رامین فروزنده، تحلیلگر بازار انرژی نوشت:
نشست اوپکپلاس برگزار شد که نتیجه آن (لااقل برای نگارنده) قدری متفاوت از انتظار بود. اینجا به نکات «کمتر بحثشده» درباره نشست میپردازیم. سوال اینکه تاثیر توافق چه خواهد بود؟ ظاهراً مازاد عرضه در بازار نفت و موجودی بالای انبارهای نفتی در بستر روند بلندمدت کاهش رشد تقاضا و پایداری نفت شیل به تاثیر کمتر از انتظار (و حتی نومیدکننده) توافق بیانجامد؛ یعنی قیمتها رشد چندانی نکنند و شاید اندکی کاهش یابند. (قیمتهای روزانه و هفتگی را فراموش کنید. منظور، ارقام فصلی و سالانه است.)
یک نکته اینکه اکتبر سال ۲۰۱۸ به عنوان سطح مبنای کاهش تولید لحاظ شد. (البته برای عربستان و روسیه رقم ۱۱ میلیون مبنا قرار گرفت.) لذا میتوان گفت کاهش به هیچ وجه نمادین نبوده و کشورها (هرچند قدری دیر) پذیرفتهاند که کرونا چه تاثیر عظیمی بر اقتصاد جهانی داشته است. میدانیم که در همین مدت کوتاه کشورها تولیدشان را افزایش دادند، ولی این تولید اخیر مبنا قرار نگرفت.
پذیرش این که با مازاد فراوان نفت در بازار مواجهیم و این موضوع بیش از چند ماه (برای سالیان طولانی) گریبانگیر بازار است نکته (و شاید اعتراف!) مهم دیگر نشست بود. این نکته در دوران «دوساله» توافق نمایان شد؛ آن هم درحالی که چند ماه قبل کشورها درباره چندصدهزار بشکه کاهش بیشتر تولید برای چند ماه نتوانستند توافق کنند.
شرکتهای نفتی که اقدام به کاهش هزینه کردند در نیمه دوم ۲۰۲۰ و از ۲۰۲۱ از منافع کاهش هزینه (شاید حتی به شکل Dividend برای سهامداران) بهرهمند خواهند شد. نفت شیل نیز مستثنی نخواهد بود. البته امسال شاهد افتی در حدود چندصدهزار بشکه در روز در تولید نفت شیل خواهیم بود، ولی بعید است این رقم به یک میلیون بشکه در روز برسد.
برخی انتظار داشتند چنین توافقی برای ماه می و ژوئن صورت نگیرد و از ماه ژوئیه به بعد کشورها تولید خود را کاهش دهند. در توافق فعلی نیز از ژوئیه کاهش ۶میلیونی ذکر شده؛ چراکه دوران اوج تاثیر کرونا بر تقاضای جهانی نفت همین فصل دوم ۲۰۲۰ است. سوال اینکه چرا کشور چنین توافق نسبتاً کمتاثیری را برای دو ماه انجام دادند و مستقیماً به سراغ ژوئیه نرفتند؟ یک تحلیل این است: موجودی بالای انبارهای نفتی بر کارآمدی کاهش تولید موثر است. لذا اگر امروز با کاهش ۱۰ میلیونی موجودی انبارها کنترل نشود، از ژوئیه باید به توافقی بالاتر دست یافت. توافق ژوئیه به بعد طولانیمدتتر و احتمالاً در بستر قیمتهای نفت بالاتر است. اما تحت قیمتهای پایین فعلی، هم Justification سادهتر است و شاید قدری هم عدمالنفع کمتر.
تاثیر قریب به هشت میلیونی کرونا (براساس آمارهای FGE) بر تقاضای جهانی نفت در ۲۰۲۰ حتی در سال ۲۰۲۱ نیز جبران نخواهد شد. این یعنی برای توازن در بازار باید به ۲۰۲۲ و بعدتر نگاه کرد. لذا حتی در صورت بازگشت ایران به بازار نفت نیز درآمدهای عظیمی که روزگاری نه چندان دور (حتی تا اوایل دهه جاری شمسی شاهد آن بودیم) تکرار نمیشود؛ چراکه قیمتهای بالای ۵۰ دلار نیز در میانمدت به سختی دستیافتنی هستند. درس مهم برای سیاستگذاران اینکه «تولید حداکثری» را باید طی چند دهه اخیر در دستور کار قرار میدادند و اکنون نیز باید با اولویت بیشتری به آن (و الزاماتش، یعنی قراردادهای امتیازی و مشارکت در تولید و افزایش جذابیت مالی قراردادها) توجه کرد.
نکته: احتمال اینکه مشارکتی جدی از جانب کشورهای خارج از اوپکپلاس شاهد باشیم کم است؛ ولی وجود دارد. همچنین روز سهشنبه گزارش بانک جهانی منتشر خواهد شد که به نوبه خود تاثیری شاید بیش از نشست اوپک دارد. اگر توافق نهایی به کاهش حدود 5 میلیون بشکه در روز بیانجامد، میتوان انتظار داشت شاهد رشد قیمتها تا محدوده ۳۵ و حتی ۴۰ دلار باشیم.