهای سرمایهگذاری و حقوقیهای بزرگ، از اهمیت ویژهای برخوردار است، به نوعی نشاندهنده بازدهی واقعی این بازار است. این شاخص که متوسط تغییرات ارزش کل بازار بدهی را شامل میشود، متاثر از مبلغ سررسید و نرخ سودی است که در بازار تعیین میشود. این شاخص هم نوسان قیمت ورقه بدهی و هم پرداخت سود در مقاطع تعیین شده را شامل میشود. در دنیا به دلیل وجود اوراق مختلف و تفاوت ریسک در آنها، شاخصهای متنوعی برای بازار بدهی تعریف شده است که این شاخصها براساس تاریخ سررسید یا رتبه ناشر اوراق تعیین میشوند. با این حال، با وجود تنوع کم در اوراق بازار بدهی ایران که بهعنوان یک ضعف مطرح است، تعریف این شاخص را میتوان گام مثبتی در جهت رونق هرچه بیشتر بازار بدهی دانست که میتواند عملکرد این بازار را شفافتر از گذشته نشان دهد.
بورس تهران در پسابرجام وارد دوره جدیدی از فعالیت شده است. از نگاه بسیاری از کارشناسان دوره جدید میتواند رونق قابلتوجهی در عملکرد بازار ایجاد کند. از نظر شما وضعیت کنونی بازار سرمایه به چه شکل پیش میرود؟ هفته گذشته اعلام شد که یک شرکت خارجی وارد بورس شده است. شرایط برای سرمایهگذاران خارجی به چه گونه است؟
شرکتهای زیادی به دنبال ورود به بورس تهران هستند. در کنار آن بحثهایی که این مدت مطرح شده و مکالمات آقای ظریف وآقای کری درخصوص زمان گشایشهای بانکی نیز خارجیها را برای ورود به بورس تهران ترغیب کرده است. با این حال اگر میبینیم حضور شرکتهای خارجی جدی نیست یک مقدار به دلیل محدودیتهایی است که آقای سیف نیز آنها را عنوان کردند که بحثها بسیار جدی است. با این حال قولهایی که روزهای گذشته از سوی مسوولان داده شد، این امیدواری را بهوجود آورده تا سرمایهگذارها حضور جدیتری پیدا کنند. در ارتباطاتی که با بورسهای دیگر داشتهایم، دریافتیم که آنها فعلا در انتظار هستند تا شاید علائم مثبت بیشتری دریافت کنند. برداشت ما از موضوعی که در بانک مرکزی عنوان شده این است که یخهای روابط همچنان به طور کامل آب نشده است. البته پیشبینی هم میشد که این روند مقداری زمانبر باشد، بالاخره 10 سال گذشته است و در این 10 سال یکسری روابط قطع شده است و قاعدتا شروع مجدد این روابط نمیتواند خیلی سریع و بهصورت یک شبه اتفاق بیفتد. این مساله درباره بازار سرمایه هم صادق است، مراجعه و تماس با ما زیاد است ولی برنامهای که بهصورت عملیاتی درآید، زیاد بهچشم نمیخورد و قاعدتا زمان میبرد که این مبالغ سرمایهگذار خارجی وارد بازار سرمایه شود.
در اسفندماه شما به همراه مدیرعامل فرابورس سفری به لندن داشتید،اما جزئیات این سفر زیاد مشخص نشده است. با توجه به اینکه بورس لندن یکی از بزرگترین بورسهای جهان است آیا برنامهای برای همکاری بیشتر بورس لندن و بورس تهران پیشبینی شده است؟
یکی از شرکتهای بزرگ انگلیسی جلسهای تشکیل داده بود و ما را به آنجا دعوت کردند که وضعیت بازار سرمایه ایران را در آنجا ارائه کنیم. با چندین بانک سرمایهگذاری به دنبال این هستیم که تکنیکهای نوین سرمایهگذاری وارد ایران شود و آنها یکسری سرمایهگذار خارجی مقیم اروپا و لندن را در جلسهای دیگر به ما معرفی کردند.
ما این مذاکرات را با فرانسویها داشتیم و اگر به یاد داشته باشید یک هیات فرانسوی هم به ایران آمد ولی خروجی ملموسی مشاهده نشد. نظر شما چیست؟
در نظر داشته باشید خروجی چنین نشستهایی یک شبه اتفاق نخواهد افتاد. منظور من این است روابطی که در گذشته امکان برقراری آن را نداشتهایم، در حال حاضر قابل دسترسی است ولی اینکه عملیاتی شود و شاهد یک نتیجه ملموس باشیم نیازمند گذر زمان است.
