چرا بازار با عرضه نمادهای ارزنده، "سرکوب" میشود
به گزارش بورس نیوز، باوجودآنکه گزارشهای بسیاری از شرکتهای فعال در بازار حاکی از رشد سودآوری این شرکتها است، اما همچنان سایه منفیهای چند نماد خاص بر سر بازار سرمایه سنگینی میکند. خیلی از سهامداران گلهدارند که چرا سهمهای خوبشان باید قربانی روند چند نماد بزرگ و لیدر که اوضاع چندان مساعدی هم ندارند، شود؟
رامین خدابنده مدیرعامل شرکت سبدگردان نوین نگر آسیا در گفتوگو با بورس نیوز در این خصوص بیان کرد: تمرکز روی نکات حاشیهای فقط به هیجان منفی بازار دامن میزند. چالش اصلی بازار سرمایه ما، نگرش نادرست سرمایهگذاران نسبت به این بازار بوده و مادامیکه این نگرش اصلاح نشود، کنترل بازار در دست نوسان گیران خواهد بود و بازار، به ثبات نخواهد رسید.
وی افزود: نوسان گیری در تمام بورسهای دنیا رواج دارد؛ ولی در بورسهای جهانی بخش عمده سرمایهگذاریها، از طریق صندوقهای سرمایهگذاری انجام میشود و نوسان گیری فقط بخش اندکی از معاملات را تشکیل میدهد. در نظر داشته باشید اگرچه مردم را به سرمایهگذاری از طریق صندوقهای سرمایهگذاری تشویق کردهایم؛ ولی مشکل اصلی صندوقهای سهامی این است که مدیران این صندوقها در سرمایهگذاریهای خود با محدودیتهای متعدد مربوط به حدنصاب سرمایهگذاری در سهام مواجه هستند و این اختیار را ندارند که با در نظر گرفتن وضعیت بازار سهام، حجم سرمایهگذاریهایشان در سهام را افزایش یا کاهش دهند. از سوی دیگر، با هر منفی بازار، فشار ابطال یونیتهای صندوقهای سرمایهگذاری به سبب هیجان سرمایهگذاران تشدید شده و مدیران صندوق برای تسویه با مشتریان خود چارهای جز فروش سهام ندارند و طبیعی است که در چنین مواقعی، سهمهای خوب و ارزنده، نقد شوندگی بالاتری دارند و درنهایت، مدیران صندوقها سهمهای مناسبتر را میفروشند و این چرخه معیوب، مدام در حال تکرار است. شکی نیست که بازار سرمایه، جای سهمهای خوب است و سهمهای بد، باید از این بازار خارج شوند. اما مرتباً شاهد هستیم که هر مثبت بازار باعرضه حقوقیها در نمادهای ارزندهای مثل برخی نمادهای بزرگ بانکی و... سرکوب میشود و بخش عمده این عرضهها، فقط به همین علت صورت گرفته است.
این کارشناس بازار سرمایه در ادامه گفت: تنها راه نجات بازار سرمایه ما، این است که سرمایهگذاریها بلندمدتتر شود. صندوقهای سرمایهگذاری فعلی بازار(هم صندوقهای درآمد ثابت و هم مختلط و هم سهامی)، به سبب ساختار خود، برای سرمایهگذاریهای بلندمدت ضعفهایی دارند و باید تدابیری اندیشید تا محدودیتهای مربوط به حدنصابها در این صندوقها برداشته شود و یا اینکه امکان راهاندازی صندوقهایی فراهم شود که مدیران آن، محدودیتی در سرمایهگذاریها نداشته باشند و بر اساس شرایط بازار سرمایه، تصمیم بگیرند که چند درصد از منابع صندوق صرف خرید سهام و چه مقدار، صرف خرید اوراق شود.
