کارشناس ارشد اقتصادی در یادداشتی تاکید کرد:
ویروس کرونا و تغییرات نهادی/گمانه زنیهایی در مورد جهان پس از کرونا
سعید نایب کارشناس ارشد اقتصاد در یادداشتی برای بورس نیوز نوشت:
در چارچوب نهادگرایی جدید، سه عامل میتوانند زمینه ساز تغییرات نهادی باشند که عبارتند از:
دگرگونی نسبی قیمت عوامل تولید: تغییرات قابل توجه در نقش عوامل تولید در فرآیند ایجاد ارزش موجب میشود که صاحبان آن دسته از عوامل تولید که بطور نسبی و به نحو قابل توجهی، ارزشمندتر شده اند، امکان تغییرات منافع را به نفع خود بیابند. توجه به این نکته ضروری است که این امر میتوانداز فرآیند شیوههای تولید و تحولات فناوری و یا تغییر ارزشگذاری عوامل تولید در اقتصاد ناشی شود. به عنوان مثال، شوکهای نفتی اول ودوم، موجب شد که کشورهای توسعه یافته به سمت تغییرات نهادی متناسب با آن همچون تغییر سبکهای زندگی با مصرف انرژی کمتر، تولید محصولات با رویکرد Energy-Saving همچون خودرو و... حرکت نمایند. یا طاعون فراگیر در قرن ۱۴ میلادی، موجب کاهش جمعیت کشاورزان گردیده و این امر موجب افزایش امتیازات آنها در روابط با صاحبان زمین (فئودال ها) گردید.
دگرگونی نسبی قیمت عوامل تولید: تغییرات قابل توجه در نقش عوامل تولید در فرآیند ایجاد ارزش موجب میشود که صاحبان آن دسته از عوامل تولید که بطور نسبی و به نحو قابل توجهی، ارزشمندتر شده اند، امکان تغییرات منافع را به نفع خود بیابند. توجه به این نکته ضروری است که این امر میتوانداز فرآیند شیوههای تولید و تحولات فناوری و یا تغییر ارزشگذاری عوامل تولید در اقتصاد ناشی شود. به عنوان مثال، شوکهای نفتی اول ودوم، موجب شد که کشورهای توسعه یافته به سمت تغییرات نهادی متناسب با آن همچون تغییر سبکهای زندگی با مصرف انرژی کمتر، تولید محصولات با رویکرد Energy-Saving همچون خودرو و... حرکت نمایند. یا طاعون فراگیر در قرن ۱۴ میلادی، موجب کاهش جمعیت کشاورزان گردیده و این امر موجب افزایش امتیازات آنها در روابط با صاحبان زمین (فئودال ها) گردید.
تغییر هزینههای دسترسی به اطلاعات: یکی دیگر از عوامل موثر بر تغییرات نهادی که میتواند زمینه ساز یک قدرت بیشتر برای بازیگران اجتماعی در تغیر نهادها به نفع خود باشد، دسترسی بیشتر به اطلاعات با هزینههای کمتر است. اطلاعات زمینه ساز قدرت بیشتر، به ویژه برای گروههای متکی بر طبقه متوسط، خواهد بود. به عنوان مثال، چنانچه اطلاعات مربوط به امتیازهای اعطایی همچون تسهیلات واعتبارات بانکی به گروههای خاص با هزینه کمتری در اختیار عموم جامعه قرار گیرد (شفافیت اطلاعات بیشتر)، این امر امکان ایجاد نیروهای اجتماعی به جهت تغییر نحوه دسترسی به منابع اعتباری به نفع گروههای فاقد قدرت خواهد شد، یا آنکه شبکههای مجازی با کاهش هزینههای دسترسی به اطلاعات، موجب تغییر رفتار افراد و مسئولان در جامعه گردد.
تغییرات دانش فنی: تغییرات دانش فنی میتواند زمینه ساز افزایش قدرت صاحبان آن یا برخی گروههای خاص شده و در جهت تغییرات نهادی اثرگذار گردد. در این خصوص در طول تاریخ، تغییرات دانش فنی به ویژه در حوزه نظامی مثالهای بارزی وجود دارد. صاحبان دستاوردهای نظامی، با قدرت چانه زنی بیشتر، توانسته اند قواعد ملی و بین المللی را به نفع خود تغییر دهند.
۱. اینترنت و انتقال اطلاعات در عصر دیجیتال توانسته است قواعد رفتاری را تغییر داده و مشاغل جدید ایجاد کند. شبکههای مجاری توانسته است تعریف جدیدی ازمفهوم صله ارحام در روابط اجتماعی ایجاد کند. گوشیهای هوشمند توانسته است هماهنگی بین گروههای مختلف (فعالان محیط زیست یا معترضان به نظام سرمایه داری) در سرتاسر دنیا به جهت پیشبرد اهداف خود ایجاد کند.