حتی در قرارداد MOU با استانبول هم نتیجه ملموسی در آینده نزدیک شاهد نیستیم؟
بله این قرارداد هم به همین شکل است. ما با استانبول به نتایج خوبی رسیدهایم و به هر حال الان هم در تماس هستیم. بحث پذیرشهای متقابل و اینکه صندوقها بتوانند در آنجا لیست شوند و همچنین ETFهای آنها بتوانند لیست شوند از جمله مواردی است که همچنان بحث آن در جریان است. ولی بحث ما با استانبول بیشتر بحث فنی است و قاعدتا ما مقررات خودمان را داریم و آنها مقررات خاص خودشان را دارند و به هر حال شرکتی که از بورس تهران میخواهد درآنجا لیست شود باید مقررات آنها را احراز کند ولی مطمئنا چنین کاری نیاز به زمان دارد. در کل باید بگویم ما در تماس دائم با آنها هستیم و کارها را پیش میبریم.
اقداماتی در ابتدای سال 95 بهعنوان اهداف شرکت بورس مطرح شد؛ مانند ورود تامین سرمایه امید به بورس و افزایش تعداد صنایع بورسی به 38 صنعت، انتقال پنج شرکت و پذیرش 10 صندوق قابل معامله و حذف حجم مبنا. آیا در این موارد اقداماتی صورت گرفته است؟
در قسمت پذیرش 10 شرکت جدید در دست بررسی است که امسال کار آنها برای پذیرش انجام میشود. در همین چند روز آینده کارانتقال پتروشیمی ایرانیان از فرابورس به بورس انجام میشود. همچنین در مورد تامین سرمایه امید مراحل پذیرش انجام شده و هر زمان این شرکتها آماده شوند با یکسری اقدامات آماده عرضه در بورس اوراق بهادار میشوند.
در مورد حذف حجم مبنا هم توضیح دهید. یکی از مواردی که حاشیههای زیادی در پی داشته حذف حجم مبنا و افزایش دامنه نوسان است.
تصمیمگیری درخصوص قوانین بازار تنها به عهده شرکت بورس اوراق بهادار تهران نیست. ما پیشنهاد دهنده هستیم و در نهایت تصویب آن در سازمان بورس اتفاق میافتد. من در جلسه ابتدای سال عرض کردم که سال گذشته یک پیشنهاد ارائه دادهایم که حداکثر حجم مبنا مبلغ یک میلیارد تومان باشد وبین یک میلیارد تومان حجم مبنا همین یک میلیارد تومان برای شرکت محسوب میشود یعنی با یک میلیارد تومان معامله میتواند حداکثر تغییر را در یک روز انجام دهد. واقعیت اینکه این تغییر باعث شد حجم مبنا در بازار سرمایه مقداری کمرنگ شود به نظر من این آمادگی وجود دارد که در سال 95 این موضوع بهصورت کامل حذف شود و قاعدتا این پیشنهاد را امسال به سازمان خواهیم داد.
درخصوص دامنه نوسان شرایط به چه گونه است؟ آیا برنامه جدیدی برای افزایش آن صورت گرفته است؟
دامنه نوسان را در گذشته چند بار پیشنهاد داده ایم به سازمان،اما تا کنون تغییر نکرده است. قاعدتا جزو برنامههای پیشنهادی ما هم هست که این مولفه را افزایش دهیم.
از برنامههای اعلامی شرکت بورس در سال 95، طراحی شاخص بازار بدهی بود. از زمان روی کار آمدن دولت یازدهم یکی از بحثهای بسیار مهم، بازار بدهی و شاخص آن بوده است. این موضوع در چه مرحلهای قرار دارد؟
واقعیت این است که شاخص موضوع پیچیدهای نیست. ما این پروژه را از بهمن ماه سال گذشته آغاز کرده ایم و قاعدتا باید مراحل آن از سمت ما انجام و به سازمان ارسال شود. تصور میکنم حداکثر تا یک ماه آینده این پروژه تکمیل و آماده شود تا این پیشنهاد را به سازمان ارائه دهیم آنجا باید در کمیته شاخص بررسی و بعد از تایید توسط بورس اوراق بهادار تهران منتشر شود.اما درخصوص استفاده از این شاخص باید بیان کرد، کارکردی که این شاخص در بازار بدهی دارد همانند کارکرد شاخص کل است و این کمک میکند تا سرمایهگذاران بدانند که بازار ما تنها بازار سهام نیست. نکته دیگر این است که عمده سهامداران به شاخص توجه بیشتری دارند و عملکرد بازار را از این طریق میسنجند. وجود شاخص بازار بدهی تا حد زیادی کمک میکند که سرمایهگذاران بتوانند روند این بازار را بهتر ارزیابی کنند. موضوعی که به ویژه برای سرمایهگذاران خارجی و صندوقهای شاخصی (index funds) میتواند مفید واقع شود.
