تحلیل واکنشها به رفتار دیپلماتیک رئیسجمهور در دیدار با همتای ترکیهای
به گزارش بورسنیوز، تصویری که مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران را در حال گذاشتن دست روی سینه خود در لحظه خوشوبش با رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه نشان میدهد، به سرعت به نقطه تمرکز جریانهای سیاسی و رسانهای تبدیل شد. این تصویر بهانهای شد برای مجموعهای از نقدهای رادیکال که مرزهای نقد حرفهای را پشت سر گذاشت و به تخریب سیاسی انجامید.
اهمیت رعایت پروتکلهای دیپلماتیک
در ابتدا، باید بر اهمیت رعایت پروتکلهای دیپلماتیک تأکید کرد. این پروتکلها نه تنها به عنوان قواعدی برای رفتار در عرصه بینالملل شناخته میشوند، بلکه به عنوان نشانهای از احترام و اعتبار کشورها نیز عمل میکنند. به عنوان مثال، در بسیاری از کشورها، عدم رعایت این پروتکلها میتواند منجر به تفسیرهای نادرست و حتی تنشهای بینالمللی شود. در این مورد خاص، تیم تشریفات ریاست جمهوری و وزارت خارجه باید مسئولیتپذیری بیشتری نشان داده و از بروز چنین اشتباهاتی جلوگیری کنند.
تبعات اشتباهات دیپلماتیک
هرچند اقدام رئیسجمهور ممکن است سهوی بوده باشد، اما در نظام دیپلماسی، اشتباهات اینچنینی میتوانند تبعات گستردهای به دنبال داشته باشند. بر اساس آمارهای منتشر شده، در سالهای اخیر، بسیاری از تنشهای بینالمللی ناشی از رفتارهای غیررسمی و غیرمتعارف مقامات دولتی بوده است. بنابراین، ضروری است که مسئولان کشور در چنین موقعیتهایی دقت بیشتری داشته باشند.
واکنشهای رسانهای و سیاسی
اما آنچه به نظر میرسد مهمتر از این خطای سهوی باشد، نحوه واکنشها به آن در فضای رسانهای و سیاسی کشور است. موج انتقاداتی که علیه رئیسجمهور به راه افتاد، نه تنها جنبه سازنده نداشت، بلکه اغلب رنگ و بوی تخریب شخصیتی و بیاعتبارسازی را به خود گرفت. برخی از منتقدان آنقدر پیش رفتند که خواستار استعفای رئیسجمهور شدند. این نوع واکنشها نه تنها به اصلاح امور کمکی نمیکند، بلکه فضای سیاسی کشور را به سمت استادیومگونهای سوق میدهد که در آن تنها هدف، تخریب تیم مقابل است.
آسیبشناسی فضای سیاسی
این روند، متأسفانه، بازتابدهنده مشکلی عمیقتر در فضای سیاسی و رسانهای کشور است. نقد بهعنوان یکی از ابزارهای پیشرفت و بهبود، زمانی مؤثر خواهد بود که مبتنی بر تحلیل دقیق و هدفمند باشد. اما وقتی نقد به سطحیترین و احساسیترین شکل ممکن ارائه شود، کارکرد خود را از دست داده و به ابزاری برای ایجاد شکاف و تشدید تنش تبدیل میشود.
تأثیر بر افکار عمومی
نکته قابل تأمل دیگر، تأثیر این فضای تخریبی بر افکار عمومی است. انتقادهای تند و بیپایه، بهویژه زمانی که از سوی جریانهایی خاص به طور مداوم مطرح شود، میتواند احساس ناتوانی و بیاعتمادی را در جامعه تقویت کند. این رویکرد، با ایجاد فضایی که همه چیز را سیاه نشان میدهد، عملاً زمینهساز القای این ایده به جامعه میشود که تنها راهحل مشکلات، اقدام از طریق اعتراضات خیابانی است.
ضرورت گفتوگوهای منطقی
در شرایطی که کشور با چالشهای جدی و اساسی مواجه است - از مسائل اقتصادی گرفته تا موضوعات امنیتی و سیاست خارجی - رسانهها و نخبگان سیاسی باید توجه خود را معطوف به مباحثی کنند که به حل این مشکلات کمک کند. به جای تمرکز بر سوژههایی که بیشتر جنبه حاشیهای دارند، باید به دنبال راهحلهای عملی برای مسائل کلان کشور بود.
در مجموع، دیدار رئیسجمهور ایران با همتای ترکیهای خود اگرچه از لحاظ تشریفاتی نیازمند بازنگری و دقت بیشتر بود، اما واکنشهای افراطی و تخریبی که به دنبال داشت، نمونهای آشکار از آسیبشناسی فضای سیاسی و رسانهای کشور است. آنچه امروز بیش از هر زمان دیگری به آن نیاز داریم، بازگشت به گفتمان منطقی، تمرکز بر مسائل اساسی و پرهیز از تبدیل سیاست به میدان جنگ جناحی است. این تنها راهی است که میتواند به تقویت اعتماد عمومی، حل مشکلات کشور و ارتقای جایگاه ایران در عرصه بینالمللی منجر شود.
(به نقل از صدای بورس)
پایان مطلب