توجه به این نکته ضروری است که همه عوامل فوق، در جوامع مختلف، لزوماً به یک الگوی واحد تغییرات نهادی منجر نخواهد شد. مساله این است که این تغییرات نهادی با کدام بستر نهادی روبروست و با توجه به ساختار قدرت و ترتیبات نهادی آن جامعه، چه تحولاتی را ایجاد نماید. چه بسا این تغییرات نهادی نه تنها موجب افزایش قدرت عمومی جامعه نگردد، بلکه زمینه ساز تحکیم صاحبان قدرت فعلی مقابل با فرآیندهای توسعه شود. به عنوان مثال، افزایش قیمت حاملهای انرژی، برای کشورهای تولید کننده نفت اوپک، زمینه پاسخگویی کمتر دولت به جامعه را فراهم نمود. اما برای نروژ، به عنوان صادرکننده نفت، تاثیرات دیگری به همراه داشت. در این زمینه کتاب معمای فراوانی نوشته تری لین کارل و چگونه کشورهای شکست میخورند نوشته عجم اوغلو و البته کتاب ساختار و دگرگونی در تاریخ اقتصادی نوشته داگلاس نورث حاوی نکات ارزندهای خواهد بود. در نمودار زیر، مسیری که این سه عامل میتواند زمینه ساز تغییر یا عدم تغییر نهادها گردد، نشان داده شده است.
دوم؛
ویروس کرونا و تغییرات نهادی محتمل
حدود سه ماه است که ویروس کرونا بر مناسبات جهانی تاثیر گذاشته و در همین مدت زمینه ساز اتفاقاتی گردیده و در صورت تداوم میتواند پیامدهای بلندمدتی را برجای بگذارد. سرعت شیوع، تاثیرگذاری بر همه کشورهای جهان و فقدان درمان موثر همراه با درهم تنیدگی جوامع متاثر از وجود زیرساختهای دهکده جهانی، مهمترین ویژگیهای این رخداد است که شاید در یک قرن اخیر چنینی تجربهای با چنین مشخصاتی وجود نداشته است. در بخش اول این متن، تلاش گردید که از منظر نهادگرایی جدید، عوامل موثر بر تغییرات نهادی نشان داده شود. با توجه به رویدادهایی که پس از انتشار کرونا صورت پذیرفته است، این امکان محتمل است که ویروس کرونا از طریق تاثیراتی که بر سه عامل دگرگونی نسبت قیمت عوامل تولید، هزینههای دسترسی به اطلاعات و تغییرات دانش فنی بر جای میگذارد، زمینه ساز تغییرات نهادی قابل توجهی در عرصه جهانی گردد. اگرچه هنوز برای جمع بندی تاثیرات ویروس کرونا بر اقتصادها زود باشد، اما از آن جهت که برخورد فعالانه با این موضوع میتواند رویکردهای آتی بهتری را رقم زند، در ادامه به تغییرات نهادی محتمل اشاره میگردد:
بازتعریف مفهوم دولت و حوزههای مداخلات آن: در دو قرن اخیر، مفهوم دولت و حوزه مداخلات آن در اقتصاد در حال تغییر بوده است. از دولتهای کلاسیکی نیمه اول قرن ۱۹ تا دولتهای رفاه قرن ۲۰ و تا دولتهای مبتنی بر حکمرانی خوب در قرن حاضر، شاهد طیفهای متنوعی از مسئولیتها و حوزههای مداخله دولت بوده ایم. این تحولات عمدتاً تحت تاثیر چالشها با منشاء انسانی همچون نارضایتی کارگران، جنگهای جهانی، بحران بزرگ، جهانی سازی و فناوریهای اطلاعاتی بوده است. اما اکنون جهان با یک چالش با منشاء زیست محیطی (جهش ویروس) مواجه گردیده است. مجموعه اقداماتی که دولتها از زمان شیوع کرونا در کشورهای مختلف در پیش گرفته اند، شاید در قرن اخیر بی سابقه بوده است. از قرنطینههای اجباری تا پرداختهای حمایتی تا محدود کردن کسب وکارها و ... از جمله این موارد میباشد. این در حالی است که در صورت تداوم حضور این ویروس در زندگی انسانی، این مداخلات ابعاد دیگری نیز بر خود بگیرد. در یکی از اخبار شنیده شدکه در بیمارستانهای اسپانیاو ایتالیا، مراقبتهای ویژه برای سالمندان از دستور کار خارج گردیده و جوان ترها در اولویت قرار دارند. اگر این گزارش درست باشد، آن گاه چنین سیاستهایی نیازمند نظامهای اخلاقی و ارزشی جدیدی خواهد بود و بنابراین کرونا علاوه بر دگرگونی در قیمت نسبی عوامل تولید، تغییرات دانش فنی و اطلاعات، در حال تغییر نظامهای اخلاقی و ارزشی نیز میباشد.