درخصوص اسناد خزانه که برای اولین بار در مهر سال گذشته روانه بازار شد. بسیاری بر این باورند زمان ارائه آن مناسب نبود؛ چراکه متقاضیان اسناد خزانه بیشتر شرکتها هستند و شرکتها در رکود و کمبود نقدینگی شدیدی قرار داشتند. از نظر شما اگر این اسناد در شرایط بهتری به بازار میآمد با استقبال بهتری همراه نبود؟
فعالان بازار اسناد خزانه در دنیا بانکها و نهادهای مالی بزرگ هستند. صندوقهای بازنشستگی و صندوقهای مشترک در این بازار فعالیت دارند. واقعیت این است که من به خوب یا بد بودن زمان عرضه اعتقادی ندارم. یعنی هر زمانی در بازار برای هر عرضهای میتواند خوب باشد. هر کالایی قیمتی دارد. اگر ما در بازار رکودی عرضه انجام داده ایم، باید با قیمت ارزان آن را به فروش برسانیم. بالاخره دولت ابزاری برای تامین مالی معرفی کرده بود که از طریق بازار سرمایه این کار صورت گرفت.به نظرم زمان مناسبی برای این کار بود. اگر در دوره رونق عرضه شود با قیمت بالاتر فروش انجام میشود و در دوره رکود قیمت کاهش مییابد.
انتظار بازار از دولت در شرایطی که بازار سرمایه در حال پیشرفت است چیست؟ دولت در بخشهای مختلف به شدت همراهی میکند برای مثال در بخش اتاق بازرگانی همراهی دولت کاملا مشهود و مثبت بوده و در سفرهای خارجی بعضا بخش خصوصی بیشتر از بخش دولتی خودش را نشان داده است. آیا در این بحث هم بازار سرمایه انتظاری از دولت دارد؟
در سفر اخیر که آقای روحانی به ترکیه داشتند ایشان موضوع همکاری بورس ایران و ترکیه را اعلام کردند،در رابطه با این موضوع دولت ایران از تفاهم نامه بورس ایران و ترکیه پشتیبانی کرد. به نظر میرسد که پیشبرد اهداف بازار سرمایه و تقویت این بازار جزو برنامهها و اولویتهای دولت است. در بازار بدهی بخش بزرگی از آن را ابزار بدهی دولتی تشکیل میدهد.در سال جاری دولت این موضوع را در بودجه بررسی کرده و سال قبل برای اولین بار این اتفاق افتاد تا بازار بدهی در کشور توسعه پیدا کند و تامین مالی از طریق بازار بدهی انجام شود. همچنین درخصوص بحث بهبود فضای کسب و کار که دولت پیگیر ارتقای رتبه ایران در فضای کسب و کار بینالمللی است. هر کدام از این موضوعات که به نتیجه برسد اثر مثبتی بر بازار سرمایه خواهد داشت.
بحث دیگر درخصوص استانداردسازی صورتهای مالی شرکتها است. لزوم حضور هرچه بیشتر سرمایهگذار خارجی در کشور، شفافیت در عملکرد شرکتها است. بسیاری بر این باورند که در این زمینه مشکلات بسیاری وجود دارد. نظر شما چیست؟
استانداردسازی بر اساس استانداردهای IFRS از اولویتهای سازمان است. مخصوصا در فضای جدید که بحث سرمایهگذار خارجی جدی شده این موضوع در سازمان در حال بررسی است. امسال به یکسری از شرکتها از طرف سازمان اجبار خواهد شد که بر اساس استانداردهای بینالمللی گزارشهایشان را در اختیار بازار قرار دهند. اما در نظر داشته باشید شرکتی که به دنبال لیست شدن در بورسهای بینالمللی است و شرکتی که تمایل دارد سرمایهگذار خارجی داشته باشد باید خودش حرکت کند و به دنبال این موضوع باشد که صورتهای مالی را بر اساس استانداردهای بینالمللی ارائه کند. این موضوع جزو اولویتهای سازمان است و روی آن کار میشود. برای مثال ما روی حاکمیت شرکتی کار کرده ایم. ما آیین نامه حاکمیت شرکتی را تهیه کردیم و بر اساس آن شرکتها را رتبه بندی کردیم و منتظریم بر اساس آن شاخص منتشر کنیم. تمام این موضوعات را به سازمان فرستاده ایم و سازمان هم با این موضوعات موافقت کرد، اما برای تایید و ابلاغ آن زمان لازم است.
