صورتهای مالی باید به واقعیت نزدیک شوند
بورس نیوز:
مهسا فضلی کارشناس بازار سرمایه در گفتگو با بورس نیوز، در خصوص این خصوص این موضوع که تا چه زمانی صورت مسئله (روند خیرهکننده ورشکستگی شرکت¬ها) با اقدامات مقطعی و منحرفکنندهای نظیر تجدید ارزیابی داراییها، پاک خواهد شد بیان کرد:
بهتر است این مسئله تجدید ارزیابی از هر جهت مورد بررسی قرار گیرد. زمانی که داراییها طبق ارزش دفتری ثبت میشوند و استهلاک طبق همان ارزش دفتری محاسبه میشود، اگرچه سالهای اول نزدیک به واقعیت است؛ اما سالهای آخر با واقعیت خیلی فرق دارد، پس سودی که شناسایی میشود اغلب بیش از واقعیت است که این هم از ۲ طریق میتواند آسیبزننده باشد.
وی ادامه داد: اول اینکه در شرکتهایی که نرخهای دستوری در آنها دخیل است، بالا بودن حاشیه سود بیشتر از واقعیت سبب میشود که یا افزایش نرخ نگیرند و یا کمتر از مقداری که باید بگیرند. پس اگر شرکتی به دلیل افزایش استهلاک زیان ده شود ممکن است با مجوز افزایش نرخ زیانش جبران شود (البته لازم به ذکر است این افزایش نرخها و بالا رفتن قیمتها خود سبب تورم میشود).
دوم اینکه شناسایی کمتر از حد واقعی استهلاک باعث کمشدن بهای تمام شده و بالا رفتن حاشیه سود شود، و در نتیجه مالیات بیشتری نیز از شرکت اخذ میگردد. از طرفی دیگر، سرمایهگذاران معمولاً درخواست تقسیم سود بالا دارند و این سود بیشتر از واقعیت حاصل میشود و دلیل آن پایین بودن استهلاک است، همچنین باعث خروج جریان بالاتری از شرکت میشود که برای شرکت اتفاق مطلوبی نیست.
این کارشناس عنوان کرد: به طورکلی بنده تصور میکنم صورتهای مالی باید مبین وضعیت حقیقی شرکت باشد، حال باتوجهبه اینکه بدهیها همواره بهروز هستند، بهروزشدن داراییها باتوجهبه تورمی که در ایران وجود دارد نیاز است تا صورتهای مالی به واقعیت نزدیکتر شوند. اگر شرکتی هم اکنون ورشکسته محسوب میشود؛ اما داراییهایی با ارزش بالا دارد، با توجه به اینکه داراییها نیز برای شرکت است و هر موقع اقدام کند میتواند به فروش برساند، پس منطقاً برای بررسی شرکت نیاز است تا داراییها به قیمت واقعیتر لحاظ شوند.
فضلی در خصوص اینکه افزایش سرمایههای جدید شرکتها بر خلاف افزایش سرمایههای چند صد و یا چند هزار درصدی سالهای گذشته، عاملی برای تحریک بازار شده است یا خیر اینگونه بیان کرد:
در تجدید ارزیابی صرفاً ترازنامه بهروز میگردد و اتفاق واقعی رخ نمیدهد اما؛ برداشتی که من از بازار دارم این است که آحاد مردم این مورد را جذاب میپندارند، چراکه اکثر افراد رشد قیمت از ۵۰ به ۵۲٫۵ را محتملتر از رشد ۹۰۰ به ۹۴۵ میدانند، با اینکه هر دو قیمت رشد ۵ درصدی دارد، به همین علت با توجه به افزایش سرمایه و شکستهشدن قیمتها احتمال تحرک بازار وجود دارد.