مسطح شدن جهان: ایده اصلی توماس فریدمن در کتاب جهان مسطح است بر این نکته دلالت دارد که فاصله بین کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته در حال کاهش بوده و جهان به سمت مسطح شدن در حال حرکت است. گسترش ویروس کرونا در بیش از ۱۸۰ کشور جهان موجب آن شده است که همه جوامع (اعم از توسعه یافته و درحال توسعه) در معرض آزمونی جدی قرار گرفته اند و از دل این آزمون روشن خواهد گشت که فاصله واقعی طرفیتهای نهادی هریک به چه میزان خواهد بود. از آنجاییکه ویروس کرونا، با ذات بیولوژیک خود و بدون طراحیهای انجام شده انسانی، به حیات خود ادامه میدهد، به نظر میرسد برای اولین بار جوامع توسعه یافته و درحال توسعه در معرض آزمونی یکسان قرار گرفته اند. تا قبل از این، حداقل در یک صد سال اخیر، عمده تحولات که جهان را در معرض تاثیر قرار داده است، با طراحیهای انسانی بوده است. به عنوان مثال افزایش قیمت انرژی، همه جهان را تحت تاثیر قرار داده است، اما این تغییرات نتیجه طراحیهای عمدتا در جهان اول بوده است. مروری بر گزارشات کشورهای مختلف در مواجهه با ویروس کرونا بر این نکته دلالت دارد که تفاوتهای بین کشورهای صنعتی توسعه یافته و جهان در حال توسعه، آنگونه که تصور میشده نبوده است. تاثبرپذیری ایتالیا به عنوان یک کشور صنعتی وتوسعه یافته یا نحوه شیوع بیماری و ناتوانیهای نظام بهداشتی امریکا و ... یا آمارهایی همچون میزان مبتلایان، نلفات انسانی، واکنشهای مردم و ... گویای این امر است، اگرچه قضاوت در این زمینه هنوز زود است؛ بنابراین نتیجه آزمون پس از کرونا میتواند قدرت چانه زنی در مناسبات جهانی را تغییر داده و از اینرو جهان پس از کرونا با مناسبات جهانی جدیدی همراه باشد. توانمندی عبور از کرونا دلیل تغییرات قدرت چانه زنی خواهد بود که در قالب دگرگونیهای نسبی ارزشگذاری عوامل تولید قابل طبقه بندی خواهد بود.
اهمیت یافتن نهادهای بهداشت و درمان: مروری بر گزارشات در عرصه جهانی نشان میدهد که سازمانهای مرتبط با بهداشت ودرمان در عرصه جهانی و داخلی، کانون توجه و تمرکز قرار گرفته اند. امروز بیش از هر زمانی مسئولین بهداشت ودرمان در جهان و کشورها اهمیت یافته اند و بدیهی است این امر موجب دگرگونی قیمت نسبی عوامل تولید در این حوزه قرار خواهد گرفت. ماحصل این امر، افزایش تاثیر گذاری این گروه والبته افزایش سهم آنها از ثروت جامعه خواهد شد. به عنوان مثال، در ایران، براساس اعلام وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی، کلیه بدهیهای سازمان تامین اجتماعی به وزارت بهداشت ودرمان در اسفندماه تسویه گردیده، موضوعی که داستانی چندین ساله دارد یا میزان قدردانی وتجلیلی که از کادرهای بهداشت و درمان، اورژانسها و ... دارد نیز یکی از علائم این داستان است یا افزایش حقوق و درآمدهای این گروه از دیگر رویدادهایی است که یا اتفاق افتاده یا خواهد افتاد. تداوم و شدت این امر بستگی به ماندگاری تاثیر گذاری این ویروس درآینده خواهد داشت. البته موضوع مورد اشاره، تبیین تعاملات نیروهای اجتماعی است، وگرنه جانفشانی کادر بهداشت ودرمان در دوران کنونی بر کسی- از جمله نگارنده- پوشیده نیست.