یکی از مهمترین بحثهای کنونی بورس تهران که مخالف و موافقان زیادی دارد موضوع نحوه ورود سرمایهگذار به بازار است. منظور همان افراد حقیقی است که وارد بازار میشوند. با فرض اینکه از هشت میلیون کد سهامداری، نیمی از آنها در بازار فعال باشند، باید گفت بسیاری تخصص لازم را برای سرمایهگذاری ندارند. عدهای معتقدند حضور سهامدار بدون احتساب شرایط خاص اشتباه است. این موضوع باعث شده نمای بازار سهام ایران، غیرحرفهای باشد. یعنی بیشتر فضای بازار بر اساس رفتار هیجانی سهامداران حقیقی تعریف شده است. در مقابل اعتقاد برخی دیگر این است که بازار سهام بازاری است که باید برای ورود عموم آزاد باشد و نیاز به مشارکت عمومی دارد. نظر شما در این خصوص چیست؟
وقتی صحبت از بازار رقابتی میشود یعنی در این بازار نباید محدودیت وجود داشته باشد. یعنی ورود و خروج باید کاملا آزاد باشد. در این حالت باید ابزاری در اختیار سرمایهگذار قرار بگیرد تا بتواند بهترین عملکرد را داشته باشد. ما صندوقهای سرمایهگذاری را در کشور داریم، شرکتهای مشاور حضوری و سبدگردانی هم در بازار از امکاناتی است که فراهم شده است. سرمایهگذار میتواند یونیت صندوق را خریداری کند که این صندوقها ابزارهای مدیریت حرفهای روی سبد سهام در بازارهای سرمایه هستند. در آمریکا عمدتا مردم از طریق صندوقها وارد میشوند. ولی بازارهایی نیز وجود دارد که معاملهگران علاقه دارند مستقیم وارد شوند. من فکر میکنم در بازار ما فعالان و مردم علاقه دارند که پولشان تحت کنترل خودشان باشد. آن چیزی که ما در بورس انجام میدهیم این است که دائما توصیه کنیم مردم از طریق صندوقها وارد شوند و پولشان را در اختیار صندوقها بگذارند و یونیت صندوقها را خریداری کنند. من اعتقاد دارم که ورود و خروج به بازار باید بهصورت کاملا آزاد باشد. شاید در ادامه این روند مردم به این نتیجه برسند که به دلیل نبودن وقت کافی یا نداشتن اطلاعات و دانش باید به سمت این حرکت کنند که پول خود را در اختیار صندوقهای سرمایهگذاری قرار دهند.
