بورس‌نیوز(بورس‌خبر)، قدیمی ترین پایگاه خبری بازار سرمایه ایران

      
جمعه ۰۸ فروردين ۱۳۹۹ - ۱۳:۰۲
کد خبر : ۲۱۴۱۶۱
به گزارش بورس نیوز، رضا قربانی، رئیس هیات مدیره موسسه تراکنش در یادداشتی نوشت:
 
اثر گله‌ای بر همه چیز سایه افکنده است؛ از بورس گرفته تا هر بازاری که در ایران فعال است. اثر گله‌ای نه‌تن‌ها بر فعالان عادی بازارها؛ بلکه بر شیوه عمل تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران هم سایه انداخته است. سال‌ها پیش زمانی که «یو‌اس‌اس‌دی» وارد صنعت پرداخت و بانکداری ایران شد، شاهد این بودیم که ناگهان میلیارد‌ها تومان برای تبلیغات کد‌های یو‌اس‌اس‌دی بانک‌های گوناگون هزینه شد. هر بانکی برای خود یک کد یو‌اس‌اس‌دی ساخت و با تبلیغات تلویزیونی و بیلبوردی آن را تبلیغ کرد. هیچ‌کدام از مدیران بانکی هم به این فکر نکرد که ظرف یو‌اس‌اس‌دی بسیار کوچک‌تر از مظروف بانک است و این ظرف ظرفیت این مظروف را ندارد. بعدا هم بی‌سروصدا یکی‌یکی این یو‌اس‌اس‌دی‌ها به گنجینه طرح‌های نافرجام بانکی رفت.

بانک‌های ایرانی ید طولایی در انجام پروژه‌های ناتمام دارند. اگر بخواهیم روند ورود فناوری به بانک‌های ایرانی را سریع مرور کنیم، دهه ۷۰ تا سال‌های پایانی دهه ۸۰ دوران «کربنک» بود. در این سال‌ها بانک‌های ایرانی به‌دنبال اتوماسیون رفتند و موتور محرک این تحول تاسیس بانک‌های خصوصی در سال‌های پایانی دهه ۷۰ بود. در سال ۱۳۷۸ شرکت توسن ایجاد شد و همزمان با رشد بانک‌های خصوصی در ایران توسن هم رشد کرد. بعد از آن فناپ و شرکت‌های دیگری شکل گرفتند و به‌مرور از کانال‌های گوناگون برای بانکداری استفاده شد. از نیمه دوم دهه ۸۰ به‌مرور صنعت پرداخت مهم شد و در سال‌های ابتدایی دهه ۹۰ صنعت پرداخت ایران جایگاه مهمی یافت. در سال‌های ابتدایی دهه ۹۰ و با رشد اینترنت و موبایل شاهد رشد ابزار‌های گوناگون پرداخت در ایران بودیم؛ منتها هنوز دو روش مهم پرداخت در ایران دستگاه‌های کارت‌خوان و درگاه‌های اینترنتی است.

این در حالی است که در جهان ابزار‌ها و روش‌های پرداخت متنوعی خلق شده که به‌کلی در ایران از آن‌ها فاصله گرفته‌ایم. در چند سال اخیر جریان‌های جدید در فضای بانکداری ایران ایجاد شده که مهم‌ترین آن‌ها فین‌تک و بانک دیجیتال است. سال‌های پایانی دهه ۹۰ بانک‌های ایرانی به فکر تحول دیجیتال افتادند، در حالی که بانکداری مبتنی بر شعبه در ایران هنوز اصلی‌ترین نوع بانکداری است؛ منتها به نظر می‌رسد همزمان با توسعه فین‌تک و تک‌فین بانک‌ها هم باید «دیجیتال» را به آغوش بگیرند.

مدل ذهنی دگم
چیزی که در همه این سال‌ها تغییر نکرده، مدل ذهنی بانکداری در ایران است. بانکداری در ایران مبتنی بر سرویس و ارائه خدمات مالی نیست؛ خلاصه بانکداری در ایران این است: تا جایی که می‌توانی پول جمع کن؛ چه از مردم و چه از طریق تسهیلات گران‌قیمت بانک مرکزی. بعد با این پول‌ها ملک بخر؛ یا مثلا دلار و سکه. صبر کن قیمت ملک، دلار و سکه افزایش یابد. کیمیاگری انجام شد.