ضرورت ارتقای زیرساختهای حوزه IT: در دوران کرونا، مدارس و دانشگاهها تعطیل شدند و مردم ناگزیر از ماندن در خانه شدند، همه این موارد همراه با موضوع دورکاری بسیاری از سازمانهای دولتی موجب آن گردید که دولت ها، به ویژه در کشورهای درحال توسعه و از جمله ایران، ناگزیر از ارتقای ظرفیتهای زیرساختی IT شدند. در ایران افزایش سرعت اینترنت، اعطای ۱۰۰ گیگ اینترنت رایگان، کاهش فیلترینگ و ... از جمله مواردی است که در دوران شیوع کرونا روی داده است. بدیهی است، مشروط به تداوم این وضعیت، همه کشورها ناگزیر از گسترش زیرساختی IT خواهند بود. این امر موجب کاهش هزینههای دسترسی به اطلاعات در کشورها و جوامع خواهد شد ونتیجه این امر تاثیر گذاری بر همه نهادهای یک جامعه خواهد شد.
گسترش کسب وکارهای اینترنتی: خانه نشینی مردم و خرید از طریق کسب وکارهای مجازی موجب رشد واهمیت یافتن این کسب وکارها خواهد شد. این امر علاوه برآنکه موجب گسترش فرهنگ خرید از کسب وکارهای مجازی را فراهم میکند، زمینه ساز نوآوریهای بیشتر در این کسب وکارها خواهد شد. با توجه به اهمیت یافتن نسبی این کسب وکارها، بدیهی است که حاشیه سود این کسب وکارها بیشتر خواهد شد و سهم نسبی این گروه از کسب وکارها در ثروت جامعه افزایش خواهد یافت. مشاهدات شخصی نگارنده از خریدهای دیجیتالی، قبل وبعد از کرونا، این موضوع را به خوبی نشان میدهد، اگرچه این مشاهده چندان قابل اتکانبوده، اما مجموعه گزارشات دریافتی از شبکههای مجازی نیز بر این نکته تاکید دارد.
دور کاری و آموزش مجازی: با شیوع کرونا و تعطیلی دانشگاهها و مراکز اموزشی و نیز ضرورت حضور کمتر کارکنان در محل کار، سازمانها و مراکزاموزشی ناگزیر از نهادسازی به جهت استفاده از ظرفیتهای آموزش مجازی و نیز اتوماسیونهای اداری کار در منزل گردیدند، این امر موجب ایجاد انباشت تجربه سازمانی در این حوزه گردیده و خواهد گردید و در آینده این سازمانها را به سمت استفاده هرچه بیشتر از آن سوق خواهد داد. پیامد این امر زمینه ساز ارتقای طفیتهای فناوری در این حوزه و تاثیرات نهادی متناسب با آن در سطح جوامع خواهد بود.
تغییر در سبک زندگی مردم: شیوع کرونا نحوه انتخاب و رفتارهای انسانها در جوامع درگیر را حداقل در کوتاه مدت تغییر داده و در صورت تداوم، این امکان وجود دارد که به نحوی سبکهای جدیدی را برجای گذارد. انباشت کالا در منزل، خرید کالا از طریق اینترنت، توجه شدید به بهداشت فردی، نحوه معاشرت با سایر افراد جامعه، تمرکز زندگی در خانه و ... میتواند از جمله آنها باشد. بدیهی است این نحوه زندگی، پیامدهای خود را در عرصههای مختلف تکنولوژی و نیز نهادهای اجتماعی بر جای خواهد گذاشت.
در انتها، اگرچه هنوز نتیجه گیری در خصوص دوران پسا کرونا، زود میباشد. اما به نظر میرسد حتی چنانچه کرونا پدیدهای کوتاه مدت باشد که انشالله چنین نیز خواهد بود، جهان پس از کرونا، از طریق تاثیراتی که در چارچوب عوامل موثر بر تغییرات نهادی بر جای گذاشته یا خواهد گذاشت، با قبل از آن متفاوت خواهد بود. رویکرد فعالانه با این پدیده یک ضرورت و نیازمند حساسیت بیشتر دستگاهها و افرادمسئول در این خصوص است. دستگاههای اجرایی متولی میبایست نسبت به هریک از مواردی که زمینه ساز تغییرات نهادی (همچون مواردی که در فوق نیز بدان اشاره گردیده و البته این همه ماجرا نخواهد بود) تبیینهای عمیقتر و جامع تری از تحولات اجتماعی داشته باشند و مراجعه صرف به آمارهای سطحی مشاغل و تحلیلهایی از این قبیل کفایت ماجرا را نمیکند. اندیشمندان علوم انسانی نیز فراترمدلهای خام تلفات و مبتلایان بیماری کرونا، تبیینهای عمیق تری ازماجراهایی که امکان وقوع دارند، داشته باشند. در این زمینه توجه دوستان را به مطالعه کتاب دو جلدی بررسی تاریخ، نوشته توین بی با تلخیص دیوید سامرول و ترجمه محمد حسین آریا جلب میکنم.
ارسال نظر
اخبار روز
خبرنامه