در همین رابطه بسیاری از معاملهگران حرفهای بازار در چند ماه گذشته عدم تحلیلپذیری را بزرگترین مشکل بازار دانستهاند. آنها معتقدند سودهای هنگفتی که در برخی سهمها در بازار وجود دارد به دلیل نبود تحلیل کافی است. یعنی شرایط بنیادی برای خیلی از سهمها خوب است ولی سهام شرکت دیگری بیشتر رشد میکند. آیا وجود این رفتارهای هیجانی نمیتواند برای بورس ما مضر باشد؟
بورس تهران ترکیبی از سهامداران حقیقی و حقوقی است. بازار در سیر تکاملی خود میتواند سهامداران حقیقی را به سمت صندوقهای سرمایهگذاری هدایت کند. بحث دیگر مربوط به افرادی است که روزانه خرید و فروش سهام انجام میدهند و در مقابل افرادی که با نگاه بلندمدت وارد میشوند. به دلیل حضور مستقیم حقیقیها نیست که بازار به سراغ سهم بنیادی نمیرود و معکوس عمل میکند. وقتی بازار بهجای آنکه به تحلیلهای بنیادی عمل کند به شایعات توجه میکند، شفاف نبودن فضای کسب و کار میتواند دلیل اصلی باشد. اگر فضای کسب و کار شفاف شود و سرمایهگذار بتواند آینده را به تصویر بکشد قاعدتا برای آن برنامهریزی انجام میدهد.در سالهای گذشته ابهاماتی در فضای کسبوکار وجود داشت که یکی از آنها بحث تحریمها است که هیچ فردی نمیتوانست تحلیل درستی از بازار ارائه دهد و افراد بعد از تحمیل اثرات آن متوجه میشدند که چه اتفاقی افتاده است. یا ابهاماتی که در خوراک پتروشیمی، پالایشگاهها و معادن وجود دارد. اگر میخواهیم سرمایهگذار بلندمدت فکر کند و به سمت سهام بنیادی حرکت کند و بازار منطقیتر عمل کند باید در بخش کلان اقتصاد شفافتر عمل کرد و نباید در بازار سرمایه به دنبال آن باشیم. یک فضای کلانتر از بازار سرمایه است که باعث میشود چنین اتفاقی رخ دهد. در این بین اجرایی شدن برجام توانست ابهاماتی را برطرف کند و سرمایهگذاران متوجه شدند که این موضوع به سمت حل شدن پیش میرود.در نتیجه بسیاری از افراد نقدینگی خود را به بازار سرمایه بازگرداندند. پس هرچقدر این شفافیت بیشتر شود مطمئنا به همان میزان نیز حرکات بازار سرمایه منطقیتر خواهد بود.
خیلیها به فعالیت صندوقها انتقاد دارند و میگویند عملا فقط چند صندوق عملکرد مناسبی دارند و فعالیت آنها از شاخص بسیار ضعیفتر است. بسیاری بر این باورند که ما در زمینه کارگزاریها توسعه کافی داشتهایم، اما درخصوص صندوقها خیر. نظر شما چیست؟
شما صندوقها را در چه دورهای با شاخص مقایسه میکنید؟ اگر در یک دوره معقول این صندوقها بررسی شود عملکرد این صندوقها قابل قبول است. کسانی که در سال گذشته سهام خریداری کردند، اگر در صندوقها سرمایهگذاری انجام داده بودند، به دلیل سبد متنوع مدیریت ریسک خوبی برای خود ایجاد میکردند. از نظر تعداد کارگزاری، هماکنون ما 104 کارگزاری در بورس اوراق بهادار داریم. برخی از بازارها خیلی از ما بزرگتر هستند ولی تعداد کارگزاری آنها کمتر است ولی به نظر میرسد فرصت همچنان باقی است که صندوقها رشد خوبی داشته باشند.
شرکت بورس برنامهای دارد که باعث تحرک صندوقها شود؟ چرا که یک فضای رخوتانگیز در صندوقها وجود دارد. به نظر میرسد عملا از آنها تنها یک نام باقی مانده است.
ابزار ما در بازار، سهام و اوراق است. واقعیت این است که ما قسمت ابزار را فراهم میکنیم. شرکت بورس در سالهای گذشته جلساتی با صندوقها داشت. ما در این جلسات سعی داشتیم مشکلات صندوقها و نیازهای آنها را بررسی و نهایتا به سازمان منعکس کنیم. چرا که اگر صندوقها امکانات جدیدی بخواهند قاعدتا باید از طریق سازمان این امکانات فراهم شود. پیشنهادهایی از این جلسات بیرون آمد و این پیشنهادها را همکاران من به سازمان فرستاند. در نهایت امیدوارم در فضای جدید امکاناتی هم برای صندوقها فراهم شود به هر حال اگر سرمایهگذار خارجی هم وارد شود سعی میکند بهصورت مستقیم وارد بازار نشود. قاعدتا فرصتی خواهد بود که صندوقها در بازار بزرگ شوند و تنوع آنها بیشتر شود.
در ایران آمار دقیقی از خریدهای اعتباری وجود ندارد. عمده تحلیلهایی که درباره خرید اعتباری در بازار وجود دارد براساس شایعات و شنیدههاست. آیا برنامهای برای رصد شدن این خریدهای اعتباری در بازار نیست چرا که این مساله تا حد زیادی از شفافیت گزارشها کاسته است.
