سقف "دلار" و کف "بورس"
در همین رابطه بورس نیوز ، نظر کارشناسان بازار سرمایه را جویا شد که در ادامه می خوانید:
پیش بینی انتظارات تورمی که ممکن است نسبت برابری ریال با سایر ارزها را تغییر دهد، زمینه اصلی افزایش اشتیاق برای تبدیل سپردهها و نقدینگی به دارایی مالی است. چشم انداز تا حدودی نشان میدهد که به دلیل تاخیر در ورود جریانات ارز حاصل از صادرات یا منابع برون مرزی (با تاخیر بیشتر)، شاهد تاثیراتی بر نظام ارزی کشور بوده و در صورت به هم ریختن نظام عرضه و تقاضا، طبیعتا پیش بینی از افزایش بیشتر، احتمال تحقق دارد.
برخی صنایع مانند فولاد، مواد غذایی، پتروشیمی، پالایشی و فرآوردههای غذایی جزو گروههایی هستند که با موجود و ایجاد تحریم، مزیت نسبی و رقابتیِ بیشتری پیدا خواهند کرد.
بازار روندی مثبت را در پیش گرفته که در این میان چند عامل موثر از جمله افزایش قیمت دلار، وضعیت بازارهای جهانی و ادامه ورود نقدینگی را می توان موثر دانست.
وضعیت پیچیدهای برای دلار به چشم میخورد، بانک مرکزی تلاش بسیار خوب و مدیریتی مناسب را طی چند سال اخیر اجرایی کرده، با هدف اینکه بازار از حالت تلاطم و هیجان به دور شده و در عین حال اجازه حرکت نقدینگی به طرف بازار ارز سلب شود.
به نظر میرسد گروه بانکی، هلدینگ ها،سرمایه گذاری و گروهی که ارز ۴۲۰۰ تومانی آنها حذف شده، بازدهی بهتری را رقم خواهند زد.
ابتدا و انتهای هفته بازار رشد را تجربه میکند که این امر طی چند هفته اخیر با این روند تکرار میشود، اول هفتهها بازار مثبت بوده، اما سایر روزها به تندی روز اول نیست، حجمی از نقدینگی مرتبا و به هر دلیلی وارد بازار شده و آن را رشد میدهد، ممکن است طی دو هفته آتی شاهد روندی منفی مانند ماه گذشته باشیم، اما خیلی نباید نگران منفیها بود چرا که یک روند در حال تکرار است.
بازار به چیزی جز "نقدینگی" واکنش نمیدهد و عواملی، چون دلارو نوسانات آن امر موثری نبوده و تحلیل ها، براساس نقدینگی صورت میگیرد،مدتی است سهام کوچک عقب افتاده و لیدرها را باید در سهام بزرگ پیدا کرد. گروه فلزات اساسی (فولاد، فملی) و گروه بانکیها (وبصادر) شاخصتر بوده و در هفته جاری لیدرهای بازار هستند.
در حال حاضر بازارسرمایه، بیش از آنکه تحت تاثیر متغیرهای بنیادی باشد، از سیاستهای کلان دولت و بانک مرکزی و نظام تاثیر میپذیرد. اگرچه نرخ ارز افزایش داشته و قیمت نفت کمی بهبود یافته و نرخ محصولات فولادی در بورس کالا رشد کرده و بسیاری از شرکت های تولیدی، مرتبا از رکوردهای تولید خود خبر می دهند و حجم تولیدات خود را افزایش داده اند و... و تمام این عوامل به رشد سودآوری شرکت های بازار سرمایه کمک می کند؛ ولی رشد بازار سرمایه چندان ارتباطی به این متغیرها و اتفاقات ندارد و متغیرهای بنیادی دیگری، رشد بازار سرمایه را رقم زده است.
از اتفاقات مثبت اخیر در بازار می توان به واگذاری بلوک بانک پارسیان در شرکت ایران خودرو اشاره کرد که در صورت قطعیت، این واگذاری تاثیر مثبتی هم روی هزینه های مالی "خودرو" داشته و این سهم را جذاب می کند.
از سوی دیگر، بانک ها، اخبار مثبتی در خصوص افزایش سرمایه از محل مازاد تجدید ارزیابی دارایی ها مطرح کرده و به لحاظ بنیادی هم، تراز تجاری بعضی بانک ها مثبت شده است. برخی بانک ها هم، بحث فروش دارایی را در پیش داشته و با این شرایط، بعضی سهم های بانکی پتانسیل رشد داشته و اقبال بازار سرمایه به آنها، قابل توجیه خواهد بود. دیگر صنعت جذاب برای سرمایه گذاری صنعت تولید نورد است.
رشد بازار سرمایه بیش از نرخ تورم بوده است و از آنجا که در جهش های تورمی، اختلاف طبقاتی تشدید می گردد، سرمایه گذارانی هم که از ابتدای سال ۹۷ در بازار سرمایه بوده با بازدهی حداقل ۱۳۰۰ درصدی، قدرت خرید دلاری شان به شدت افزایش داشته و در واقع ثروتمندتر شده اند. اعتقادی به اینکه رشد فعلی بازار سرمایه عاملی برای جلوگیری از تورم است، ندارم و معتقدم زمانی می توان گفت بازار سرمایه تورم زا نیست که نقدینگی بازار سرمایه به سمت تولید هدایت شود. در ۳ ماهه اول سال ۹۸ بازار سرمایه، میلیاردها تومان نقدینگی جذب کرده و حدود ۱۵۰ درصد رشد کرده که افزایش سرمایه شرکت ها از محل آورده نقدی، بسیار ناچیز بوده و ضمنا بجز مجموعه "شستا و صبا تامین" عرضه اولیه بزرگی در بازار سرمایه شاهد نبوده ایم.
تنها راه جلوگیری از افت بازار سرمایه، افزایش نرخ ارز است که البته این اقدام، تبعات سنگین تری برای اقتصاد کشور به همراه خواهد داشت. در نظر داشته باشید که در حال حاضر بسیاری از کالاها و خدمات در کشور ما، هنوز اثر حذف دلار ۴۲۰۰ تومانی را در قیمت های خود منعکس نکرده اند و با توجه به حذف ارز دولتی، هر گونه افزایش نرخ ارز، مستقیما سبد مصرفی خانوارها را تحت تاثیر قرار خواهد داد. دلار ۲۵ تا ۳۰ هزار تومانی تورم سنگینی در پی خواهد داشت و برای اقتصاد کشور، اتفاق خوشایندی نیست.