اثر افزایش نرخ های اخیر بر دو صنعت بورسی
به گزارش بورس نیوز در روزهای اخیر مرتباً از گوشه و کنار بازار سرمایه اخبار مربوط به افزایش نرخ فروش محصول شرکت ها به گوش می رسد. باید دید این افزایش نرخ ها چه تاثیری روی سودآوری شرکتها خواهد داشت و آیا شرکت هایی که افزایش نرخ گرفته اند، فرصتی برای سرمایه گذاری محسوب می شوند یا نه.
امین امیری کارشناس بازار سرمایه در گفتگو با بورس نیوز در این خصوص بیان کرد: قطعاً تأثیر افزایش نرخ فروش محصول شرکت ها، تاثیر مثبتی بر وضعیت بازار سرمایه خواهد داشت و معتقدم تاثیر افزایش نرخ هایی که اخیراً اعمال شده، هنوز روی قیمت سهم ها به صورت کامل نمایان نشده و بخشی از سهم هایی که اخیرا افزایش نرخ گرفته اند، هنوز پتانسیل رشد دارند.
وی افزود: علاوه بر تورمی که در چند سال گذشته مرتبا بر سر اقتصاد ما سایه افکنده، در بازارهای جهانی هم به خاطر بحران روسیه و اوکراین و افزایش نرخ اوره در فصل کشت سال گذشته و... با موجی از افزایش قیمت در محصولات غذایی مواجه شده ایم. اما تاثیر این افزایش نرخ روی تمامی شرکت های غذایی مرتبط یکسان نیست. مثلاً در مورد صنعت تولید روغن نباتی، گفته میشود بخشی از تولیدات این صنعت (بر اساس برخی شنیدهها ۲۰ الی ۳۰ درصد) به صورت قاچاق صادر می شده است. با حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی، قیمت روغن افزایش یافته و از صادرات قاچاق روغن نباتی جلوگیری خواهد شد و طبیعی است که حجم فروش تولیدکنندگان روغن نباتی هم کاهش پیدا میکند. با توجه به آن که در کشور ما ظرفیت تولید روغن نباتی بیش از نیاز بازار داخل است، احتمالاً رقابت برای فروش بین تولیدکنندگان روغن نباتی تشدید شده و شرکت هایی که نظام توزیع و فروش مستقل ندارند، اقدام به ارائه تخفیف کرده و حاشیه سود شرکت ها کاهش خواهد یافت. البته که در نتیجه رشد چند برابری قیمت روغن نباتی، درآمد فروش شرکت ها و در نهایت سود تحقق یافته رشد قابل توجهی نشان خواهد داد. ضمن این که تولیدکنندگان روغن نباتی قبل از حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی، موجودی مواد اولیه که با ارز ۴۲۰۰ تومانی تامین شده بود را هم دارند و طبیعی است که این نکته هم روی سود شرکت ها اثر مثبتی بر جای می گذارد. با این تفاسیر سهم های روغنی هنوز جای رشد دارند، ولی باید ریسک احتمال کاهش مقداری فروش در ماه های آینده را هم در نظر داشت.
امیری در ادامه با اشاره به افزایش نرخ شکر و وضعیت قندی ها اظهار کرد: وضعیت قندی ها تفاوت معناداری با روغنی ها دارد. سودآوری قندی ها تحت تأثیر نرخ خرید چغندر قند و نرخ فروش شکر است. اگرچه نرخ چغندر قند نسبت به سال گذشته افزایش یافته، اما نرخ فروش شکر هم برای نیمه اول ۱۴۰۱ تقریباً ۵۰ درصد بالاتر از نرخ فروش مدت مشابه سال قبل است و به همین دلیل میتوان گفت قندی ها امسال حاشیه سود ۲۰ درصدی داشته و رشد سودآوری خوبی در این گروه شاهد خواهیم بود. ضمن اینکه به نظر میرسد افزایش نرخ شکر موجب کاهش حجم فروش قندی ها نخواهد شد، چرا که در صنعت قند و شکر مازاد تولید نداریم. شرکتهای قندی، ۳ محصول اصلی یعنی شکر و تفاله و ملاس تولید می کنند. تفاله خشک به عنوان علوفه دام استفاده شده و قیمت آن حدود ۸۰ تا ۸۵ درصد قیمت جو است. در شرایطی که قیمت جو به ۱۲ هزار تومان رسیده، قیمت تفاله هم حدود ۱۰ هزار تومان خواهد بود و این قیمت تقریبا ۲ برابر قیمت های سال قبل است که اثر مثبتی بر افزایش حاشیه سود قندی ها خواهد داشت.