خرید اعتباری بحث تسویه وجوه است و به حوزه معاملات ارتباطی پیدا نمیکند. در خرید اعتباری سازمان مقرراتی دارد و مشخص میکند که کارگزار به هر مشتری به چه میزان میتواند اعتبار دهد و سقف اعتبار براساس سرمایه کارگزار مشخص شده است و دائما این موضوعات رصد میشود و در صورت تخلف کارگزاری با آنها برخورد میشود. پس این نظارت از سوی سازمان وجود دارد. همچنین نرم افزاری در سازمان وجود دارد با نام «سکنی» که بحث اعتباراتی که کارگزاریها در اختیار مشتریان قرار میدهند را رصد میکند. درخصوص انتشار آن نیز به نکته خوبی اشاره کردید، مطمئنا شرکت بورس مصداقهای جهانی آن را بررسی میکند و اگر شرایط انتشار وجود داشت آن را در اختیار رسانهها قرار میدهد.
در مدت اخیر یکی از بهترین اتفاقات بازار سهام بحث پیوستن به آیسکو بود. قرار است در نشست پرو هم ایران حضور داشته باشد. این موضوع تا چه اندازه پتانسیل بازار سرمایه ما را بالا میبرد؟
آیسکو نهاد بینالمللی نهادهای ناظر است. بورس اوراق بهادار تهران در گذشته عضو فدراسیون جهانی بورس بود، این موضوع یک شرط داشت که نهاد ناظر ما عضو آیسکو باشد و خوشبختانه این اتفاق افتاد و ما عضو ناظر شدهایم که در این بین بحث عضویت کامل نیز در حال پیگیری است و فکر میکنم مشکلی در این خصوص بهوجود نیاید. متعاقب این موضوع شرکت بورس با ارسال یک نامه به فدراسیون جهانی اطلاع داد که نهاد ناظر ما عضو آیسکو شده است. زیرا بعد از معلق شدن عضویت ایران در فدراسیون جهانی بورس به ما ابلاغ شد که هر زمان که نهاد ناظر ما عضو آیسکو شود، عضویت ما از حالت تعلیق خارج میشود و عضو دائم و پیوسته فدراسیون جهانی بورسها میشویم.
از سوی دیگر حفظ قوانین بازار، حمایت از سهامداران خرد و شفافیت جزو اصول آیسکو است و دائما این موضوع توسط آنها رصد میشود. اگر نهاد ناظری عضو آیسکو باشد و بورس کشوری عضو فدراسیون جهانی بورسها باشد در دید سرمایهگذار اعتماد ایجاد میکند. پس این موضوع یک گام بسیار مهم برای جذب سرمایهگذار خارجی بوده است. همچنین آیسکو دایما نظارت دارد و استانداردهای روز خود را به بورسها ابلاغ میکند. این باعث میشود که بورسها با استانداردهای جهانی پیشروی کنند و به نظر میرسد برای ما بسیار مفید باشد.
زمان ارائه گزارشهای میان دورهای شرکتها است، برآورد شما از این گزارشها چیست؟ با توجه به اینکه سه ماه آخر سال یک سه ماه خوب برای بازار بود پیشبینی شما چیست؟ آیا میتواند بر روند بازار تاثیر جدی داشته باشد؟
در این مدت اتفاقات زیادی همزمان با هم رخ داده است. بحث لغو تحریمها و موانعی که از سر راه صنعت برداشته شده است موضوع مهمی بود. هزینه تحریم برای صنایع یک هزینه گزاف بود که قاعدتا صنعت در فضای جدید نباید این هزینهها را بپردازد. از طرف دیگر بحث رکودی است که در اقتصادجهانی رخ داده است، قیمت نفت و کالاهای اساسی در دنیا کاهش داشته است. قاعدتا در فضای جدید انتظار میرود که شرکتها عملکرد بهتری داشته باشند. باید منتظر باشیم گزارشهای سه ماهه منتشر شود. بازار ما 10 سال در شرایط تحریم اداره شده است و در فضای جدید که شرایط کسب و کار بهتر میشود قاعدتا بازار سهام هم باید عملکرد بهتری داشته باشد. ما امیدواریم وزنه تحلیل در بازار سنگینتر شود. بورس تهران در حال طی کردن یک دوره گذار است. بالاخره خبرهایی که در دوران پسابرجام دریافت میشود تا کنون به عرصه عمل نرسیده است. قاعدتا تحلیلگران و فعالان بازار باید خیلی با حوصله با این موضوع برخورد کنند تا این دوره طی شود تا بعد از آن تحلیل بر بازار حاکم شود.
منبع: روزنامه دنیای اقتصاد
ارسال نظر
اخبار روز
خبرنامه