خدابنده اضافه کرد: البته از چند سال قبل، پیگیر راهاندازی صندوقهای بازنشستگی اختیاری (یا صندوقهای رفاه کارکنان و یا هر اسم دیگری که شاید برای این صندوقها در نظر گرفته شود) بودهایم و این طرح بعد از حضور آقای قالیباف اصل در سازمان بورس و اوراق بهادار، مجدداً در دست بررسی قرارگرفته است. هدف از راهاندازی این صندوقها این است که شرکتهای بزرگ، بخشی از درآمد کارکنان خود را جهت یک سرمایهگذاری بلندمدت (حداقل ۵ ساله) در این صندوقها سرمایهگذاری کنند و تا هم منابع سرمایهگذاران خرد به بازار سرمایه هدایت شود و منافع توسعه این بازار، نصیب اقتصاد کشور و سرمایهگذاران شود و هم مدیران صندوقها، امکان انتخاب سهم بر اساس تحلیل بلندمدت را داشته باشند. طبیعی است که در چنین شرایطی، سهمهایی مورد اقبال قرار خواهند گرفت که وضعیت بنیادی مناسبتری داشته باشند و بازار سرمایه تحت تأثیر هر اتفاق ساده و حاشیهای، دچار تلاطم نخواهد شد. البته مردم عادی هم امکان سرمایهگذاری در این صندوقها را خواهند داشت؛ ولی این طرح بیشتر برای سرمایهگذاریهای گروهی جذاب خواهد بود. این صندوقها قطعاً مورد استقبال قرار خواهند گرفت؛ کما اینکه برخی شرکتها از همین حالا تمایل خود را به سرمایهگذاری از طریق چنین صندوقهایی اعلام کردهاند. البته در بعضی کشورها، این اختیار به شرکتها دادهشده که سهم کارفرما بهجای واریز به صندوقهای بازنشستگی اجباری، به این صندوقها تزریق گردد. این امکان، به رقابت بیشتر بین این نوع از صندوقها برای کسب بازدهی بالاتر منجر شده است. اجرای این طرح در کشور ما که سهم کارفرما بهجای صندوقهای بازنشستگی اجباری، به صندوقهای بازنشستگی اختیاری واریز شود، نیاز به مصوبه مجلس دارد (که شایعاتی هم در موردبررسی این موضوع در مجلس شنیدهایم) که امیدواریم این شایعه جدی باشد و ضعفهای برخی صندوقهای بازنشستگی اجباری، پوشش داده شود. مزیت دیگر این صندوقها، شفافیت عملکرد آنها است؛ شفافیتی که جای آن در صندوقهای بازنشستگی اجباری خالی است!
خدابنده ادامه داد: علاوه بر این، اگر مجوز سبدگردانی بلندمدت گروهی هم به سبدگردان ها داده شود، از رفتارهای هیجانی بازار کاسته شده و سرمایههای خرد، راهی سهمهای ارزنده بازار خواهد شد. در حال حاضر، بسیاری از سهامداران هیچ تحلیلی از معاملات خود ندارند. مثلاً یک روزبه امید توافق با آمریکا و خوشبینی به روی کار آمدن بایدن و... سهام خودرویی میخرند و چند روز بعد، بدون آنکه اتفاقی رخداده باید در صف فروش همان سهام قرار میگیرند. حالآنکه اگر سهامداری با چنین نگرشی اقدام به خرید سهام خودرویی کرده، باید حداقل یک دوره ۶ ماهه سهامداری کند. این وضعیت نشان میدهد بازار سرمایه ما با چالش استراتژی مواجه است و در ای سالها مرتباً به فکر افزایش کمی سهامداران بوده این، بیآنکه فکری به حال اصلاح نگرش سرمایهگذاران کرده باشیم. بهجای مسکنهای کوتاهمدت، باید فکری برای درمان قطعی بازار سرمایه کرد.
سهام بزرک وبنیادی خوب شود چون یه عده بدون اطلاع سهم که میخرندچون از یه عده ای سیگنال میرن