وی افزود؛ البته در نظر داشته باشید که تمامی نمادهای گروه قندی شرایط مشابهی ندارند و در سرمایهگذاریها باید وضعیت هر نماد به طور جداگانه مورد بررسی قرار بگیرد. برخی شرکتهای قندی، امکان تامین چغندر قند با کیفیت مناسب و حداقل کرایه حمل را دارند(مثلا شرکت هایی که در مناطق غربی کشور یا استان فارس و... قرار دارند) و به همین دلیل هم حاشیه سود نسبتا بهتری دارند. ولی برخی دیگر برای تامین چغندر قند در منطقه با مشکلاتی مواجه بوده و ناچار به تحمل هزینه حمل بالایی هستند. با این شرایط، برخی شرکت های گروه قندی که هم دسترسی راحت تری به چغندر قند دارند و هم پایین تر از ارزش جایگزینی در بازار سرمایه معامله می شوند و هم نسبت P بر S و P/E پایین تری دارند، پتانسیل رشد خواهند داشت. کارخانه قندی که ظرفیت تولید سالانه ۳۰ الی ۴۰ هزار تن شکر دارد، درآمد فروش حدودا ۱۰۰۰ الی ۱۳۰۰ میلیارد تومان و سود تقریبا ۲۰۰ میلیارد تومانی خواهد داشت که حاشیه سود ۲۰ درصدی برای کارخانجات قند به همراه دارد (البته در برخی شرکت ها که دسترسی راحتتری چغندر قند وجود دارد، ممکن است حاشیه سود تا حدود ۳۰ درصد هم افزایش یابد) و با این شرایط اصلا عجیب نیست که در بازار سرمایه سهم قندی با ارزش بازار کمتر از ۱۵۰۰ میلیارد تومان نداشته باشیم و کارخانجات قندی که اوضاع بهتری هم دارند، ارزش بازار بالای ۲۰۰۰ میلیارد تومان داشته باشند. به صورت منطقی نسبت P/E قندی ها بین ۸ الی ۱۰ منطقی است. اما نسبت های بسیار بالاتر را منطقی نمی دانم و بهتر است سرمایه گذاران در تحلیلهای خود به این نکته توجه داشته باشند.
امیری اضافه کرد: به طورکلی ارزش جایگزینی یک کارخانه قندی ۲۰۰۰ الی ۲۵۰۰ میلیارد تومان است. اما به دلیل بحران آب، دیگر کارخانه قندی در کشور احداث نمی شود و همین کارخانه های موجود در کشور هم برای تامین چغندرقند مورد نیاز خود گاه با مشکلاتی دست و پنجه نرم می کند. البته برخی از کارخانجات هم زمین های کشاورزی در تملک دارند که ارزش این زمین ها را باید به طور جداگانه محاسبه کرد. اگر ارزش دارایی ها، معیار ارزش گذاری یک سهم باشد، رشد قیمت در برخی نمادهای گروه قندی توجیه ندارد. سرمایه گذاری در گروه قندی باید با نگاهی به سودآوری شرکت ها و البته نیم نگاهی هم به ارزش دارایی ها انجام شود. با توجه به افزایش قیمت جهانی شکر و همچنین افزایش حاشیه سود قندی ها، ممنوعیت واردات شکر، افزایش قیمت مواد غذایی، افزایش قیمت علوفه و ارزشمند شدن تفاله خشک، بحران علوفه و نیاز به تامین غذایی دام، صنعت قندی ارزش بررسی دارد.