ریزش ۸۵ درصدی بدون کوچکترین رشدی در بازار مثبت!
به گزارش بورسنیوز؛ شرکت بنیان دیزل را همگی با نماد خبنیان در بورس میشناسیم. فعالیت عملیاتی شرکت تولید لوازم و قطعاتی، چون اکسل عقب پیکان و روآ، موتور، کله گاوی و ... است، اما در سالهای اخیر تنها محصول تولیدی شرکت موتور نیسان ماشینکاری شده میباشد. شرکت به دلیل عدم انتشار گزارشهای ماهانه در کدال و عدم انتشار گزارشهای تفسیری و به طور کلی عدم شفافیت به بازار پایه فرستاده شده است، اما همین عدم شفافیت و حضور در بازار پایه باعث شده است که سفته بازان با قدرت روی سهم فعالیت کنند.
اگر به نمودار قیمت سهم نگاهی بیندازیم به تصویر زیر میرسیم:
همان طور که مشخص است، شرکت با سرعت زیاد و صفهای خرید پیاپی به قله رسیده است و سپس ۸۵ درصد مسیر را به پایین بازگشته است، حتی در روزهای مثبت آبان ۱۴۰۱ تا اردیبهشت ۱۴۰۲ و مثبتهای ۱ ماه اخیر هم شاهد رخداد خاصی در سهم نیستیم.
به طور کلی شرکت زیان ده نیست، اما درامد شرکت و سودسازی شرکت در مقایسه با ارزش بازار شرکت، حتی پس از این ریزش هیچ گونه همخوانی ندارد. ارزش بازار شرکت حدود ۱.۶ همت است. جدول سودسازی و درآمد شرکت نیز به شکل زیر است
حال اگر ارزش بازار شرکت و آمارهای فوق را در کنار هم بگذاریم به نتایج زیر میرسیم:
۱- فروش شرکت در ۱۲ ماه اخیر تنها ۷۸.۵ میلیارد تومان است، شرکت ۱.۶ همتی تنها ۷۸.۵ میلیارد فروش دارد! یعنی نسبت P/S در سهم به بیش از عدد ۲۰ میرسد.
۲- سودخالص شرکت در ۱۲ ماه اخیر برابر با ۴۲ میلیارد تومان است! مقایسه کنید با ارزش بازار ۱.۶ همتی، همین امر باعث رسیدن نسبت P/E به بیش از عدد ۳۸ میگردد.
اما سوال اینجاست، در سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ چرا سهم به این شکل شتابان به قیمت ۱۱۰۰ تومان رسید، یعنی در این تاریخ ارزش بازار شرکت حدودا برابر ۱۱ همت بوده است! اگر به درامد و سودسازی شرکت در این تاریخها در جداول بالا دقت کنید متوجه خواهید شد که ارقام از حال حاضر نیز بسیار کمتر بوده است و هیچ همخوانی بین قیمت سهم و بنیاد سهم وجود نداشته است.
اما سوال اساسی اینجاست که در بازار پایه چه خبر است؟ در سهم خبنیان چه خبر است؟ چرا یک گروه سفته باز و دلال سهام باید بتوانند به راحتی قیمت سهم را اینگونه دستکاری کنند؟ نقش ناظر در این میان چیست؟ آیا شرکت از این نوسان قیمت سهم و عدم همخوانی قیمت سهم با بنیاد شرکت باخبر بوده است؟ اگر بوده چرا هیچ واکنشی نداشته است؟ این روندها و عدم واکنش ناظران و مدیران شرکت این شائبه را ایجاد میکنند که این افراد ذینفع هستند و این امر خود باعث بی اعتمادی به بازار میگردد. برای جلوگیری از این اتفاقات سیستم نظارتی بازار باید بسیار دقیقتر و عملگراتر کار کند تا بی اعتمادیها به بازار به حداقل برسد.
پایان مطلب
فرید عباسی کارشناس و تحلیل گر بازار سرمایه