"هوچی گری" مُبصر بورس و مدیری که نیامده، رفتنی شد!
به گزارش بورس نیوز امروز هم رنگ بازار سرمایه مان سبز بود، اما این سبزی فقط آنقدر بود که برخی رسانههای ملی بتوانند پُز سبز بودنش را بدهند. نکته جالب توجه بازار امروز، حرف و داستان هایی بود که در مورد معاملات الگوریتمی مطرح شده بود. هنوز زوایای پنهان زیادی در مورد معاملات الگوریتمی وجود دارد و عجیب اینجاست که هر چه دوستان تلاش میکنند که این حوزه را شفاف کنند، ابهامات بازار بیشتر می شود. هر چه هست، فعالان بازار سرمایه به شیوه معاملات الگوریتمی برای عدهای خاص و به اصطلاح حرفهای بازار، گلایه دارند و امیدواریم این گلهمندی ها قبل از آنکه به یک دمل چرکین تبدیل شود، مورد توجه قرار بگیرد.
هوچی گری در بهارستان
ماجرای کشف ماینرها از زیرزمین سعادت آباد هنوز به فراموشی سپرده نشده و اهالی بهارستان ظاهراً سفت و سخت به دنبال پیگیری این موضوع هستند. اما گویا پاسخ اهالی تخت طاووس به اهالی بهارستان فقط هوچی گری بوده و بس! دوستان آنقدر به جای پاسخ شفاف، هوچی گری کرده اند که اهالی بهارستان پیغام دهند که وای بر بازاری که مُبصر آن، این ها باشند!
مدیری که نیامده، می رود
شرکت پتروشیمی کوچه آبشار بلوار دریا، یک سالی بدون مدیرعامل فعالیت می کرد تا در نهایت مستاجران قبلی پاستور در همان حال که مشغول اسبابکشی بودند، یک مدیر عامل برای این شرکت انتخاب کردند. اما گویی جناب مدیر هنوز نیامده باید اثاثیه اش را جمع کند و برود. بوی تغییر می آید و باید دید باز کدام یک از دانش آموختگان امام صادق، برای تصدی کرسی مدیریت این شرکت ساکش را بسته؟!
جوکی بنام تضاد منافع
بحث تضاد منافع در بازار سرمایه ما از آن بحث هایی است که بیشتر شبیه جوک است! برخی دوستان رسانه ای اعلام کرده اند ۸۰ درصد از مدیران بازار سرمایه در یکی از شرکتها یا نهادهای مالی این بازار پست و مقام دارند. انگار این داستان خبر ندارند اگر سمت و مقامی در کار نباشد اصلا امکان حضور در هیات مدیره بورس ها نیست و رمز یک مدیر بورسی بودن این است که به یک جایی، وصل باشید!
باز هم آمارهای عجیب و غریب
اهالی بهارستان دوباره زمزمههای حذف دلار ۴۲۰۰ تومانی را از سر گرفته اند. نکته جالب توجه اینجاست که در ۶ ماهه امسال تقریباً به اندازه کل سال ۹۹ دلار ۴۲۰۰ تومانی به کالاهای اساسی تخصیص یافته است. با این حال قیمت کالاهای اساسی نسبت به سال قبل رشد سرسام آوری داشته است. حالا بماند که باز هم آمارهای گمرک و میرداماد با هم نمی خواند و معلوم نیست این همه ارز از کجا آورده اند که کل درآمد ارزی شان در ۶ ماهه(به استناد آمارهای گمرک) ۲۳ میلیارد دلار بوده؛ بعد آقایان حدود ۹.۵ میلیارد دلار به واردات کالاهای اساسی و بیش از ۱۸ میلیارد دلار به واردات کالاهای غیر اساسی تخصیص داده اند؟ اما هر چه باشد، حذف ارز دولتی کالاهای اساسی، هر ایرادی که داشته باشد، حداقل یک حسن دارد و آن هم این است که با حذف ارز دولتی و کاهش کسری بودجه دولت، احتمالاً دستاندازی ها به بازار سرمایه برای جبران کسری بودجه کمتر خواهد شد...