به گزارش بورس نیوز، برای بعضی مسافرت در حرکت از مبدا و عجله کردن برای رسیدن به مقصد تعریف میشود. عجله و انتظار برای رسیدن به مقصد باعث میشود تا مسیر سفر برای ما طولانی و کسلکننده شود. این احساس ناخوشایند، خستگی سفر را نیز به دنبال دارد تا جایی که شاید ما را از رسیدن به مقصد منصرف کند! درحالی که از این نکته نباید غافل شویم که مسیر سفر، جذابیتها و زیباییهایی دارد که دیدن و لذت بردن از آنها نیز جزئی از سفر محسوب میشود.
در واقع این پند را میتوان تعمیم داد و آن را برای معاملهگری هم در نظر گرفت.
آیا تا بحال این اتفاق برای شما افتاده است که از نتایج معاملات خود سرخورده و عصبی شده باشید؟ ممکن است شما در بازار مقداری سود کسب کرده باشید و در معامله بعدی خود تمام آن را از دست بدهید! احساسی را که شما در این زمان پیدا میکنید هیچ کس درک نخواهد کرد مگر کسی که این اتفاق ناخوشایند قبلا برای او افتاده باشد.
مطمئنا روشی برای از بین بردن عواطف و احساسات منفی که اغلب ذهن شما را در تصمیمگیری برای معامله هایتان تیره و تار میکند، وجود دارد. برای یافتن کلید آن، شما نیاز به ایجاد یک تغییر ذهنی دارید. کاری که قرار است انجام دهید این است که باید به جای تمرکز روی پول و سود روی فرایند معاملهگری متمرکز شوید.
دام روانی تمرکز روی کسب سود و نتیجه آن
شاید زمانی که قصد یادگیری و آمادهسازی خود برای ورود به مارکت را داشتید هیچ وقت به این راز بزرگ بر نخوردید که:
اگر در مارکت فقط سودآوری برای شما مهم باشد مسلما نمیتوانید سود مستمر از معامله هایتان بدست آورید! اگر شما علاقه صادقانه به معاملهگری نداشته باشید، در دام ذهنی، تمرکز روی پول و کسب سود گرفتار میشوید که این طرز تفکر برای دوام در بازار مناسب نیست.
وقتی بیش از اندازه روی سودآوری در مارکت تمرکز کنید، به طور ناخودآگاه به معامله کردن بیشتر تحریک میشوید. معاملهگری بیش از حد یکی از علتهای اصلی کال مارجین شدن است! توماس بولکوفسکی نویسنده کتاب دایرهالمعارف الگوهای نموداری میگوید: با افزایش تعداد معامله هایم، نتایجم بدترمی شد به احتمال زیاد ممکن است به این دلیل باشد که سودهایم را با اندازه مختصر از بازار برمیداشتم و اجازه رشد سود را نمیدادم.
مطمنا هنگامی که در مارکت پوزیشنهای باز زیادی داشته باشید نمیتوانید با تمام قدرت آنها را مدیریت کنید و با توجه به فشار عصبی واسترس ناشی ترید ممکن است نتوانید بهترین تصمیمها را در آن لحظه بگیرید و به آنها با زیان پایان دهید. در حقیقت احتمالا آنقدر درگیر معامله میشوید که دائما به تابلو معاملات خیره خواهید شد طوری که نمیتوانید از آن جدا شوید و تک تک ارقامی را که تماشا میکنید این سوال را در ذهن شما تداعی میکند که ایا آن رقم بر ضد موقعیت فعلی شماست یا به نفع آن. این نوع استراتژی در مارکت باعث میشود که خیلی از معامله هایتان نتیجهای عبث و بیهوده داشته باشد. در حالی که شما میتوانید بدون هیچگونه استرسی بازار را به حال خودش رها کنید و روز بعد سری به حساب خود بزنید و نتیجه سفارشات را ببینید.
اگر شما نتوانید به حس نیاز انجام معامله و طمع خود غلبه پیدا کنید، در نهایت منجر به معامله کردن افراطی در بازار میشود تا زمانی که تمام پول خود را از دست بدهید! تمرکز بیش از اندازهی یک معاملهگر روی کسب سود و پول، باعث میشود ریسک به ریوارد معامله هایش منطقی نباشد، اتفاق ناخوشایند که دقیقا از این جا کلید میخورد!
ریسک زیاد در یک معامله عملا باعث میشود احساسات بر عقل چیره شود که نتیجه آن تصمیمهای غیر معقول خواهد بود و متاسفانه در این صورت خیلی زودتر از آن چیزی که فکرش را میکنید با بازار خداحافظی خواهید کرد. اگر به جای تمرکز روی کسب سود روی معاملات خود فوکوس کنید، فرصت فکری و انرژی بیشتری خواهید داشت که این عامل، شما را به یک معاملهگر پیشتاز تبدیل میکند.
