گرانی با بوی «لوبکات»/ بانکی که فقط مجبور بود!
به گزارش بورسنیوز، کورس خبرسازی در جاده مخصوص هیچگاه از سرعت نمیافتد، در همان ماههای ابتدایی برجام بود که توافقنامه ۸جانبه «شرکت و دانشگاه» بود که به امضا رسید و سرتاسر این جاده آزینبندی شد و اما پس از آن بجای استارت ساخت قطعات، سرآغاز مجددی برای ناز و کرشمههای پژو و رفقا شد.
سخنگوی راهپله زمانی که شنید یکی از مسئولین زانوی غم بغل کرده که ایبابا شما که چند روز دیگه پیشفروش دارید! چرا افسردهای؟ گفته که فلان خودروساز فرانسوی که رفت را نگذارید بهپای بدعهدی مجبور بود که برود.
اما مسئولجان، او مجبور بود برود شما و آن توافقنامه که دانشگاههای داخلی نیز بودند، چه شد؟ فرانسویها رفتند، زدید زیر کیک قطعهسازی و کلا بیخیال داخلیها شدید؟!؟!؟
البته فرانسویهای کوچ کرده هم با چشمان گریان و چمدانهای پر از دلار منتظر ایستاده اند تا شیطان تحریمها را برداشته تا باردیگر بیایند و ۱۳بدر را بمانند و باز ترک وفای عهد کنند.
بانکی که فقط مجبور بود!
یکی از بانک های میرداماد غربی که این روزها مورد اقبال بازار هم واقع شده، در دوران وزارت رییس قبلی صمت، وام ۱۷۰۰ میلیارد تومانی به شرکت یکی از معاونان ایشان داده که هنوز هم پس نگرفته و احتمالا باید روی یخ نوشته شده باشد. البته این بانک هم گفته مجبور بوده !!!
گرانی از جنس لوب کات
باز هم بوی گرانی می آید؛ این بار گرانی از نوع «لوب کات». پالایشی ها هوس کرده اند محصول لوبکات خود را ۴۰ درصد گران کنند؛ در نتیجه تولیدکنندگان روغن موتور باید گران تر بخرند و بعد هم همین گرانی را بهانه کنند و قیمت روغن موتور را افزایش دهند و بعد کرایه ها افزایش یابد و... کاش نظارت بیشتری بر قیمت گذاری ها وجود داشت.
دستمزد مشاوره ۱.۵ میلیارد تومانی
یکی از نمایندگان بهارستان ادعا کرده یکی از آقایان بابت خدمات مشاوره به شرکت اراکی، دستمزد ۱.۵ میلیارد تومانی گرفته است. قضیه وقتی جالب تر می شود که بدانیم شرکت مذکور که در سال های نه چندان دور از برترین های صنعتی منطقه بود این روزها به فلاکتی افتاده که کارگران نگون بخت برای دریافت حقوق چندرغازی خود با چند ماه تاخیر، دست به دامان آدم و عالم شده اند. ظاهرا ارایه راهکار برای نابودی یک شرکت، گران تر از راهکارهای سازنده است.
کارتی که برایPSP ها نان دارد
مدیرعامل یکی از شرکت های PSP خیابان احمد قصیر گفته امسال در درگاه اینترنت، رشد ۵۰۰ درصدی تجربه کرده اند؛ اما آرمان شان خیلی بیشتر از این حرف ها است و به زودی به مدینه فاضله تبدیل خواهند شد! بزرگوار، وقتی مردم برای خرید یک عدد نان هم کارت می کشند و کارمزد به حساب شما واریز می شود، شما باید هم از آرمان هایت صحبت کنی.