بدون کوچک‌ترین درگیری با فعالیت‌های تولیدی و به‌دلیل تورم افسارگسیخته و تبدیل پول‌ها در زمان مناسب به دارایی، حالا شاهد سود‌های ۲۰۰ درصدی هستیم. اندکی از این سود را هم به‌عنوان سود حساب‌های مردم به آن‌ها بده. بقیه را هم به‌عنوان سود سهام‌داران بانک توزیع کن. برویم برای راند بعدی!
این بانکداری هیچ نیازی به تحول دیجیتال ندارد. این بانکداری مبتنی بر بهره‌برداری از شرایط بد اقتصادی است و در شرایطی که همه بنگاه‌های تولیدی و خدماتی در حال دست‌وپا زدن هستند، این شیوه از بانکداری در حال رشد و توسعه است؛ بنابراین تنها نیاز این بانکداری به فناوری برای شو‌آف است. برای این نوع از بانکداری کافی است استفاده تبلیغاتی از فناوری صورت بگیرد. در حالی که در دنیای بانکداری، نیاز به فناوری، به‌دلیل الزام به کاهش هزینه‌ها و توسعه خدمات قابل ارائه توسط بانک‌ها بوده است؛ بنابراین این نوع از بانکداری هیچ برنامه بلندمدتی نسبت به فناوری ندارد و با وزش هر نسیمی به سویی می‌رود. زمانی یو‌اس‌اس‌دی و زمانی پرداخت و زمانی فین‌تک و حالا هم بانک دیجیتال.

بانک دیجیتال یک الزام است، نه یک زنگ تفریح. بانک‌ها هیچ چاره‌ای ندارند، جز اینکه از فرق سر تا نوک پا دیجیتال شوند. اگر بانک‌ها به این سمت نروند، به‌دلیل افزایش هزینه‌ها و رشد کسب‌وکار‌های رقیب به‌مرور، بازار‌ها و درآمدهایشان را از دست خواهند داد. البته جای نگرانی نیست، چون این واقعیت ربطی به ایران ندارد.

در سال‌های گذشته، چون مدل ذهنی مدیران بانکی تغییر نکرده، حالا و با توسعه استفاده از ابزار‌های مبتنی بر وب مشکلات هم به‌صورت تصاعدی افزایش یافته است. وقتی شاهد رشد نامتناسب و ناقص سیستم‌های بانکداری در ایران بوده‌ایم، فیشینگ به بلای جان تبدیل می‌شود و همه بخش‌های گوناگون؛ از دادستانی تا پلیس فتا را درگیر خودش می‌کند و منابع آن‌ها صرف مشکلات پیش‌آمده می‌شود.

رمز دوم پویا در ماه‌های گذشته طرحی بود که نوشداروی مشکلات موجود معرفی شده است.
بانکداری فاجعه یعنی همین. روز‌هایی که همه اشتباه می‌کنیم. هم ما مردم و هم بانک و هم فتا؛ همه و همه گرفتار شده‌ایم. تلاش‌هایمان برای برون‌رفت از این وضعیت هم به شکل‌گیری فاجعه‌ای دیگر منجر می‌شود؛ فاجعه پشت فاجعه. تنها راه فراموش‌کردن فاجعه هم خلق فاجعه‌ای جدید است.

بانکداری در ایران چالش‌های روشن و مشخصی دارد و راه‌حل‌های آن‌ها هم مشخص است. چیزی که بانکداری ایران نیاز دارد، شجاعت قبول مسائل و برداشتن مسئولیت است. در حالی که کسی حاضر نیست بدنامی جراحی را به جان بخرد؛ بنابراین هر روز بیشتر از گذشته در باتلاق وضعیت موجود فرو می‌رویم.

برخی مسائل مربوط به کلیت اقتصاد سیاسی ایران است. فضای کسب‌وکار نامناسب، ابهام در سیاست‌های پولی، عدم بهبود و توسعه زیرساخت‌های حاکمیتی، سامان‌دهی نامطلوب شرکت‌های حاکمیتی، چالش اتصال و ارتباط با سیستم‌های پرداخت بین‌المللی، عدم سامان‌دهی بازار بین‌بانکی، نادیده‌گرفتن اقتصاد مقاومتی، وضعیت لجام‌گسیخته نقدینگی، بی‌ثباتی نرخ ارز، عدم تعامل سازنده با رسانه‌ها، چالش جدی امنیت و عدم ارتقای جایگاه پژوهش در تصمیم‌گیری‌ها برخی مسائلی هستند که همه کسب‌وکار‌ها با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند.