نکته اساسی این است که برای کسب سود در بازار ابتدای امر باید به یک تحلیلگر و سپس معاملهگر موفق تبدیل شد.
چرا تعداد خیلی کمی از فعالین بازار روی تبدیل شدن به یک معاملهگر موفق تمرکز میکنند؟
پاسخ سادهای دارد دلیل آن اینست که روی کسب سود تمرکز میکنند! آنها آنقد از فکر کردن به کسب سود و علامت دلار $$$ هیجانزده میشوند که فراموش میکنند زمانی برای تلاش فکری جهت یادگیری و تسلط بر استراتژیهای معاملاتی و تمرین مدیریت سرمایه اختصاص بدهند؛ که این دو (تسلط بر استراتژی معاملاتی و مدیریت سرمایه) تنها راههای سرازیر کردن آن علامتهای دلار به حساب شما هستند!
موفقیت در معاملهگری سفر است، نه یک مقصد! اساسا این جمله این مفهوم را میرساند که، برای کسب سود مدون در مارکت، باید به خود پروسه معاملهگری توجه کنید نه بدست آوردن پول!
زمانی که شما واقعا علاقهمند به پروسه معاملهگری میشوید و هدف خود را از «بدست آوردن پول» به «تبدیل شدن به یک معاملهگر برتر» تغییر میدهید، پول خود به خود در نتیجهی آن شروع به انباشته شدن میشود!
توجه بیش از حد به مقصد (پول) در طی معامله هایتان، به سادگی باعث پرورش عادات غلط معاملگری در شما میشود. معاملهگران حرفهای واقعا به تریدینگ علاقهمند هستند و آن را به عنوان یک بازی، یک چالش یا چیزی که عاشقش هستند، میبینند. تحقیقات نشان میدهند حدود ۹۰ درصد افرادی که وارد مارکت میشوند در عین ناباوری بازنده اند! معاملهگری چالشی بزرگ برای گلاویز شدن با پادشاهی بزرگ است! اگر این چالش شما را هیجان زده نمیکند، پس معاملهگری با روحیات شما سازگار نیست.
برخلاف آنکه بسیاری از تازه کارها فکر میکنند، معاملهگری قطعا یک راه برای سریع پولدار شدن و راه صد ساله را یک شبه رفتن است، اما با قاطعیت میتوان گفت چنین نیست! اگه شما سرانجام به یک معاملهگر سودآور و با ثبات تبدیل شدید مسلما دلیل آن چیزی جز اینکه حقیقتا به چالش معاملهگری علاقهمندید و میخواهید برای سالها در مارکت بمانید، نیست.
معاملهگری هیچ تفاوتی با مهارتهای حرفهای دیگر ندارد
به عنوان مثال برای تبدیل شدن به یک جراح موفق، بدیهی است که شما تمرکز بر روی پولی که یک جراح به عنوان دستمزد دریافت میکند نخواهید کرد. همه با این موافقند که یک جراح باید سالها بر روی فرایند و نحوه عمل کردن، تحصیل کند و آموزش ببیند، سپس درنتیجه شور و اشتیاق و علاقه که عامل انگیزشی و محرک آنها در حین کارآموزی بوده است، سرانجام به یک جراح موفق، قابل احترام و موفق تبدیل میشود. پروسهی تبدیل شدن به یک معاملهگر موفق نیز به همین شکل است و تفاوتی ندارد.
مهارت
شما فقط بخاطر اینکه «میخواهید» یک معاملهگر موفق نخواهید شد. شما یک معاملهگر موفق میشوید، چون با شور و اشتیاق به معاملهگری علاقهمند هستید؛ و شما میخواهید بذر تلاش جهت ایجاد و توسعهی مهارتهای معاملهگری را در خود بکارید.
به عنوان یک معاملهگر تمام هدفی که فکر شما را به خود جذب میکند و شما به آن توجه میکنید این است که تا آنجایی که میشود به یک معاملهگر موفق تبدیل شوید. اگه شما مخلصانه به این امر پایبند باشید و پول و سود را نادیده بگیرید، پول و سود در طول زمان بیشتر و بیشتر جذب حساب شما میشوند.
در حقیقت انجام دادن بسیاری از کارها برای بدست آوردن پول، مطلوب و دلپذیر است، ولی نکته اساسی این است که نگرشی که شما برای بدست آوردن آن پول باید داشته باشید این است که هیچ اهمیتی به آن پول ندیم!
نانسی سیمس در مورد زندگی توصیف زیبایی دارد که انسان را مجذوب میکند او میگوید:
زندگی مسابقه نیست
زندگی یک سفر است
و تو آن مسافری باش
…… که در هر گامش ترنم خوش لحظهها جاریست.