منتها برخی مسائل هستند که مختص بانکداری ایران‌اند؛ ساختار ناقص کارمزد خدمات بانکی و پرداختی، عدم توسعه کارت اعتباری، چالش جدی احراز و تایید هویت، استفاده غیر اثربخش از پول خرد، سکه و اسکناس، توسعه ناکافی کیف پول و پرداخت‌های موبایلی و چالش ارتباط نامناسب بین رگولاتور‌های پولی، سرمایه، بیمه، مخابرات و….

این ۱۷ موردی که گفته شد، اولویت‌های بانک مرکزی باید باشند و متاسفانه در حال حاضر اولویت بانک مرکزی تامین ارز شده است. در تمام دنیا بانک مرکزی یک اولویت دارد و آن حفظ ارزش پول ملی است. این اولویت در میان مسائل متعدد بانک مرکزی گم شده و ما شاهد این هستیم که بانک مرکزی هر کاری انجام می‌دهد، جز حفظ ارزش پول ملی. شرایط به گونه‌ای است که ما قبول کرده‌ایم که هر سال ۲۰ درصد از ارزش پول ملی از بین می‌رود و این موضوع چنان برای ما عادی شده که گویا در همه جای جهان این‌چنین است؛ در حالی که تورم در جهان سال‌هاست به حدود یک درصد رسیده و تورمی مانند تورم ایران غیرقابل قبول است.

در این شرایط وقتی بانک مرکزی از وظیفه اصلی‌اش دور مانده و نقش صرافی دولت را بازی می‌کند، آیا می‌توان انتظار داشت که بخش فناوری به فعالیت‌های اصلی خودش بپردازد؟ آیا از بخش فناوری می‌توان انتظار داشت که اولویت‌ها را تشخیص دهد و با استمرار و پیگیری آنها، شرایط بهبود و توسعه را فراهم کند؟

به نظر می‌رسد فناوری هم تافته جدابافته نیست. از یک طرف باید حرف‌های دهان‌پرکن بزنیم و از انقلاب بلاکچین بگوییم، اما از آن سو مساله اصلی ما باید رمز دوم پویا باشد. از یک طرف از فناوری‌های لبه و نوآوری‌هایی که جهان را دگرگون کرده، بگوییم و از آن سو همه را بفرستیم دنبال تولید اپلیکیشن رمز‌ساز. فیشینگ هم بهانه‌ای است که می‌خواهیم امنیت را زیاد کنیم.

درباره رمز دوم پویا و خطا‌های طرح‌های بانک مرکزی به اندازه کافی در رسانه‌ها گفته و نوشته شده و در این یادداشت قرار نیست هیچ‌کدام از آن‌ها را مرور کنیم. به نظر می‌رسد حجم زیاد مسائلی که با آن‌ها دست به گریبان هستیم، ما را دچار فلج مغزی کرده است.

هجوم آهسته شن‌ها ما را از پا انداخته و ما قادر به تصمیم‌گرفتن و تشخیص اولویت‌ها نیستیم. این در حالی است که نیاز به ساختن «سندباکس» بار‌ها و بار‌ها در همه مجامع تکرار شده است، ولی از آن سو ما زیر خروار خروار شن واقعی در حال دفن‌شدن هستیم.

بانکداری ایران روز‌های سختی در پیش دارد و تا امروز با پنهان‌کاری، زمینه دور ماندن افکار عمومی از مسائل مبتلا‌به را فراهم کرده‌ایم. بسیاری از طرح سند‌باکس گفته‌اند و اینکه اگر شرایط را برای آزمون ایده‌های جدید فراهم نکنیم، زمان به‌کلی از دست می‌رود. از آن سو حجم بالای شن‌هایی که دست‌وپای ما را بسته است، حرکت ما را کند کرده است. اولویت‌ها مشخص است؛ راه‌حل‌ها هم روشن و شفاف است. هر فعالیت انحرافی دیگر صرفا در حکم ایجاد خطا برای درک افکار عمومی است. بانکداری ایران به جراحی سختی نیاز دارد و متاسفانه فناوری در سال‌های گذشته، بانکداری در جهان را به‌کلی دگرگون کرده است.

اگر فناوری را چیزی در حد ابزار‌هایی بدانیم که برای افزایش بهره‌وری از آن‌ها استفاده می‌کنیم و معتقد باشیم که تحول در بانکداری بدون فناوری رخ می‌دهد، فقط حجم این شن‌ها بیشتر و بیشتر می‌شود.
همین الان هم برای جراحی دیر شده و چاره‌ای نداریم جز اینکه شروع کنیم. رفتن در این مسیر سخت با اولین قدم شروع می‌شود و طرح‌هایی مانند رمز دوم پویا اولین قدم نیست.
راه پرداخت
اشتراک گذاری :
ارسال نظر